چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

روابط‌ تاریخی‌ ـ فرهنگی‌ ایران‌ و مصر


روابط‌ تاریخی‌ ـ فرهنگی‌ ایران‌ و مصر
ایران‌ و مصر به‌ عنوان‌ دو کانون‌ اصلی‌ تمدن‌ شرق‌، از گذشته‌ بایکدیگر مراوده‌ داشته‌ و در پیشبرد تاریخ‌ و تمدن‌ بشری‌ نقشی‌ حیاتی‌ ایفاکرده‌اند. در طول‌ تاریخ‌، مردم‌ ایران‌ و مصر همواره‌ به‌ همکاری‌ روز افزون‌تمایل‌ نشان‌ می‌دادند. آشنایی‌ با پیشینه‌ تاریخ‌ و فرهنگی‌ روابط‌ دو کشورمی‌تواند ما را در خصوص‌ درک‌ موقعیت‌ها و ضرورت‌های‌ کنونی‌ کمک‌ نماید. نگارنده‌ در این‌ مقاله‌ به‌ مناسبات‌ ایران‌ و مصر در دوران‌های‌ قدیم‌ وپس‌ از اسلام‌ و در قرن‌ اخیر و نقش‌ روحانیان‌ در روابط‌ دو کشور، حرکت‌اصلاحی‌ سید جمال‌الدین‌ حسینی‌، تقریب‌ بین‌ مذاهب‌ و شیخ‌ محمد تقی ‌قمی‌ و در پایان‌ به‌ ایران‌ و مصر و چالش‌ جهانی‌ شدن‌ و گفت‌ و گوهای ‌تمدن‌ها می‌پردازد.
● مقدمه‌:
ایران‌ و مصر به‌ عنوان‌ دو مرکز عمده‌ و دو حوزهٔ‌ اصل‌ تمدن‌ شرق‌، از دیر بازبا یکدیگر ارتباط‌ داشته‌، در پیشبرد تاریخ‌ و تمدن‌ بشری‌ نقشی‌ بسیار تعیین ‌کننده‌ ایفا کرده‌اند. آغاز این‌ روابط‌ به‌ زمان‌های‌ بسیار دور باز می‌گردد، زمانی‌که‌ هر دو کشور « گهواره‌ تمدن‌» خوانده‌ می‌شدند. در طول‌ تاریخ‌ این‌ روابط‌، اگر چه‌ شاهان‌ وقت‌، گاهی‌ از سر حسادت‌ و زمانی‌ دیگر بر اثر رقابت‌،یکدیگر را به‌ چالش‌ می‌طلبیدند، ولی‌ مردم‌ ایران‌ و مصر همواره‌ به‌ ارتباط‌ وهمکاری‌ بیشتر تمایل‌ نشان‌ می‌دادند. به‌ هر حال‌ آشنایی‌ با سابقه‌ تاریخی‌ وفرهنگی‌ روابط‌ دو کشور می‌تواند ما را در زمینه‌ شناخت‌ و موقعیت‌ها، ضرورت‌ها و شرایط‌ حاضر که‌ بسط‌ و تحکیم‌ روابط‌ را در راستای‌ مصالح‌کشور و امت‌ اسلامی‌، امری‌ ضروری‌ ساخته‌ است‌، یاری‌ کند.
● مناسبات‌ ایران‌ و مصر در عهد باستان‌
بر اساس‌ اسناد تاریخی‌ موجود، ایرانیان‌ به‌ فرمان‌ « کورش‌» و توسط‌ جانشین ‌وی‌ « کمبوجیه‌» بر مصر تسلط‌ یافتند. اگر چه‌ مورخان‌ یونان‌ به‌ ویژه‌«هرودوت‌» با ذکر نکات‌ منفی‌ از عملکرد ایرانیان‌ در مصر به‌ تحریف‌ تاریخ ‌پرداخته‌اند، ولی‌ منابع‌ قدیم‌ مصری‌ از رفتار ایرانیان‌ با مصریان‌ به‌ نیکی‌ یادکرده‌اند. ادارهٔ‌ « میراث‌ فرهنگی‌» و باستان ‌شناسی‌ مصر به‌ منظور دستیابی‌ به‌همین‌ منابع‌، اخیراً گروهی‌ را جهت‌ کشف‌ آثار لشکرکشی‌ « کمبوجیه‌» به ‌بیابان‌های‌ داخلی‌ مصر اعزام‌ کرده‌ است‌. کانون‌ عملیات‌ اکتشافاتی‌ این‌ گروه‌در کویر مصر میان‌ واحه‌ الخارجه‌ و واحه‌ الداخله‌ قرار دارد.
« داریوش‌» در تکمیل‌ فتوحات‌ « کمبوجیه‌» از جنوب‌ مصر به‌ سوی‌ حبشه ‌لشکرکشی‌ نمود. بر اساس‌ کتیبه‌ای‌ که‌ به‌ چهار زبان‌ فارسی‌ باستان‌، ایلامی‌،آشوری‌ و مصری‌ نوشته‌ شده‌، « داریوش‌» طرح‌هایی‌ برای‌ حفر کانالی‌ میان ‌دریای‌ مدیترانه‌ و سرخ‌ تهیه‌ کرده‌ بود.
در منابع‌ و کتب‌ تاریخی‌ مصری‌ آمده‌ است‌ که‌ ایرانیان‌ در زمان‌ هخامنشیان‌ به‌ فرمان‌ « داریوش‌»، « تقویم‌» و « طب‌» را از مصریان‌ آموختند. در مقابل‌ مصریان‌از نظام‌ آبیاری‌ ایرانیان‌ یعنی‌ به‌ « قنات‌» الگو برداری‌ کردند! همچنین‌ به‌ دستور داریوش‌ کتابخانه‌هایی‌ در مصر احداث‌ گردید که‌ تا آن‌ زمان‌ در این‌ کشورناشناخته‌ بود.
« قلقشندی‌» در « صبح‌ الاعشی‌»، از برگزاری‌ جشن‌ نوروز ( النیروز) در مصرسخن‌ می‌گوید. مضافاً این‌ که‌ مصریان‌ بعدها به‌ تقلید از ایرانیان‌، روز اعتدال ‌بهاری‌ ( شم‌ النسیم‌) را جشن‌ گرفتند و مهرگان‌ ( مهرجان‌)، روز آغاز سال ‌کشاورزی‌ مصریان‌ گردید...
روابط‌ ایران‌ و مصر به‌ دنبال‌ حملات‌ «اسکندر مقدونی‌» و تسلط‌ جانشینان‌وی‌ بر منطقه‌، بیشتر تحت‌ تأثیر سیاست‌ جنگی‌ و مناسبات‌ متشنج‌ ایران‌ و روم ‌ قرار گرفت‌... همان‌ طور که‌ فراز و نشیب‌های‌ دیگر همواره‌ در روابط‌ دو کشور، وجود داشته‌ است‌.
● روابط‌ ایران‌ و مصر در دوران‌ پس‌ از اسلام‌
پس‌ از پیدایش‌ و ظهور اسلام‌ در شبه‌ جزیره‌ عربستان‌ و گسترش‌ آن‌ به‌ سمت‌شرق‌ و غرب‌، مردم‌ ایران‌ و مصر نیز به‌ اسلام‌ گرویدند. در نیروهای‌ رزمی‌ارتش‌ اسلام‌ که‌ برای‌ فتح‌ مصر آماده‌ می‌شدند، شماری‌ از ایرانیان‌ حضورداشتند که‌ غالباً خراسانی‌ بودند. بعدها گروهی‌ از ایرانیان‌ با مهاجرت‌ ازایران‌، در مصر رحل‌ اقامت‌ افکندند. شماری‌ از فرزندان‌ سلمان‌ فارسی‌ ( از اصحاب‌ بزرگوار پیامبر) در مصر و شماری‌ دیگر در ایران‌ می‌زیستند. در آن‌ دوره‌ همه‌ مسلمانان‌ بر محور اسلام‌ گرد آمده‌ بودند و مسأله‌ هویت‌ قومی‌ یا وابستگی‌ جغرافیایی‌، امری‌ ثانوی‌ و فرعی‌ تلقی‌ می‌شد. به‌ همین‌ دلیل‌،نشانه‌های‌ فراوانی‌ از تبادل‌ فرهنگی‌، سیاسی‌، علمی‌ و اقتصادی‌ میان‌ کلیه ‌ملل‌ اسلامی‌ از جمله‌ ایران‌ و مصر وجود دارد. « لیث‌ بن‌ سعه‌» امام‌ فقه‌ وحدیث‌ ـ متولد سال‌ ۹۴ هجری‌ که‌ آوازه‌اش‌ در میان‌ مردم‌ مصر پیچیده‌ بود ـ ایرانی‌ الاصل‌ است‌. « کندی‌» در کتاب‌ « ولاهٔ‌ مصر» تصریح‌ می‌کند که‌ بسیاری‌از استانداران‌ مصر در دوره‌ او ایرانی‌ بودند. وی‌ حتی‌ زادگاه‌ این‌ افراد را هم‌ ذکر می‌کند، مثلاً می‌گوید: « عون‌ بن‌ یزید» از اهالی‌ گرگان‌ و « هوثمه‌ ابن‌ اعین‌»از اهالی‌ بلخ‌ است‌.
مورخان‌ از چند شاعر ایرانی‌ یاد کرده‌اند که‌ از قرن‌ چهارم‌ هجری‌ به‌ بعد به‌مصر عزیمت‌ کرده‌، در آنجا تأثیر گذار بودند.
مانند: ابونواس‌ که‌ بعضی‌ وی‌ را بزرگترین‌ شاعر دوران‌ عباسیان‌ به‌ شمارآورده‌اند. ناصر خسرو قبادیانی‌ شاعر و حکیم‌ مشهور نیز در قرن‌ پنجم‌هجری‌ از مصر دیدن‌ و مدتی‌ در این‌ کشور اقامت‌ گزید. وی‌ به‌ عنوان‌« حجت‌» جزیره‌ خراسان‌ و در راستای‌ تبلیغ‌ « اسماعیلیه‌» از سوی‌ « المستنصربالله» خلیفه‌ فاطمی‌ به‌ ایران‌ اعزام‌ گردید. ناصر خسرو در سفرنامه‌ خود، مطالب‌ ارزنده‌ای‌ دربارهٔ‌ مصر، نیل‌، نحوه‌ زندگی‌ مردم‌ و بناها و ساختمان‌های‌ موجود در این‌ کشور بیان‌ کرده‌ است‌.
سعدی‌ از دیگر شاعران‌ ایرانی‌ است‌ که‌ در زمان‌ ایوبیان‌ مدتی‌ در مصر اقامت‌ گزیده‌ بود. رهاورد این‌ سفر، مجموعه‌ای‌ از داستان‌های‌ پند آموزی‌ است‌ که ‌شیخ‌ اجل‌ آنها را در بوستان‌ و گلستان‌ آورده‌ است‌.
فخر الدین‌ عراقی‌ شاعر و صوفی‌ مشهور در قرن‌ هفتم‌ هجری‌ به‌ مصر رفت‌ ومورد تکریم‌ سلطان‌ واقع‌ شد و به‌ منصب‌ « شیخ‌ الشیوخی‌» رسید. شیخ‌الشیوخ‌ در آن‌ دوران‌ به‌ رییس‌ خانقاه‌ گفته‌ می‌شد نخستین‌ خانقاه‌ در زمان‌ایوبیان‌ در مصر ساخته‌ شد و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد، امر او وزرای‌ مصر در احداث ‌خانقاه‌ با یکدیگر به‌ رقابت ‌ برخاسته‌، اموال ‌ فراوانی‌ را وقف‌ آن‌ کردند. در دوران‌ ممالیک‌، تعداد خانقاه‌ها افزایش‌ یافت‌. این‌ خانقاه‌ها در حال‌ حاضر یکی‌ از نشانه‌های‌ معماری‌ مصری‌ است‌ که‌ تأثیر معماری‌ ایرانی‌ در آن‌ کاملاً آشکار است‌.
با سقوط‌ بغداد به‌ دست‌ مغول‌ها و فروپاشی‌ حکومت‌های‌ ایرانی‌ و تسلط‌ایوبیان‌ شام‌ بر خلافت‌ فاطمی‌، یک‌ دوره‌ فترت‌ و یا حتی‌ قطع‌ رابطه‌ درمناسبات‌ ایران‌ و مصر پیش‌ آمد. همچنین‌ بر اثر حمله‌ تیموریان‌ به ‌سرزمین‌های‌ وابسته‌ به‌ « ممالیک‌ مصر» روابط‌ دو کشور رو به‌ تیرگی‌ نهاد. با ارزیابی روابط‌ دو کشور در دوره‌های‌ تاریخ‌ اشاره‌ شده‌، ملاحظه‌ می‌شود که ‌دوران‌ حاکمیت‌ فاطیمان‌ در مصر اوج‌ شکوفایی‌ روابط‌ فرهنگی‌ ایران‌ و مصربود، فاطمیان‌ بسیاری‌ آداب‌ و رسوم‌ خود را از ایرانیان‌ گرفتند... آنها دربارشان‌ را مثل‌ شاهان‌ ایران‌ آراستند و مانند ایشان‌ برخی‌ اعیاد را جشن ‌گرفتند. خلیفه‌ فاطمی‌ مانند شاهان‌ ساسانی‌، در برابر مردم‌، پشت‌ پرده‌ قرارمی‌گرفت‌ و به‌ هنگام‌ جلوس‌ پرده‌ کنار می‌رفت‌ و در حضور او قاریان‌ به‌ تلاوت‌ قرآن‌ کریم‌ می‌پرداختند.
از جمله‌ اعیادی‌ که‌ فاطمیان‌ به‌ تقلید از ایرانیان‌ جشن‌ می‌گرفتند، عید نوروزبود که‌ طبق‌ مدارک‌ موجود، برخی‌ از شاعران‌، این‌ عید را به‌ امیر « تمیم‌ ابن‌المعز» تبریک‌ گفته‌اند. این‌ جشن‌ها نمایانگر تمایل‌ فاطمیان‌ به‌ پیروی‌ ازفرهنگ‌ و تمدن‌ ایرانی‌ بود. شایان‌ ذکر است‌ که‌ هنر دوران‌ فاطمی‌ هم‌ شدیداً تحت‌ تأثیر هنر ایران‌ قرار داشت‌ که‌ در زمینه‌های‌: بافندگی‌، منبت‌ کاری‌، کنده‌ کاری‌ و کاشی‌ کاری‌، سبک‌ و روش‌ هنرمندان‌ ایرانی‌ به‌ روشنی‌ دیده ‌می‌شود. یکی‌ دیگر از نشانه‌های‌ ارتباط‌ فرهنگی‌ ایران‌ و مصر رواج‌ برخی‌ ازواژه‌های‌ فارسی‌ در زبان‌ عربی‌ و به‌ ویژه‌ در گویش‌ مصری‌ است‌. به‌ کارگیری‌ این‌ واژه‌ها در مصر از طرف‌ فاطمیان‌، صوفیان‌ و عثمانیان‌ صورت‌ گرفت‌.« محمد مقبل‌ بیگ‌» در کتاب‌ « الدراثمین‌ فی‌ اسماء البنات‌ و البنین‌» بسیاری‌ از نام‌های‌ به‌ کار رفته‌ در مصر را می‌آورد که‌ اغلب‌ ریشه‌ فارسی‌ دارند. « دکترحسین‌ مجیب‌ المصری‌» در کتاب‌ « ایران‌ و مصر عبرالتاریخ‌» و برخی‌ دیگر ازآثارش‌ و « محمد نورالدین‌ عبدالمنعم‌» در مقاله‌ « الالفاظ‌ الفارسیه‌ فی‌ العامیهٔ‌ المصریه‌» این‌ واژگان‌ را شرح‌ داده‌اند.
... در دوران‌ عثمانی‌ و به‌ دنبال‌ اصلاحاتی‌ که‌ محمد علی‌ پاشا انجام‌ داد،زبان‌ فارسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ زبان‌ علمی‌ و تقریباً نیمه‌ رسمی‌، در مصر تجدیدحیات‌ پیدا کرد که‌ انتشار بسیاری‌ از کتب‌ ادبی‌ و ارزشمند فارسی‌ چون‌ دیوان‌ حافظ‌، مثنوی‌ معنوی‌، کلیات‌ سعدی‌ و غیره‌، همچنین‌ انتشار روزنامه‌هایی‌به‌ زبان‌ فارسی‌ مانند: ثریا، پرورش‌، چهره‌نما و حکمت‌ در مصر نقشی‌ عمده‌در این‌ رابطه‌ ایفا کردند۳ در سال‌ ۱۵۱۶ میلادی‌ شاه‌ اسماعیل‌ اول‌ ـ بنیانگذارسلسله‌ صفوی‌ ـ در صدد ائتلاف‌ با سلطان‌ مصر «الغوری‌» علیه‌ دولت‌عثمانی‌ برآمد و به‌ این‌ منظور سفیری‌ به‌ همراه‌ یک‌ نامه‌ دوستانه‌ و دویست‌ غلام‌ و کنیز نزد سلطان‌ مصر فرستاد. سلطان‌ مصر پیشنهاد پادشاه‌ ایران‌ راپذیرفت‌ و با سپاهی‌ بالغ‌ بر سی‌ هزار نفر به‌ جانب‌ سوریه‌ روان‌ گردید. از این‌زمان‌ روابط‌ ایران‌ و مصر در چارچوب‌ روابط‌ دیپلماتیک‌ قابل‌ مطالعه‌ وبررسی‌ است‌. در عهد نامه‌ ارز روم‌ که‌ در سال‌ ۱۸۴۸ میلادی‌ توسط‌ میرزا تقی‌خان‌ امیر کبیر از سوی‌ ایران‌ امضا گردید، تصریح‌ شده‌ است‌ که‌ دولت‌ ایران ‌در هر یک‌ از شهرهای‌ ممالک‌ عثمانی‌ که‌ دارای‌ منافع‌ تجاری‌ است‌ ( به‌ جزمکه‌ و مدینه‌) می‌تواند کنسولگری‌ تأسیس‌ نماید.
هشت‌ سال‌ بعد در سال‌ ۱۸۵۵ میلادی‌ دولت‌ ایران‌ برای‌ اولین‌ بار به‌ اعزام ‌یک‌ مأمور موقت‌ به‌ عنوان‌ « مصلحت‌ گذار» از استانبول‌ به‌ قاهره‌ مبادرت ‌نمود. در سال‌ ۱۲۹۹ هجری‌ قمری‌ اختلافاتی‌ بین‌ تجار ایران‌ و گمرکات‌ مصربر سر تنباکوی‌ ایران‌ پیش‌ آمد.
سفارت‌ ایران‌ در استانبول‌، « حاجی‌ محمد صادق‌ خان‌» را به‌ عنوان‌ مصلحت‌ گذار و مأمور ثابت‌ به‌ مصر فرستاد. این‌ اقدام‌، زمینه‌ ساز پایه‌های‌ اولیه ‌برقراری‌ مناسبات‌ سیاسی‌ ایران‌ و مصر در تاریخ‌ معاصر بوده‌ است‌.
● روابط‌ ایران‌ و مصر در قرن‌ بیستم‌
پس‌ از پایان‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و تقسیم‌ سلطنت‌ عثمانی‌ بر اساس‌ سیاسی‌ به‌مناسبات‌ دو کشور گسترش‌ بخشید. علاوه‌ بر امور تجاری‌، در روابط‌ فرهنگی ‌ایران‌ و مصر نیز تحرکی‌ پدید آمد. این‌ روند نقش‌ مؤثری‌ در ارتقای‌ سطح ‌دیپلماتیک‌ دو کشور داشت‌ و در ۱۳۱۷ هجری‌ شمسی‌ سفارت‌ ایران‌ درقاهره‌ به‌ سفارت‌ کبری‌ تبدیل‌ شد. در دوران‌ فاروق‌ تدریس‌ زبان‌ فارسی‌ در دانشگاه‌های‌ مصر رواج‌ پیدا کرد و با اعزام‌ اساتید زبان‌ فارسی‌ از سوی‌ ایران‌به‌ مصر، روابط‌ فرهنگی‌ و علمی‌ طرفین‌ گسترش‌ بیشتری‌ یافت‌. جدایی ‌خواهر شاه‌ مصر از شاه‌ ایران‌ اگر چه‌ موجب‌ ناراحتی‌ خانوادگی‌ حاکم‌ مصرگردید، ولی‌ در خط‌ مشی‌ کلی‌ سیاست‌ خارجی‌ دو کشور تأثیری‌ نداشت‌. با فروپاشی‌ نظام‌ پادشاهی‌ در مصر و به‌ قدرت‌ رسیدن‌ « افسران‌ آزاد»، درسیاست‌ مصر تغییراتی‌ عمده‌ در صحنه‌های‌ داخلی‌ و خارجی‌ به‌ وجود آمدو سرهنگ‌ « ناصر» با رویکرد به‌ افسانه‌ قومیت‌ عربی‌ و صدور افکارملی ‌گرایی‌ به‌ منطقه‌ خلیج‌ فارس‌، نظام‌ پهلوی‌ را به‌ چالش‌ طلبید. در چنین ‌شرایطی‌ روابط‌ دو کشور سیر نزولی‌ به‌ خود گرفت‌ تا این‌ که‌ سرانجام‌ در۴ مرداد ۱۳۳۹ روابط‌ دیپلماتیک‌ قطع‌ گردید.
در پی‌ شکست‌ مصیبت‌ بار اعراب‌ در جنگ‌ ۱۹۶۷ م‌ ـ که‌ بر اثر سیاست‌های‌جاه‌ طلبانه‌ و یا اشتباه‌آمیز سرهنگ‌ ناصر رخ‌ داد ـ ناصر در سیاست‌های‌منطقه‌ای‌ و جهانی‌ خود تغییراتی‌ داد. مضافاً این‌ که‌ حمایت‌ ظاهری‌ ایران‌ ازاعراب‌ در ۱۹۶۷، فرصت‌ خوبی‌ برای‌ بهبود روابط‌ فراهم‌ کرد و بر اثرمیانجیگری‌ کویت‌ و تماس‌های‌ طرفین‌، روابط‌ ایران‌ و مصر مجدداً روند صعودی‌ پیدا کرد تا این‌ که‌ در هفتم‌ شهریور ۱۳۴۹ ( اوت‌ ۱۹۷۰) دو کشور باصدور اعلامیه‌ای‌ تصمیم‌ به‌ ارتقای‌ سطح ‌ روابط‌ با سفارت‌ گرفتند، اما یک ‌ماه‌ پس‌ از صدور اعلامیه‌ تجدید رابطه‌ بین‌ دو کشور، « ناصر» فوت‌ کرد.
با روی‌ کار آمدن‌ انور سادات‌، سیاست‌های‌ مصر در عرصه‌ خارجی‌ تا حدود زیادی‌ به‌ موضع‌ گیری‌های‌ رژیم‌ شاه‌ نزدیک‌ شد که‌ رویگردانی‌ سادات‌ از بلوک‌ شرق‌ به‌ سمت‌ بلوک‌ غرب‌ و در پیش‌ گرفتن‌ سیاست‌ اقتصادی‌ مبتنی‌ بر« بازار آزاد» از آن‌ جمله‌ است‌. سادات‌ پس‌ از جنگ‌ اکتبر ۱۹۷۳ سیاست‌سازش‌ و همکاری‌ با اسراییل‌ را دنبال‌ کرد. مناسبات‌ ایران‌ و مصر پس‌ از این‌جنگ‌، با اعلام‌ آمادگی‌ ایران ‌ برای‌ همکاری‌ در بازسازی‌ مصر و افزایش‌ تماس‌های‌ دو جانبه‌ به‌ اوج‌ خود رسید.
شاه‌ از سیاست‌ سادات‌ در زمینه‌ رفع‌ بحران‌ خاورمیانه‌ از راه‌ سازش‌ بااسراییل‌، حمایت‌ همه‌ جانبه‌ نمود و در واقع‌ گسترش‌ روابط‌ بازرگانی‌ و تجاری‌ دو کشور، به‌ منزله‌ حمایت‌ مادی‌ از این‌ سیاست‌ بود. در تاریخ‌ معاصر، روابط‌ شاه‌ و سادات‌ ـ دو عنصر کاملاً وابسته‌ به‌ امپریالیسم‌ غرب‌ ـ عصر طلایی‌(!) مناسبات‌ تهران‌ ـ قاهره‌ به‌ شمار می‌آید. پرداخت‌ وام‌های‌ کلان‌ از سوی‌ ایران‌ به‌ مصر، انعقاد قراردادهای‌ گوناگون‌ صنعتی‌، تجاری‌ وسرمایه‌ گذاری‌های‌ مشترک‌ در عرصه‌های‌ مختلف‌ جهانگردی‌ و انرژی‌،جملگی‌ از گرمی‌ روابط‌ طرفین‌ حکایت‌ می‌کرد. البته‌ آمریکا از شاه‌ برای‌ترغیب‌ سادات‌ جهت‌ گشودن‌ باب‌ مذاکرات‌ مستقیم‌ با اسراییل‌ بهره‌ برداری‌کرد. گفته‌ می‌شود مهم‌ترین‌ محورهای‌ مذاکرات‌ شاه‌ و کارتر، در پایان‌ ۱۹۷۷موضوع‌ فوق‌ بود.
پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ مناسبات‌ سیاسی‌ دو کشور به‌ دلیل‌امضای‌ قرارداد کمپ‌ دیوید به‌ دستور امام‌ خمینی‌ (ره‌)، در سال‌ ۱۹۷۹ قطع‌گردید و با پذیرش‌ شاه‌ مخلوع‌ از سوی‌ مصر روابط‌ فیمابین‌ متشنج‌ شد. پس‌از آغاز جنگ‌ ایران‌ و عراق‌، نخست‌ مصر هر دو طرف‌ را محکوم‌ کرد. ومخالفت‌ خود را با «این‌ جنگ‌ بیهوده‌ میان‌ دو کشور مسلمان‌ و همسایه‌» ابرازنمود، اما مصر از این‌ که‌ عراق‌ می‌توانست‌ سدی‌ در مقابل‌ گسترش‌ انقلاب‌اسلامی‌ باشد، بسیار خشنود بود. با توجه‌ به‌ این‌ امر بودکه‌ مصر پس‌ از شدت‌یافتن‌ جنگ‌ به‌ عراق‌ کمک‌های‌ نظامی‌ بسیاری‌ کرد.۶
رشد جنبش‌ اسلام‌ خواهی‌ در منطقه‌ به‌ طور اعم‌ و در مصر به‌ طور اخص‌ ـ که‌مشخصاً پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌ روند قابل‌ توجهی‌ داشت‌ ـموجب‌ گردید تا مقامات‌ مصری‌، جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ را به‌ دخالت‌ درامور داخلی‌ کشور خود متهم‌ کند! ولی‌ هیچگاه‌ نتوانستند مدرک‌ یا سندی‌ دراین‌ خصوص‌ ارائه‌ نمایند. با این‌ حال‌ دولت‌ مصر با عنوان‌ کردن‌ همین‌ اتهام‌،در تاریخ‌ سیزدهم‌ اسفند ماه‌ ۱۳۶۶ اقدام‌ به‌ بستن‌ «دفتر حفاظت‌ منافع‌جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌» در قاهره‌ نمود.
با پذیرش‌ قطعنامه‌ ۵۹۸ و پایان‌ جنگ‌ تحمیلی‌، جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ دریک‌ حرکت‌ بشر دوستانه‌ و به‌ طور یک‌ جانبه‌ اسرای‌ مصری‌ را که‌ در طول‌جنگ‌ در کنار نیروهای‌ عراقی‌ به‌ اسارت‌ درآمده‌ بودند، از طریق‌ وساطت‌شیخ‌ محمد غزالی‌، روحانی‌ برجسته‌ مصری‌ آزاد کرد. پس‌ از پایان‌ جنگ‌دوم‌ خلیج‌ فارس‌ و آزاد سازی‌ کویت‌ توسط‌ نیروهای‌ متفقین‌ به‌ رهبری‌آمریکا، بار دیگر نقشه‌ سیاسی‌ خاورمیانه‌ دگرگون‌ شد. این‌ دگرگونی‌ها وتحولات‌، زمینه‌ مناسبی‌ برای‌ نزدیکی‌ تهران‌ و قاهره‌ فراهم‌ آورد و در تاریخ‌هشتم‌ اردیبهشت‌ ماه‌ ۱۳۷۰ دفاتر حفاظت‌ منافع‌ دو کشور در تهران‌ و قاهره‌گشایش‌ یافت‌. از آن‌ زمان‌ تاکنون‌ مقامات‌ دو کشور عمدتاً وزرای‌ خارجه‌ ـطی‌ تماسها و گفت‌ و گوهای‌ دو جانبه‌ در صدد بهبود مناسبات‌ برآمده‌،می‌کوشند تا سطح‌ آن‌ را ارتقا دهند.
طی‌ یک‌ دهه‌ گذشته‌ دو کشور در مسایل‌ بین‌ المللی‌ زیر همکاری‌ خوبی‌ بایکدیگر داشته‌اند:
۱) هماهنگی‌ مواضع‌ دو کشور در مسأله‌ بوسنی‌ و کمک‌ به‌ مسلمانان‌ آن‌سامان‌.
۲) موضع‌گری‌ نزدیک‌ دو کشور دربارهٔ‌ NPT ( پیمان‌ منع‌ گسترش‌ سلاح‌های‌ کشتار جمعی‌).
۳) رایزنی‌های‌ دو کشور در مسألهٔ‌ حقوق‌ بشر که‌ به‌ تغییر رأی‌ مصر نسبت ‌به‌ قطعنامه‌ حقوق‌ بشر علیه‌ ایران‌ از مثبت‌ و ممتنع‌ انجامید.
۴) همکاری‌ دو کشور در چارچوب‌ سازمان‌ کنفرانس‌ اسلامی‌ و شرکت‌« عمرو موسی‌» وزیر خارجه‌ مصر در اجلاس‌ تهران‌ و اتخاد مواضع‌ مشترک‌در بسیاری‌ از مسایل‌ مطرح‌ شده‌ در کمیته‌های‌ کنفرانس‌.
در سطح‌ همکاری‌های‌ منطقه‌ای‌ نیز دو کشور در موارد بسیاری‌ مواضع ‌مشترک‌ دارند که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان ‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ کرد:
۱) ضرورت‌ جلوگیری‌ از گسترش‌ سلاح‌های‌ کشتار جمعی‌ رژیم‌ صهیونیستی‌.
۲) حمایت‌ از تمامیت‌ ارضی‌ عراق‌ و جلوگیری‌ از تجزیه‌ آن‌.
۳) طرح‌ خلع‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ و کشتار جمعی‌ در خاورمیانه‌.
در بعد روابط‌ دو جانبه‌ می‌توان‌ به‌ همکاری‌های‌ زیر اشاره‌ کرد:
الف‌) همکاری‌های‌ اقتصادی‌ روند بهبود مناسبات‌ اقتصادی‌ پس‌ از گشایش ‌مجدد دفاتر حفاظت‌ منافع‌ دو کشور با جدیت‌ دنبال‌ شده‌ است‌.
در این‌ زمینه‌ ساخت‌ پنج‌ کارخانه‌ نیشکر در استان‌ خراسان‌ از سوی‌ مصر و امضای‌ یاد داشت‌ تفاهم‌ برای ‌ فروش‌ یک‌ هزار دستگاه‌ تراکتور به‌ بخش ‌خصوصی‌ مصر و مبادلات‌ تجاری‌ دیگر، از جمله‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ قابل‌ذکر است‌.
ب‌) همکاری‌های‌ فرهنگی‌:
امضای‌ توافقنامه‌ همکاری‌های‌ علمی‌ میان‌دانشگاه‌ عین‌ شمس‌ مصر و دانشگاه‌ علامه‌ طباطبایی‌، سفر برخی‌ علمای‌برجسته‌ و شخصیت‌های‌ روحانی‌ علمی‌، ادبی‌ و فرهنگی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ایران‌ به‌ مصر و ملاقات‌ آنها با شیخ‌ الازهر و دیدار شخصیت‌های‌ علمی‌ و مطبوعاتی‌ مصر با مسؤولان‌ ایران‌، همچنین‌ نمایش‌ فیلم‌های‌ ایرانی‌ در مصرو دیدارهای‌ دوستانه‌ ورزشی‌ جزو فعالیت‌های‌ فرهنگی‌ سال‌های‌ اخیر به ‌شمار می‌آید. البته‌ همهٔ‌ مواضع‌ و موارد فوق‌ را می‌توان‌ در واقع‌ ( دور شدن‌ تدریجی‌ مصر از کمپ‌ دیوید) تلقی‌ کرد.
● نقش‌ علما و روحانیان‌ در روابط‌ ایران‌ و مصر
بی‌ تردید مردم‌ ایران‌ و مصر از نظر دینداری‌ و توجه‌ به‌ امور مذهبی‌ بایکدیگر همانندی‌های‌ فراوانی‌ دارند. هر دو ملت‌ در مبارزات‌ ضداستعماری‌ خود از عامل‌ دین‌ به‌ عنوان‌ انگیزه‌ای‌ برای‌ « جهاد» علیه‌ استعمارگران‌ بهره‌ بردند. به‌ یاد می‌آوریم‌ که‌ ارتشیان‌ مصر در « جنگ‌ رمضان‌» با ندای‌ الله اکبر از کانال‌ سوئز عبور کردند و استحکامات‌ خط‌ بارلو را در هم‌ شکستند.
همچنین‌ عشق‌ و علاقه‌ به‌ اهل‌ بیت‌ (ع‌) یکی‌ از شاخصه‌های‌ مذهبی‌ مشترک‌است‌ که‌ به‌ وضوح‌ نزد ایرانیان‌ و مصریان‌ دیده‌ می‌شود. دیداری‌ از مسجدامام‌ حسین‌ (ع‌) و بارگاه‌ سیده‌ زینب‌ (ع‌) در قاهره‌ روشنگر این‌ حقیقت‌ است‌.در این‌ میان‌ نقش‌ علما و روحانیان‌ آگاه‌ در نزدیک‌ سازی‌ دو ملت‌ ایران‌ و مصربسیار با اهمیت‌ است‌. ما در این‌ جا به‌ ذکر دو نمونه‌، تأثیر حرکت‌ اصلاحی ‌سید جمال‌ الدین‌ حسینی‌ و حرکت‌ تقریب‌ بین‌ مذاهب‌ شیخ‌ محمد تقی‌ قمی‌ در تحولات‌ ایران‌ و مصر و کل‌ منطقه‌ اکتفا می‌کنیم‌.
● حرکت‌ اصلاحی‌ سید جمال‌ الدین‌ اسد آبادی‌
سید جمال‌ در اواخر سال‌ ۱۲۸۵ هجری‌ قمری‌ برای‌ اولین‌ بار از هند وارد مصر شد. مدت‌ اقامت‌ وی‌ در این‌ سفر فقط‌ چهل‌ روز بود، اما سید در این‌مدت‌ کوتاه‌ با الازهر آشنا شد و از آنجا عازم‌ حج‌ گردید. این‌ مراجعت‌ زودهنگام‌ سید موجب‌ تأثر طلاب‌ الازهر شد.
در سفر دوم‌ که‌ با آغاز محرم‌ ۱۲۸۷ ه ق‌ آغاز شد، سید ظاهراف‌ به‌ قصداقامت‌ دراز مدت‌ به‌ قاهره‌ رفت‌. این‌ بار او در « سرای‌ ابراهیم‌ بیک‌ مویلگی‌» در نزدیکی‌ « مسجد سیدنا الحسین‌» سکنی‌ گزید، ولی‌ بعد به‌ خان‌ الخلیلی‌ رفت‌ و به‌ درخواست‌ طلاب‌ الازهر به‌ تدریس‌ کلام‌، فلسفه‌، فقه‌ و نجوم‌پرداخت‌.
طبق‌ نوشته‌ مورخان‌ و یادداشت‌های‌ سید در پشت‌ جلد کتاب‌ها، سید کتاب‌« زوراء» تألیف‌ شیخ‌ جلال‌ الدین‌ دوانی‌ در تصوف‌، « شرح‌ قطب‌ بر شمسیه‌» در منطق‌، هدایه‌ و «اشارات‌ و حکمت‌ الاشراق‌» در فلسفه‌ و « شرح‌ العقائدالعضدیه‌» جلال‌ الدین‌ دوانی‌ در کلام‌ و « تذکره‌» شیخ‌ طوسی‌ در علم‌ هیأت ‌قدیم‌ را تدریس‌ می‌کرد. ( مجموعه‌ تقریرات‌ درس‌ وی‌ در شرح‌ عقاید، بعدها به‌ نام‌ شیخ‌ عبده‌ در مصر چاپ‌ شده‌ است‌).
از شاگردان‌ مشهور سید می‌توان‌ از شیخ‌ محمد عبده‌، شیخ‌ عبدالکریم ‌سلمان‌، شیخ‌ ابراهیم‌ لقانی‌ و شیخ‌ ابراهیم‌ حلباوی‌ نام‌ برد.
سید برای‌ این‌ گروه‌، علوم‌ رسمی‌ حوزوی‌ و الازهری‌ تدریس‌ می‌کرد، اما گروه‌ دیگری‌ هم‌ بودند که‌ در فرصت‌های‌ مناسب‌ از درس‌ سید در علوم‌اجتماعی‌ و سیاسی‌ استفاده‌ می‌کردند و این‌ دروس‌ دوره‌ای‌، گاهی‌ در منازل ‌افراد عرضه‌ می‌شد و شاگردان‌ معروف‌ این‌ دوره‌ها: محمود سامی‌ البارودی‌،عبدالسلام‌ مویلحی‌ و برادرش‌ ابراهیم‌ مویلحی‌، سعد زغلول‌، علی‌ مظهر،سلیم‌ نقاش‌، ادیب‌ اسحاق‌ و دیگران‌ بودند.
« احمد امین‌» در کتاب‌ خود ضمن‌ شرح‌ حال‌ سید می‌نویسد: سید از تدریس ‌در مصر چه‌ می‌خواست‌؟ و سپس‌ پاسخ‌ می‌دهد که‌: سید از تدریس‌ علوم‌الازهری‌ و غیر حوزوی‌، دو هدف‌ داشت‌: هدف‌ اول‌ بیداری‌ طلاب‌ و روشن‌شدن‌ اذهان‌ الازهریان‌ بود تا آنان‌ را با دنیای‌ جدید آشنا کند، به‌ ویژه‌ با فلسفه‌که‌ پس‌ از دوران‌ فاطمیان‌ در مصر، تعطیل‌ و تحریم‌ شده‌ بود.۷ تا آنجا که‌ شیخ‌محمد عبده‌ در مقدمه‌ رساله‌ « الواردات‌ فی‌ سرالتجلیات‌» می‌نویسد: من ‌وقتی‌ سراغ‌ فلسفه‌ را گرفتم‌، در الازهر به‌ من‌ گفتند که‌ فلسفه‌ حرام‌ است‌:« کلما سألت‌ اجابونی‌ بان‌ الاشتغال‌ بها حرام‌...» ۸ ( تا این‌ که‌ خورشید حقایق ‌ظهور کرد و به‌ وجود حضرت‌ الحکیم‌ الکامل‌ و الحق‌ القائم‌ استادنا السیدجمال‌ الدین‌ الافغانی‌ لطایفی‌ از آن‌ بر ما آشکار شد و از او در این‌ باب‌ خواستار شدیم‌ و شکر خدا را که‌ اجابت‌ کرد...)
بر اساس‌ همین‌ تأثیر روحی‌ و معنوی‌ است‌ که‌ به‌ نقل‌ از « زعما الاصلاح‌ فی‌العصر الحدیث‌» شیخ‌ درباره‌ سید می‌گوید: «ان‌ أبی‌ وهبنی‌ حیاهٔ‌ یشارکنی ‌فیها علی‌ و محروس‌ السّید جمال‌ الدین‌ وهبنی‌ حیاهٔ‌ أشارک‌ فیها محمداً وابراهیم‌ و موسی‌ و عیسی‌ و الاولیاء و القدیسین‌...»۹
در همین‌ دوران‌ بود که‌ عبده‌ رساله‌ « نیچریه‌»۱۰ را با همکاری‌ ابوتراب‌ ـ شاگرد ایرانی‌ سید به‌ عربی‌ ترجمه‌ و با مقدمه‌ مشروحی‌ در قاهره‌ چاپ‌ می‌کند.
هدف‌ دوم‌ سید از ارائه‌ درس‌های‌ عمومی‌، بیداری‌ مردم‌ مصر و نقد حکومت‌ استبدادی‌ و افشای‌ مظالم‌ استعمار بود. سید به‌ صراحت‌ از اشغال ‌کشورهای‌ اسلامی‌ مغرب‌، تونس‌ و الجزایر به‌ دست‌ فرانسه‌ و اشغال‌ مصر و سودان‌ و دیگر بلاد اسلامی‌ به‌ دست‌ انگلستان‌ به‌ شدت‌ انتقاد می‌کرد و درهمین‌ راستا سرانجام‌ « حزبی‌ الوطنی‌» را در مصر تأسیس‌ کرد که‌ مرحوم‌ « سید محمد رشید رضا» در کتاب‌ « تاریخ‌ الاستاد الامام‌»، از آن‌ به‌ نام‌ الحزب‌ الوطنی‌ الحر یاد می‌کند.
سید جمال‌ از تدریس‌ علوم‌ الازهری‌ و غیر حوزوی‌، دو هدف ‌داشت‌: اول‌ بیداری‌ طلاب‌ و روشن‌ شدن‌ اذهان‌ الازهریان‌ بود، دوم‌بیداری‌ مردم‌ مصر و نقد حکومت‌ استبدادی‌ و افشای‌ مظالم ‌استعمار
به‌ هر حال‌ نقش‌ سید در تحول‌ الازهر، بیداری‌ مردم‌ مصر و آگاهی‌ سیاستمداران‌، روشن‌ است‌، اما این‌ حرکت‌ بدون‌ همکاری‌ و همدلی‌ طرف ‌مصری‌ شیخ‌ محمد عبده‌ و دیگران‌ هرگز امکان‌ پذیر نبود و به‌ همین‌ دلیل ‌سرانجام‌ رجال‌ حکومت‌ مصر به‌ درخواست‌ انگلیس‌ سید را از مصر اخراج‌ کردند، ولی‌ او به‌ پاریس‌ رفت‌ و « العروهٔ‌ الوثقی‌» را با همکاری‌ شیخ‌ محمدعبده‌ منتشر ساخت‌ که‌ خود داستان‌ جداگانه‌ای‌ دارد.۱۱
● تقریب‌ بین‌ مذاهب‌
مورد دیگری‌ که‌ اهمیت‌ خاصی‌ در جهان‌ داشته‌ و دارد، مسأله‌ پیدایش‌« دارالتقریب‌ بین‌ المذاهب‌ الاسلامیه‌» در مصر است‌. مرحوم‌ شیخ‌ محمود شلتوت‌ در قصه‌ التقریب‌ به‌ تفصیل‌ در این‌ باره‌ بحث‌ کرده‌ است‌ و این‌ رساله‌شیخ‌ در فصلنامه‌ « رسالهٔ‌ الاسلام‌» آمده‌ و بعد به‌ طور مستقل‌ چاپ‌ شده‌است‌ استاد محمد تقی‌ قمی‌ یک‌ شیخ‌ ایرانی‌ بود که‌ ظاهراً برای‌ انجام‌ امورفرهنگی‌ از سوی‌ دولت‌ ایران‌ به‌ مصر اعزام‌ شده‌ بود، اما او با الازهر تماس ‌می‌گیرد. نتیجه‌ این‌ تلاش‌ آشنایی‌ با شیوخ‌ بزرگواری‌ چون‌ شیخ‌ عبدالمجید سلیم‌، شیخ‌ محمود شلتوت‌، شیخ‌ محمد فحام‌، شیخ‌ محمد ابوزهره‌، شیخ‌ محمد غزالی‌ و شیخ‌ حسن‌ البناء و دیگران‌ است‌.
و این‌ گونه‌، دارالتقریب‌ پیدایش‌ یافت‌. دوره‌ کامل‌ ۱۵ ساله‌ « رساله‌ الاسلام ‌قاهره‌» ـ که‌ از سوی‌ مجمع‌ التقریب‌ تهران‌، به‌ طور کامل‌ تجدید چاپ‌ شده‌است‌، تاریخ‌ این‌ حرکت‌ اصلاحی‌ ایرانی‌ ـ مصری‌ را نشان‌ می‌دهد.
بی‌ تردید اگر همکاری‌ علمای‌ بزرگ‌ مصر و ایران‌ ( مانند مرحوم‌ آیت‌ الله بروجردی‌) نبود، شیخ‌ قمی‌ به‌ تنهایی‌ قادر به‌ کاری‌ نبود. در نتیجه‌ همین‌کوشش‌ها و تعاون‌ بود که‌ سرانجام‌ فتوای‌ معروف‌ شیخ‌ محمود شلتوت‌:« یجوز التعبد به‌ مذهبی‌ الشیعه‌ کسائر المذاهب‌» صادر شد و بعد فقه‌ شیعه‌ در الازهر تدریس‌ شد و تفسیر « مجمع‌ البیان‌» در قاهره‌ به‌ چاپ‌ رسید و...
بی‌ تردید این‌ حرکت‌ ایرانی‌ ـ مصری‌، در واقع‌ بسیاری‌ از مشکلات‌ واختلافات‌ شیعه‌ و سنی‌ در جهان‌ اسلام‌ را بر طرف‌ ساخت‌ و ما اگر امروزشاهد همزیستی‌ مسالمت‌آمیز پیروان‌ همه‌ مذاهب‌ اسلامی‌ در بلاد اسلامی‌هستیم‌، نتیجه‌ همکاری‌ علمای‌ مصری‌ ـ ایرانی‌ است‌ و باید این‌ راه‌ باهمکاری‌ ایران‌ و مصر استمرار یابد.
● ایران‌ و مصر و چالش‌ جهانی‌ شدن‌
امروز ما با همکاری‌ مصر و دیگر کشورهای‌ اسلامی‌ می‌توانیم‌ قدرتمندانه‌ درمسأله‌ جهانی‌ شدن‌ موضع‌ بگیریم‌. پدیدهٔ‌ جهانی‌ شدن‌ بر خلاف‌ ظاهر زیبا وفریبنده‌، ابعاد منفی‌ فراوانی‌ دارد. جهانی‌ شدن‌. در واقع‌ آغاز دوران‌ پس‌ ازاستعمار است‌ مانند پسامدرنیسم‌ که‌ به‌ دنبال‌ مدرنیسم‌ مطرح‌ شده‌ است‌!اصولاً واژه‌ جهانی‌ شدن‌ (Globalozation ) برای‌ نخستین‌ بار در آمریکا رواج‌ یافت‌ و هدف‌ ظاهری‌ آن‌ تعمیم‌ هر چیزی‌ برای‌ همه‌ است‌! پیش‌ از آن‌که‌ به‌ تأثیر جهانی‌ شدن‌ در عرصه‌های‌: فرهنگ‌، اخلاق‌، قومیت‌ها و ملیت‌ها بپردازیم‌،: به‌ پاره‌ای‌ از تأثیرات‌ جهانی‌ شدن‌ در عرصه‌ اقتصاد اشاره‌ می‌کنیم‌.
اقتصاد دانان‌ بین‌ المللی‌ می‌گویند که‌ پنج‌ کشور: آمریکا، ژاپن‌، فرانسه‌، آلمان‌و انگلستان‌ ۱۷۲ شرکت‌ از ۲۰۰ شرکت‌ چند ملیتی‌ بزرگ‌ دنیا را در اختیاردارند. این‌ دویست‌ شرکت‌ یا تراست‌ جهانی‌ که‌ عملاً اقتصاد همه‌ دنیا را می‌چرخاند، همچنان‌ در پی‌ آنند که‌ سیطره‌ جهانی‌ خود را استحکام‌ بخشند. طبق‌ گزارش‌ سازمان‌ ملل‌ حجم‌ منابع‌ مالی‌ و نقدی‌ ۳۵۸ نفر از ثروتمندان ‌جهان‌ با حجم‌ منابع‌ مالی‌ دو میلیارد و نیم‌ انسان‌ برابر است‌! به‌ عبارت‌ دیگر۲۰ درصد ثروتمندان‌ جهان‌ ۸۰ درصد تولید خام‌ داخلی‌ در سطح‌ دنیا را به‌خود اختصاص‌ داده‌اند و از این‌ رهگذر بر نفوذ و سیطره‌ خود بر فقرای‌ سرزمین‌ خود و کشورهای‌ فقیر و جهان‌ سوم‌ می‌افزاید.
نتیجه‌ این‌ ثروت‌ اندوزی‌ و افزون ‌طلبی‌ آن‌ است‌ که‌ میانگین‌ ثروت‌ در خود آمریکا در بین‌ سرمایه‌ داران‌ ـ بین‌ سال‌های‌ ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۵ ـ ۶۰ درصد افزایش‌ یافته‌ است‌، ولی‌ شمار کسانی‌ که‌ از این‌ ثروت‌ در خود آمریکا بهره‌ مند می‌شوند، حتی‌ از یک‌ درصد مردم‌ آمریکا کمتر است‌. یک‌ محقق ‌آمریکایی‌ اظهار نگرانی‌ می‌کند که‌ طبقه‌ متوسط‌ آمریکا به‌ سرعت‌ به‌ سوی ‌طبقه‌ جهان‌ سومی‌ پیش‌ می‌رود.۱۲
در فرانسه‌ نیز تنها ۲۰ درصد فرانسوی‌ها ۷۰ درصد ثروت‌ ملی‌ کشور را درانحصار دارند، در حالی‌ که‌ ۲۰ درصد مردم‌ فقیر فرانسه‌، فقط‌ قادرند ۶ درصد از ثروت‌ ملی‌ را مورد استفاده‌ قرار دهند. در ژاپن‌، آلمان‌ و انگلیس‌ نیز اوضاع‌ کم‌ و بیش‌ بر همین‌ منوال‌ است‌.
به‌ هر حال‌ پدیده‌ جهانی‌ شدن‌ به‌ دنبال‌ تحقق‌ یک‌ جهان‌ انسانی ‌تر، عادلانه ‌ترو سالم ‌تر نیست‌، بلکه‌ این‌ یک‌ ایدئولوژی‌ پر زرق‌ و برقی‌ است‌ که‌ تحقق‌ خواسته‌ها و اهداف‌ توسعه‌ طلبانه‌ خود را دنبال‌ می‌نماید.
در این‌ باره‌ چند جمله‌ از دکتر محمد عابد الجابری‌ را نقل‌ می‌کنم‌. وی‌می‌گوید: « اهداف‌ جهانی‌ شدن‌ روشن‌ است‌ جهانی‌ شدن‌ موجودیت‌های‌ سه‌ گانه‌: دولت‌، ملت‌ و میهن‌ را هدف‌ قرار داده‌ است‌. اگر این‌ سه‌ موجودیت ‌را از میان‌ برداریم‌، چه‌ چیز باقی‌ می‌ماند؟ آنچه‌ می‌ماند، جایگزین‌ همه ‌موجودیت‌ها می‌شود: امپراتوری‌ جهانی‌ یعنی‌ شرکت‌ها و مؤسسات‌ چند ملیتی‌ که‌ راه‌ اندازی‌، جهت‌ دهی‌ و رهبری‌ جهان‌ را بر عهده‌ دارد و به‌ این‌ترتیب‌ در همه‌ جا جایگزین‌ دولت‌ می‌شود: « ایران‌ و مصر با روابط‌ بهتر وبیشتر در گروه‌ ۱۵ ـ که‌ حالا باید آن‌ را ۱۶ یا ۱۹ بنامیم‌ می‌توانند با قدرت‌ وتوان‌ مضاعف‌، پدیده‌ جهانی‌ شدن‌ را بررسی‌ کنند.
البته‌ از این‌ مهم ‌تر بعد فرهنگی‌ و اخلاقی‌ پدیده‌ جهانی‌ شدن‌ است‌: گسترش ‌ارتباطات‌، ماهواره‌ و اینترنت‌ اگر چه‌ جنبه‌های‌ سودمندی‌ دارد، ولی‌ در اموراخلاقی‌، جهان‌ را به‌ سوی‌ بحران‌ و انحطاط‌ وحشتناکی‌ پیش‌ می‌برد! این‌ امرچاره‌ اندیشی‌ سریع‌ و فوری‌ می‌طلبد که‌ در این‌ میان‌ الازهر مصر با تاریخ‌ هزارساله‌ و حوزه‌ علمیه‌ قم‌ با سابقه‌ پربار و درخشان‌ خود، وظیفه‌ دارند برای ‌مقابله‌ با آن‌، راه‌ حل‌ مناسبی‌ ارایه‌ کنند.
● ایران‌ و مصر و طرح‌ گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها
سال‌ گذشته‌ کنفرانسی‌ دربارهٔ‌ نقش‌ تمدن‌های‌ مصر، ایران‌، ایتالیا، و یونان‌ درتهران‌ برگزار شد. بی‌تردید این‌ قبیل‌ نشست‌ها در شناخت‌ گذشته‌ و تاریخ ‌تمدن‌ها سودمند است‌، ولی‌ باید توجه‌ کنیم‌ که‌ گذشته‌ ما و تمدن‌ اسلامی‌ایران‌ و مصر سدی‌ است‌ مستحکم‌ که‌ می‌توانیم‌ به‌ آن‌ تکیه‌ کنیم‌. اما حرکت ‌ما باید رو به‌ جلو باشد. ۱۳ لازم‌ است‌ در شرایط‌ کنونی‌ برای‌ دنیای‌ امروزبشری‌، طرحی‌ نو در اندازیم‌. تمدن‌ اسلامی‌ تکامل‌ بخش‌ تمدن‌های‌ پیشین‌است‌ و برای‌ مشکلات‌ حاضر در سطح‌ جهان‌ نیز می‌تواند راه‌ حل‌ ارایه‌ نماید.
طرح‌ گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها که‌ توسط‌ آقای‌ خاتمی‌ مطرح‌ شده‌ است‌، در یک‌بخش‌ می‌خواهد با یورش‌ فرهنگ‌ آمریکایی‌ و تسلط‌ آن‌ بر جهان‌، مقابله‌ کند. پوشیده‌ نیست‌ که‌ تمدن‌ها و فرهنگ‌های‌ متعددی‌ در جهان‌ وجود دارند که ‌هر کدام‌ در شکل ‌گیری‌ شخصیت‌ مستقل‌ هر یک‌ از ملت‌های‌ جهان‌ نقش‌دارند، ولی‌ امروز ما شاهد آن‌ هستیم‌ که‌ ملل‌ جهان‌ از روند تزریق‌ یک‌ نوع ‌فرهنگ‌ خاص‌ که‌ به‌ شیوه‌های‌ گوناگون‌ تبلیغاتی‌ و با استفاده‌ از فناوری‌ جدیدارتباطات‌ انجام‌ می‌گیرد، احساس‌ نگرانی‌ می‌کنند.
البته‌ منظور روند، آمریکایی‌ کردن‌ فرهنگ‌ و آداب‌ و رسوم‌ ملت‌هاست‌ که‌ جهان‌ را در نور دیده‌ است‌. اندیشه‌ گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها به‌ دنبال‌ اثبات‌ این‌ مطلب‌ است‌ که‌ در دنیای‌ امروز فرهنگ‌ها و تمدن‌های‌ متعدد حق‌ دارند با حفظ‌ استقلال‌ و موجودیت‌ خود از طریق‌ تعامل‌ فرهنگی‌ و تمدنی‌ درراستای‌ ساختن‌ دنیای‌ جدید سرشار از صلح‌ و تفاهم‌، تلاش‌ کنند. ایران‌ ومصر با فرهنگ‌ غنی‌ و پرمایه‌ خود می‌توانند با ورود به‌ این‌ عرصه‌ و باهمفکری‌ و همدلی‌ این‌ راه‌ را هموار سازند. بدیهی‌ است‌ ایران‌ و مصر باید ابتدا با یکدیگر به‌ گفت‌ و گو بپردازند تا در مرحله‌ بعدی‌ بتوانند ابتکاراتی‌ مشترک‌ در زمینه‌ گفت‌ و گویی‌ تمدن‌ها عرضه‌ دارند.
● جمع‌ بندی‌
با بررسی‌ اجمالی‌ سوابق‌ تاریخی‌ و فرهنگی‌ ایران‌ و مصر، به‌ ویژه‌ پس‌ ازاسلام‌، می‌توان‌ پیوندهای‌ عمیقی‌ برای‌ استحکام‌ روابط‌ در ابعاد گوناگون‌، پیدا کرد، البته‌ در چند سال‌ اخیر دو کشور مواضع‌ مشترکی‌ در قبال‌ بسیاری‌ ازمسائل‌ منطقه‌ای‌ و جهانی‌ از خود به‌ نمایش‌ گذاشته‌اند. افزون‌ بر آنچه‌ قبلاًبیان‌ کردیم‌، مصر و ایران‌ در بحران‌ دو سال‌ قبل‌ ترکیه‌ و سوریه‌ نقش ‌سازنده‌ای‌ ایفا کردند. البته‌ نه‌ این‌ که‌ هر دو کشور با هماهنگی‌ کامل‌ به‌ این ‌بحران‌ زدایی‌ دست‌ زدند، ولی‌ معلوم‌ می‌شود که‌ با همکاری‌های ‌ نزدیک ‌ترمی‌توان‌ از بحران‌های‌ سخت‌ جلوگیری‌ کرد.
همچنین‌ در دو سه‌ سال‌ اخیر شاهد بوده‌ایم‌ که‌ مواضع‌ ایران‌ و مصر در قبال ‌اهداف‌ توسعه‌ طلبانه‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ بسیار به‌ هم‌ نزدیک‌ شده‌ است‌.مردم‌ مصر همانند مردم‌ ایران‌ و ملت‌ لبنان‌ و سایر ملل‌ عرب‌ و مسلمان‌شادمانی‌ خود را از پیروزی‌ مقاومت‌ اسلامی‌ لبنان‌ ابراز نمودند و پیش‌ از آن‌هم‌ دولت‌ مصر، رسماً از مبارزه‌ حزب‌الله علیه‌ اشغالگران‌ پشتیبانی‌ کرد.
مصر در مورد محاکمه‌ جاسوسان‌ اسراییلی‌ در ایران‌، به‌ طور رسمی‌ اعلام‌کرد که‌ ایران‌ حق‌ دارد به‌ عنوان‌ یک‌ کشور مستقل‌ طبق‌ موازین‌ و قوانین‌ خوداقدام‌ کند. مواضع‌ مصر در قبال‌ برنامه‌ هسته‌ای‌ رژیم‌ صهیونیستی‌، پشتیبانی‌این‌ کشور از عضویت‌ ایران‌ در گروه‌ ۱۵ و پس‌ از آن‌ تماس‌ تلفنی‌ رؤسای‌ جمهوری‌ دو کشور، یخ‌های‌ روابط‌ پیشین‌ را ذوب‌ کرده‌ است‌. ۱۴
چشم‌ انداز همکاری‌های‌ دو کشور در عرصه‌های‌ گوناگون‌ بسیار روشن‌است‌. این‌ همکاری‌ها برای‌ جهان‌ اسلام‌ نتایج‌ حیاتی‌ در بر دارد، به‌ ویژه‌ مسأله‌ فلسطین‌ و قدس‌ شریف‌ با همکاری‌ مصر و ایران‌ و دیگر کشورهای‌اسلامی‌ قابل‌ حل‌ خواهد بود. بی‌تردید رژیم‌ صهیونیستی‌ برای‌ مخالفت‌ بابهبود روابط‌ ایران‌ و مصر، موانعی‌ بر سر راه‌ دو کشور قرار داده‌ و می‌دهد،چرا که‌ تنها برنده‌ اختلاف‌ میان‌ دو کشور، رژیم‌ صهیونیستی‌ است‌. ولی‌ خردمندی‌ و تدبیر رهبران‌ دو کشور می‌تواند این‌ توطئه‌ها را خنثی‌ سازد. به‌هر حال‌ مصر جایگاه‌ ویژه‌ای‌ نزد مسلمانان‌ دارد. خداوند در قرآن‌ مجید درپنج‌ مورد نام‌ « مصر» را آورده‌ است‌ و این‌ افتخار نصیب‌ دیگر کشورها نیست‌.برای‌ مثال‌ در سوره‌ یونس‌ می‌خوانیم‌: « و اوحینا الی‌ موسی‌ و اخیه‌ ان‌ تبوءالقومکما بمصر بیوتا و اجعلوا بیوتکم‌ قبله‌ و اقیمو الصلاهٔ‌ و بشر المؤمنین‌» آیهٔ‌ « ۸۷» و در سوره‌ یوسف‌ می‌فرماید: « فلما دخلوا علی‌ یوسف‌ اوی‌ الیه‌ وقال‌ ادخلوا مصر انشاءالله آمنین‌» ( آیه‌ ۹۹). در هر دو مورد می‌بینیم‌ سخن‌ ازپناه‌ دادن‌ و قبله‌ قرار دادن‌ خانه‌ها و اقامه‌ نماز در آنها و سپس‌ بشارت‌ برمؤمنان‌ و در امان‌ بودن‌، به‌ میان‌ آورده‌ است‌.
بی‌ هیچ‌ تردید برای‌ امت‌ مسلمان‌ و برای‌ جهان‌ اسلام‌ خسارت‌ بزرگی‌ است‌که‌ « مصر» را از دست‌ بدهد. بی‌شک‌ ما با مصر در مسأله‌ کمپ‌ دیوید اختلاف‌اصولی‌ و ریشه‌ای‌ داریم‌ و موضع‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در مسأله‌ فلسطین ‌ شفاف ‌ترین‌ مواضع‌ است‌ و چگونگی‌ آن‌ هم‌ بر همه‌ روشن‌ است‌، ولی‌ به‌ باورما، مسائل‌ سیاسی‌ قابل‌ تغییر و تحول‌، نباید مانع‌ از تلاقی‌ و ارتباط‌ دو کشوردر مسائل‌ دو جانبه‌ و مسائل‌ مبتلا به‌ جهان‌ اسلام‌ شود.
اصولاً مسأله‌ مورد اختلاف‌ را باید به‌ تدریج‌ حل‌ کرد و لزومی‌ ندارد که‌ مافقط‌ در موارد اختلافی‌ صحبت‌ کنیم‌. چرا موارد وفاق‌ را نمی‌بینیم‌ و چرا درافزایش‌ آن‌ موارد نمی‌کوشیم‌؟ آیا فقط‌ از راه‌ « حمله‌» و « قطع‌ رابطه‌» می‌توان‌مسایل‌ مورد اختلاف‌ را بر طرف‌ ساخت‌ یا راه‌های‌ دیگری‌ هم‌ برای‌ این‌ امور وجود دارد. در جایی‌ که‌ ما با « اهل‌ کتاب‌» با استناد صحیح‌ به‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌مجید، آماده‌ « گفت‌ و گو» و « تبادل‌ نظر» هستیم‌، چرا با « اهل‌ ایمان‌» و برادری‌ دینی‌ خود در وارد اختلاف‌، به‌ گفت‌ و گو ننشینیم‌؟
اصولاً در هیچ‌ جای‌ دنیا، رهبران‌ احزاب‌ و سیاستمداران‌ حاکم‌، حتی‌ درایران‌، در همه‌ امور همفکر و هم‌ رأی‌ نیستند، اما آنها همواره‌ می‌کوشند که‌موارد اختلاف‌ را به‌ « حداقل‌» خود برسانند و در تکامل‌ و پیشرفت‌ جامعه‌ وامور کشور خود پیش‌ بروند، و چرا ما چنین‌ نباشیم‌؟
یکی‌ از ائمه‌ اهل‌ سنت‌ جمله‌ پرباری‌ دارد. وی‌ می‌گوید: « در امور مورد توافق‌با هم‌ متحد شویم‌ و در موارد اختلاف‌ یکدیگر را معذور بداریم‌» و این‌ بهترین ‌راه‌ است‌.
سید هادی‌ خسروشاهی‌ ـ رییس‌ دفتر حفاظت‌ منافع‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌ در مصر
نعمت الله موسوی
منبع : www.khosroshahi.net
یادداشت‌ها
۱ـ حسین‌ مجیب‌ المصری‌، ایران‌ و مصر عبرالتاریخ‌، ( قاهره‌ مکتبهٔ‌)
۲ـ در این‌ مورد رجوع‌ شود به‌ کیهان‌ فرهنگی‌ ویژه‌ نامه‌ مصر، به‌ همت‌ آقای‌ اسعدی‌، شماره‌ ۹، سال‌ نهم‌، آذر ماه‌ ۱۳۷۱ و مقاله‌ حجت‌.
۳ـ درباره‌ پیشینه‌ زبان‌ و ادبیات‌ فارسی‌ در مصر، به‌ طور « اشاره‌» ـ در یک‌ پاورقی‌ ـ می‌توان‌ گفت‌:
۱) زبان‌ فارسی‌ از زمان‌های‌ کهن‌ در مصر مطرح‌ بوده‌ و تماس‌های‌ دو ملت‌ ایران‌ و مصرهیچگاه‌ قطع‌ نشده‌ است‌. حتی‌ پیش‌ از یاد گیری‌ زبان‌ فارسی‌ در مصر و مسأله‌ایران‌شناسی‌ این‌ رابطه‌ برقرار بوده‌ است‌ زیرا فرهنگ‌ ایرانی‌ یک‌ رشته‌ از زبان‌ و فرهنگ‌عثمانی‌ بود که‌ در آن‌ زمان‌ بر ملل‌ شرق‌ غلبه‌ داشت‌ و ما می‌دانیم‌ که‌ فرهنگ‌ و زبان‌ عثمانی‌ تا حدودی‌ از زبان‌ فارسی‌ گرفته‌ شده‌ است‌ و طبعاً این‌ تأثیر و تأثر به‌ کشورهایی‌ که‌ تحت‌ سلطه‌ عثمانیان‌ بوده‌اند نیز سرایت‌ کرده‌ است‌.
۲) زبان‌ فارسی‌ علاوه‌ بر تدریس‌ در دانشگاه‌ها، در انتشارات‌ و موارد مکتوب‌ نیز رواج‌ داشته‌ است‌. یعنی‌ به‌ خط‌ فارسی‌ در چاپخانه‌ها، کتاب‌ و مجله‌ منتشر می‌شده‌ است‌.چاپخانه‌ « بولاق‌» که‌ در آغاز قرن‌ نوزدهم‌ تأسیس‌ شد، بوستان‌ و گلستان‌، مثنوی‌ مولانا وآثار عطار را چاپ‌ کرده‌ است‌.
۳) در سال‌ ۱۹۳۳ در دانشگاه‌ قاهره‌ دکتر عزام‌ رساله‌ دکتری‌اش‌ را درباره‌ نسخه‌ عربی ‌شاهنامه‌ گذراند و این‌ نخستین‌ دکترای‌ زبان‌ فارسی‌ در مصر بود. دکتر شورایی‌ در دانشگاه‌عین‌ الشمس‌ و عبدالنعیم‌ حسنین‌ بعدها تلاش‌های‌ عزام‌ را پی‌ گرفتند.
۴) در الازهر نیز زبان‌ فارسی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ دوم‌ در بخش‌های‌ فلسفه‌، تاریخ‌ و زبان‌ عربی‌در دانشکده‌ آثار اسلامی‌ پذیرفته‌ شده‌ است‌. به‌ طور کلی‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ در کمتردانشگاه‌ بزرگ‌ مصری‌ است‌ که‌ زبان‌ فارسی‌ در آن‌ به‌ نوعی‌ مطرح‌ نباشد. اما متأسفانه‌ادبیات‌ فارسی‌ با وجود این‌ که‌ نزدیک‌ ترین‌ ادبیات‌ به‌ جهان‌ عرب‌ است‌، هنوز آن‌ طور که ‌باید برای‌ جامعه‌ عرب‌ شناخته‌ شده‌ نیست‌.
۴ـ سید مهدی‌ تکیه‌ای‌، کتاب‌ سبز مصر ( تهران‌: دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌ المللی‌،۱۳۷۵)، ص‌ ۹۶
۵ـ حسین‌ مجیب‌ المصری‌، پیشین‌، ص‌ ۹۷
۶ـ احمد هاشم‌، « امنیت‌ ملی‌ مصر و ایران‌ و خلیج‌ فارس‌»، مجموعه‌ مقالات‌ چهارمین ‌سمینار خلیج‌ فارس‌: ( تهران‌: دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌ المللی‌، ۱۳۷۲)، ص‌ ۷۸
۷ـ احمد امین‌، زعماء الاصلاح‌ فی‌ العصر الحدیث‌، چاپ‌ قاهره‌... بخش‌ مربوط‌ به‌زندگی‌ سید جمال‌ الدین‌ حسینی‌، توسط‌ مرحوم‌ استاد سید غلامرضا سعید ترجمه‌ شده‌که‌ توسط‌ ما، تحت‌ عنوان‌ « مفخر شرق‌» چاپ‌ شده‌ است‌.
۸ـ سید جمال‌ الدین‌ الحسینی‌، « رسائل‌ فی‌ الفلسفهٔ‌ والعرفان‌»،ـ اسد آبادی‌ ـ رساله‌ الواردات‌ ـ ص‌ ۴۳، مقدمه‌ شیخ‌ عبده‌، چاپ‌ دوم‌، قم‌: « مرکز بررسی‌های‌ اسلامی‌،۱۳۷۹» ( این‌ رساله‌ همراه‌ چند رساله‌ فلسفی‌ ـ عرفانی‌، سید با تحقیق‌ و مقدمه‌ این‌ جانب‌برای‌ دومین‌ بار اخیراً در قم‌ چاپ‌ شده‌ است‌... ( اصل‌ نسخه‌ خطی‌ این‌ رساله‌، در ضمن‌آثار و اسناد سید، در کتابخانه‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، نگهداری‌ می‌شود).
۹ـ احمد امین‌، زعماء، الصلاح‌ فی‌ العصر الحدیث‌، قاهره‌، ص‌ ۲۹۳.
۱۰ـ « رساله‌ نیجریه‌» یا ناتورالیسم‌ سید که‌ در زمان‌ اقامت‌ وی‌ در هند تألیف‌ و منتشرشده‌ و بارها به‌ زبان‌های‌ مختلف‌ چاپ‌ شده‌ است‌، توسط‌ شیخ‌ محمد عبده‌ با همکاری‌ابوتراب‌، شاگرد سید، به‌ عربی‌ ترجمه‌ گشته‌ که‌ اخیراً در ضمن‌ « رسائل‌ فی‌ الفلسفه‌ والعرفان‌»، تحت‌ عنوان‌ الرد علی‌ الدهر بین‌ با توضیحات‌ برای ‌ بار دوم‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
۱۱ـ العروهٔ‌ الوثقی‌، یک‌ نشریهٔ‌ فرهنگی‌ ـ سیاسی‌ بود که‌ به‌ طور ماهیانه‌ توسط‌ سید باهمکاری‌ شیخ‌ محمد عبده‌ در پاریس‌ منتشر می‌گردید ولی‌ پس‌ از ۱۸ شماره‌، از انتشارآن‌ جلوگیری‌ کردند... مجموعه‌ ۱۸ شماره‌ آن‌ با مقدمه‌ و توضیحات‌ این‌ جانب‌ برای‌ بارچهارم‌ از سوی‌ مرکز بررسیهای‌ اسلامی‌ ـ قم‌ اخیراً منتشر شده‌ است‌.
۱۲ـ U.Stody چاپ‌ آمریکا در مقاله‌ای‌ می‌نویسد: هیچ‌ کشوری‌ بیش‌ از آمریکا برای‌ حذف‌ موانع‌ تجاری‌ تلاش‌ نکرده‌ است‌ و طی‌ ۵۰ سال‌ این‌ کشور همواره‌ سعی‌ داشته‌است‌ قوانینی‌ را حاکم‌ کند که‌ جریان‌ آزاد کالا، سرمایه‌ و نیروی‌ کار بین‌ بازارهای‌ مختلف‌ را تضمین‌ کند تلاش‌ یاد شده‌ در سال‌ ۱۹۹۵ با تشکیل‌ سازمان‌ تجارت‌ جهانی‌ که‌ در ژنو مستقر می‌باشد، به‌ اوج‌ خود رسید و جالب‌ این‌ که‌ بسیاری‌ از قوانین‌ حاکم‌ بر این‌ سازمان‌در زمینه‌ رفع‌ اختلاف‌ بین‌ اعضا با وجود این‌ که‌ از طریق‌ مذاکره‌ و اخذ اکثریت‌ انجام ‌می‌گیرد، شباهت‌ بسیاری‌ به‌ قوانین‌ تجاری‌ آمریکا دارد، البته‌ نباید تعجب‌ کرد که‌ آمریکابیش‌ از هر عضو دیگری‌ از دادگاه‌ این‌ سازمان‌ استفاده‌ کرده‌ است‌.
U.Stody تصریح‌ می‌کند: توفیق‌ آمریکا در ترسیم‌ دستور آمریکا در ترسیم‌ دستور کارسازمان‌ تجارت‌ جهانی‌ و دور نمای‌ تجاری‌ جهان‌، دنیا را نگران‌ کرده‌ است‌. « رابط‌ خبری‌ یک‌ روزنامه‌ دانمارکی‌ در آمریکا در این‌ باره‌ می‌نویسد: دید عمومی‌ این‌ است‌ که‌ روند جهانی‌ سازی‌، خیابان‌ یک‌ طرفه‌ای‌ است‌ که‌ تنها به‌ نفع‌ آمریکا تمام‌ می‌شود» سؤال‌ این ‌است‌ که‌ آیا آمریکا در دوران‌ جهانی‌ شدن‌ همچنان‌ مسلط‌ بر جهان‌ باقی‌ خواهد ماند؟ ازلحاظ‌ نظری‌ حرکت‌ آزاد سرمایه‌، نیروی‌ کار و کالا و همچنین‌ دسترسی‌ به‌ فناوری‌، سراسر جهان‌ را به‌ روی‌ شرکت‌ها و کشورهای‌ مختلف‌ باز خواهد کرد، ولی‌ به‌ گفته‌ یکی ‌از مشاوران‌ ارشد بانک‌ توسعه‌ در حال‌ حاضر الگوی‌ غالب‌، آمریکاست‌ و مردم‌ هیچ ‌الگوی‌ دیگری‌ برای‌ نسخه‌ برداری‌ ندارند...
۱۳ـ مسأله‌ گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها با توجه‌ به‌ این‌ که‌ بخش‌ عظیمی‌ از تمدن‌ انسانی‌ مرهون‌ کوشش‌های‌ مردم‌ و رود نیل‌ است‌ و نقش‌ بارز ایران‌ نیز در تکامل‌ تمدن‌ بشری‌ بر کسی‌پوشیده‌ نیست‌، چگونه‌ می‌توان‌ گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها را به‌ بار نشاند در حالی‌ که‌ یک‌بخش‌ عمده‌ آن‌، به‌ گفت‌ و گو پیوسته‌ است‌؟ البته‌ مراد ما از گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها و نقش‌ایران‌ و مصر در آن‌، گفت‌ و گو دربارهٔ‌ آثار باستانی‌ و یا گذشته‌ تاریخ‌ درخشان‌ نیست‌، مانمی‌خواهیم‌ که‌ نقش‌ گذشته‌ تمدن‌های‌ یونان‌ و مصر و ایران‌ را برجسته‌ کنیم‌، ولی‌ برای‌ امروز خود و دنیای‌ بشری‌ طرحی‌ نداشته‌ باشیم‌. تمدن‌ اسلامی‌ طلیعه‌ دار تمدن‌های‌ بشری‌ است‌. فرهنگ‌ اسلامی‌ نجاتبخش‌ انسان‌ها و راهگشای‌ حل‌ مشکلات‌ انسان‌هاست‌. ما در این‌ گفت‌ و گوها، به‌ عنوان‌ عناصری‌ مسلمان‌، با فرهنگی‌ غنی‌ و پرمایه‌،برای‌ جهان‌ امروز باید طرحی‌ ویژه‌ عرضه‌ کنیم‌.
۱۴ـ جالب‌ است‌ بدانیم‌ که‌ رییس‌ جمهوری‌ مصر در « آمریکا» در پاسخ‌ خبرنگاران‌ درمورد تهدید مجهز شدن‌ ایران‌ با سلاح‌های‌ اتمی‌، گفت‌: « ما نباید از کاری‌ که‌ هنوز نشده‌ نگران‌ باشیم‌، خطر واقعی‌ امروز برنامه‌ هسته‌ای‌ اسراییلی‌ است‌» و ما باید این‌ رژیم‌ راوادار کنیم‌ که‌ به‌ کنوانسیون‌ منع‌ تولید و سلاح‌های‌ کشتار جمعی‌ بپیوندد.»
* مصر در آخرین‌ کنفرانس‌ گروه‌ ۱۵ از عضویت‌ ایران‌ در آن‌ دفاع‌ کرد و پس‌ از آن‌، رییس‌ جمهوری‌ مصر به‌ طور رسمی‌ با رییس‌ جمهوری‌ ایران‌ تماس‌ گرفت‌ و این‌ پیام‌ را به‌ ایشان‌ ابلاغ‌ نمود.
* وزیر خارجه‌ مصر، عمرو موسی‌، در ملاقات‌های‌ مکرر خود با دکتر ولایتی‌ و بعددکتر خرازی‌ همواره‌ مواضع‌ دوستانه‌ و برادرانه‌ مصر را در قبال‌ ایران‌ داشته‌ است‌ و این ‌نوع‌ اقدامات‌، گام‌های‌ دیگری‌ در راه‌ دوری‌ از « کمپ‌ دیوید» است‌.


همچنین مشاهده کنید