چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


دین و فرآیند جهانی شدن


دین و فرآیند جهانی شدن
جهانی شدن، انسان ها را از دنیای محدود، ثابت و شفاف، به دنیای دگرگون شونده سیال، گیج کننده و نفوذناپذیر، غیر متعین و ناآشنا می رساند. ما را از با دنیایی بی حد و مرز و بسیار بزرگ، دنیای تضاد ها، ابهامات و پیچیدگی ها رو به رو می کند. شرایط دنیای جدید، هم گرایی در عین واگرایی و وحدت در عین کثرت است؛ جهان آینده جهانی است که باید در آن ، جهانی بیندیشیم و محلی عمل کنیم. این کوچک شدن و در عین گستردگی، و این تحولات سریع و دگرگون کننده، انسان معاصر را درگیر مسایل مشترک و فراگیر و بحران های فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کرده است.
جهانی شدن به جای آنکه جایگزین هایی برای ساختار های زیر بنایی اجتماعی و فرهنگی عرضه کند، موجب دگرگونی هایی در درون آنها شده است؛ دگرگونی در اقتدار حکومت ها و دولت ها، در کم و کیف دانش بشری، در ساختار های اجتماعی و نیز تزلزل در انسجام و هم بستگی های ملی، هجوم تبلیغات و امواج اطلاعات و برهم ریختن نظام آموزشی و تعلیم و تربیت، تحول در مفهوم امنیت اجتماعی، از بین رفتن زمینه های عدالت اجتماعی و دموکراسی، تضعیف هویت ها، چند پاره شدن فرهنگ ها و آزادی عنان گسیخته نهاد های مردمی و حزبی و مبادله آزاد کالا و خدمات در سطح جهان، همه از پی آمدن های عمده جهانی شدن به شمار می روند.
در وضعیت پست مدرن ما با حیات دوباره و غیرمنتظره حیات دینی مواجهیم. این احیای دینی بیانگر گرایش ها و تمایلات عدالت گرایانه ، حقیقت جویی، عدم اعتماد به دست آورد های نظام های لیبرال دموکراسی و مقاومت در برابر پی آمد های جهانی شدن است و رهایی از ماتریالیسم، وحشت از بحران محیطی و ... باعث شده تا این به لحاظ عقلانی اعتبار و منزلت جدیدی بیابد. جهانی شدن مدعی است که دنیا با گسترش ارتباطات، رسانه ها، منجر به آشتی دادن فرهنگ ها و شکل گیری «فرهنگ جهانی» آن چنان که مارشال مک لوهان از آن به در دهکده جهانی (global village) تعبیر می کند، درآمده است.
اندیشه فرهنگ جهانی تنها براساس خصلت جهانی تکنولوژی به عنوان دست آورد علم و تکنیک امکان ظهور یافته است ؛ ولی این بدان معنا نیست که این فرایند می خواهد همه تفاوت ها را به کناری نهد و به همسانی و یکسان سازی فرهنگی بپردازد.
جهانی شدن (globalization) به معنای جهانی شدن، جهانی سازی، جهان گرایی و جهان شمولی است و به طور کلی ریشه آن از واژه (golobal) است که به معانی زیر به کار می رود:
۱) گرد مثل توپ و شکل کره؛
۲) هر چیز عام، کلی و جهان شمول که معنای total را اشاره کند؛
۳) همه مقوله های فراگیر که شامل تمام کره زمین باشد.
باید میان جهانی شدن و جهانی سازی هم در حوزه معرفت شناسی و هم از نظر تحقق عینی تفکیک قابل شد: اگر چه بسیاری از اندیشوران از مغالطه ای که میان این دو گفتمان وجود دارد در امان نمانده اند و به ورطه اشتباه افتاده اند، ولی حق مطلب این است که این دو مقوله باید از هم جدا نگاشته شود. از این رو باید جهانی شدن را به موضوعی علمی و فکری و تحول و تغییری بنیادین و اساسی در همه ساختار های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بشر دانست که به طور طبیعی، فرآیندی از رشد علمی و تکنولوژیکی جامعه بشری است. در حالی که جهانی زی یک روند و موضوعی از پیش طراحی شده و الگویی تحمیلی برای سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر جهان است که بر پایه نظام لیبرال سرمایه داری غربی استوار بوده و هدف آن استثمار دیگر جوامع به شکل نوین است و این وجه از جهانی شدن که به تعبیر دقیق تر جهانی سازی غربی، و یا به اصطلاح غربی سازی جهان (westernizel) است که نه مطلوب است و نه ممکن، ولی وجه اول از جهانی شدن و یا جهانی شدن علمی نه تنها فرآیندی علمی است می تواند مطلوب و قابل تحقق نیز باشد و دارای فایده های مثبت و جهانی هم باشد. در این اثر، نویسنده به پرسش های زیر می پردازد:
۱) جهانی شدن چیست؟
۲) چه مشخصه ها و ویژگی هایی دارد؟
۳) ابعاد آن کدام است؟
۴) مبانی فکری و فلسفی آن چیست؟
۵) آیا جهانی شدن فرآیندی طبیعی و یک پروسه است یا پروژه و طرح؟ فرق آن با جهانی سازی در چیست؟
۶) چه تاثیراتی در حوزه فرهنگ و ادیان دارد و موجه چه تحولاتی در وضع ادیان خواهد بود؟
۷) جایگاه ادیان به ویژه دین اسلام در عصر جهانی شدن چگونه خواهد بود؟
جهانی شدن به لحاظ ابعاد گسترده ای که دارد، پی آمد های آن هم متنوع و فراگیر است و می توان این پیامد ها را در ابعاد اساسی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) خلاصه کرد. در برابر جهانی شدن، جهانی سازی که پروژه ای ضد علمی و یک تئوری سلطه جویانه و سیاسی قرار دارد. فرهنگ غرب در فرآیند جهانی شدن و تحمیل خود بر دیگر فرهنگ ها با استفاده از منابع مالی و اطلاعاتی و تکنولوژی به تضعیف و تخریب سایر فرهنگ ها می پردازد . جهانی شدن سرمایه داری و سیستم های وابسته به آن، به نوعی تجدد گرایی و سنت ستیزی را با خود به همراه دارد، که با هویت های بومی و تاریخی و مذهبی ناسازگار می یابد. این فرهنگ، الزامات خاص خود را بر دیگر جوامع تحمیل می کند. مانند اخلاق طبیعت گرایانه که مسایل زیست محیطی را پیش روی ما قرار داده است.
نویسنده در فصل آخر این کتاب به نسبت دین و جهانی شدن می پردازد. شکی نیست که تبیین رابطه دین و فرآیند جهانی شدن از جهات گوناگون ضرورت و اهمیت دارد. با توجه به این پیش فرض که هر دو فرآیند با شئون انسان و حیات فردی و اجتماعی او ارتباط دارند و نیز با توجه به داعیه جهان شمولی و فرامرزی هر دو یعنی ( دین و جهانی شدن) می توان چالش این دو را به تعیین در برخی موارد قطعی و اجتناب ناپذیر دانست. البته شاید بتوان رهیافت هایی را در عالم فرض، اعتبار کرد، که چالشی در آن متصور نباشد؛ ولی در عالم واقعیت به روشنی تقابل جهانی شدن با آموزه های اخلاق و دین قابل مشاهده و اثبات است. می توان به جهانی شدن به عنوان یک امکان و فرصت جدید و یک فضای جهانی نگاه کرد که می توان از آن برای نشر غنی ترین و کامل ترین ایده ها و فرهنگ ها و ادیان استفاده کرد و می توان در جهت تحمیل و ترویج فرهنگ های منحط و غیر انسانی و برای سلطه فکری سیاسی و اقتصادی استفاده کرد. از این رو، با توجه به واقعیت های موجود جامعه بشری و بحران ها و بن بست های جوامع و تمدن های کنونی و با امکان نظر به قابلیت های اسلام برای پاسخ گویی به معضلات فکری و اجتماعی و معنوی بشر، در همه زمان ها و شرایط باید گفت؛ جهانی شدن بهترین فرصت برای جهانی شدن اسلام و نشر معارف و فرهنگ پویا و متعالی اسلام، به شرطی که مسلمانان به سرچشمه های حقایق اصیل اسلام دست یابند و آن را با امکانات و ابزار های جهانی نشر و گسترش دهند.
فاطمه سلیمانی
مولف: مهدی نکوئی سامانی
نشر: موسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید