پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


گسترش تمدن در پای زاگرس


گسترش تمدن در پای زاگرس
در کتاب معروف ایران در سپیده دم تاریخ ـ جرج کامرون - چنین آمده: «تمدن در پای زاگرس تمام می شود.» یعنی کوه نشینان نسبت به دشت نشینان از لحاظ تمدن فقیرترند.
این نکته در حقیقت تا حدود زیادی دفاع از فرهنگ و تمدن زاگرس است. زاگرس ایران از تنگه مریوان تا تنگه هرمز تقریباً ضلع غربی فلات ایران است. در طول تاریخ، زاگرس پررمز و راز، خاستگاه بسیاری از گروه های مختلف نژادی بوده و اقوام زیادی آن را موطن خود دانسته اند. اما داستان قوم سختکوش کاسی در زاگرس حکایتی است متفاوت. در زاگرس علاوه بر قوم کاسی ها، اقوام دیگری نیزحضور داشتند. این اقوام میان نواحی کردستان تا دریاچه ارومیه و در کردستان و کرمانشاهان و به طور دقیق تر در حدود سرپل ذهاب امروزی بوده اند. اما کاسی ها که نام آورتر از همسایگان شمالی خود بودند در گستره ای می زیستند که شامل کوه های شمال اندیمشک (بخش الوار گرمسیری) تا لرستان و نیز از همدان تا دربندهای شمال تهران می شد.
● منشأ قوم کاسی
اسم کاسی در سطح بین المللی و در پژوهش های باستانی، به نام «کاسیت» شناخته شده است. اطلاعات موجود درباره کاسی ها بسیار کم است. یکی از دلایل این مشکل این است که از ۱۸ هزار کتیبه ای که به دست آمده تنها ۲۰۰ کتیبه ترجمه شده و بقیه در موزه ها رها شده اند. طبق متونی که از همین ترجمه ها و در پاره ای از جهات از راه زبان شناسی به دست آمده ریشه کاسی واژه ای است یونانی به نام«کاسیتیرس» که از فلز قلع گرفته شده، آنان نخستین کسانی بودند که قلع را استخراج کرده و از آن بهره مند شده اند، به این دلیل یونانیان به آن کاسی می گفتند، همچنین نام همدان پیش از عهد مادها «اکسایا» بود که در زبان آشوری « کار - کاسی» به معنی شهر کاسی هاست. استرابو نیز در کتاب خویش آورده: احتمال دارد که نام دریاچه خزر«کاسپین» نیز از نام همین قوم الهام گرفته شده باشد. بیشتر واژه های باقی مانده و نیز بیشتر نام های کاسی ها ثابت می کند که این قوم به زبان قفقازی ـ که به احتمال همسایه نزدیک تمدن عیلام بودـ تکلم می کردند.
متون بابلی مربوط به قوم کاسی نشان می دهد که در ناحیه آنان، اختلاطی از آیین های مختلف وجود داشته که در آن خدایانی از منشأ آسیایی در جنب خدایان بابلی و ارباب انواع هند و اروپایی قرار داشته اند. خدای اصلی آنان «کشو» بود و ۲ خدای مشهور دیگر به نام «شوریش و مروتش» مورد پرستش آنها بود که وظایف و اختیاراتی همانند «شمش و ننر» - خدایان بابلی - داشتند. این خدایان در هند نیز با نام «سوریا و مروت» ستایش می شدند. این عوامل همگی نشانگر این است که قوم کاسی مردمی بودند که از مکان های مختلفی به زاگرس ایران وارد شده و اجتماع جدیدی را پی ریزی کرده بودند.
● حضور در بین النهرین
در اوایل هزاره دوم ق.م سلسله ای جدید در زاگرس ایران تأسیس شد. مؤسس این سلسله شخصی به نام «گندش» بود. ۷ پادشاه اول سلسله کاسی ها در زاگرس ایران زندگی کرده اند. از جمله پادشاهان معروف این سلسله در زاگرس می توان از «کشتیلیش»، «اوش» و «آبیرتش» نام برد. تا زمان پادشاهی به نام «آگوم دوم» که مشهور است به «آگوم ککریمه» در زاگرس ایران بسر می برند و پس از این زمان با هدف محدوده قدرت خویش به سمت دشت میان دو رود (بین النهرین) سرازیر می شوند. قدیمی ترین مراجعی که در آنها ذکر قوم کاسی به میان آمده، متون مربوط به ۲۴ ق.م است که متعلق به عهد پوزوراینشوشیناک است. همچنین گزارش هایی مربوط به عهد پسر «حمورابی»، «سمسو -ایلون» ۱۷۴۹ - ۱۷۱۱ ق.م از عقب راندن حملات قشون قوم کاسی سخن به میان آمده است.
مهم ترین گزارش نظامی دوران سمسوایلون که از دیدگاه تاریخی بیشترین اهمیت را داراست، مربوط به نهمین سال پادشاهی وی است. در گزارش های یافت شده در این سال آمده است که: شاه سمسوایلون سپاه کاسی... به احتمال فراوان این جمله در اصل به صورت شاه «سمسو - ایلون سپاه کاسی را شکست داد» بوده است. این نخستین اشاره ای است که در متون بابلی به حضور قدرت نوظهور «کاسی ها» شده است. به اعتقاد اینجانب مطالب یاد شده چگونگی ورود قوم کاسی به عصر تاریخی در میان دورود (بین النهرین) را نشان می دهد. باید یادآور شد که از این زمان به بعد در مدت ۱۵۰ سال، بابل در معرض نفوذ صلح جویانه این قوم بود که در جست وجوی شغل جدید به عنوان کشاورز به دشت سرازیر می شدند. آنان در حدود ۱۵۹۵ ق.م وارد کشور مذکور شدند.
گویا این اتفاق در زمان هفتمین پادشاه این قوم یعنی آگوم ککریمه رخ داده است. این قوم که گندش بنیان آن را در زاگرس ایران نهاده بود و تا هفتمین پادشاه در زاگرس ایران باقیمانده بودند به یکی از مهم ترین مراکز تمدن جهان گام نهادند و این منطقه را به کنترل خود درآوردند. تسلط این قوم بر کشور بابل در میان دورود طولانی ترین فتح خارجی است که در این منطقه شناخته شده است. سلطه طولانی زاگرس نشینان قوم کاسی بر میان دورود که در مدت ۴۳۸ سال به طول انجامید از سوی عیلامی ها در سال ۱۱۵۷ ق.م خاتمه یافت.
● فرهنگ کاسی ها در میان دورود
سیاه کاسی ها اساساً مردمی اهل عمل بودند و مدیرانی لایق پرورش دادند و با اصلاح تقویم سود مهمی عاید بابلی ها کردند. آنان تقویم را به شکل جانشین سازی نظامی که در آن سال های دوران پادشاهی هر شاه از نخستین سال نو پس از تاج گذاری و با ارقام شمارش می شد، مانند (سال های اول، دوم و... فلان پادشاه) به جای نظام تاریخ گذاری سالنامه ها، نوآوری دیگر قوم کاسی کودورو است. در زبان اکدی، کودورو به معنی مرز است و عبارتند از سنگ های یادمان کوچکی که اغلب سنگ های مرزی خوانده شده اند. اما آنها در واقع سند مالکیت زمین هایی بودند که از سوی پادشاه به اشخاص اعطا می شد. الواح مزبور با تصاویر تزیین می شد و گاهی صورت گیرنده ملک نیز در آن تصویر می شد. علاوه بر این اسب و ارابه جنگی به وسیله آنها در میان دورود سفلی معمول شد.
همچنین در زمان حضور قوم کاسی در میان دورود در وضع لباس پادشاهان تغییراتی بروز کرد، به طوری که این رسم در آشور نیز مورد استفاده قرار گرفت و در نیمه اول هزاره اول قبل از میلاد در فریژی نیز متداول شد. علاوه بر موارد فوق یکی از پادشاهان کاسی به نام «کر- ایندش» در میان دورود اقدام به ساخت معبدی در شهر «اوروک» کرد و این معبد را به «اینن» اهدا نمود که نمای بیرونی این معبد با نقوش برجسته از آجرهای قالبی به ارتفاع ۲ متر تزیین شده بود که این تکنیک استادانه تزیین بنا برای نخستین بار در میان دورود ابداع شد و بعدها از سوی عیلامی ها در شوش، کلدانی ها در بابل و هخامنشیان در شوش و تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفت. حضور کاسی ها در بابل را می توان به ۲ دوره تقسیم کرد: ۱- از ۱۵۹۵ق.م تا پایان قرن ۱۵ ق.م، در این دوره کاسی ها همت به بازسازی بابل گماشتند و به سرعت تمامی خرابی های ناشی از حمله غارتگرانی را که قبل از ورود آنها بابل را جولانگاه تاخت و تاز خود قرار داده بودند، ترمیم کردند و دوره دوم نیز از قرن ۱۵ ق.م به بعد بود که مصادف است با شروع عصر رونق بازرگانی بابل و برقراری ارتباط تجاری با مصر که این رابطه به دلیل جایگاه بالای مصر در دنیای آن روزگار از اهمیت زیادی در نظر تاریخ دانان برخوردار است.
مورخان بر این باورند که زاگرس در مقایسه با دشت از نظر فرهنگی به مراتب عقب تر است، اما نکات یاد شده به خوبی نشان می دهد که زاگرس نیز دارای مؤلفه های فرهنگی ارزشمندی بوده است. نگارنده معتقد است، قوم سختکوش کاسی تمام توان خود را صرف همسویی و همنوایی با تمدن درخشان میان دورود (بین النهرین) به کار گرفت و توانست میراث دار خوبی برای این حوزه باشد که با نگاهی به نوآوری های این قوم ـ که تقریباً بی نظیر است - به خوبی می توان این موضوع را مشاهده کرد. مدعای دیگری که ما را به اصرار بر این نکته وا می دارد گفته هایی است از پادشاهان مطرح این قوم که در کتیبه های یافت شده در حفاری های میان دورود (بین النهرین) به دست آمده و حکایت از اهتمام آنان در بازسازی معابد، ترمیم ویرانی ها، کمک به آبادانی و برقراری روابط بازرگانی با دیگر مناطق جهان باستان دارد. به نظر اینجانب ممکن است کوه معروف کوس در بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک که در نواحی سکونت آنها بوده از خاطرات زمان حضور این قوم در زاگرس ایران باشد، قومی که رسالت خود را با شکست از عیلامی ها در ۱۱۵۷ قبل از میلاد پایان یافته دید.
منصور محرابی فرد
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید