پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خطبه حضرت زینب علیه السلام در کوفه


خطبه حضرت زینب علیه السلام در کوفه
● ای مردم کوفه ! ای جماعت نیرنگ و افسون و بی بهرگان از غیرت و حمیت اشک چشمتان خشک مباد و ناله هایتان آرام نگیرد، مثل شما مثل آن زنی است که تار و پود تافته خود را در هم ریزد و رشته های آن را از هم بگسلد، شما سوگندهایتان را دست آویز فساد و نابودی خود قرار دادید.
شما چه دارید جز لاف و غرور و دشمنی و دروغ ؟
و بسان کنیزان خدمتکار، چاپلوسی و سخن چینی کردن ؟
و یا همانند سبزه ای که از فضولات حیوانی تغذیه می کند و بر آن می روید و یا چون نقره ای که روی گورها را بدان زینت و آرایش کنند، دارای ظاهری فریبنده و زیبا ، ولی درونی زشت و ناپسند برای (آخرت) خود ، چه بد توشه ای اندوخته و از پیش فرستاده اید تا خدای را به خشم آورید و عذاب جاودانه او را به نام خود رقم زنید آیا شما (شمایی که سوگندهایتان را ندیده گرفتید، و پیمان هایتان را گسستید) برای برادرم - حسین - گریه می کنید ؟
بگریید که شایسته گریستنید ، بسیار بگریید و اندک بخندید که ننگ (این کشتار بیرحمانه) گریبانگیر شماست و لکه این ننگ (ابدی) بر دامان شما خواهد ماند ، آن چنان لکه ننگی که هرگز از (دامان) خود نتوانید شست .
و چگونه می خواهید این لکه ننگ را بشویید در حالی که جگر گوشه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سید جوانان بهشت را (به افسون و نیرنگ) کشتید ؟
همان کسی که در جنگ ، سنگر و پناهگاه شما بود و در صلح مایه آرامش و التیام شما، و نه به مثابه زخمی که با دهان خون آلوده به روی شما بخندد.
در سختی ها و دشواری ها، امیدتان به او بود و در ناسازگاری ها و ستیزه ها ، به او روی می آوردید.
آگاه باشید که توشه راهی که از پیش برای سفر (آخرت) خود فرستادید ، بد توشه ای بود، و بار سنگین گناهی که تا روز قیامت بر دو شهایتان سنگینی خواهد کرد، گناهی بس بزرگ و ناپسند است.
نابودی شما را ، آنهم چه نابودی !و سرنگونی باد (پرچم) شما را، آنهم چه سرنگونی
تلاش (بی ثمرتان) جز نا امیدی ثمر نداد، دستان شما (برای همیشه) بریده شد و کالایتان (حتی در این بازار دنیا) زیان کرد ، خشم الهی را به جان خود خریدید و مذلت و سرافکندگی شما حتمی شد.
آیا شما می دانید که چه جگری از رسول خدا شکافتید، و چه پیمانی گسستید و چه سان پردگیان حرم را از پرده بیرون کشیدید و چه حرمتی از آنان دریدید و چه خون هایی را ریختید؟
کاری بس شگفت کردید ، آن چنان شگفت که نزدیک است از هراس (این حادثه) آسمان ها را از هم بپاشد و زمین ها از هم بشکافد و کوه ها از هم فرو ریزد (چه مصیبتی) ، مصیبتی بس دشوار و جانفرسا و طاقت سوز و شوم و در هم پیچیده پریشانی که از آن راه گریزی نیست ، و در بزرگی و عظمت همانند درهم فشردگی زمین و آسمان.
آیا در شگفت می شوید اگر (در این مصیبت جانخراش) چشم آسمان ، خون ببارد ؟
هیچ کیفری از کیفر آخرت برای شما خوار کننده تر نیست و آنان (سردمداران حکومت اموی) دیگر از هیچ سویی یاری نخواهند شد، این مهلت شما را مغرور نسازد که خداوند بزرگ از شتابزدگی در کارها، پاک و منزه است و از پایمال شدن خون (بیگناهی ، چرا) بهراسد (که او انتقام گیرنده است) و در کمین ما و شماست.
آنگاه زینب کبری علیه السلام ، این ابیات را خواند : ماذا تقولون اذ قال النبی لکم
ماذا صنعتم و انتم آخر الامم
باهل بیتی و اولادی و تکرمتی
منهم اساری و منهم ضرجوا بدم
ما کان ذاک جزائی اذ نصحت لکم
ان تخلفونی بسوء فی ذوی رحمی
انی لاخشی علیکم ان یحل بکم
مثل العذاب الذی اودی علی ارم
چه خواهید گفت هنگامی که رسول خدا از شما بپرسد: این چه کاری بود که کردید در حالی که شما امت آخرین بودید (و بر امتهای پیشین شرف داشتید) به پردگیان حریم من و فرزندان من و عزیزان من (نگاه کنید) که گروهی (در جنگ شما) اسیرند و گروهی دیگر آغشته به خون خودند، پاداش من نیکخواه شما بودم ، این نبود که در حق افراد خانواده من جفا کنید، بیم آن دارم که عذابی بر شما فرود آید همانند عذابی که قوم ارم را به هلاکت و نابودی کشید.
منبع : کتاب چهره درخشان حسین بن علی
منبع : سایت مناجات


همچنین مشاهده کنید