پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


بازجویی هویت با مصرف بیشتر


بازجویی هویت با مصرف بیشتر
صدای خنده و هیاهوی بلند مهمانان در راهروی ساختمان شیک و مجلل آپارتمان پیچیده بود، چادرش را جلوتر کشید تا خانم‌های گران‌پوش مراسم، لباس ساده ‌رنگ و رو رفته‌اش را نبینند، لب گزید و آرام چیزی گفت و در گوشه‌ای نشست.خانمی جلو آمد و با تردید پرسید ببخشید شما مهمان این خانه هستید!
این اولین باری بود که در جلسات ماهانه ادعیه‌خوانی خانم حسینی شرکت می‌کرد، اگر می‌دانست هیچ وقت نمی‌آمد، البته از همسایه‌ها چیزهایی شنیده بود اما فکر نمی‌کرد جلسات قرآن هم با این زرق و برق برگزار شوند.
کتاب کوچک ادعیه‌اش را درآورد، خانم‌های مهمان هم بادبزن‌های رنگارنگشان را...
مراسم شروع شد و خانم جلسه به وعظ پرداخت اما کجا بود گوش شنوا. جلسه ادعیه‌خوانی شده بود شوی مد و لباس... کتابچه دستش بود و نگاهش خیره به اطراف، فکرش جمع نمی‌شد، محو وسایل شیک منزل میزبان و لباس‌های آنچنانی بود... از همان شب بود که دعوا در خانه شروع شد...
● انگشت‌ها به سوی رسانه ملی
در ماه‌های اخیر گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای ‌از خودکشی زنان و البته خبرهای داغی هم از طلاق در دادگاه‌های خانواده به‌خصوص نقاط محروم کشور ارائه شده است که پزشکان افسردگی شدید ناشی از شکاف طبقاتی و مقایسه آن با زندگی تجملاتی ترویج شده از سوی رسانه ملی را دلیل اصلی این موارد ارزیابی کرده‌اند. به عقیده برخی از کارشناسان هر چند در ظاهر عامل این جدایی‌ها و خودکشی‌ها فقر است اما به گفته پزشکان فقر به تنهایی باعث افسردگی نمی‌شود بلکه عامل اصلی این‌گونه رفتارها تبعیض است زیرا ساکنان مناطق محروم با مشاهده زندگی اشرافی و تجملاتی سوپراستارهای سینما و مقایسه آن با زندگی فلاکت‌بار خود به نوعی دوگانگی مفرط دچار شده و در نهایت دست به خودکشی و یا طلاق می‌زنند.آنان تا جایی پیش رفته‌اند که می‌‌گویند ترویج مصرف‌گرایی در تولیدات صدا و سیما درحالی ادامه دارد که این رویکرد تبعات منفی مختلفی از جمله پیامدهای جانی به‌ویژه در مناطق محروم کشور را به دنبال داشته است.
شاید رسانه ملی تا حدودی در ترویج مدگرایی و تجمل‌گرایی نقش داشته باشد اما نباید از این مساله غافل شد که اول اینکه فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها خود برگرفته از واقعیات هستند و دوم اینکه مردم با تمایل خود و نیاز امروزه زندگی مدرن دست به انتخاب می‌زنند.سمیه شفیعی، دکترای جامعه‌شناسی در این رابطه می‌گوید: مصرف‌گرایی لازمه زندگی سرمایه‌داری و پیشرفته است ولیکن آنچه اهمیت دارد توجه به ابزارها و اهداف در مسیر تجمل‌گرایی است.وی می‌افزاید: زن به زیبایی علاقه‌مند است و بدیهی است که جای تعجب نیست اگر بخواهد خوب بپوشد و زیبا بیاراید اما باید توجه داشت که مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی هدف قرار نگیرد.
شفیعی در ادامه یادآور می‌شود: مصرف‌گرایی دوسویه است، از سویی هویت ارزش‌ها و نگرش و از سوی دیگر سبک زندگی که این دو باید با هم متناسب باشند.
وی نظرات افراطی و حمله یک‌جانبه به ترویج تجمل‌گرایی در جامعه را از سوی رسانه ملی قبول ندارد و می‌گوید: از آنجایی که گزینش شبکه‌های تلویزیونی به‌دست مخاطبان نیست، ناخودآگاه انتخاب اجباری از سوی بیننده رسانه به‌وجود می‌آید، در صورتی که طرز تفکر زنی که در شمال شهر پایتخت زندگی می‌کند با زنی که در روستایی دورافتاده بیننده تلویزیون است، متفاوت بوده و این نقص مربوط به محدودیت‌های شبکه‌های تلویزیونی است، نه تهیه‌کنندگی برنامه‌های تلویزیون.
● مراکز خرید شلوغ، مراکز تولید خلوت
کافی است سری به مراکز خرید در اطراف زندگی خود بزنیم. به موج جمعیتی بنگرید که فوج‌فوج و لایه‌لایه از کنار ویترین‌ها می‌گذرند، می‌ایستند و آنگاه خواسته و ناخواسته گرفتار می‌شوند و خرید می‌کنند. از انواع پوشاک و اقسام مواد غذایی گرفته تا لوازم خانگی، خانه و ماشین و تجمل گوناگون. این گرایش عجیب به خرید هرچه بیشتر ،گاه آنقدر شدت می‌گیرد که از چارچوب منطقی خود خارج می‌شود. کارشناسان مسائل اجتماعی با دقت در این پدیده، از یک‌سو مصرف را به‌عنوان پدیده‌ای تازه در زندگی امروزی ما مورد مطالعه قرار می‌دهند و از سوی دیگر از بخش تاریک و غیرمعمول آن نیز به‌عنوان «مصرف‌گرایی» یاد کرده و با اعلام اینکه گرایش به این‌گونه مصرف در جامعه افزایش پیدا کرده است، به‌دنبال راهی برای بررسی دقیق این پدیده می‌گردند. با کندوکاوی ساده در جزئی‌ترین لایه‌های زندگی اجتماعی، می‌توان جلوه‌های ناخوشایند مصرف‌گرایی را در جامعه و در میان همه لایه‌های اجتماعی به شکلی عیان دید و به صحت این نکته پی برد. شدت گرفتن پدیده خرید در میان خانواده‌های ایرانی و مصرف انواع و اقسام کالاهای نالازم در زندگی روزمره، از شکل‌گیری این رویه نامتعارف در زندگی اجتماعی ما خبر می‌دهد. رویه‌ای که در بعد اجتماعی با بهره‌گیری از عادات ناپسندی همچون چشم و هم‌چشمی، نگاه‌محوری در پدیده خرید را از دایره نیاز خارج ساخته به مرحله مصرف تظاهری سوق می‌دهد و در بعد اقتصادی نیز با تمایل به صنعتی‌شدن هرچه بیشتر به‌عنوان یکی از ابعاد و پیامدهای آن، خودبه‌خود در جامعه رسوب می‌کند. به گفته رحمانی، کارشناس مسائل اجتماعی در این مرحله این نیازهای ابتدایی و نخستین انسان نیست که در تامین وسایل و کالاها تاثیرگذار می‌شود. چه آنکه فرد بدون داشتن نیاز آنچنانی به سمت آن سوق پیدا می‌کند. اینجاست که افراد جامعه بی‌بهانه و در تاثیر جاذبه‌های بصری گرفتار می‌شوند. خرید می‌کنند و از سر و کول مغازه‌ها بالا می‌روند. خرید تا نفس آخر چونان شعاری اعجاب برانگیز به مانیفست مشتاقانی تبدیل می‌شود که برای همه مغازه‌ها و مراکز خرید، بی‌اندازه اعتبار قائلند. آنها راه خود را می‌روند و حساب از دستشان خارج شده است. این رویه بی‌حساب و کتاب از منظر کارشناسان به‌مثابه نوعی آفت درون زندگی اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد.جامعه‌شناسان در مطالعات خود پدیده مصرف و به‌تبع آن آغاز مصرف‌گرایی در جوامع امروزی را به رشد و گسترش این پدیده در غرب ارجاع می‌دهند، بررسی‌های تاریخی ـ اجتماعی نشان می‌دهد که چگونه گسترش زندگی شهری و شهرنشینی با جنبه‌های روانی و اجتماعی خاص خود زمینه را برای مصرف‌گرایی به‌عنوان سبکی خاص از زندگی فراهم می‌کند. «حمید پورنگ» ،کارشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در تحلیل این پدیده به ابتدای قرن بیستم، به‌عنوان آغاز شکل‌گیری این سبک خاص اشاره کرده و می‌گوید: «این سبک با الگوهای فرهنگی نو در میان افراد طبقه بالا و متوسط شهری رواج پیدا کرد. در شهرها فروشگاه‌های بزرگ تاسیس شد و فرهنگ مصرف‌گرایی را القا کرد. در این فرهنگ ویژه، یک شعار اصلی رواج پیدا کرد و آن اینکه تا می‌توانی بخر و هر چه بیشتر مصرف کن. بر پایه همین شعار بود که رقابت در خرید و مصرف به عنصر اصلی این فرهنگ تبدیل شد. افراد در خرید بیشتر و مصرف بیشتر از یکدیگر پیشی می‌گرفتند و به طور تقریبی مصرف‌گرایی به نوعی وجهه اجتماعی تبدیل شد.»
● مصرف‌گرایی نوین و طبقات اجتماعی
در این شرایط جدید مصرف در تعامل انسان و کالا به عنوان سبکی تازه در زندگی آدمیان راه پیدا کرد. این سبک تازه خالی از ایراد نبود، زندگی امروز ما نمایان‌کننده بخشی از عیب‌هایی شده است که در نتیجه این تعامل رخ نشان داده و جلوه‌گری می‌کند. چه آن که خرید از دایره نیاز خارج شده و در بستر مصرف تظاهری افتاده است. در این شکل تازه از مصرف، همه طبقات اجتماعی به اشکال گوناگون درگیر شده‌اند. برای درک این نکته کافی است که اندکی به اطراف خود نگاه کنیم. همه ما خواسته و ناخواسته با درصدی از شدت و ضعف درگیر این پدیده‌ایم. از طبقات مرفه جامعه گرفته تا طبقاتی که از نظر اقتصادی در وضع مطلوبی قرار ندارند. از کودکان و نوجوانان گرفته تا جوانان و میانسالان.
دکتر رضا قدیری، کارشناس مسائل اجتماعی در این باره می‌گوید: «در تمامی این گروه‌ها تنها نقطه تفاوت به میزان خرید و قیمت کالاها بر می‌گردد وگرنه اشتیاق برای خرید و مصرف تظاهری در میان همه به یکسان وجود دارد. این علاقه به خرید برخاسته از ویژگی‌های تولید و مصرف انبوه کالا در دنیای صنعتی شده‌ای است که در آن تولید انبوه کالاها و خدمات نیازمند مصرف‌کننده انبوه نیز هست. در نتیجه تولیدکننده این کالا و خدمات با بهره‌گیری از ابزارهای تبلیغی به دنبال جذب مصرف‌کننده هر چه بیشتر می‌گردد.»
تلاش برای جذب مشتری با استفاده از روش‌های گوناگون اکنون به موضوعی عادی تبدیل شده است. با این حال آن که به قصد خرید از خانه بیرون می‌زند هیچ علاقه‌ای به فهم این نکته که تحت تاثیر چه عاملی نیاز به مصرف و خرید پیدا کرده ندارد. او تنها و تنها مشتاق آن است که کالای مورد علاقه خود را تهیه و به دست آورد. با او نمی‌توان در این زمینه چیزی گفت.
دکتر سعیدی، جامعه‌شناس و استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از مصرف‌گرایی به مثابه بخش منفی و تاریک پدیده مصرف یاد کرده و معتقد است که مصرف‌کننده در جوامع مصرفی در نقش‌های مختلفی ظاهر می‌شود. وی در مورد این نقش‌ها چنین می‌گوید: «مصرف‌کننده به مثابه انتخاب‌گری است که به قصد بیشتر کردن بهره‌مندی خود عمل می‌کند. در عین حالی که نیروی محرکه جامعه مصرفی است. این مصرف‌کننده کنشگر عقلانی محسوب می‌شود که بهترین قاضی انتخاب بین علایق خود است؛ مصرف‌کننده به عنوان ارتباط برقرارکننده (به وسیله نمادهای مصرف) از راه‌های مختلفی چون مصرف تظاهری یا اوقات فراغت تظاهری و ... مصرف‌کننده به مثابه اکتشاف کننده، مصرف‌کننده به مثابه جویای هویت و موقعیت، مصرف‌کننده به مثابه لذت‌گرا، مصرف‌کننده به مثابه مجروح جامعه مصرفی، مصرف‌کننده به مثابه مبارزه‌گر و فعال، مصرف‌کننده به مثابه شهروند.»
هنگامی که مصرف‌کننده به مثابه مجروح جامعه صنعتی مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد بار ارزشی واژه‌ها نیز تغییر پیدا می‌کند. اینجاست که مصرف از چارچوب منطقی خود خارج شده به حیطه مصرف‌گرایی وارد می‌شود. اتفاقی که مدت‌ها به عنوان یکی از ایرادهای دنیای صنعتی غرب همواره مورد انتقاد قرار می‌گرفت. با این حال به نظر می‌رسد در دنیای امروز این پدیده تنها به دنیای غرب محدود نمانده و جلوه‌های آن را می‌توان در بسیاری از کشورهای دنیای نیز مشاهده کرد.
● انسان به مثابه ابزار
بسیاری از کارشناس مسائل اجتماعی حتی آنان که از زاویه دید تازه‌ای به پدیده مصرف و خرید نگاه می‌کنند، از مصرف‌گرایی و گرایش افراد جامعه به این سمت انتقاد می‌کنند. در فرهنگ ما نیز همواره پدیده‌هایی چون مصرف‌گرایی و تجمل و ریخت و پاش‌هایی که به دنبال آن در بطن جامعه رسوخ پیدا می‌کند، به عنوان یک پدیده منفی مورد توجه قرار گرفته است.
دکتر رضا قدیری در این باره می‌گوید: مصرف‌گرایی از دو زاویه نگران‌کننده است. از یک‌سو شکل‌گیری و گسترش این پدیده به تشدید حس نابرابری میان طبقات اجتماعی دامن می‌زند. از سوی دیگر نیز نگاه ابزاری به انسان در آن بر همه چیز غلبه دارد. به این معنا که انسان به ابزاری برای مصرف انبوه به هر شکل ممکن تبدیل می‌شود. به تعبیری، تصور می‌شود که انسان تنها برای مصرف انبوه آفریده شده است. اینجا دیگر بحث نیاز و خرید به قصد رفع آن مطرح نیست بلکه مصرف صرفاً به قصد خرید انبوه صورت می‌گیرد. مدگرایی و تشدید این گرایش در سطح جامعه نشانه‌ای در تایید این تلقی است. گسترش این پدیده، هم به معنای فشار اقتصادی بیشتر بر دوش خانواده‌هاست، هم به معنی تهی شدن انسان و فاصله گرفتن او از دیگر مفاهیم باارزش است. دامن زدن به نابرابری در سطح جامعه پدیده‌ای منفی است که می‌باید به آن توجه کرد و برای جلوگیری از آن تلاش کرد.
... انسان آبستن بحران است. این را می‌توان در نحوه رفتاری فهمید که با نیازهای خود انجام می‌دهد. افراط در مصرف تنها از آن‌رو که کالاها در جلوه بصری خویش برای چند مدتی جلوه می‌کنند، بخشی از این رفتار مایوس‌کننده است. رفتاری که تظاهر به آن حتی در شکلی تصنعی نیز اوج گرفته است. این در حالی است که آموخته‌های محققان نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد مصرف‌گرایی انبوه موجب تنزل میل زیبایی شناسانه انسان و به حاشیه رفتن آن در مقابل قیمت کالا شده است. به تعبیری بهتر انسان کالا را از این رو که زیبا هستند انتخاب نمی‌کند بلکه معیار واحد در انتخاب کالا تنها قیمت آن محسوب می‌شود. یک کالا در جامعه مصرف زده تنها زمانی ارزشمند تلقی می‌شود که از قیمت بالاتری برخوردار باشد. حتی اگر از هیچ نوع زیبایی خاصی برخوردار نباشد. کافی است به انبوه طرح‌ها و نقش‌های لباس‌های گرانقیمت توجه کنیم تا متوجه این خصلت عجیب در جامعه مصرف زده شویم.
نساء نژادزارع
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید