پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نظام آموزشی کشورنیازمند اصلاح یا انقلاب ؟


نظام آموزشی کشورنیازمند اصلاح یا انقلاب ؟
در طریق وصول به اهداف و مقاصد تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور، شکوفا کردن همه استعدادها و به کار گیری منابع رشد و توسعه حیات سعادت با در نظر داشتن شرایط و نکاتی قابل تحقق است، در این زمینه باید بررسی ها منظم، مسائل مربوط به دیدگاه ها روشن و همه جوانب برنامه ها معلوم باشد. در این طریق لازم است زوایای تاریک برنامه را بجوییم و ببینیم برای صراحت و روشنایی آن چه باید بکنیم و برای چه کسانی با چه ضوابط و شرایطی برنامه ریزی می کنیم، اولویت های ما کدامند و معیارهای ما چه چیزهایی هستند، در جنبه تعلیمات چه نظری داریم و راجع به قومیت ها با توجه به شهری یا روستایی بودن آن چگونه باید بیندیشیم.
در این زمینه توجه به دو ضرورت اهمیت دارد:
▪ ضرورت برنامه ریزی:
نظام تعلیم و تربیت هر کشور موفق به پرورش افرادی می شود که در طریق و مسیری معین به سیر می پردازند و به توفیقاتی در امر سازندگی و رفاه نایل می آیند، اما انسانهای تربیت یافته همیشه بر اساسی که پرورش یافته اند ثابت و پایدار نمی مانند و در این شرایط است که مساله تجدید نظام برنامه ریزی برای ایجاد تحول و دگرگونی در نظام تعلیم و تربیت کشور مطرح می شود.
موارد زیر در این زمینه قابل طرح می باشد:
۱) در برنامه ریزی اساس اندیشه، احساس ضرورت است. ضرورتی که مقتضیات جدید، اهداف تازه نیاز به داشتن مشی جدید در حیات، کشف علمی و پیشرفت تجربی آن را ایجاب می کند.
۲) کشورها و جوامعی که بخواهند دائما در مسیر پیشرفت باشند نیاز به برنامه ریزی دائم دارند.
۳) متولیان و مسوولان نظام تعلیم و تربیت در کشور نیک می دانند برنامه ریزی اغلب با محرک، دگرگونی سطحی یا عمیق همراه است.
چه بسیارند برنامه ریزی هایی که باعث بالا آمدن سطح کیفی فکر، تربیت افراد متفکر و فداکار، شجاع و آزموده می شوند و چه بسیار دیگر که سبب سقوط و انحطاط هایی در جنبه های گوناگون زندگی خواهد شد.
۴) کارشناسان معتقدند، برنامه ریزی عملی است که به موجب آن اموری که در آینده باید صورت گیرد پیش بینی شده و راهی که در آینده باید طی شود از قبل معلوم گردیده است.
به تعبیر دقیق و درست تر می توان گفت: برنامه ریزی تلاشی است برای تعیین خط مشی معین و پیش بینی اموری که به نظر مفید و ممکن الاجرا می آیند. در این راه تجسم و نقشه کشی برای آن خط مشی و تعیین جزئیات ضرورت دارد.
۵) با این اوصاف چاره ای جز تسلیم عاقلانه در برابر ضرورت برنامه ریزی برای تحقق موارد زیر نمی ماند:
- نوسازی مداوم نظام تعلیم و تربیت کشور.
- نوسازی مراکز آموزشی کشور و ساختن افرادی آگاه و مسوولانی ورزیده.
- نوسازی روش تدریس
- نوسازی وتکمیل اهداف، برنامه، محتوا و کارآمدی نظام تعلیم و تربیت کشور.
۶) کارشناسان بر این باورند که برنامه ریزی ها به دو دلیل ممکن است تحقق پذیرند:
یکی به خاطر رفرم آموزشی و دیگری به صورت انقلاب آموزشی.
در رفرم آموزشی تکیه بر اصلاح برخی از جنبه هاست، بدین تصور که در نظام موجود بیشتر جنبه ها مورد قبولند و برخی هم نامقبول. ما در سایه برنامه ریزی قصد داریم آن گوشه های ویران و نامقبول را اصلاح کنیم. اما در انقلاب آموزشی تکیه بر دگرگونی همه بنیادها و نظامات تعلیم و تربیتی است .
مقصد این است تغییری همه جانبه و بنیادین در تعلیم و تربیت و آموزش های مربوطه پدید آید.
۷) از این نکته نباید غافل شد که برنامه ریزی آموزشی بدون در نظر داشتن واقعیت ها، آمارها، جریانات عادی و غیر عادی در کشور امکان پذیر نخواهد بود. پیش از آن ضروری است متولیان و مسوولان مستقیم و پاسخگو در امر فرهنگی کشور، اجتماعی را که برای آن برنامه ریزی می نمایند بشناسند.
۸) و بالاخره باید گفت برای یک برنامه ریزی کیفی و مدون آموزشی باید از عقل جمعی خبرگان و متخصصان و صاحبان پایگاه های فکری جامعه استفاده کرد.
▪ انقلاب آموزشی:
در اجرای برنامه و در طریق اصلاحات نظام آموزشی تعلیم و تربیت کشور گاهی رفرم آموزشی یعنی دستکاری ها و ایجاد تغییرات جزیی و به تعبیر دیگر رتوش برای سازندگی فرد و اجتماع پاسخ نمی دهد و ضرورتا چاره ای جز انقلاب آموزشی که یک دگرگونی بنیادی در نظام تعلیم و تربیت را می طلبد، وجود ندارد و لذا در چنین شرایطی باید نظام حاکم در تعلیم و تربیت بشکند، دموکراسی حاکم از بین برود و قانونی جدید برای تعلیم و تربیت تدوین گردد.
در خاتمه باید گفت: تهیه برنامه و برنامه ریزی در این زمینه یک بعد قضیه است که توسط دانشمندان و صاحب نظران صورت می گیرد و بعد دیگر این است که آن را به خوبی با حس مسئولیت تمام عیار به مرحله اجرا بگذاریم و لذا ضروری است ضمانت اجرایی لازم برای آن تهیه و حدود و جوانب آن مد نظر قرار گیرد. بدون شک در طریق تهیه و اجرای انقلاب آموزشی بازهم موانعی بر سر راه ما سبز خواهد شد و در این مسیر است که دولت، صاحبان پایگاه های فکری و افراد نافذ هرکدام می توانند نقشی به سزا ایفا کنند و گام های موثری در این زمینه بردارند.
شرایط حاکم بر نظام آموزشی ما هم اکنون به گونه ای است که در برخی بخش ها همچون شیوه های تدریس نیازمند انقلاب و در بخش های دیگری مثل محتوا نیازمند اصلاح و تغییر است، از این رو در گام اول آسیب شناسی نظام آموزشی کشور ضروری است.
اسداله افشار
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید