جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جای خالی ...


جای خالی ...
«این فضا، فضای هر سال نمایشگاه نیست.» کافی است تنها چرخی کوتاه در نمایشگاه امسال مطبوعات بزنی تا این جمله را بارها و بارها بشنوی و خودت هم با تمام وجود این واقعیت را حس کنی. جمعیتی که هر سال در محل دائمی برگزاری نمایشگاه ها، برای سرزدن به غرفه ها، حضور در میزگردها و دیگر برنامه های جانبی، سرودست می شکستند، امسال به کانون پرورش فکری نیامده اند و تو همچنان دنبالشان می گردی. دنبال آنها که نتوانستند عادت بشکنند و از محل نمایشگاه بین المللی به کانون پرورش فکری بیایند و جمعیتی شبیه سال های قبل و حتی یک سال قبل در کار نیست. تنها حدود سی نفری جلوی یکی از غرفه ها جمع شده اند. غرفه، غرفه رادیو جوان است. می دانیم نمایشگاه مطبوعات است، اما رادیو جوان اینجا غرفه دارد و مقابل آن شلوغ است. چرا؟ «فرزاد حسنی» اینجا نشسته و فریاد می کشد که با «امین تارخ» رو بوسی کند. تنها غرفه شلوغ نمایشگاه به خاطر «فرزاد حسنی» است، نه به خاطر نشریه یا روزنامه یی خاص. این سالن که رادیو جوان در آن ریشه دوانده، سالن روزنامه هاست. روزنامه های سراسری به غیر از پنج روزنامه کیهان، همشهری، جام جم، اطلاعات و ایران، در این سالن غرفه دارند. گاهی به نظر می رسد تعداد متصدیان غرفه ها بیش از تعداد بازدید کنندگان است.
● ایران، کشور فرهنگ شفاهی
نمی توانی از کنار این غرفه ها عبور کنی و چشم هایت را به روی متصدیانی که بی حوصله نشسته اند ببندی و آرزوی زودتر تمام شدن فضایی چنین بی روح را در چشم هایشان ندید بگیری. این نمایشگاه امسال از آنچه تصور می شود بی شور و هیجان تر است، چرا؟
پروین امامی روزنامه نگار و مسوول کمیته عضوگیری انجمن صنفی مطبوعات در این باره می گوید؛ «کلاً جامعه ایران، جامعه یی است که از دیرباز، رسانه مکتوب در آن جایگاه خاصی نداشته. در واقع مردم ایران بیشتر به فرهنگ شفاهی و در گوشی علاقه مند بودند و به همین خاطر روزنامه ها به عنوان رسانه یی مکتوب در میان ایرانیان چندان جایگاهی نداشته است. با این وجود بعد از دوم خرداد ۷۶، فضایی ایجاد شد که اصحاب قلم حس کردند می توانند تغییری ایجاد کنند و فضای جامعه کم کم به سمتی رفت که نوعی اقبال نسبت به ادبیات مکتوب در میان شهروندان ایرانی به وجود آمد.»
او توضیحات بیشتری هم دارد؛ «بعد از چند سال فعالیت جدی مطبوعات، متاسفانه توقیف ها، تلقی های شخصی از قانون و تغییر مدیریت های فرهنگی پی درپی، فضایی را به وجود آورد که نتیجه آن را در حال و هوای امسال نمایشگاه مطبوعات می ببینیم.»
امامی بعد از این توضیحات یادی از سال ها پیش می کند. از روزهایی که نمایشگاه مطبوعات را جمعیتی غیرقابل تصور احاطه می کرد. این روزها به لحاظ زمانی چندان دور نیستند و حالا در ذهن ما چه دنیای دور از دسترسی شده اند. «نمایشگاه مطبوعات زمانی شلوغ بود و شور و هیجان در آن موج می زد. مردم آن زمان انگیزه دانستن داشتند. پرسشگر بودند و حتی می خواستند پشت واقعیت های جلوی چشم را بدانند. مردم دوست داشتند با آنها که فکر می کردند مطلع تر از دیگرانند برخورد کنند و این انگیزه ها آنها را به نمایشگاه مطبوعات می کشاند. اما حالا این انگیزه ها کاهش یافته و سیاست هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه از طرف مسوولان فرهنگی اتخاذ شده، این انگیزه ها را کمرنگ کرده است.»
● قابل پیش بینی بود
در میان این همه غرفه و نشریه که بدون مراجع باقی مانده اند، حداقل انتظار داری، غرفه نشریات ورزشی مثل هر سال شلوغ باشد، یادت مانده روزهایی که هواداران آبی و قرمز، اینجا تجمع می کردند، باهم کل کل می کردند و اگر فوتبالیستی دعوت شده بود، صف می کشیدند برای گرفتن امضا یا نه، سوال پیچ کردن بازیکن. صداها هنوز توی گوشت مانده؛ «چرا تکروی می کنید؟ چرا گل نمی زنید؟ چرا...» چرا ها فراوان بود و فوتبالیست دعوت شده، نسبتاً پاسخگو، اما امسال کنار غرفه های ورزشی هم کسی نیست. ناخودآگاه می پرسی؛ «امسال فوتبالیست ها را دعوت نمی کنید؟»
جواب آن قدر به نظرت عجیب می آید که شنیدنش هم آزارت می دهد؛ «اینجا پارکینگ ندارد و فوتبالیست ها نمی آیند.»
ساختمان کانون پرورش فکری کودکان البته پارکینگ دارد اما این پارکینگ حالا غرفه بندی شده و تبدیل به سالن هفته نامه ها شده است. چاره یی نبوده، جا کم بوده است.
تغییر محل نمایشگاه از جمله ابداعات جدید است که به آن بسیار افتخار می شود اما به اعتقاد بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی مطبوعات همین تغییر مکان، یکی از دلایل اصلی فضای سرد امسال نمایشگاه است؛ «این سردی فضای نمایشگاه، پیش از این پیش بینی می شد. در واقع از زمانی که وزارت ارشاد تصمیم گرفت نمایشگاه های کتاب و مطبوعات را از هم جدا و ساختمان آن را عوض کند، این موضوع اعلام شد که استقبال از نمایشگاه مطبوعات کم خواهد شد. چون همزمان و در یک مکان برگزار شدن این دو نمایشگاه در حقیقت تبدیل به نوعی رویه در میان جامعه فرهنگی ایران شده بود. پس این جدا سازی دو نمایشگاه تغییر رویه یی جاافتاده بود که می تواند اولین دلیل تغییر فضای نمایشگاه مطبوعات باشد اما مهم ترین دلیل آن نیست.»
اما اگر تغییر مکان مهم ترین دلیل نیست، پس دلیل اصلی کدام است؟
مفیدی در این باره می گوید؛ «رویکردی که متولیان امر فرهنگ نسبت به نمایشگاه مطبوعات دارند، فضای فعلی را به وجود آورده است. این نگاه بر تمام اجزای نمایشگاه و جشنواره سایه انداخته است. سال های قبل این امکان وجود داشت که در کنار نمایشگاه مطبوعات، برنامه های جانبی مثل میزگرد، دعوت از سخنران های مختلف و... هم وجود داشته باشد. در واقع استادان روزنامه نگاری و استادان دانشگاه سال های قبل در کنار نمایشگاه مطبوعات حضور داشتند، همین طور بسیاری از دولتمردان و مسوولان. همین برنامه های جانبی انگیزه بسیاری از مردم می شد که به نمایشگاه سری بزنند اما حالا این انگیزه با دولتی شدن جشنواره و نمایشگاه مطبوعات از بین رفته است.»
● نمایشگاه امسال، نمایشگاهی دولتی
کاش از کنار غرفه های نشریات ادبی و شهرستان ها عبور نمی کردی. نمی شود از کنار این غرفه ها بگذری و چنین آرزویی نداشته باشی. این غرفه ها در سالنی هستند که عملاً زیرزمین ساختمان کانون پرورش فکری است. می دانی که از کنار غرفه های داخل پارکینگ لوله شوفاژ عبور می کرد و از بالای سرشان هم دریچه کولر، اما حتی آن غرفه ها هم نسبت به غرفه های زیرزمینی برتری داشتند. انگار غرفه های زیرزمینی برای اندک بازدیدکنندگان هم به دست فراموشی سپرده شده اند. در میان تمام این سالن ها تنها سالنی که پرنور است و غرفه هایی بزرگ دارد و رغبت می کنی در آن قدم بزنی، سالن خبرگزاری ها به اضافه پنج روزنامه همشهری، کیهان، اطلاعات، جام جم و ایران است. خبرگزاری های دولتی اینجا می توانند با فخری فراموش نشدنی به دیگر شرکت کنندگان نگاه کنند. این طور به نظر می رسد که نمایشگاه مطبوعات امسال بیشتر نشریات دولتی را به معرض نمایش گذاشته است. مفیدی هم از این موضوع گله دارد؛ «اگر گشتی ساده هم در نمایشگاه مطبوعات بزنیم به راحتی می بینیم غرفه های اختصاص یافته به نشریات مستقل و منتقد بسیار کم است و این البته عجیب نیست چون نشریات منتقدی که در حال حاضر فعالیت می کنند، حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند. زمانی تعداد نشریات مستقل و منتقد زیاد بود و این موضوع مخاطبان را به سمت نمایشگاه می کشاند اما حالا نمایشگاه چنین وضعیتی ندارد.»
او به اوضاع جشنواره مطبوعاتی هم اشاره می کند؛ «در دوره اصلاحات ساز و کار جشنواره مطبوعات به سمت مستقل بودن پیش رفته بود. در واقع امور مربوط به جشنواره در دست نهادی بود که به مطبوعات مرتبط است. اما حالا اختیار این جشنواره هم مثل نمایشگاه در دست دولت است.»
پروین امامی اما بها دادن این چنینی به خبرگزاری ها را از زاویه دیگری بررسی می کند؛ «امسال چون پیش بینی می شد فضای نمایشگاه به این شکل باشد، برای خبرگزاری ها و مطبوعات خارجی جایگاه ویژه یی در نظر گرفته شد تا نمایشگاه رونق پیدا کند.»
● حذف شده ها
به حافظه یی چندان قوی احتیاج نیست. همین چند ماه پیش بود که دو روزنامه مستقل «هم میهن» و «شرق» با فاصله زمانی کوتاه توقیف شدند و تقریباً همزمان با همین توقیف ها، خبرگزاری ایلنا هم توقیف شد. علاوه بر هم میهن، شرق و ایلنا سایت بازتاب هم حدود دو ماه پیش پلمب شد و نشریه مدرسه هم درست در آستانه برگزاری نمایشگاه به این جمع پیوست.
نشریه «نامه» هم که سال گذشته توقیف شده بود، امسال تنها توانست دو روز غرفه داشته باشد و بعد از دو روز، غرفه آن پس گرفته شد.
مفیدی در مورد این نشریه ها می گوید؛ «بدون شک برخوردهایی که با مطبوعات شد نوعی فضای یأس در میان مخاطبان مطبوعات به وجود آورد. فصلنامه مدرسه درست در زمان برگزاری نمایشگاه توقیف شد و تمام این مسائل باعث شد اصولاً تعداد روزنامه خوان ها شدیداً کاهش پیدا کند.»
او برای اثبات گفته هایش از آمار و ارقام هم کمک می گیرد؛ «زمانی که دوره شکوفایی مطبوعات بود، د ر کل تیراژ روزنامه هایی که منتشر می شد،حدود سه میلیون بود. اما حالا روی هم رفته حدود یک و نیم میلیون نسخه روزنامه هر روز منتشر می شود. در حقیقت زمانی که شاهد این گونه رفتارها با مطبوعات هستیم و می بینیم که روزنامه نگاران مورد پرسش قرار می گیرند و بیکاری هم آنها را عذاب می دهد، نمی توانیم به رونق نمایشگاه مطبوعات فکر کنیم. فضایی که بر روزنامه نگاران سایه انداخته چندان برای روزنامه نگاران دوست داشتنی نیست و این فضا مطمئناً بر افکار عمومی هم تاثیر گذاشته است.»
اینجا در میان غرفه هایی که چندان هم جای مناسبی ندارند، جای چندین روزنامه و نشریه خالی است. پس مخاطبان آنها را هم در نمایشگاه نمی بینیم. این وضعیت عجیب نیست. فضای اطلاع رسانی به سمتی می رود که دولت مطمئناً خواهان آن نیست. مسوول کمیته عضوگیری انجمن صنفی از این فضا هم صحبت به میان آورد؛ «برخوردهایی که با مطبوعات شده مردم را به سمت منابع اطلاع رسانی خارج از کشور می کشاند؛ منابعی که به طور حتم مورد وثوق دولت نیستند.» امامی گله هایی هم دارد؛ «در مراسم افتناحیه نمایشگاه از آزاد بودن جریان اطلاع رسانی صحبت به میان آمد و اینکه خطوط قرمز نباید سلیقه یی باشد اما این شعارها کمتر در میدان عمل دیده می شود و شاید همین موضوع هم به نوعی به ایجاد بی اعتمادی در میان مردم دامن می زند و بیش از پیش آنها را به سمت رسانه های خارجی می کشاند.»
فضای نمایشگاه امسال با سال های پیش متفاوت است. جمعیت اینجا یکباره و دسته جمعی به سمت نقطه یی نامعلوم کوچ کرده اند. تو این واقعیات را می دانی و باز با امیدی که نمی دانی از کجا ناشی می شود به دنبال آنها می گردی. پیدا می کنی جمعیتی را که این بار جلوی یکی از غرفه های نشریات خانوادگی جمع شده اند. این غرفه میزبان یک خواننده مشهور پاپ است و غرفه بعدی که شلوغ می شود، احتمالاً چند غرفه آن طرف تر است که وعده داده یکی از همین شب ها حمید ماهی صفت را دعوت کند؛ کسی که می گویند می تواند مردم را بخنداند. چاره یی نیست، وقتی فضا تغییر کرده باید این بیست نفری که برای مجری تلویزیون یا خشایار اعتمادی جمع شده ا ند را به شکل جمعیت ببینی تا باز هم فکر کنی امیدی هست. نقل جمعیت و مخاطب روزنامه خوان.
زهرا بیگدلی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید