جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

این هم شکایت


این هم شکایت
هیچکس شک ندارد که فعالیتهای هسته ای ایران، یک موضوع ملی است. پشتیبانی همه جانبه مردم از یک سو و مرتبط شدن این پرونده با همه ارکان نظام حساسیت این موضوع را به حدی رسانده است که بخش مهمی از سیاست خارجی کشورمان را درگیر این موضوع کرده است. در طول تاریخ یکصد ساله اخیر، فقط موضوعاتی چون مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی قابل مقایسه با این پرونده هستند.
حتی کسانی که امروزه در داخل کشور به مخالفت با این خواسته ملی می پردازند، در این موضوع شک ندارند که موضوع این فعالیتها یک پرونده ملی است. آنها که به زعم مسئولین کشور به علت اصرار بر ادامه فعالیتهای هسته ای خود تهدیدهایی را متوجه ایران کرده اند، مدعی هستند برای رعایت منافع ملی باید از این فعالیتها چشم پوشید. در اینکه این افراد با تمسک به چه استدلالاتی با فعالیتهای هسته ای کشورمان مخالفت می کنند، جای بحث فراوانی وجود دارد؛ ولی در میان انگیزه های آنان برای اینگونه مخالفت ها می توان به دو موضوع اشاره کرد؛ مهمترین انگیزه آنان، تلاش برای بزرگ نشان دادن خطر خارجی و استفاده تبلیغاتی از این موضوع در انتخابات مجلس هشتم می باشد. انگیزه بعدی آنها، نشان دادن وجهه ای معتدل از خود به بیگانگان است تا بتوانند رضایت و حمایت آنان را کسب کنند.
سالها پیش سعید حجاریان معتقد بود که برای پیشبرد اهداف اصلاحات باید به راهکار «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» پرداخت. این راهکار بدلیل عدم همراهی مردم با خواسته های افراطیون مدعی اصلاح طلبی هیچگاه جامه عمل بخود نپیچید. بنابراین بعد از مدتی راهکار فوق جای خود را به راهکار «فشار از خارج، چانه زنی در داخل» تبدیل شد. این تغییر راهکار سال هاست دستور العمل برخی افراطیون مدعی قرار دارد ولی استقلال طلبی نظام و بی توجهی مردم به تبلیغات باعث شده که هر دوی این راهکارها ناکارآمد شود.
دو سال پیش، برخی از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت به همراه دبیر کل وقت این حزب، به دیدار دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی رفته و گفتند که از روند فعالیتهای هسته ای ایران نگرانند. همانجا به آنان گفته شد که این نگرانی بی مورد است و فعالیتهای صلح آمیز هسته ای کشورمان با حمایت مردم و پایداری مسئولین به نتیجه خواهد رسید و احزاب و گروهها باید با این موضوع که یک خواسته ملی است همراهی کنند. حزب مشارکت می خواست با جلب نظر احزاب دیگر برای خود یارانی فراهم کند که ظاهراً جز سازمان نامشروع مجاهدین انقلاب، گروه دیگری در داخل با آنها همراهی نکرد.
همچنین حزب مشارکت با ملت نیز همراهی نکرد. در این دو سال هرگاه فشارهای خارجی و تشرهای آنها، یا به بیان بهتر، ضجه های آنان افزایش می یافت، حزب مشارکت نیز در داخل سعی می کرد به چانه زنی پردازد. این حزب در جنگ ملت با بیگانگان، کاملاً به سود بیگانگان قدم بر می داشت و به نفع آنها موضعگیری می کرد. تعجب آور آنکه منطق خشک بیگانگان، خواسته های سیاسی امریکا، اسرائیل و اروپا توسط فعالان حزب مشارکت با پوشش علمی و در قالب تحقیقات دانشگاهی و سود و زیان اقتصادی بیان می شود.
احمد شیرزاد که زمانی در مجلس ششم، نظام را متهم به مخفی کاری کرد، نمونه بارز این عمل شرم آور است. شیرزاد مدعی است که یک دانشمند فیزیک هسته ای است و تحت همین عنوان نیز در دانشگاه های کشور تدریس می کند. او مدعی است سرمایه گذاری برای استفاده از انرژی هسته ای در تولید برق بیهوده است زیرا ایران بر دریای منابع نفت و گاز قرار دارد. این ادعا حتی (لااقل به صورت رسمی) از سوی آمریکاییها بیان نمی شود؛ زیرا که آنها علیرغم آنکه دارای نفت فراوان هستند، ولی گسترش شبکه نیروگاه های هسته ای، دستور کار دائمیشان برای استفاده از انرژی هسته ای می باشد چون به این عقلانیت رسیده اند که منابع انرژی خود را متنوع کنند. شیرزاد می گوید منابع اورانیوم کشور فقط برای پنج سال استفاده در نیروگاه بوشهر کافی است؛ ولی آیا دانشمند هسته ای حزب مشارکت نمی داند که سوخت نیروگاه بوشهر قرار است توسط روسها تأمین شود و مقدمات ارسال این سوخت به ایران نیز فراهم شده است. آیا شیرزاد قادر به درک این مطلب نیست که تلاش برای تکمیل کردن چرخه سوخت هسته ای و تولید اورانیوم غنی شده برای مصون کردن نیروگاه های کشور از هرگونه تأثیر منفی ناشی از بازی های سیاسی کشورهای قدرتمند برای عدم ارسال سوخت است.
اینکار عمل کردن به یک منطق ساده است که کشورمان برای عاطل نماندن نیروگاه های هسته ای می باشد که قرار است علاوه بر نیروگاه بوشهر در آینده ساخته شوند. سرمایه گذاری در ساخت این نیروگاه ها، بدون آنکه کشور بتواند با تولید داخلی سوخت آنها قدرت مانور را از بیگانکان برای هرگونه بازی بر سر تحریم و یا ارسال سوخت هسته ای بگیرد، عملی کاملاً عقلانی است.
همه آنچه که گفته شد مقدمه ای طولانی برای یک نتیجه گیری کوتاه است. آیا وقت آن نرسیده است که مدعی العموم برای جلوگیری از کسانی که برای خوشامد بیگانگان (که نمونه آن تقدیر وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از شیرزاد بود) اینگونه قلم می زنند و سخنرانی می کنند، اقدامی انجام دهد؟ بعید است که مدعی العموم برای چنین امر واضحی بخواهند منتظر شکایت خصوصی فرد یا افرادی باشد. اما اگر همین موضوع مانع از اقدام مدعی العموم است که بطور طبیعی باید داد مردم را بستاند، همین مقاله را می تواند به عنوان شکایت از کسانی که چنین اقداماتی را انجام می دهند، ثبت کند!
اکبر وحدتی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید