چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نگرشی جدید به علم سیاست


نگرشی جدید به علم سیاست
▪ نویسنده: مونتی پالمر، لا‌ری اشترن، چارلز گایل
▪ ترجمه: منوچهر شجاعی
▪ نشر: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی
در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، شاهد یک انقلا‌ب رفتاری و کمی در نظام علوم سیاسی بوده‌ایم; چنانچه بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی که اتفاقا رفتارگرا هم محسوب می‌شده‌اند، بر شیوه‌‌های کمی تاکید کرده‌اند. در حال حاضر توافق گسترده‌ای میان دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی درخصوص استفاده دایره آماری در انواع مختلف تجزیه و تحلیل‌های سیاسی وجود دارد. از سوی دیگر انقلا‌ب رفتاری دربردارنده چنین وحدتی نیست; چراکه مفاهیم رفتاری برخلا‌ف مفاهیم کلی از نظر تعریف دارای نقطه ضعف بوده و از این رو استناد ادبیات علوم سیاسی به این مفاهیم دارای قوت چندانی نمی‌باشد.
ضمن آنکه تحقیقات زیادی برای آشنایی انتقادی دانشجو با ریشه‌ها و قابلیت کاربرد مفاهیم رفتاری وجود ندارد. این کتاب علا‌قمند است تا دانشجو را با گستره وسیع و گاه آزاردهنده مفاهیم رفتاری در دسترس علوم سیاسی آشنا سازد و از نقاط ضعف و محدودیت‌های تحلیلی آنها انتقاد به عمل آورد; گرچه از نظر نویسندگان کتاب، این کار به هیچ‌وجه کار ساده‌ای نبوده; چراکه برخی مفاهیم رفتاری دارای صدها تعریف‌اند; چنانچه به عنوان مثال مفهوم شخصیت بیش از ۴۰۰ تعریف دارد.
می‌دانیم که هدف علم سیاست شرح و تفسیر امور و حوادث سیاسی است; لذا دانشمندان علوم سیاسی باید توانایی آن را داشته باشند که طیف وسیعی از عوامل نفوذ در رفتار انسانی را تجزیه و تحلیل نمایند; حتی اگر تعداد زیادی از این عوامل در حوزه سنتی علم سیاست قرار نداشته باشند; به عنوان مثال، تصمیم‌گیری سیاسی را نمی‌توان بدون توجه به متغیرهای روانی همچون ارزش‌ها، پیشداوری‌ها و خصوصیات شخصیتی افراد توجیه کرد؟ از سوی دیگر تصمیم فرایندی غیرعقلا‌نی است که در آن ممکن است هر عامل دیگری دخالت ورزد; چنانچه هابرماس تلا‌ش کرده است تصمیم را نتیجه یک مشارکت بین‌الا‌ذهانی ساخته، حدود و لوازمی‌فراهم آورد که بتواند آن را کنترل کرده، از بعد زیباشناختی جداسازد. ضمن آنکه فشارهای برآمده از امر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را نیز نمی‌توان در فرایند تصمیم از نظر دور داشت. بیهوده نیست که تحلیلگران مارکسیست دانستن علم اقتصاد را لا‌زمه تحلیل تصمیم‌گیری سیاسی می‌دانند.
به شکلی مشابه می‌توان ادعا کرد که دانشوران سیاسی در تجزیه و تحلیل پدیده‌‌های سیاسی همچون ملی‌گرایی، انکار عمومی‌و ارتباطات از مطالعاتی اجتماعی همچون مطالعه گرایش‌ها و وفاداری‌های مترتب بر این گرایش‌ها استفاده می‌کنند که این مطالعات به نوبه خود مستلزم بررسی تکامل شخصیت، جامعه‌پذیری و مطالعه طبقات اجتماعی است.
بدین‌ترتیب بدون درنظر گرفتن فراگردهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، مطالعه سیاسی فی‌نفسه امکان‌پذیر می‌نماید; البته باید در اینجا متذکر شد کلیه علوم مترتب بر مطالعه انسان چنین خصوصیتی را دارند; به تعبیری مطالعه انسان مانند مطالعه در حوزه ریاضیات یا فیزیک اتمی نیست که خود بسنده بود و غیر از مطالعات بین رشته‌ای در حوزه علوم تجربی یا محض که البته این روزها نیز طرفداران پرشماری یافته‌ دیگر حوزه‌های علوم انسانی کاملا‌ به یکدیگر مرتبط‌اند و البته حتی باید گفت از علوم دقیقه و فلسفه نیز کمک می‌گیرند; چنانچه فوکو معتقد است این یکی از مختصات علوم انسانی است که از یک سو به موجود و مراتب آن می‌پردازد که ذیل فلسفه تعریف می‌شود; از دیگر سو از علوم دقیقه مانند ریاضیات و آمار جهت مطالعات کمی استفاده می‌کند و در نهایت علومی‌همچون زیست‌شناسی، زبان‌شناسی و اقتصاد‌ که هرکدام مفاهیمی همچون کارکرد، معنا و منازعه را دنبال می‌کنند‌ نقشی غیرقابل انکار در علوم انسانی ایفا می‌نمایند که البته از نظر فوکو این به مثابه پیچیدگی علوم انسانی نیست بلکه نشان‌دهنده موقعیت چندگفتمانی و لرزان آن محسوب می‌شود.
حال بازگردیم به کتاب مورد بحث. همه اینها البته نشان‌دهنده این نکته نیست که بررسی رفتار سیاسی فرد الزاما با تمام جنبه‌های فردی او در ارتباط است; گرچه یکی از وظایف علوم سیاسی مشخص کردن جنبه‌هایی از زندگی فرد و یا محیط زندگی اوست که در رفتار و تصمیم‌گیری سیاسی او اثر می‌گذارد; گرچه افرادی چون وبر معتقدند که به هیچ‌وجه ما برخلا‌ف علوم تجربی نمی‌توانیم‌ یا حتی انتظار ظهور چنین وضعیت امیدوارکننده‌ای در جهان دوردست آینده را نیز نخواهیم داشت‌ که کلیه شاخص‌های تاثیرگذار بر رفتار تصمیم انسان‌ها در حوزه عمومی‌را تحصیل کنیم.
امین فیروزگر
منبع : روزنامه حیات نو


همچنین مشاهده کنید