سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


قدم‌زدن در تهران‌قدیم


قدم‌زدن در تهران‌قدیم
این‌جا‌ جمعه‌بازار است; سیمای دل‌انگیز ایران قدیم. به هر چیزی که نگاه می‌کنی بوی کهنگی و خاطرات قدیمی پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را می‌دهد. چراغ‌های قدیمی والور و سه فتیله‌ای، رادیو، گرامافون، ظروف نقره، مس، برنج و برنز، مجسمه‌ها، انواع و اقسام صندلی‌ها و وسایل چوبی، کتاب‌های قدیمی و کهنه و حتی عکس‌های پادشاهان و حکومت‌های گذشتهء ایران، همه و همه در کنار هم به طور نامنظم چیده شده‌اند.
وقتی از راهرو‌هایی که میان بساط دست‌فروش‌ها درست شده‌اند رد می‌شوی احساس می‌کنی در خیابان‌های تهران قدیم، قدم می‌زنی و به ویترین مغازه‌هایی که اجناس شیک و آنتیک دارند، نگاه می‌کنی. این‌جا جمعه‌بازار است; جایی که گذشته را با آهنگ خاصی مقابل دیدگانمان به یاد می‌آورد و بیش‌تر بسان یک موزه است که بدون نگهبان و چارچوب، تاریخ را به نمایش می‌گذارد.
این‌جا جمعه‌بازار است، مردم دو دسته می‌شوند; عده‌ای می‌خرند و عده‌ای هم می‌فروشند البته برخی هم فقط برای تماشا آمده‌اند. یکی از مشتری‌ها که مردی میانسال است، می‌گوید: «من هر جمعه به این‌جا سر می‌زنم. چون هر بار که می‌آیم ممکن است چیز جدیدی که خاطره‌ای را برایم تداعی کند وجود داشته باشد. گاهی اوقات می‌خرم و بعضی وقت‌ها هم فقط نگاه می‌کنم.»
گروهی هم بدون هدف قبلی هر چیز زیبایی را که به چشمشان می‌خورد، می‌خرند و از چهرهء شادمانشان کاملا پیداست که راضی هستند.
این‌جا جمعه‌بازار است; جایی که حتی موسیقی‌ای که در فضای باز به گوش می‌رسد،صدای موسیقی ریتمیک پاپ امروزی نیست، بلکه صدای ویولن مرد کلاه شاپویی است یا صدای رادیوی بزرگ و قدیمی انگلیسی که دست کم مربوط به ۶۰ یا ۷۰سال پیش می‌شود.روزهای جمعه از ساعت هفت صبح تاچهار بعد از ظهر پارکینگ طبقاتی یکی از پاساژ‌های مرکز شهر تهران به جمعه‌بازاری از اجناس قدیمی و آنتیک تبدیل می‌شود.
طبقهء اول و دوم مربوط به اجناس و لوازم بسیار ساده و قدیمی است. موج جمعیت از دور باعث حیرت می‌شود. اجناس زیبای قدیمی، سینی‌ها و ظروف _منبت کاری شده، انواع و اقسام سنگ‌های قیمتی، زیورآلات مدرن و قدیمی و حتی کتاب‌ها و آلبوم‌های تمبر و پول‌های کهنه. در بین این اجناس، وسایل جدید و امروزی هم به چشم می‌خورد که با قیمت مناسبی به حراج گذاشته شده‌اند. طبقهء سوم به لباس‌های سنتی و محلی اختصاص دارد. برخی از بساط‌ها لباس‌های ترکمنی و محلی ایرانی هستند و بعضی دیگر لباس‌ها و رومیزی‌های پاکستانی که با ظرافت خاصی سنگ‌دوزی شده‌اند و عموما قیمت خوبی هم دارند. فروشنده‌های ترکمنی لباس‌های محلی خودشان را به تن کرده‌اند و تبلیغ هنر سوزن‌دوزی‌شان را می‌کنند.
طبقهء چهارم، مردی در حال فروختن ترشی‌های خوش آب و رنگی است که دهان هر مشتری را به آب می‌اندازد. از او می‌پرسم: «ترشی‌هایت در جمعه‌بازار خریدار دارد؟»
پاسخ می‌دهد: «ترشی‌هایی که من درست می‌کنم همه جا خریدار دارد. شاید این جا هم تداعی‌کنندهء ترشی‌های قدیمی است که خیلی زود به فروش می‌رود.»
کمی جلوتر مردم در حال ورق زدن صفحه‌های گرام و گرامافون هستند و از بین صفحه‌های خواننده‌های قدیمی مثل دلکش، قمرالملوک وزیری، بنان، تاج اصفهانی و چندین خوانندهء دیگر دنبال صفحه‌های خواننده‌های مورد نظر خودشان می‌گردند. در این طبقه انواع و اقسام رادیو‌ها و لوازم صوتی قدیمی عرضه می‌شود. کمی که جلوتر می‌روی اجناس چوبی منحصربه‌فرد نظرت را جلب می‌کند. در کنار این اجناس و کمی آن‌طرف‌تر هنر دست مردان و زنان عشایری بازدیدکننده را به نظاره دعوت می‌کند. قالی‌های جاجیم و گلیم و گبه که ظرافتی خاص دارند بهخارجی‌ها نشان داده می‌شوند و با قیمت خوبی هم به فروش می‌روند. اما در این قسمت از بساط‌ها جمعیت ایرانی حضور ندارد، جز معدودی از خریداران و مشتری‌های گذری.
در این جمعه‌بازار تاریخی فکر همه چیز شده است، رستورانی هم هست که در آن خبری از پیتزا و ساندویچ‌های فست فود نیست، مردم روی تخت‌هایی که رویشان جاجیم پهن شده است، می‌نشینند و دیزی سفارش می‌دهند و به صدای ویولن گوش می‌دهند.بازدید از این جمعه‌بازار آخر هفتهء خوبی به آدم هدیه می‌کند و کمی شما را به گذشته برمی‌گرداند و فکر این که همان طورکه اجناس روزگار پیشین، برای ما پیش پا افتاده به نظر می‌رسد، روزی هم می‌رسد که ما برای آینده، آنتیک و تاریخی جلوه کنیم و شاید دمی بعد‌تر عکس امروزی ما در قاب‌ها به حراج گذاشته شود.
نیوشا مزیدآبادی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید