پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مجلس چهارم؛ نخستین تنازعات مسلکی


مجلس چهارم؛ نخستین تنازعات مسلکی
۱۰ سال پس از جنبش مشروطه‌خواهی در ایران به‌تدریج گروه‌ها و احزاب یک شبه و خلق‌الساعه دریافتند که ترکیب و شکل ارائه حکومتی که آنان در سر داشتند چندان راه به سوی دنیای مدرن نمی‌گشاید. نه مجلس توان و هوشمندی اداره کشور را دارد و نه روسای دولت طرحی برای اجماع همه گروه‌های سیاسی و کانال‌های قدرت از خود ارائه داده‌اند.
به واقع منشا قدرت طی سال‌های پس از مشروطه و تا پیش از برآمدن دولت مقتدر رضاشاه در هاله‌ای از ابهام و سردرگمی بود. چه آنکه مجلس در سال‌های پس از مهاجرت و تا سه ماه بعد از کودتای سوم اسفند در محاق بود. پس از تبعید سیدضیاءالدین، ملت نفس تازه‌ای کشید و قوام‌السلطنه توانست مجلس را سرانجام بازگشاید. در این مدت به دلیل انقلا‌بات داخلی و جنگ، بازشدن مجلس امکان‌پذیر نبود. اما مهم‌ترین حادثه‌ای که در این دوره روی داد بروز اختلا‌فات مرامی و مسلکی در تایید نمایندگان مجلس و اعتبارنامه‌های آنان برای ورود به مجلس بود. این نخستین بار بود که چنین منازعات ایدئولوژیکی برای ورود نماینده‌ها به مجلس درمی‌گرفت.مشکلا‌ت انتخابات این دوره نسبت به دوره‌های گذشته به‌طور قابل ملا‌حظه‌ای چشمگیر بود. جنگ هنوز ادامه داشت، اشغال نظامی، جنگ و شورش در کل کشور انتخابات را تا مدت‌ها غیرممکن ساخته بود و از سویی انتخابات محدود به تهران شد. برپایی مجلس از سوی دولت انگلیس بدون شک منفی بود. در بررسی راپورت‌های پلیس تهران نیز همین امر آشکارا تاکید می‌شود. از طرفی نیز دوره فترت و مهاجرت باعث تضعیف احزاب سیاسی و تفرقه و تضاد شده بود، که آثار آن در انتخابات تهران مشاهده می‌شود. احزاب سیاسی که در سال‌های گذشته امان از مرتجعین گرفته بودند در این دوران چندان فعالیتی نداشته و مسلک، مرام و همین‌طور موضع آنها در قبال مسائل سیاسی روز متغیر و چندان روشن نبود و به طور کلی می‌توان گفت که آن شور و شوق اولیه در نزد احزاب از بین رفته بود. دسته‌بندی‌ها نامشخص و متغیر و انتخابات همراه با فحاشی و اتهامات بی‌سابقه‌ای بود که در روزنامه‌های آن زمان به خوبی منعکس شده است. مطبوعات نیز آشکارا با رشوه و جوسازی دشمنی‌ها را تشدید می‌کردند. ‌
سیدضیاء در طول مدتی که ریاست وزرا را به‌عهده داشت اقدامی در جهت گشایش مجلس انجام نداد، اما پس از آنکه در ۱۷ رمضان ۱۳۳۹ از کار برکنار شده و قوام‌السلطنه به جای او نشست، مجلس در ۱۵ شوال ۱۳۳۹ با ۶۵ نماینده افتتاح شد. انتخابات سایر نقاط پس از آن تاریخ انجام گرفت. در مجلس چهارم مانند دوره‌های قبل انتخابات کامل نشد و اغلب به هنگام رای‌دادن حدود ۸۲ نفر نماینده در مجلس حضور داشتند و رای می‌دادند. یک بار نیز در هشتم شوال ۱۳۴۰ گفته شد که اعتبارنامه ۹۲ نفر از تصویب گذشته است. در بودجه مجلس نیز ۱۰۰ نماینده منظور شده بود که اگر تعداد بیشتر از این مقدار می‌شد، در بودجه تجدید نظر می‌شد.اما فضای حاکم بر مجلس چهارم از همان آغاز کار به هنگام رسیدگی به اعتبارنامه‌ها مشخص شد.
شاید این نخستین بار نبود که در رسیدگی به اعتبارنامه‌ها، مسائل سیاسی و حزبی مطرح می‌شد، چون در مجلس سوم نیز مخالفت حاجی آقا شیرازی چنین خصوصیتی داشت، ولی اکنون به وضوح بعضی از مخالفت‌ها جنبه سیاسی و حزبی داشته و می‌توان گفت که مساله رسیدگی به اعتبارنامه‌ها از اعتبار افتاد. این مساله حتی در مجلس پنجم بیشتر علنی شد که در واقع از حیثیت مجلس می‌کاست. در این دوره خصومت با پاره‌ای از نمایندگان، شامل اعمال آنها نیز می‌شد. به خصوص افرادی که با سیدضیاءالدین همکاری کرده بودند مورد انتقاد قرار گرفته و رد اعتبار شدند. مانند عدل‌الملک از بارفروش، محمد نائینی از نائین و مشیر معظم. معتصم‌السلطنه فرخ نیز از سیستان انتخاب شد ولی به جرم شرکت در قیام خراسان اعتبارنامه او مورد تصویب قرار نگرفت. نظام‌الدوله از ساری نیز مورد انتقاد قرار گرفت و هرچند که وکالت او پذیرفته شد اما کمی بعد استعفا داد. مشاور‌الملک وکیل کرمان نیز به اتهام دست داشتن در توطئه قتل بعضی از وزرا تبعید شد. اما به طور کلی به نظر می‌رسد که زیاد مایل به بحث درباره عدم صلا‌حیت منتخبان نبودند، در حالی که درباره اشکالا‌ت انتخابات بدون ملا‌حظه صحبت می‌کردند و فقط در چند مورد حملا‌ت شخصی صورت گرفته که اولین آن در مورد نصرالدوله بود. نصرالدوله با نفوذ در هیات حاکمه و نیز پیچیدگی نقش او در ارکان قدرت مانع از این شد که دگراندیشان بتوانند او را از ادامه فعالیت بازدارند. جاه‌طلبی‌های نصرالدوله فیروز یک دهه بعد از سوی رضاشاه از حرکت باز ایستاد. ‌
مجید یوسفی
منبع: مجلس و انتخابات، منصوره اتحادیه
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید