شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


کپی هیچ گاه برابر اصل نیست


کپی هیچ گاه برابر اصل نیست
دستبافته های هنرمندانه و صنایع دستی روستایی، به عنوان صنعتی ملی و پویا در جامعه ما از جایگاه ویژه ای برخوردار است. زنان روستایی با دستانی هنرآفرین و نبوغی جادویی از کهن ترین ایام تا به امروز با شیوه های اصیل هنری این دستبافته های هوش ربا را به جامعه عرضه می دارند. زنان سختکوش روستایی در نیمه نخست سال تلاش تحسین برانگیزی در شالیزارها و کشت و کار تولید فرآورده های گوناگون زراعی و باغی ایفا می کنند. نیمه دوم سال که بستر کشتزارها در سکوتی اغواکننده فرومی رود و مردان روستایی در قهوه خانه های آبادی به اصطلاح گل می گویند و گل می شنوند و چای معطر دیشلمه می نوشند، زنان روستایی، این یاوران کوشنده عرصه تولید با نبوغ وجهه مثال زدنی در پای دارقالی می نشیند و با صبر و حوصله و بردباری با خامه و تار و پود، گل های ترنج و گلبوته های ماندگار و خوش سیما را در متن قالی، این دستبافته های کهن ایران زمین نقش می زنند.
اکثر دختران روستایی باهوش و نبوغ خدادادی از سنین ده تا یازده سالگی با شوقی شورآفرین به تولید دستبافته های روستایی مشغول می شوند، این هنر جادویی و ماندگار در رگ و پی جان با احساسشان ریشه می دواند و هرچه دوران عمر پربار دختران روستایی فزونی می گیرد با جهدی تحسین برانگیز بر دانسته های هنری خود اضافه می کنند. جمعی دیگر از دختران و زنان روستایی به سراغ گبه بافی می روند. آنان با هنرآفرینی سرشار از نبوغ چنان رج های ریز را در متن گبه می تنند که نقوش افسون کننده این دستبافته روستایی چون آهن ربایی فسون ساز، شیفتگان هنرهای دستی را در جذبه ای خلسه آور فرو می برد. این روزها که دختران و زنان پرتوان عشایری و ایلات لر و قشقایی از کوهستان های دل آرای ییلاقی به دامنه های قشلاقی مراجعت کرده اند، جاجیم و زیراندازهایی را با دستان خلاق و هنرآفرین نقش می زنند که هر بیننده هنردوستی را به تحسین وامی دارد، در چهارسوی کشور پهناورمان حتی در متن آبادی های کویری، زنان هنرمند و پرتلاش از هر لحظه حیات برای تولید دستبافته های جذاب بهره می گیرند و نماد واقعی کار و تلاش ماندگار به شمار می آیند.
مردان روستایی که هنوز شیرابه فرهنگ دیرپای سنتی در رگ و پی جانشان جوشش دارد، ترجیح می دهند زنان تمامی لحظه های ایام را در چهارسوق خانه روستایی بگذرانند تا بیرون از خانه فعالیت کنند. به عبارت روشن تر فرهنگ پویای ارتقای مقام زن هنرآفرین در جامعه بسته روستایی در خانه ماندن، کار و تولید کردن است، تا بیرون خانه. از اینرو زن هوشمند و فعال روستایی با نبوغ نوآورانه و فطرت هنرآفرینی، تولید دستبافته های هوش ربا را در صدر فعالیت های یومیه زندگی قرار داده است. در یک کلام، زن سختکوش و توانمند روستایی سنگ زیرین آسیاب گرانسنگ زندگی روزمره است. او در پای دارقالی، با خامه و تار و پود رنگ آمیزی شده شعر پرجذبه حیات پربار خود را می سراید و شیفته و عاشقانه رج به رج در متن پویای دستبافته های ماندگار روستایی حکایت شیدایی زن روستایی را نقش می زند....
● اعجاز باشوق
دکتر «محدثه خجسته»، استاد جامعه شناسی مراکز آموزش عالی نقش ماندگار و سختکوشی زنان هنرمند روستایی را ستودنی می داند، او از روحیه لطیف و شیوه های سازگاری زن روستایی در گذر از امور طاقت فرسای کارهای زراعی و تولید دستبافته های هنری این چنین می گوید: صنایع دستی روستایی، قصه پرشور و پویایی زنان هنرمندی است که با ولع و شوق اعجاز می کنند. زنان روستایی در نیمه نخست سال از بام تا شام دوشادوش مردان بنا به بافت زراعی جامعه روستایی از نظر مختصات اقلیمی و تولید فرآورده های گوناگون کشاورزی، به تلاش قابل تحسین می پردازند که در اقتصاد خانواده حتی در سطح ملی حایز اهمیت است. زنان روستایی در چهارچوب خانه به یک سلسله اموری مبادرت می ورزند که مکمل فعالیت های بیرون از خانه مردان روستایی است. یعنی مرز بین فعالیت های بازتولید زیستی مشتمل بر تربیت درست فرزندان، پخت و پز روزانه، گرم ساختن اجاق خانه با هیزمی که تهیه می کنند، کار در شالیزارهای غرقابی شده که زنان روستایی با تلاشی درخور گام های خود را تا زانو در آب و گل برنجزار فرومی برند، تا وانشای سبز شالی را در خطی مستقیم در قلب شالیزار بنشانند، زنان برنجکار وقتی از شالیزار پا پس می نهند، ده ها زالوی جراره را مشاهده می کنند که با ناباوری نیش های خونخوار خود را در پاهای زنان شالیکار فرو برده اند.
زنان سختگوش بدون هیچ هراسی با دستان خود زالوها را از پاها جدا می کنند. گاه نیش زالو ها چنان در پاهای گوشتی زنان شالیکار فرو رفته و پیچ و تاب خورده است که حتی قدرت دستان نمی تواند، زالوها را از پاها جدا سازد! بدون هیچ هراسی از خونخواری میهمان ناخوانده مزرعه زنان نمک برروی زالو می ریزند، لحظاتی بعد شوری نمک بر زالوهای جراره خونخوار اثر قاطع می گذارد، زالو ورم می کند و آشامیدن خون تاب رگ پاهای زنان شالیکار را رها می سازد! آری زنان روستایی با چنین دشواری هایی در کاشت، داشت و برداشت شالی تلاش قابل تحسین ایفا می کنند. از سویی وظایف تولیدی و باز تولید زیستی زنان سختکوش روستایی چنان با یکدیگر آمیخته شده و امتزاج دارند که تفکیک و جدا ساختن دشواری و صعوبت امور تولیدی فرآورده های گوناگون زراعی در شرایط فعلی ساختار جامعه روستایی کشور ما به سختی و دشواری امکانپذیر است. با چنین تصویری زن خانه دار روستایی در تمامی ایام سال یکسره فعال است و برای انجام امور روزانه لحظه ای قرار و آرام ندارد.
● خوداشتغالی زنان روستایی
این استاد جامعه شناسی سپس اضافه می کند: براساس آخرین داده های آماری میزان جمعیت زنان روستایی ۲۱ درصد کل جمعیت کشور است. همین زنان توانمند در نیمه دوم سال ضمن انجام امور جاری خانه، با عشق و نبوغ پای دارقالی می نشیند و شیفته کننده محصولی تولید می کنند که امروزه هر مترمربع آن تا دویست هزار تومان ارزش مادی دارد. با این ترتیب زن هنرمند و خلاق روستایی به واقع پرتلاش و سختکوش است. تاثیر صنایع دستی و دستبافته های ماندگار روستایی، افقی روشن را در پویایی و توسعه روستاها ایفا می کند. چون شاخص هایی نظیر رونق تولید صنایع دستی و دستبافته های روستایی در بیش از ۲۸ هزار آبادی های کوچک و بزرگ کشورمان، این فرآورده های هنری را به دومین محصول صادراتی و تامین کننده ارز کشور پس از نفت تبدیل کرده است. گویای اهمیت و نقش موثر دستبافته های روستایی درخوداشتغالی زنان روستایی است. در برخی از نقاط روستایی که میزان زمین زراعی کشاورزان اندک است و فعالیت های کشت و زرع نمی تواند نیاز مالی خانوارهای کوشنده روستایی را به علت خرد و کوچک شدن اراضی کشاورزی و باغی تامین کند. سهم عمده و بالایی از مخارج سالانه خانوارهای روستایی از طریق تولید و سپس عرضه صنایع گوناگون دستی به خصوص قالی، گبه، جاجیم و زیراندازهای محلی تامین می شود که گاه تا حدود ۸۰ درصد این گونه دستبافته های هنری توسط زنان و دختران روستایی انجام می شود و در چرخه مخارج خانوار نقش تاثیرگذار دارد. این نکته را باید مجددا یادآور شد، این روزها که ایام رکود کارهای کشاورزی در روستاها می باشد، ولی زنان هنرآفرین روستایی از نظر اقتصادی کار در زمینه دستبافته های محلی تولید درخور توجه دارند. یعنی با اختصاص مقدار محدودی سرمایه، تلاش روزانه در صنعت دستبافته ها را شکل می دهند. خوداشتغالی زنان و دختران روستایی از مسیر توسعه و گسترش انواع صنایع دستی و تولید هنری دستبافته های محلی، عشایی و ایلاتی قادرست تا حد قابل توجهی نقش اجتماعی، اقتصادی زنان هنرآفرین روستایی را ارتقا» بخشد و در نتیجه رفاه مطلوب و شرایط مناسب تری را از لحاظ اجتماعی برای خانوارهای کوشنده روستایی فراهم سازد.
● رونق شایان
دکتر «محدثه خجسته» معتقد است که درحال حاضر بیش از ۵۹ هزار خانوار روستایی در چهارسوی کشور پهناورمان با تولید درخور دستبافته های محلی چرخ زندگی خود را هنرمندانه به گردش و پویایی درآورده و بخش اعظم مخارج سالانه این خانوارها با تولید صنایع دستی متداول خانگی رونق شایان دارد. این استاد جامعه شناسی می گوید: ارزش اقتصادی کالاهای تولیدی در جهان امروز برشاخص های شناخته شده ای استوار است که بدون شک تولید هنرمندانه، کیفیت مطلوب و خاص فرآورده های دستی با رنگ آمیزی طبیعی و خامه و تار و پود و ابریشم به کار آمده دربافت جذاب و گاه هوش ربای فرش روستایی، گبه، قالیچه، جاجیم، گلیم و دیگر انواع خوش نقش زیراندازهای ایلاتی و عشایری از جمله آنهاست. دستبافته های روستایی ایران زمین در کشورهای اروپایی بسیار شهرت دارد. ویژگی های ممتاز و درخور توجه دستبافته های ماندگار روستایی کشور ما که تمامی اجزای آن از متن طبیعت خلاق و شگرفت تهیه می شود، آوازه شهرت این دستبافته های رنگارنگ را عالمگیر ساخته است. اطلاعات موجود در بخش صنایع دستی و خانگی روستایی کشور ما موید آن است که قالی، گبه، جاجیم، قالیچه و گلیم با حدود ۸۰ درصد، متداول ترین صنعت محلی خانگی در بین خانوارهای روستایی، ایلاتی و عشایری است. دستبافته های هوش ربای فرش، گبه، گلیم و دیگر زیراندازهای روستایی مملو از نبوغ و نوآوری و کارکردهای پرتلاشی است، که دیگر کشورها را به کپی کاری از نقش های خلاق، بافت هنرمندانه و حتی بهره گیری از نوع ابریشم، تار و پود و خامه مورد نیاز واداشته است. ولی شیوه های رج گذاری شاد و گره زدن استوار و استادانه زنان هنرمند روستایی ایران زمین به گونه ای است که قابل تقلید نیست. در مغازه های عرضه فرش، قالیچه، گبه و گلیم در کشورهای اروپایی کارشناسان این آثار ماندگار هنری با لمس و سپس مشاهده نوع رج گذاری به راحتی اصل را از بدل دستبافته های روستایی تقلید شده تشخیص می دهند و خبره ها سره را از ناسره تفکیک می گذارند. در حال حاضر صدها کارگاه تولید دستبافته های روستایی در کشورهای هند، پاکستان، نپال و کشمیر راه اندازی شده است که تمامی آنها سعی در تقلید نقوش شاد و دل آرای فرش و گبه های روستایی، ایلاتی و عشایری ایران زمین دارند، ولی نمی توانند مطابق اصل دستبافته های اصیل روستایی کشور ما تولید کنند.
این گونه کارهای تقلیدی گاه با نرخی بسیار پایین از تولیدات روستایی کشور ما عرضه می شود. صنعت شایان قالی، گبه، قالیچه، جاجیم و گلیم درحال حاضر در ۵۹ هزار خانوار روستایی کشور ما، بیشترین سهم را از جهت درآمدزایی و اشتغال به عهده دارد. خانوارهای ساکن در مناطق روستایی شاغل در این صنعت پویایی هنری، تعداد و درصد بیشتری را نسبت به خانوارهای بافنده در حاشیه شهرها و یا کارگاه های متعدد بافت قالی و گبه و گلیم دارا هستند. محاسباتی نظیر متوسط سه نفر برای هر خانوار روستایی فعال در تولید دستبافته های هنری و افرادی در ۲۸ رشته مشاغل جانبی بافت رقمی چند میلیونی را خانوارهای روستایی، ایلاتی و عشایری تشکیل می دهد. تولیدکنندگان پشم، حلاجی، پشم ریسی، کلاف کشی، چله کشی، رنگ ریزی، نوغان کاران، ابریشم ریسان، پیله وران و بافندگان لاسه و نخ دستبافته روستایی بی شک یک اجتماع بالای میلیونی را در ذهن می نشانند که در مشاغل جانبی دستبافته های روستایی فعالیت و بخشی از درآمد دختران و زنان بافنده روستاها را جذب می کنند. اشتغال زنان روستایی به خصوص در نیمه دوم سال در زمینه تولیدات دستبافته های جذاب روستایی تاثیر درخوری در قوام و دوام خانوارهای روستایی، ایلاتی و عشایری برجای می گذارد. نکته گفتنی آخر اینکه چنین فعالیت های رایج در کانون خانوارهای روستایی رویداد طلاق و جدایی را به صفر رسانده و اصولا در آبادی های ایران زمین این واقعه، حادثه ای مذموم تلقی می شود.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید