«بن لادن» پنج سال پیش مرده است!

«ریچارد ال. فرانکلین»، گزارشگر سایت اینترنتی «پیپلز وویس» (The Peoples Voice) در تحقیقات خود پیرامون «بن لادن» و ماهیت واقعی وی به نتایجی دست یافته است که نشان از مرگ رئیس شبکه القاعده دارد و درواقع، تلویحا پرده از بسیاری حقایق درباره دولت آمریکا و ادعاهای بی اساس و اهداف آشکار و پنهان آن برمی دارد. برگردان این مقاله توسط سایت «انترانفو» انجام و دراختیار کاربران قرار گرفته است، که با هم می خوانیم.
سال ها پیش، هنگامی که درباره «بن لادن» تحقیق می کردم، پی بردم که وی از نارسایی کلیوی پیش رونده رنج می برد. ماشین تبلیغاتی آمریکا عملا او را برگزیده بود تا نقش یک «هیتلر جنگ دوم جهانی» را در راستای اهداف واشنگتن ایفا کند. خواستم درباره «اسامه بن لادن» واقعی- که بدون شک با تصویر تبلیغاتی که از او ارائه می شد، متفاوت بود- بیشتر بدانم!
بدین شکل، دریافتم که مشکلات کلیوی وی به دورانی بازمی گردد که در جنگ افغانستان علیه نیروهای اشغالگر شوروی با سازمان «سیا» همکاری داشته است. به من گفتند که «سیا» او را به منظور انجام دیالیز و دیگر درمان های پزشکی به بیمارستان آمریکایی «دوبی» انتقال داده است.
پس از رانده شدن نیروهای شوروی از افغانستان، فعالیت های عمومی «بن لادن» نیز کاهش یافت. وی در ایجاد اردوگاه آموزشی شورشیان در افغانستان دست داشت و نفرت و انزجارش از امپریالیسم آمریکایی به بخش شناخته شده بینش های ایدئولوژیک او تبدیل شده بود. «بن لادن» به ویژه خواهان آن بود که نظامیان آمریکایی از سرزمین زادگاهش، عربستان، خارج شوند که بدون شک خواسته ای منطقی بود. بهترین چیزی که می توانم بگویم این است که او و «سیا» معهذا به روابط بسیار نزدیک خود ادامه دادند، چرا که از نقش های مشترک خود در آزادی افغانستان بهره و لذت می بردند.
ماجرای طولانی همکاری «سیا» با مافیای آمریکا بر نگرشی واقع بینانه در انتخاب نوع «همکاری» این سازمان دلالت دارد. «سیا» از بدو کار پیوسته درباره متحدانش اندیشه ای واقع بینانه داشته است. سازمان «سیا» از سوی گروهی از اعضای سابق «او. اس.اس» و رقمی برابر با ۵ هزار جاسوس نازی از سراسر جهان تأسیس گردیده و این کاملا حقیقت دارد که «سیا» روابط خود با «بن لادن» را بسیار ارزشمند تلقی می کرده و به ادامه آن راغب بوده است.
ضعف کلیوی «بن لادن» به هنگام وقوع حوادث تروریستی ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ به مسئله ای جدی تبدیل شده بود. در این راستا، گفته می شود او دو دستگاه دیالیز از «دوبی» خریداری، یکی را به یکی از اردوگاه هایش در افغانستان و دیگری را به مقصدی نامعلوم ارسال داشته بود. در آن زمان، روزهای باقی مانده عمر او قابل شمارش و چندان از آن باقی نمانده بود. چرا که، به رغم دیالیز به هر صورت ضعف عملکرد کلیه ها خود یک حکم مرگ است و دیالیز صرفا چند صباحی بر روزهای باقیمانده زندگی می افزاید: طبیعتا، مرگ کلیه چیز اندکی نیست. برخی بیماران موفق شده اند به کمک دیالیز حتی تا ۱۰ سال نیز به طول عمر خود بیفزایند و اخیراً نیز، به لطف آزمایشات تجربی «Co Q۱o»، ۵۰ درصد بیماران کلیوی عملکرد کلیه های خود را احیا و دیالیز را به طور کامل متوقف کرده اند (و البته، فقط زمان می تواند به ما بگوید که آیا این بهبود دائمی است یا موقت؟)
]اما، «بن لادن» از این درمان که بالقوه زندگی را نجات می بخشد محروم ماند. بدین ترتیب، فردی چون «بن لادن» که مدام در حرکت بود و دستگاه های دیالیز خود را همه جا به دنبال می کشید، محکوم بود که خیلی زود زندگی را وداع گوید. بنابراین، به هیچوجه تعجب آور نیست که وی اندکی پس از حوادث ۱۱ سپتامبر از دنیا رفته باشد![
و اما، جالب توجه است که «بن لادن» آخرین ماه های زندگی خود را در یک بیمارستان آمریکایی در «دوبی» سپری کرده است. در آن زمان می شد شهادت افراد مختلف را که در این آخرین ماه های عمر از او در بیمارستان عیادت به عمل آورده بودند، در اینترنت مشاهده کرد. امروز، تنها یک سایت اینترنتی را می شناسم که از پاکسازی بارز قدرت حاکم جان بدر برده و هنوز نیز حقیقت را درباره آخرین روزهای زندگی «بن لادن»، مرگ وی و خاکسپاری اش ارائه می دهد. این سایت حاوی یک آگهی ترحیم مصری است و به مقالات مختلف در همین راستا راه می دهد (آگهی ترحیم مزبور و آدرس سایت در ذیل خواهد آمد).
به یاد داشته باشیم که برخی از کارمندان «سیا»، «بن لادن» را دوست داشتند و معتقد بودند که آمریکا به خاطر نقش مهم وی در کنار زدن روس ها از افغانستان دین بزرگی به او دارد! به گونه ای که به هیچوجه تعجب آور نیست که «سیا» تلاشی واقعی را به کار گرفته تا آخرین ماه ها و هفته های زندگی «بن لادن» را تا سرحد ممکن به لحظاتی دلپذیر تبدیل سازد.
مدت ها پیش، آگهی ترحیم «بن لادن» را برای همه مشترکین خود ارسال داشتم، چرا که در یک روزنامه پرتیراژ مصری به چاپ رسیده بود. توجه داشته باشیم که این آگهی در سراسر خاورمیانه انتشار یافته است. از بین رؤسای ممالک، ژنرال «مشرف»، رئیس جمهور پاکستان، علناً مرگ «بن لادن» را اعلام داشته است، اظهاراتی که اکنون دیگر از اینترنت حذف شده و خود «مشرف» نیز دیگر آن را تأیید نمی کند. او در این بازی اکنون با آمریکا شریک شده که مدعی است «بن لادن» در جایی در مرز بین افغانستان و پاکستان پنهان شده است!
من خود شخصاً سه آگهی ترحیم مختلف را در همین باب در سه روزنامه عرب خوانده ام (و در هر سه مورد نیز نسخه عربی آگهی در کنار ترجمه انگلیسی آن به چاپ رسیده بود). اما، به استثنای آگهی منضم به این مقاله، به نظر می رسد که آگهی های دیگر از شبکه اینترنت ناپدید شده اند. حقیقت ساده است. «بن لادن» طی مراسمی ساده با حضور حدود سه دو جین از هوادارانش پنهانی در گوری گمنام به خاک سپرده شده است.
دنیای وبلاگ ها امروز تنها «معبد حقیقت» در مورد جنگ عراق به حساب می آید. اگرچه گاه اغراق آمیز نیز هست و گاه کاستی هایی به همراه دارد. به عنوان مثال، این خبر هرگز مصرانه دنبال نشده است که «بن لادن» بیمار بوده و مدت ها پیش، در ۱۶ دسامبر۲۰۰۲، دارفانی را وداع گفته است. می توانید تصور کنید که اکنون وبلاگ نویسان و سایت های اینترنتی ترقی خواه با انرژی تمام به جزئیات مرگ «بن لادن»- که پنج سال پیش به وقوع پیوسته است- خواهند پرداخت. اما، در عوض این کار، شبکه طرفدار آمریکا و اسرائیل این اجازه را یافته است- از تصویر «بن لادن»، تروریستی آماده اعزام نیروهایش به ایالات متحده، آنهم مجهز به انواع اسلحه مرگبار، تا بی نهایت بهره برداری کند.
اخیراً، نامه ای از طریق اینترنت برای برنامه «شهروندان برای دولتی قانونی» ارسال داشته و در آن گله کردم که به چه دلیل در برنامه اخبار روزمره خود- که ناگفته نماند، بسیار هم عالی است- دروغ های دولت را تقویت کرده و با به کارگیری الفاظی که فرض را بر زنده بودن «بن لادن» می گذارد به تبلیغات پیرامون وی دامن می زند. در پاسخ به من صرفاً گفته شد که «بن لادن ممکن است مرده باشد.» این برنامه هنوز نیز از همان الفاظ در مورد «بن لادن» استفاده می کند و در عمل تنها برنامه ای است که این کار را انجام می دهد. و اما، تنها سایت اینترنتی که اطلاعاتی در مورد مرگ «بن لادن» ارائه داده، به سایت های خبری مشابه رهنمون می شود، این سایت است:http.. www welfarestate com. binladen.funeral

ترجمه و تنظیم: مژگان نژند

منبع : روزنامه کیهان