پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


پایان راه بی پایان


پایان راه بی پایان
نشست سریال «راه بی‌پایان» با حضور همایون اسعدیان کارگردان، مصطفی عزیزی تهیه‌کننده و علیرضا بذرافشان یکی از نویسندگان در تالار شهید حسن قریب خبرگزاری دانشجویان ایران برگزار شد.
● همایون اسعدیان ـ کارگردان «راه بی‌پایان»- در پاسخ به این پرسش که آیا وسواس شما در متن سریال از سابقه ی کاریتان در سینما نشأت می‌گیرد، گفت: این وسواس شاید ناشی از یک تجربه است و متن «راه بی‌پایان» پس از حدود پنج بار بازنویسی،به یک کار متوسط تبدیل شده است. بنابراین اگر این سریال خیلی به چشم می‌آید شاید به این دلیل پایین بودن سطح سریال‌های دیگراست و نه کیفیت «راه بی‌پایان» .
● بذرافشان ـ نویسنده متن اولیه «راه بی پایان» ـ درباره‌ی تاثیر مرگ شخصیت اصلی سریال در نیمه راه برمیزان مخاطب گفت: قصه‌ی«راه بی‌پایان» آن قدر جذاب بود که پس از کشته شدن شخصیت توتونچی، از جذابیت سریال کم نشود.از سوی دیگر حذف یکی از شخصیت‌های اصلی در قسمت‌های میانی، بدون لطمه به اثر، اتفاق مهمی در فیلمنامه‌نویسی محسوب می‌شود که در«راه بی پایان»رخ داد.
● مصطفی عزیزی -تهیه کنندهی سریال«راه بی پایان»- گفت: در ساخت این سریال مواردی را اصل قرار دادیم که در هیچ یک از آن‌ها دچار مشکل نشدیم. شاید سکانس‌هایی بود که می‌ترسیدیم که خواستار حذف آن شوند، ولی این اتفاق نمی‌افتاد. هیچ وقت ممیزی بر«راه بی‌پایان»اعمال نشد که ما را با ساختار سریال دچار مشکل کند.
● تهیه کننده‌ی راه «بی‌پایان» درباره‌ی چگونگی تولید این مجموعه ی داستانی گفت: بعد از ساخت سریال «مسافر» که درباره‌ی اعتیاد و آسیب‌شناسی آن بود و مسابقه‌ی «تلاش» برای شبکه اول، قرار شد که درباره‌ی مسایل علمی جوانان به ویژه مخترعان، طرحی تهیه کنیم. در سال ۸۱ طرح اولیه با موضوع درگیری فردی طرفدار تولید با شخصی خواستار تجارت ارایه شد. سپس قرار شد که آقای بذرافشان فیلم‌نامه را بنویسد. آقای علی‌رضا افخمی نیز نظارت کیفی این سریال را بر عهده داشت. البته او بیش از یک ناظر کیفی درام را می‌شناسد.
وی افزود: بذرافشان به همراه مهدی شیرزاد، متن سریال را در ۲۶ قسمت به نگارش درآوردند. پس از نوشتن متن، بحث انتخاب کارگردان مطرح شد. البته از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که من در کار حرفه‌ای خود انجام دادم، انتخاب کارگردان این سریال، پس از نگارش فیلم‌نامه بود. هرچند که درحال نوشته شدن فیلم‌نامه در جستجوی پیدا کردن کارگردان بودم، ولی یافت نمی‌شد.
این تهیه‌کننده در ادامه گفت: زمانی که آقای اسعدیان(کارگردان) آمدند، با خواندن متن، دیدگاه‌های خود را درباره‌ی آن مطرح کردند و معتقد بودند که تغییراتی باید در فیلم‌نامه ایجاد شود. البته آن‌قدر او خوب بود که ما بین انتخاب کارگردانی دیگر برای ساخت متن موجود و اصلاح کردن فیلم‌نامه، راه دوم را انتخاب کردیم. سپس جلسات طولانی را داشتیم.
وی اضافه کرد: پس از مدتی آقای بذرافشان به سازندگان سریال «زیرزمین» پیوست و در زمان بحث ما درباره‌ی فیلم‌نامه «راه بی‌پایان»، «زیرزمین» ساخته و پخش شد. در واقع متن «راه بی‌پایان» به قلم اسعدیان و با همکاری شیرزاد بازنویسی شد. البته آقای بذرافشان هم از دور دستی بر آتش داشتند.
عزیزی یادآور شد: پس از مطرح شدن لزوم ایجاد اصلاحاتی در متن از سوی اسعدیان، فکر کردیم که در طول یک هفته‌ این اصلاحات انجام می‌شود و یک ماه دیگر تصویربرداری را آغاز می‌کنیم؛ ولی بازنویسی فیلم‌نامه یک سال کاری به طول انجامید و دست کم در ۱۳ قسمت دوم تغییرات اساسی ایجاد شد و شخصیت‌هایی چون« شیرزاد» و«منیر» (با بازی محبوبه بیات) اضافه شد.
علیرضا بذرافشان (یکی از نویسندگان) درباره‌ی همکاری خود با «راه بی‌پایان» اظهار کرد: در سال ۸۳ نگارش این سریال به من پیشنهاد شد.
آن موقع حدود ۱۵ قسمت آن نوشته شده بود. ایراداتی را شبکه سه به متن گرفته بود. متن نیاز به بازنویسی داشت که آقای عزیزی مرا برای این کار دعوت کردند. پس از خواندن طرح و فیلم‌نامه یک سری دیدگاه‌ها داشتم و با جلساتی که با آقای عزیزی برگزار کردیم، به این نتیجه رسیدیم که هسته‌ی اصلی طرح را که همانا بازگشت جوانی ایرانی از خارج به ایران برای انجام کار تولیدی محیرالعقول بود را حفظ کنیم. سپس با همکاری آقایان افخمی و شیرزاد شروع به انجام طراحی‌های جدیدی کردیم و متن سریال را تا سال ۸۵ به پایان رساندیم.
وی افزود: پس از ورود آقای اسعدیان به این سریال، او دیدگاه‌های مفصلی را بیان کرد که برای عملی کردن نظرات کارگردان باید کار زیادی روی فیلم‌نامه می‌شد.اما این پروژه برای من تبدیل به کاری فرسایشی شده بود. البته حدود پنج ماه با اسعدیان جلساتی را برگزار کردیم تا نظرات او را تأمین کنیم که آخرین آن‌ها به زمستان سال ۸۵ باز می‌گردد.
در این زمان من اجازه خواستم که از پروژه «راه بی‌پایان» خارج شوم .اسعدیان بازنویسی را انجام داد. البته می‌توان گفت که فیلم‌نامه، تقریباً به طور کامل دوباره نوشته شد.
این نویسنده با اشاره به تغییرات اعمال شده گفت: علاوه بر اضافه شدن شخصیت‌هایی به این سریال، روابط بین شخصیت‌های داستان هم تغییرات زیادی کرد. قصه‌های فرعی نیز اضافه شد. مانند قصه «منیرخانم» (با بازی محبوبه بیات) و«شیرزاد». «تمدن» (با بازی حمید میهن‌دوست)نیز نقش بسیار پررنگی در نسخه‌ی بازنویسی شده به قلم اسعدیان پیدا کرد.
در حقیقت آن‌چه که از فیلم‌نامه نوشته شده از سوی ما به تصویر در آمد، کلیات قصه و یک سری از شخصیت‌هاست. مثل رابطه‌ی«ابوالحسنی»(با نقش آفرینی فرهاد اصلانی)و«توتونچی»(با بازی آتیلا پسیانی) .«منصور»( با بازی هومن سیدی)نیز تقریباً همان شخصیت دارد. البته اتفاق مهمی که در قصه بازنویسی شده از سوی اسعدیان رخ داد و بر جذابیت سریال افزود، وجود عشق «غزل» (با بازی آزاده صمدی) و«منصور»پیش از شروع قصه بود. در حقیقت فیلم‌نامه «راه بی‌پایان» نوشته اسعدیان است و او لطف کرده است و نام ما را به عنوان نویسنده قید کرده است. از این که نام من در این کار ثبت شده است، خیلی خوشحال هستم؛ البته اگر من می‌نوشتم بیشتر خوشحال می‌شدم.
اسعدیان درباره‌ی پرداخت ناکافی به برخی شخصیت‌ها مانند مینا(با بازی بیتاسحرخیز)تصریح کرد: ما شخصیت‌های زیادی وارد قصه‌ی سریال کردیم. اگر ادعا کنیم که همه‌ی شخصیت‌ها را خوب پرداخت کرده‌ایم، حرف گزافه‌ای زده‌ایم. برخی شخصیت‌ها بهتر درآمده‌اند، بعضی متوسط و برخی ضعیف هستند. سعی‌ کرده‌ایم که همه‌ی زوایای زندگی شخصیت‌ها را ببینیم، اما کم‌ترین میزان اطلاعات را درباره‌ی «تمدن» به مخاطب می‌دهیم؛ چرا که فرصت نکردیم که در فیلم‌نامه به آن بپردازیم.
در ادامه‌ی نشست «راه بی پایان» همایون اسعدیان در مقام کارگردان در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایسنا که آیا از کاهش مخاطبان پس از خارج شدن نقش‌های هنرپیشه‌های حرفه‌ای نمی‌ترسید؟ اظهار کرد: ما به شدت نگران بودیم که از قسمت ۱۴ به بعد و با از دست دادن وزنه‌یی در سریال مثل آتیلا پسیانی که نقش «توتونچی» را بازی می‌کرد، مخاطب قصه را تعقیب نکند؛ اما سریال چندان دچار افت نشد؛ چرا که تلاش کردیم با طرح قصه‌ی جدیدی که«شیرزاد» به وجود می‌آورد، تماشاگر را نگه داریم.
مصطفی عزیزی با بیان این که مخاطبان را تا پایان راه حفظ کردیم اظهار کرد: آمار مرکز مطالعات و تحقیقات صدا و سیما هم افت مخاطب از قسمت ۱۴ به بعد را نشان نمی‌دهد.
علیرضا بذرافشان به عنوان یکی از نویسندگان درباره‌ی تاثیر مرگ «توتونچی» برمیزان مخاطب گفت: قصه‌ی«راه بی‌پایان» آن قدر جذاب بود که پس از کشته شدن این شخصیت، از جذابیت سریال کم نشود.از سوی دیگرحذف یکی از شخصیت‌های اصلی در قسمت‌های میانی، بدون لطمه به اثر، اتفاق مهمی در فیلمنامه نویسی محسوب می‌شود که در «راه بی پایان»رخ داد.
تهیه‌کننده (عزیزی) نیز اظهار کرد:اگر«توتونچی»کشته نمی‌شد، او و «ابوالحسنی» شخصیت‌های اصلی بودند و «منصور» تا پایان در حاشیه قرار می‌گرفت. او در نهایت می‌توانست پشت سر«توتونچی» قرار بگیرد و کمی به او در مقابله با«ابوالحسنی» کمک کند. بنابراین« توتونچی» باید حذف می‌شد تا «منصور» رو در روی «ابوالحسنی» قرار گیرد. در نتیجه مرگ «توتونچی» ضرورت قصه بود.
اسعدیان (کارگردان) در این باره گفت: ما چندان به مرگ«توتونچی» نپرداختیم و به عنوان مثال دو قسمت از سریال را به عزاداری نپرداختیم و سینه زنی در مجموعه راه نینداختیم. بلکه سعی کردیم در نیم قسمت و به سرعت از این ماجرا رد شویم و فوری داستان جدیدی مطرح کنیم. در واقع در مقابل شوک مرگ «توتونچی»، شوک جدیدی به مخاطب وارد کنیم که همانا ادعای «شیرزاد»مبنی بر مالکیت طرح منصور بود. وی افزود: ذهن مخاطب با مطرح شدن یک قصه‌ی جدید، از مرگ «توتونچی» فاصله می‌ گرفت بنابراین با ایجاد درگیری برای «منصور» و رابطه‌ی عاطفی که با«غزل» داشت، تلاش کردیم که جلوی افت احتمالی مخاطب را بگیریم. با این حال هنگام پخش قسمت‌های دوازدهم و سیزدهم به شدت نگران بودم.
● بازیگر قوی یا شخصیت قوی
این کارگردان در ادامه گفت: زمانی یک بازیگر قوی در سریال وجود دارد و از دست دادن آن موجب نگرانی می‌شود. اما یک موقع نقشی قوی مثل «بهزاد توتونچی»وجود دارد که بازیگر دیگری نیز می‌توانست آن را بازی کند .چرا که موقع نوشتن فیلمنامه به بازیگر خاصی فکر نمی‌کردیم و به این موضوع توجه داشتیم که با رفتن این نقش، چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. آیا پس از این اتفاق قصه کشش لازم را دارد یا نه؟ بنابراین سعی کردیم قصه خوبی نوشته شود.
وی با بیان این که یک سال روی موارد مختلف فیلمنامه کار کردیم اظهار کرد: با حوادث مختلف فیلمنامه کلنجار رفتیم. حتی یک بار به تلویزیون اعلام کردیم که«راه بی‌پایان» را نمی‌سازیم؛چرا که فیلمنامه‌ی آن درست نمی‌شود.
اسعدیان اضافه کرد:با پخش هر قسمت از سریال تن من می‌لرزید. می‌خواستم بفهمم ، مسایلی که روی آن تکیه کرده بودیم، جواب داده است یا نه. از زمان آغاز پخش «راه بی پایان» بدترین دوران خود را در فاصله‌ی زمانی مرگ«توتونچی» و ورود«شیرزاد»گذراندم و سعی می‌ کردم که از واکنش مردم آگاه شوم.
کارگردان در ادامه‌ی نشست «راه بی پایان» درباره علت گنجاندن شخصیت «میکائیل»( با بازی مهران رجبی) در فیلمنامه اظهار کرد: در زمان بچگی من، مستخدمانی در خانه‌ی ما کار می‌کردند که به اصطلاح خانه‌زاد بودند. آنان به عضوی از خانواده تبدیل شده بودند و منافع خانواده را رعایت می‌کردند .اعضای خانواده نیز به این افراد اعتماد داشتند.
این گونه افراد عموما بی‌سواد بودند اما به درکی تجربی از زندگی دست یافته بودند و خیلی مواقع اتفاقات اطراف خود را از بقیه بهترتحلیل می‌کردند.«میکائیل»نیز چنین شخصیتی بود که توتونچی هم از او حساب می‌برد. چون می‌دانست که حرف‌های «میکائیل»از سر دلسوزی است. از سوی دیگر به تجربه«میکائیل»ایمان داشت.
کارگردان «راه بی‌پایان» اضافه کرد: میکائیل کارکردی حاشیه‌یی و آرام بخش برای خانواده‌ی «توتونچی»داشت واتفاقا نقاط کلیدی را مطرح می‌کرد. البته اگر«میکائیل»در قصه نبود هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. همان طور که اگر خیلی از شخصیت‌ها را از قصه حذف کنیم، اتفاقی رخ نمی‌دهد. اما رنگ و لعاب قصه از دست می‌رود. به عنوان نمونه منشی«ابوالحسنی» شخصیتی بود که امکان حذف آن وجود داشت. اما این کار موجب از بین بردن یکی از ویژگی‌های شخصیتی ( رنگ و لعاب)« ابوالحسنی» می‌شد.
علیرضا بذرافشان در این باره گفت: میکائیل در قصه‌ی ما نیز طراحی شده بود. اما در بازنویسی مجدد شخصیت او پرداخت شد. به هر حال زمانی که قرار است که در میانه‌های سریال ،پدر یک دختر مجرد کشته شود در خانه‌ی بزرگی مانند منزل «توتونچی»،باید فردی هنگام ملاقات منصور و غزل حاضر باشد!
همایون اسعدیان تصریح کرد: بنا به ضرورتی، امکان دارد شخصیتی در فیلمنامه گنجانده شود، ولی با پرداخت درست، می‌توان آن را به شخصیتی اصلی تبدیل کرد.«میکائیل» هم همین وضعیت را داشت.
● علل برخی از واکنش‌های ساده‌لوحانه
مصطفی عزیزی درباره واکنش‌های ساده انگارانه‌ی «منصور» نسبت به حوادث اطرافش گفت: میان IQ و EQ تفاوت وجود دارد. بالا بودن ضریب هوش «منصور»، دلیلی برای بالا بودن EQ او نیست. چرا که برخی از افرادی که مدت زیادی را صرفا صرف تحصیل کرده‌اند بعضا در روابط اجتماعی ناتوان هستند و به راحتی می‌توان سر آنان کلاه گذاشت.
اسعدیان نیز توضیح داد: در زندگی هر یک از ما لحظاتی وجود دارد که کارهای کودکانه‌یی کرده‌ایم. اما زمانی که از بیرون به موضوعی نگاه می‌کنیم فکر می‌کنیم که مشخص است که افراد نباید برخی عکس‌العمل‌ها را انجام دهند. این در حالیست که شخصیت‌ها را باید در موقعیت تحلیل کنیم.
وی افزود:«منصور»تحت فشار زیادی قرار داشت و همین مساله قدرت تصمیم گیری او را کاهش داده و او دچاراشتباهاتی می‌شد. از سوی دیگر اگر همه‌ی شخصیت‌ها می‌توانستند با تحلیل‌های منطقی دست به انجام کارها بزنند، اصلا درام به وجود نمی‌آمد.
علیرضا بذرافشان نیز گفت: برخی نادانی‌ها جزو کاراکتر«منصور» است و او در شرایط بحرانی، اشتباه تصمیم‌گیری می‌کند.
منبع : سایت سیمرغ


همچنین مشاهده کنید