چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا
خلاقیت عنصر گمشده در مدارس
امروزه عموم کارشناسان و صاحبنظران علوم مختلف و دانشمندان، ارزش و اهمیت “خلاقیت”را برای فرد و جامعه شناختهاند و بر آن تاکید میکنند زیرا همگی به این واقعیت واقف شدهاند و معتقدند که علم و هنر در تکنولوژی مدیون و محصول فرآیند خلاقیت آدمی هستند اما با این وجود اهمیت خلاقیت در جامعه مخصوصا در مدارس و نظام تعلیم و تربیت ناشناخته است و این عدم شناخت میتواند به دلایل زیر بستگی داشته باشد؛
۱) خلاقیت را با نبوغ همردیف در نظر میگیرند و آن را موروثی میدانند که عامل آن عقبه سنتی جامعه ماست که تصور دارند که فقط عده معدودی توانایی خلاقیت دارند و استدلال میشود که اشخاص سختکوش، شایسته و با کفایت یا برخوردار از هوش برتر هستند.
۲) خلاقیت چنانکه باید و شاید تعریف نشده است. با این وجودخلاقیت از جمله مفاهیمی است که تقریبا همه مردم به کار میبرند. مردم معمولا خلاقیت را به این معنی میشناسند: “خلاقیت یعنی بهوجودآوردن یک مورد تازه و متفاوت” امروزه فرض بر این است که هرگونه خلاقیت،ترکیبی از افکار قدیمی یا محصولی از آنها در شکلهای تازه است، اما به نظر روانشناسان خلاقیت بسیار پیچیدهتر از آن است که مردم عامی فکر میکنند و بنابراین بهتر است پیش از تعریف آن به مولفههای شاخص خلاقیت اشاره کنیم. ۲-۱ خلاقیت یک فرآیند است نه یک محصول و نتیجه ۲-۲ خلاقیت فرآیندی هدفدار و جهتدار است یا برای نفع شخصی یا برای نفع اجتماعی ۳-۲ خلاقیت یکی از راههای تفکر است و مترادف هوش نیست که تواناییهای ذهنی را در برگیرد.
همه ما از توانایی خلاقیت برخورداریم مشروط بر اینکه آن را در جهاتی قابل قبول از نقطهنظر اجتماع بهکار گیریم میتوانیم هم اکنون از آن سود جوییم لیکن باید توجه داشت که به کار گرفتن این توانایی بهگونهای باشد که عوامل بازدارنده ناشی از عادات و سنن حداقل تاثیر ممکن را بر نتایج حاصله بگذارند.
۳) گزارشهای متعدد درباره احوال اشخاص خلاق نشان میدهد که در سطوح هوشی پایین بودهاند و این نیز مسلم شده است که اشخاص تیزهوش عموما خلاق نیستند مثلا دانشآموزان زرنگ و هوشمند متعددی را سراغ داریم که از بالاترین موفقیت تحصیلی برخوردارند لکن خلاق نیستند و غالبا کلیشهای درس میخوانند یعنی گفتههای معلمان را عینا حفظ میکنند و پس میدهند و بیشترین امتیازات را میگیرند. در مقابل، دانشآموزان خلاقی را نیز مشاهده میکنیم که به روش ابتکاری میاندیشند یا عمل میکنند ولی از موفقیت تحصیلی برتر محرومند. در هر صورت مسلم است که هوش برتر و خلاقیت برتر هر دو از عوامل متعدد شخصی و محیطی متاثر میشوند مثلا در محیط مدرسهای که به شیوه استبدادی و دستوری محض اداره میشود خلاقیت ظاهر نمیشود. به عبارت دیگر همبستگی مثبت میان هوش و خلاقیت از این لحاظ است که هر دو به توانایی کسب معلومات مقبول بستگی دارند. خلاقیت در خلاء انجام نمیگیرد بلکه معلوماتی را به کار میبرد که قبلا آموخته شدهاند و این نیز به توانایی هوش شخص بستگی دارد. بنابراین میتوان انتظار داشت که کودک هوشمند، به شرط نبودن موانع بتواند کودک خلاق هم شود.
۴) در گذشته اشخاص خلاق زمانی شناخته میشدند که عمل ابتکاری از خود نشان میدادند، در خانوادهها و مدارس ایرانی نیز همین وضع حاکم بود و هنوز هم حاکم است یعنی هر دو نهاد در انتظارند که کودکان امر فوقالعادهای انجام دهند یا چیزی اختراع کنند، آن وقت خلاقیت آنان ظاهر میشود لکن امروزه با توجه به ارزش حیاتی خلاقیت در زندگی انسان، روانشناسان سعی میکنند به طرق مختلف کودکان خلاق را هرچه زودتر بشناسند و تربیت خاص آنها را به مربیان توصیه کنند به عبارت دیگر علاقه امروز بیشتر روی شیوههای کشف خلاقیت نهایی “potential” یا بالقوه متمرکز است تا بتوان فرصت لازم برای رشد آن را فراهم ساخت. البته کشف خلاقیت بالقوه نیز کار بسیار دشواری است. با این وجود تاکنون زیاد سعی شده است که آزمونهایی برای سنجش بعضی از جنبههای خلاقیت بسازند. اولیا میکوشند خلاقیت کودکان را با تعیین چگونگی ابتکار آنها در حل مسائل تشخیص دهند و به پرورش بپردازند. در هر حال آنچه مسلم است در حال حاضر برای تشخیص خلاقیت در کودکان راهی جز توجه به فعالیتهای آن نداریم.
۵) مطالعات درباره خلاقیت نشان میدهند که رشد آن از یک الگوی قابل پیشبینی پیروی میکند. معمولا خلاقیت در سالهای اول زندگی و بیش از هر چیز در بازیهای کودک ظاهر میشود به تدریج به جنبههای دیگر زندگی یعنی مدرسه، فعالیتهای تفریحی و مشاغل دیگر گسترش مییابد. تولیدات خلاق معمولا در سالهای ۳۰ و ۴۰ به اوج میرسند و پس از آن حالت افت پیدا میکند یا به تدریج از آنها کاسته میشود. آنچه معمولا مورد قبول کارشناسان علوم روانشناسی معاصر است این است که عوامل محیطی و عوامل موروثی با هم در زمان اوج خلاقیت موثرند. به عبارت دیگر عواملی از قبیل فقر، اوضاع اقتصادی، فشارهای مالی و نبودن وقت و فرصت آزاد در ظهور و زمان اوج خلاقیت موثر خواهند بود. عواملی که خلاقیت را تشویق میکنند عبارتند از زمان کافی، تنهایی و خلوت و دوری از فشارهای گروهی، تشویق، مواد لازم، محیط محرک که همان خانه و مدرسه است، رابطه غیرسلطهای والدین، پرورش کودکان با روشهای آزادمنشانه و آسانگیر و همچنین فرصتهای لازم برای کسب معلومات.
امیرعباس میرزاخانی- دبیر منطقه۸ تهران
منبع : روزنامه رسالت
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران پاکستان مجلس شورای اسلامی رئیسی دولت عملیات وعده صادق سید ابراهیم رئیسی ایران و پاکستان حجاب مجلس رئیس جمهور دولت سیزدهم
سیل پلیس تهران وزارت بهداشت فراجا سلامت شهرداری تهران قتل فضای مجازی سازمان هواشناسی آتش سوزی شهرداری
خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت طلا ایران خودرو قیمت دلار بازار خودرو دلار سایپا بورس تورم ارز
دادگاه تلویزیون کتاب سینمای ایران رادیو سریال نمایشگاه کتاب سینما تئاتر فیلم فیلم سینمایی
دانشجویان کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین روسیه جنگ غزه اتحادیه اروپا ترکیه عراق اوکراین حماس طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور باشگاه استقلال رئال مادرید بارسلونا بازی سپاهان فوتسال لیگ برتر
گوگل همراه اول ایلان ماسک هوش مصنوعی تبلیغات فناوری سامسونگ تلگرام ناسا
افسردگی یبوست پیری صبحانه