پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ایران باید برای مقابله با یک حمله هسته‌ای آماده شود


ایران باید برای مقابله با یک حمله هسته‌ای آماده شود
ژنرال ایواشف معاون مدیریت فرهنگستان امور ژئوپولیتیک است. وی رئیس دایره عمومی دروزارت دفاع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود و اکنون دبیر شورای وزارت دفاع جامعه ایالات آزاد (SIC)، رئیس دایره همکاری نظامی در وزارت دفاع فدراسیون روسیه و رئیس مشترک کارکنان نیروهای ارتشی روسیه می باشد.
درجریان سراسری اخباری که ازخاورمیانه می رسد، اغلب گزارش های فزاینده ای وجود دارد که در آن ها ذکرشده است درعرض چند ماه آینده، ایالات متحده امریکا به ایران یک ضربه هسته ای خواهد زد. به عنوان نمونه، نشریه کویتی"عرب تایمز"، ازقول منابع مطلعی که نخواسته اند نامشان فاش شود نوشت که ایالات متحده نقشه کشیده است تا پیش از پایان ماه آوریل ۲۰۰۷ سرزمین ایران را تحت حملات موشکی و بمباران های خود قراردهد . این کارزارجنگی ازدریا آغاز و از پشتیبانی سیستم دفاعی موشک های پاتریوت بهره مند خواهد شد. این امربه نیروهای امریکائی امکان خواهد داد ازحملات زمینی خودداری کنند وازکارائی ضربه های متقابل "هرکشورخلیج فارس" بکاهند .در این جا غرض از"هر کشور خلیج فارس" ایران است. منبعی که این اطلاعات را دراختیارنشریه کویتی قرارداده است باوردارد که نیروهای امریکائی درعراق و درسایرکشورهای منطقه، به یاری موشک های پاتریوت مستقردر مرز(ایران) ازحملات موشک های ایرانی درامان خواهند ماند.
بنابراین، آمادگی امریکا برای یک تهاجم تازه، وارد مرحله کامل تری گردیده است. اعدام صدام حسین و نزدیک ترین همراهانش بخشی از این آمادگی بوده است. غرض ازاعدام های نام برده این بوده که به عنوان یک "عمل مبدل" تلاش های برنامه ریزان امریکائی درراستای افزایش عمدی تنش، هم درایران و هم درچارچوب کل خاورمیانه سودمند واقع شود .
با تحلیل نتایج عمل فوق، ایالات متحده دستور اعدام رهبرسابق عراق و همراهانش را صادرکرد. این امرنشان می دهد که امریکا به گونه بازگشت ناپذیری برنامه تقسیم عراق را به سه شبه دولت متخاصم یعنی شیعه ها، سنی ها و کردها پذیرفته است. واشنگتن حساب کرده است که وضعیت یک هرج ومرج تحت کنترلش، به امریکا برای تحت تسلط قراردادن تولیدکنندگان نفت خلیج فارس و دیگر جاده های مهم استراتژیکی ترابری نفت یاری می رساند.مهم ترین جنبه این موضوع این است که یک منطقه با جنگ خونین پایان ناپذیری درکانون خاورمیانه ایجاد خواهد گشت که به گونه گریزناپذیری کشورهای همسایه عراق یعنی ایران، سوریه و ترکیه (کردستان) را به درون آن خواهد کشاند. این امر مسئله بی ثبات کردن کامل منطقه را حل خواهد کرد که برای ایالات متحده به ویژه برای اسرائیل جزواهداف مهم سیاستشان به شمار می آید. جنگ عراق، تنها یک عامل در سلسله گام هائی بود که در راستای بی ثبات کردن منطقه برداشته شده بود که خود نیزتنها یک مرحله ازروند نزدیک تر شدن به مقابله با ایران و سایر کشورهائی است که ایالات متحده آن ها را به سرخ بودن متهم می کند .
هرآینه، وارد شدن به یک کارزار نظامی دیگر برای ایالات متحده امریکا ( که گرفتارکمبود منابع لازم برای اجرای عملیات است) درحالی که درعراق و درافغانستان هنوز صلح و آرامش برقرار نشده است، به آسانی صورت نخواهد گرفت. افزون برآن، تظاهرات علیه سیاست های نئومحافظه کاران واشنگتن، درسراسر دنیا شدت گرفته است. با توجه به آن چه دربالا گذشت، می توان گفت که امریکا سلاح های هسته ای خود را علیه ایران به کار خواهد برد و از هنگام حمله ایالات متحده به ژاپن این دومین مورد به کارگیری سلاح های هسته ای درجنگ خواهد بود .
ازدیگرسو، محافل نظامی وسیاسی اسرائیل ازاکتبر۲۰۰۶ آشکارا اظهاراتی درمورد امکان وارد آوردن ضربه هسته ای و موشکی به ایران بیان داشته اند . اندیشه آن بلافاصله از سوی جرج بوش پشتیبانی شد که از آن به شکل "لزوم" حملات هسته ای استفاده می گردد. سپس به مردم چنین می قبولانند که باورکنند هیچ امر شریری دراین عمل وجود ندارد و این که برعکس، یک حمله هسته ای کاملاً امکان پذیر است. و گویا هیچ راه دیگری جهت " متوقف کردن" ایران وجود ندارد.
سایر قدرت های هسته ای چگونه واکنش نشان می دهند؟ آن چه مربوط به روسیه است، دربهترین حالت به محکوم کردن حملات بسنده خواهد کرد و در بدترین حالت – همانند آن چه درمورد حمله به یوگوسلاوی رخ داد – پاسخش چیزی به این صورت خواهد بود :"هرچند چنین عملی ازسوی ایالات متحده اشتباه است ولی قربانی آن، خود حمله را برانگیخته بود" .
اتحادیه اروپا نیزعمدتاً به همان صورت واکنش نشان خواهد داد. احتمالاً واکنش چین و چندکشور دیگربه تهاجم هسته ای قوی ترخواهد بود. درهیچ صورتی، تهاجم هسته ای به نیروهای امریکائی درکارنخواهد بود ( ایالات متحده مطلقاً از چنین امری اطمینان دارد).
سازمان ملل متحد دراین چارچوب جائی ندارد. این سازمان که درمحکوم کردن تهاجم علیه یوگوسلاوی شکست خورده است با شورای امنیت سازمان ملل متحد عملاً درمسئولیت چنین امری شریکند. نهاد نام برده تنها قادراست قطعنامه صادرکند که درک روسیه و هم چنین دیپلماسی فرانسه از قطعنامه ها منع استفاده از زوراست ولی دیپلماسی ایالات متحده و بریتانیا آن ها را درست برخلاف آن، یعنی مجوزی برای تهاجم، تعبیر می کنند.
وامّا درباره اسرائیل، اطمینان ازاین که تحت حملات موشکی ایران قرارگیرد وجود دارد. احتمالاًحزب الله و مقاومت فلسطین فعال ترخواهند شد. درحالی که اسرائیلی ها، که به عنوان قربانی قلمداد خواهند شد، دست به تحریکاتی خواهند زد که تجاوز آن ها را توجیه کند. آن ها باید هم چنین پیه چندین خرابی را به تن خود بمالند. درنهایت، ایالات متحده متجاوز، ثبات ایران را درهم خواهد ریخت و به گونه ای عمل خواهد کرد که کیفر دادن ایران به عنوان ماموریت شریفی تلقی گردد.
برخی براین باورند که نگرانی هائی ناشی ازاعتراضات جهانی می تواند ایالات متحده را متوقف کند. ولی من چنین تصوری ندارم. هرچند که دراهمیت چنین عاملی نباید اغراق شود. درگذشته، من ساعت ها با میلوسویچ به بحث نشستم تا شاید او را متقاعد کنم که ناتو خودرا آماده حمله به یوگسلاوی می کند. او مدت های زیادی این امررا باور نداشت و به من می گفت: " شما منشور سازمان ملل را بخوانید. چه زمینه ای دراختیار دارند که بتوانند دست به چنین عملی بزنند ؟ "
اما آن ها به یوگوسلاوی حمله کردند. شوکی به وجود آمد و خشمی حاصل گشت. اما نتیجه دقیقاً همانی شد که تجاوزگران می خواستند: میلوسویچ درگذشت، یوگسلاوی تکه تکه شد وصربستان مستعمره گشت؛ افسران ناتو مرکز فرماندهی خود را در وزارت دفاع کشور برقرارکردند....
نظیرهمان مساله درعراق رخ داد. شوکی به وجود آمد و خشمی حاصل گشت. آن چه برای امریکائی ها اهمیت دارد این نیست که شوک تا چه حد بزرگ باشد بلکه درآمدهای حاصل ازمجتمع های نظامی – صنعتی شان تا چه اندازه زیاد است.
اطلاعاتی که براساس آن دومین ناوهواپیمابر امریکا تا آخرماه ژانویه به خلیج فارس می رسد تحلیل و تفسیرموقت جنگ را امکان پذیر می سازد. ایالات متحده درحمله هوائی به ایران بیشترازمهمات هسته ای استفاده خواهد کرد. موشک های کروز- که توسط نیروهای هوائی ایالات متحده و کشتی ها و زیردریائی ها حمل خواهد شد - و هم چنین موشک های بالستیکی به کار خواهد رفت. حملات هسته ای، احتمالاً حملات هوائی نیروهای مستقردرناوهای هواپیمابر و دیگرامکانات را درپی خواهد داشت.
فرماندهی نیروهای ایالات متحده تلاش می کند ازعملیات زمینی پرهیزکند. ایران دارای ارتش نیرومندی است و نیروهای امریکائی احتمالاً باید درانتظار انبوه کشتگان خود باشند. این امر برای جرج بوش که در شرایط سختی قرار دارد تحمل ناپذیر خواهد بود. او عملیات زمینی ای را که زیر ساخت کشوری را نابود و پیشرفت کشور را معکوس می کند، ترس و واهمه ایجاد می نماید و موجب هرج و مرج سیاسی، اقتصادی و نظامی می گردد آغاز نخواهد کرد. همه این ها را می توان نخست با به کارگیری مهمات هسته ای و درپی آن با وسائل عادی جنگ ایجاد کرد. غرض از آوردن گروه ناوهای هواپیمابر درنزدیکی سواحل ایران دقیقاً همین مساله است.
اما ایران به چه ساز و برگی برای دفاع از خود مجهز است؟ این ساز وبرگ قابل توجه اند ولی به گونه قیاس ناپذیری ازتجهیزات امریکائی ضعیف ترند. ایران دارای ۲۹ سیستم دفاع موشک روسی تور(TOR) است که درنهایت پشتیبانی مهمی در پدافند هوائی ایران به شمارمی آیند. ولی درحال حاضر، ایران وسیله جلوگیری تضمین شده ای دربرابر حملات هوائی دراختیار ندارد.
تاکتیک های ایالات متحده مانند همیشه همان ها خواهد بود: نخست پدافند هوائی و رادارها را از بین می برد و سپس به نیروهای هوائی درهوا و زمین و وسائل کنترل و زیرساخت ها حمله می برد بدون این که کوچک ترین خطری را بر خود هموار سازد.
درطول چند هفته آینده، ما شاهد به کارافتادن ماشین خبری جنگی خواهیم بود. افکارعمومی به همین زودی تحت فشارقرارگرفته است. هیستری نظامی ضدایرانی فزاینده، اخبارجدید افشا کننده، ضد اخبار و غیره توسط ماشین نام برده آفریده خواهد شد.
هم زمان، تمام آن چه در بالا گفته شد به اپوزیسیون غرب گرای ایرانی، به بخشی از اطرافیان محمود احمدی نژاد علامت های لازم را می دهد که خود را آماده تغییرات آینده کنند. ایالات متحده امیدوار است که با حمله به ایران، به گونه اجتناب ناپذیری در کشورایجاد هرج ومرج نماید و به این ترتیب بتواند با خرید برخی از ژنرال های ایرانی ستون پنجمی درکشور به وجود آورد.
ایران البته با عراق تفاوت زیادی دارد. اما اگر متجاوزان موفق گردند بین دوشاخه نیروهای مسلح ایرانی، یعنی ارتش و سپاه پاسداران درگیری ایجاد نمایند درکشور موقعیتی بحرانی به وجود خواهد آمد به ویژه اگر امریکا موفق شود دراوائل کارزار به رهبری ایران ضربه زند، یا با یک حمله هسته ای، یا با حمله گسترده ای که به وسیله سلاح های عادی صورت می گیرد مرکز فرماندهی نیروهای کشور را مختل کند.
درحال حاضر، امکان تجاوز به ایران بسیارزیاد است ولی آشکار نیست که آیا کنگره امریکا با این حمله موافقت خواهد کرد یا نه. یک تحریک برای حذف این مانع اخیر کافی است: حمله به اسرائیل، حمله به یک هدف امریکائی مانند پایگاه های ایالات متحده. درجه چنین تحریکی را می توان با حمله به برج های دوقلوی نیویورک در۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ قابل قیاس دانست. درچنین صورتی، کنگره حتماً موافقت خود را به پرزیدنت امریکا اعلام خواهد کرد.
نوشته: ژنرال لئونید ایواشف (ivashov)
برگردان: گروه پویا ـ بلژیک
منبع: نشریه گلوبال ریسرچ: ۲۴ ژانویه ۲۰۰۷
تارنگاشت عدالت
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید