پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


احیای میراث علمی مسلمانان


احیای میراث علمی مسلمانان
جناب آقای حسینی اشکوری، عمری را در کتاب‏شناسی، نسخه‏شناسی و احیای متون کهن اسلامی گذرانده ‏است و تجارب گران‏سنگی در این زمینه دارد. در این گفت‏وگو، نخست تقاضا کردیم از زندگانی علمی و فرهنگی خودشان بگویند و تجارب خویش را در اختیار دیگران قرار دهند؛ آن‏گاه به گفت‏وگو دربارة مراکزی که به احیای متون می‏پردازند، از جمله مرکز احیای میراث اسلامی پرداختیم. با توجه به مسافرت‏های داخلی و خارجی ایشان و آشنایی با کارهای خارج از کشور، نکات مفیدی در این زمینه بیان شد. مهم‏ترین نکتة این گفت‏وگو، نقادی ایشان از وضعیت تصحیح و چاپ دست‏نوشته‏های اسلامی است.
▪ خواهشمند است برای آشنایی خوانندگان, مختصری از زندگی خود را بیان فرمایید.
ـ این جانب سید احمد, فرزند حاج سید علی حسینی اشکوری، در نجف اشرف, شب سیزدهم ربیع‏الاول ۱۳۵۰ق پا به عرصة وجود گذاشتم. در خاندانی علمی و دینی پرورش یافتم که در استغنای طبع و بزرگ‏منشی معروف‏اند. پس از گذراندن روزگار کودکی و فراگیری خواندن و نوشتن، به درس‏های حوزوی پرداختم و تا نزدیک سال ق تحصیل علوم دینی را در محضر مدرسین و علمای بزرگ حوزه ادامه دادم. در این سال, به کار تحقیق و تصحیح متون و کتاب‏شناسی و فهرست نسخه‏های خطی روی آوردم.
کتاب‏های فراوانی از آثار نویسندگان معروف شرق و غرب, به عربی و فارسی و آن چه به این دو زبان ترجمه شده خوانده‏ام، و کم و بیش اطّلاع جنبی که در حوزه‏های ما کاوش در آن‏ها مرسوم نبود یا کم‏تر انجام می‏شده یافته‏ام و امروزه حتی کتاب‏های داستان و رمان و سفرنامه و امثال این موضوعات, بخشی از کتابخانة شخصی مرا که حدود هفده هزار جلد می‏شود، اشغال می‏کند.
در سفرهایی به انگلستان, ایتالیا, پاکستان, یمن, سوریه, لبنان و حجاز با شخصیت‏های علمی و مراکز تحقیقی, نشست‏ها و بحث‏های فراوان داشته‏ام. در دورة سفر, از کتابخانه‏های مهم مخصوصاً از بخش‏های نسخه‏های خطی کتابخانه غلفت نورزیده‏ام و از آن‏ها بهره‏ها برده‏ام.
به بیش‏تر شهرهای ایران و عراق سفر کرده‏ام و مجموعاً نسخه‏های خطی بیش از ۱۰۵ کتابخانه را با دقت بررسی نموده, بیش‏تر آن‏ها را فهرست کرده‏ام. این فهرست جداگانه به فارسی تنظیم شده یا در موسوعة دلیل المخطوطات به عربی تدوین شده و پاره‏ای از آن‏ها به چاپ رسیده است.
بنابراین تحصیلات جناب‏عالی در رشته‏های اسلامی در حوزة علمیه بوده است. دربارة تخصص خود در این رشته‏ها بفرمایید.
تحصیلات علمی را تا مرز مرحلة خارج در حوزة نجف اشرف گذراندم. چون میل داشتم در رشته‏ای کار کنم که چهل سال پیش کم‏تر بدان می‏پرداختند و به نظر لازم می‏آمد، از ادامة تحصیل بازماندم؛ ولی از محضر علمای بزرگ و استادان دانشور و مطالعه و بهره‏بری از کتاب‏های مهم علمی همواره برخوردار بوده‏ام.
در ادبیات عرب کار کرده‏ام و بیش‏تر نگارش‏هایم به این زبان است؛ چون زبان قرآن و سنت و یگانه زبان بین‏المللی دانش‏های اسلامی است. من معتقدم هر دانشمند و محققی باید با این زبان آشنا باشد تا بتواند با جهان علم و دانش در تماس مستقیم باشد. سال‏های متمادی است که با نسخه‏‏های خطی سر و کار دارم و در احوال و آثار دانشمندان شیعه, یادداشت‏های فراوانی برداشته‏ام. دوستان, مرا با لطف خود متخصص در این دو رشته می‏دانند.
▪ تاکنون چه پژوهش‏هایی را به ثمر رسانده‏اید؛ اعم از تحقیقات شخصی یا کارهایی که شما مدیریت کرده‏اید؟
ـ از حدود سال ۱۳۸۰ق، به کار تحقیق و احیای متون علمی و میراث فرهنگی دانشمندان بزرگ اسلامی پرداخته‏ام و بیش از سی عنوان از این متون, تا به حال در عراق, ایران و لبنان چاپ شده است. این کتاب‏ها گاهی تک جلدی و بیش‏تر آن‏ها دوره‏های چند جلدی است. کتاب‏های مجمع البحرین در شش جلد، امل الآمل در دو جلد، فقه القران قطب رواندی در دو جلد، ریاض العلماء در هفت جلد، الذخیرة شریف مرتضی، تکملة امل الآمل صدر, تعلیقة امل الآمل افندی، تتمیم امل الآمل قزوینی، تبصرة المتعلمین علامة حلی، نهج الایمان ابن جبر، رجال کشی و ضیافة الاخوان آقا رضی قزوینی از جملة آن‏هاست.
۳۵ کتاب از نگارش‏هایم چاپ شده و از آن‏هاست: فهرست نسخه‏های خطی کتابخانه آیت الله مرعشی در ۲۷ جلد، تراجم الرجال در چهار جلد، مؤلفات الزیدیة در سه جلد، التراث العربی در شش جلد، اجازات العلامة المجلسی و تلامذة العلامة المجلسی.
دو کار گسترده در دست تألیف دارم؛ به اضافة کارهای پراکندة دیگر که از پروردگار متعال توفیق به پایان رساندن آن‏ها را ‏خواستارم.
جناب‏عالی دارای کارنامة پژوهشی حجیم و غنی هستید و تجربه‏های گران‏بها در این عرصه دارید؛ لطفاً دربارة ویژگی‏های یک محقق برجسته و موفق بفرمایید.
در روزگار ما واژة «تحقیق» به دو معنا به کار می‏رود:
۱) کاوش گسترده در مسائلی مخصوص یا موضوعی خاص؛ مترادف این واژه در فارسی «پژوهش» است. با توجه به این تعریف, سال‏ها کوشش و تلاش می‏طلبد تا بتوان شخصی را «محقق» نامید و او را صاحب نظر در آن مسائل و موضوع دانست.
۲) کار در متون علمی تألیف دانشمندان گذشته؛ به گونه‏ای که متنی عرضه شود خالی از تحریف‏ها و نادرستی‏هایی که به جهت بی سوادی, کم سوادی یا کم دقتی کاتبان بدان متن راه‏یافته و بدین سبب, معنای آن مبهم و مختل شده و خوانندة کتاب را سرگردان کرده است. محقق, متن را با چند نسخه برابر می‏کند و عبارت‏های درست و نادرست را از یک‏دیگر جدا می‏سازد و منابع مؤلف را نشان می‏دهد و اگر توضیحی لازم باشد, در پانوشت صفحه‏ها توضیحات لازم را می‏آورد. تحقیق به این معنا در کشورهای عربی به کار می‏رفته و به کشور ما راه یافته است.
محقق برجسته و موفق کسی است که پرتلاش، بردبار، باذوق, فهمیده, بی ادعا و از شتاب‏زدگی به‏دور باشد. باید عالم به موضوع کتاب، دانا به اصطلاحات و واژه‏های مخصوص به کار رفته در آن، عارف به انواع خطوط قدیم، آشنا با روش‏های املایی گوناگون و کوشا در انتخاب نسخه‏های صحیح‏تر برای مقابله و تصحیح متن باشد.
▪ جناب‏عالی وضعیت موجود پژوهش را چگونه ارزیابی می‏کنید؛ چه قدر با وضعیت مطلوب فاصله داریم؟
ـ دنیای امروز ما دنیای شتاب و ماده است؛ همه می‏خواهند با سرعت, بهره‏های مادی بیش‏تر برند. تأنی در کارها و چشم‏پوشی از منافع مادی کم‏تر به چشم می‏خورد؛ بلکه در جامعه, آدم با ‏تأنی را عقب افتاده می‏دانند و آن را عضوی غیر مفید می‏پندارند. این اندیشه‏ای است ناسازگار با روش تحقیقی صحیح و مفید.
از سوی دیگر، با این‏که مراکز پژوهشی و تحقیقی در کشور ما, در سال‏های اخیر، فراوان تأسیس شده و در هر گوشه و کنار از این‏گونه مراکز و مؤسسات به چشم می‏خورد, ولی روند علمی آن‏ها نسبت به تعدادشان بسیار اندک است. شاید یکی از علت‏ها این باشد که سرپرستان بیش‏تر مراکز, خود در کارهای مطلوب استاد نیستند و افرادی که استخدام می‏کنند, تخصص و بعضاً اصلاً اطّلاعی از روش‏های تحقیقی ندارند تا بتوانند کاری مثبت و درست انجام دهند؛ به گفتة خودشان برای کمک زندگی تلاش می‏کنند, نه هدف علمی.
اگر کسی با عقیده وارد این میدان شود و در نهاد خود بر این باور باشد که علم و دانش, نیاز به کوشش فراوان دارد و باید این نیاز را به اندازة توانش تأمین کند تا سطح علمی دین و کشور را ارتقا دهد, می‏تواند بدون چشم‏داشت مادی و شتاب‏زدگی نابه‏جا, وارد جرگة محققین راستین شود و کارهای پر بار انجام دهد. مراکزی نشان دارم که پس از چند سال گذشت از تأسیس آن‏ها و صرف هزینه‏های کلان، مشورت‏خواهی می‏کنند و راه و روش کار را می‏پرسند! این مراکز فقط دکورند. وضعیت مطلوب تحقیقی با این شرایط فراهم می‏شود: سرپرست آگاه، عقیده به کار، احساس وظیفه، انتخاب روش صحیح، آگاهی از دانش‏های لازم، ‏دور ماندن از اهداف مادی و شهرت‏طلبی.
▪ وضع فعلی نگه‏داری نسخه‏های خطی به نظر شما چگونه است؟ و چه طرح‏هایی باید در این زمینه انجام گیرد؟
ـ در پنجاه سال اخیر, کتابخانه‏های بسیاری در مراکز علمی و شهرهای مختلف ایران تأسیس شده است. تعدادی از این کتابخانه‏ها به گردآوری نسخه‏های خطی اهتمام ورزیده, توانسته‏اند با گذشت زمان, ده‏ها هزار نسخه فراهم آورند. این حرکت، حرکت مبارکی است برای حفظ میراث‏ اندیشمندان اسلامی و پژوهش‏گران و مؤلفان عصرهای گذشته.
گردآوری این مجموعه‏ها سبب شد که عامة مردم توجه خاصی به نسخة خطی داشته باشند و تا اندازه‏ای قدر و منزلت آن را بشناسند و لااقل آن را یکی از کالاهای عتیقه بدانند که باید حفظ و حراست شود. دیگر، نسخه‏ها را به عنوان این‏که دارای اسماء الهی و آیات قرآنی است، در چاه‏های آب, رودخانه‏ها, مساجد و خرابه‏ها نمی‏افکنند و در دست‏رس کودکان نمی‏گذارند و از آسیب موش و موریان و سوسک به‏دور می‏دارند. اگر نسخه‏ای یا کتابخانه‏ای را به فروش گذارند, قیمت‏ها بسیار بالا و خواسته‏ها کلان است. اما با تمام این مراتب، از کتاب خطی آن‏طور که باید و شاید نگه‏داری نمی‏شود. بسیاری از کتابخانه‏ها را دیده‏ام که بخش خطی آن‏ها را در انبارهای ضایعات قرار داده‏اند یا در قفسه‏هایی نامناسب, صندوق لباس و... ! در یکی از مدارس علمی مازندران کتابخانه‏ای عمومی با قرائت‏خانه‏ای زیبا و مخزن کتاب‏های چاپی با قفسه‏های چوبی جالب، تأسیس شده است؛ ولی نسخه‏های خطی و کتاب‏های چاپ سنگی در غرفة جداگانه به صورتی غیرمرتب و گردگرفته نگه‏داری می‏شود. گویا به نظر مؤسس، این بخش زاید است و استحقاق عنایت بیش‏تر ندارد. بنیان‏گذار نیز هنگام تجدید بنای مدرسه، دستور داده‏اند مقداری از نسخه‏های خطی دفن شود و چنین کرده‏اند!
حال و احوال نسخه‏های خطی کشورمان چنین است و من در خانه‏ها و کتابخانه‏های مدارس و بعضی از مسجدها که دارای نسخه و کتاب می‏باشند, چیزها دیده‏ام که اگر جداً فکری برای حفظ و نگه‏داری آن‏ها نشود, بسیاری از میراث‏ ارزشمندمان از بین می‏رود و محصولی جز حسرت نخواهیم داشت. در این زمینه, مهم‏ترین بایسته‏هایی که به نظر می‏آید و پیشنهاد می‏شود, از این قرارند:
۱) مبالغ بیش‏تری برای خرید نسخه‏ها هزینه شود؛ گرچه فروشنده قیمت را گران تعیین کند؛
۲) نسخة خطی هر چه باشد, باید خرید, گرچه به‏نظر بی ارزش بیاید؛
۳) باید به ترمیم و بازسازی نسخه‏های آسیب دیده اهتمام ورزید؛
۴) تمام نسخه‏ها عکس‏برداری شود تا مراجعه‏کنندگان از عکس‏ها استفاده کنند؛
۵)محیط مخزن خطی‏ها باید هوا و شرایط مناسبی داشته باشد تا از فرسودگی جلوگیری شود؛
۶) کتاب برای بهره‏گیری است؛ باید با محققان و نیازمندان همکاری کرد.
جناب‏عالی مسئولیت مرکز احیای میراث اسلامی را بر عهده دارید؛ خواهشمندم ما را با خط مشی و اهداف و برنامه‏های این مرکز آشنا فرمایید.
تماس کاری چند ده ساله‏ام با کتابخانه‏های بزرگ و کوشش‏های تحقیقی و تألیفی که داشته‏ام, مرا با مشکلات محققان آشنا ساخت و بر آن داشت که گامی برای رفع بعضی نیازهای آنان بردارم. این، انگیزة اصلی تأسیس «مرکز احیای میراث اسلامی» بود که با همکاری دفتر مرجع والامقام, حضرت آیت الله العظمی سیستانی انجام شد. در سال ۱۳۷۴ش آغاز به کار کردیم و نخست به عکس‏برداری نسخه‏‏های خطی از کتابخانه‏های داخل و خارج کشور مشغول شدیم و به تدریج, کار را توسعه دادیم و بخش‏های مختلفی پایه‏گذاری شد. این بخش‏ها هم‏اکنون فعال است:
۱) بخش نسخه‏های خطی؛ در این بخش حدود ۵۷۰۰ نسخه گردآوری شده است. بسیاری از نسخه‏ها به خط مؤلفین یا با تاریخ قدیم از سدة پنجم به بعد یا دارای اجازات علما است. نسخه‏های تزیینی ممتازی نیز تهیه شده که دارای سرلوح و مجالس نقاشی و جلدهای روغنی با نقش و نگار است و از این دید پر ارزش است. فهرستی برای این نسخه‏ها می‏نگارم که جلد نخست آن به چاپ رسیده و در این روزها مشغول به نگارش جلد چهارم هستم.
۲) بخش نسخه‏های عکسی؛ برای عکس‏برداری از کتاب‏های ممتاز، در داخل کشور به کتابخانه‏های شخصی و شبه شخصی پرداخته‏ایم که اطّلاعی از آن‏ها در اختیار همگان نیست یا وسایل عکس‏برداری ندارند و محققان نمی‏توانند از این گنجینه‏های فراموش شده بهره برند. اما از خارج کشور نسخه‏هایی از کتابخانه‏های انگلستان, آلمان, روسیه, ایتالیا, پاکستان و بعضی از کشورهای اسلامی دیگر، عکس گرفته شده و کوشش کرده‏ایم کتاب‏هایی انتخاب شوند که در ایران یافت نمی‏شوند. در این بخش, بیش از ۲۵۰۰ نسخه تهیه شده و فهرست‏نگاری آن‏ها را دو فرزندم, سیّدجعفر و سیّدصادق, انجام می‏دهند و جلد نخست آن چاپ شده است.
۳) کتاب‏های چاپ سنگی؛ چون این کتاب‏ها در معرض تلف‏اند و بدان‏ها توجه نمی‏شود و بیش‏تر آن‏ها دیگر چاپ نمی‏شوند ـ با این‏که بعضی از آن‏ها کتاب‏های نادر و مفید است ـ در بخشی مخصوص به گردآوری آن‏ها پرداختیم. از هر یک نسخه‏ای تهیه می‏شود و اگر کتابی چند بار چاپ شده, نسخه‏های چاپ‏های مختلف را تهیه می‏کنیم. در این بخش, بیش از ۱۵۰۰ جلد کتاب چاپ سنگی ایران, عراق, هند, مصر و ترکیه خریداری شده و فهرستی خاص با مشخصات لازم برای این کتاب‏ها می‏نگارم که با خواست پروردگار متعال چاپ می‏شود.
۴) غرفة محققان؛ منابع اصلی و مهم در علوم مختلف اسلامی و ادبیات و تاریخ و مانند این‏ها، در این غرفه به ترتیب موضوعی تنظیم می‏شود تا محقق, خود بدون اتلاف وقت از این غرفه به صورت قفسه باز استفاده کند. این بخش افزون‏بر صرفه‏جویی در وقت, کتاب‏هایی را ارایه می‏دهد که محقق از آن‏ها اطّلاع ندارد و بدین وسیله منابعی ممتاز به وی معرفی می‏شود. برای این بخش, بیش از پنج‏هزار کتاب خریداری شده است.
مخزن کتاب‏های مختلف؛ ضمن خریداری چند مجموعه، کتاب‏هایی گرد آمده که منابع اصلی نیستند ولی می‏توانند کمکی برای محقق باشند. این کتاب‏ها که حدود هفت‏هزار جلد است، دارای فهرست اجمالی خواهد بود تا هنگام نیاز در اختیار مراجعه‏کنندگان باشد.
۵) بخش رایانه؛ فهرست‏های متنوع تفصیلی و اجمالی نسخه‏های خطی و عکسی در فایل‏های رایانه‏ای این بخش ذخیره شده و بسیاری از نمونه‏های نسخه‏های موجود نیز بر روی رایانه آمده است. جهت دست‏یابی کاربران خارجی یا داخلی در محیط خود، با استفاده از شبکة اینترنت, فهرست نسخه‏های عکسی و خطی با توضیحات لازم کتاب‏شناسی و نسخه‏شناسی و نمونه‏های انتخاب شدة آن‏ها، عرضه می‏شود.
من عقیده دارم سرمایه‏گذاری‏های کلان برای به وجود آمدن و تداوم مؤسسات فرهنگی کشورمان، فقط برای خدمت به علم و فرهنگ است, نه برای تشخص و تجارت. باید راه بهره‏گیری از این ذخایر غنی و پربار را برای همة محققان و دست اندرکاران تألیف و تدوین, هموار کرد و آنان را از سرگردانی نجات داد. معاملة بیش‏تر کتابخانه‏های بزرگان با مراجعه کنندگان، مایة بسی رنج و شرمساری است؛ مخصوصاً مراجعه‏کنندگان به نسخه‏های خطی و عکسی. دوستی از دانشمندان برجستة سوریه، که چندی در ایران سرگرم تحقیق و مقابلة کتابی بود، به من می‏گفت: چرا هر وقت به کتابخانة ... می‏روم گویی که عزراییل حضور یافته و اخم‏ها درهم می‏رود؟!
در «مرکز احیای میراث اسلامی»، برای تأمین نیازهای عزیزانمان, دو نکتة مهم مد نظر است:
۱) سرعت سرویس‏دهی؛ باید بدون هیچ‏گونه تشریفات دست و پاگیر مرسوم در مراکز و کتابخانه‏های دیگر، عکس با کیفیت مطلوب در اختیار خواهان گذاشته ‏شود. یک مرکز تحقیقی, سی و چند نسخه از ما عکس خواست که در مدت یک هفته تحویل داده شد.
۲) هزینة ناچیز؛ چون بیش‏تر محققان دارای امکانات مالی بالایی نیستند، هزینة عکس‏برداری بسیار ناچیز لحاظ شده است.
▪ ارزیابی شما از کارهای خاورشناسان در زمینة احیای آثار مکتوب اسلامی چیست؟
ـ در سدة نوزدهم و بیستم میلادی، دنیای علم و پژوهش, شاهد حرکت بسیار گسترده‏ای در راستای دانش‏های اسلامی و شرقی بوده است. شرق‏شناسان اروپایی کتاب‏های فراوانی از آثار مخطوط فارسی و عربی را با شیوة خاصی به چاپ رساندند و دری فراخ برای آشنایی با آن‏چه مربوط به تاریخ و آیین ماست گشودند و بدون شک, از این دید, به فرهنگ ما خدمت کرده‏اند. در علوم ریاضی, تاریخ, جغرافی, پزشکی و بعضی دانش‏های دینی, کتاب‏هایی نشر دادند که ما در عصرهای اخیر آن‏ها را به فراموشی سپرده بودیم و برای نسخه‏های نفیس آن‏ها در کتابخانه‏هایمان ارج چندانی نمی‏نهادیم و شاید آن‏ها را زاید و مزاحم می‏پنداشتیم. آن‏ها برخی از این نوع کتاب‏ها را چاپ و زنده کردند و دنیای دانش را بدان‏ها توجه دادند و حتی ما را از خواب غفلت بیدار کردند و چشممان را به ارزش میراث غنی‏مان باز نمودند. البته این خدمتی است گران‏بها که باید همواره تشکر کنیم و ارج نهیم.
کتاب‏هایی که مستشرقان چاپ کرده‏اند، دارای دو روش تحقیقی و تصحیحی است: روشی التقاطی که چند نسخه را برای مقابله به کار می‏گیرند و آن‏چه را که از هر یک از نسخه‏ها صحیح به نظر می‏رسد, متن قرار می‏دهند و بقیة فرق‏ها را در پانوشت صفحه‏ها می‏آورند؛ و روشی مقید به نسخة مخصوصی که متن قرار داده می‏شود, گر چه دارای غلط باشد؛ و به اختلاف نسخه‏های دیگر در پانوشت توجه می‏دهند. هر دو روش, همان کار ثبت نسخه بدل‏هایی است که در نسخه‏های خطی قدیمی‏مان مشاهده می‏کنیم و در حقیقت, این کاری است که از خودمان آموخته و به رخمان می‏کشند.
اشکال اساسی کار مستشرقان این است که از فرهنگ شرقی ‏دورند و بسیاری از اصطلاحات دانش‏هایمان را کاملاً نمی‏شناسند و به واژه‏ها و رموز ادبی لغاتمان, آن طور که باید و شاید آشنا نیستند و در ریشة افکارمان نمی‏توانند غور کنند؛ و از این‏رو, بسیاری از کلمات و جمله‏ها را صحیح نمی‏خوانند و خوانده‏های ناصحیح خود را گاهی به گونه‏ای توجیه می‏کنند که انسان را به شگفتی وا می‏دارد و تعجب می‏کند که چگونه متن را خوانده‏اند و چه توجیه نامربوطی می‏کنند. یکی از مستشرقان معروف که مخصوصاً در ادبیات و تاریخ عرب شهرت فراوان دارد, مرگلیوث است. از کارهای مهم او, تصحیح و نشر کتاب معجم الأدباء یاقوت حموی است، این کتاب به قدری غلط دارد که دانشمندان عرب نمی‏توانند با اطمینان بدان استناد کنند و گاه در نوشته‏های خود نادرستی‏های او را تذکر می‏دهند.
▪ تأثیر کارهای تحقیقی و تصحیحی مستشرقان در کارهای مسلمانان چگونه بوده است؟
ـ گذشته از ضعفی که در پاره‏ای از کارهای مستشرقان دیده می‏شود و بدان اشاره کردم، آنان را به سه گروه یا دسته تقسیم می‏کنیم:
الف) گروهی مخلص‏اند و انگیزه‏ای جز نشر علم و دانش ندارند؛ دانش دوست هستند و در شرق‏شناسی با اخلاص کوشیده‏اند و با مسائل اسلامی با ذهنیت علمی برخورد می‏کنند و با دانش, آن‏گونه که باید بررسی کرد, بدون انحراف فکری برخورد دارند.
ب) گروهی در حقیقت, دنباله‏رو همان جنگ‏های صلیبی هستند که با ژست علمی ظاهر می‏شوند ولی غرضی جز برانداختن مفاخر اسلام ندارند و با همکاری یهودیان موذی, کارشان تشکیک در مسلمات تاریخی, علمی و دینی‏ ما است. گاه کتابی قطور می‏نویسند یا تحقیقی گسترده انجام می‏دهند برای این‏که مسئله‏ای را از مسیر صحیحش منحرف سازند و آن‏گونه که می‏خواهند مطرح کنند و نتیجه گیرند.
ج) گروهی وابسته‏های مراکز جاسوسی هستند و به کشورهای ما می‏آیند و بیش‏تر در مسائل اجتماعی و کشوری‏مان تحقیق می‏کنند تا راه را برای استعمارگران هموارتر کنند. اینان، انگیزه‏ای جز شناسایی ملت‏ها و منابع خیرات کشورها و خصوصیات اخلاقی و ویژگی‏های اجتماعی آنان ندارند.
این مسائل را که به صورت علمی مدرن تدوین می‏کنند, به مراکز مهم جاسوسی تحویل می‏دهند و آن‏ها هم آن‏چه را که صلاح بدانند, با دست‏کاری لازم به عنوان یک تحقیق علمی نشر می‏دهند. برای اطّلاع بیش‏تر در این زمینه, به کتاب المستشرقون از نجیب عقیقی مراجعه کنید که در سه جلد در قاهره چاپ شده است.
متأسفانه بیش‏تر طبقة به‏اصطلاح روشن‏فکر ما، دانسته یا ندانسته، آگاه یا ناخودآگاه، دنباله‏رو مطلق مستشرقان هستند. در واقع تحت تأثیر فراورده‏های فن‏آوری اروپا قرار گرفته‏اند. با دیدن پیش‏رفت صنعتی و علمی آنان, گمان می‏کنند آن‏چه که می‏گویند صددرصد صحیح است و باید از آن پیروی کرد. و روشن‏فکری را تقلید کورکورانه از افکار و اندیشه‏های آنان و پیروی از گفته‏ها و نوشته‏هاشان می‏دانند.
حقیقت روشن‏فکری آن است که ما دقیقاً فرهنگ اصیل خودمان را ارزیابی کنیم و آن‏چه را که دیگران می‏گویند, با میزان عقل و علم بسنجیم و درست و نادرست آن را تشخیص دهیم؛ گفته‏های صحیح را بپذیریم و ناصحیح را دور بیفکنیم؛ خود باخته نباشیم و با چشم حقارت به میراث فرهنگی‏مان نگاه نکنیم.▪ کارهای مراکز احیای میراث در کشورهای مصر، لبنان، عربستان, یمن و دیگر کشورهای غیر از ایران را چگونه تحلیل و ارزیابی می‏فرمایید؟
ـ کشور مصر از تمام کشورهای عربی، در احیای میراث اسلامی پیش‏قدم بوده است. بسیاری از کتاب‏های خطی را تا پیش از کودتای نجیب و جمال عبدالناصر به صورت علمی و آبرومندی چاپ کرده‏اند و دانشمندان آن‏جا در انتخاب نوع کتاب‏ها و کیفیت تحقیق, کاملاً موفق بوده‏اند. مخصوصاً «دارالکتب المصریه» کتاب‏های ممتازی را توسط محققین با ذوق, تحقیق و نشر کرده و «دارالمعارف» کتاب‏های تألیفی خوبی را در رشته‏های مختلف علمی, ادبی و تاریخی چاپ کرده است. این کشور که الگوی انتشاراتی کشورهای عربی بود، پس از کودتای مذکور, مبتلا به رکود شد. کتاب‏هایی که از آن‏جا صادر می‏شود, رونق علمی و چاپی گذشته را ندارد و بعضی از آن‏ها با این‏که خوب تحقیق شده, در سال‏های اخیر با کاغذ و چاپ مبتذلی عرضه شده است.
لبنان در سه دهة اخیر, پرکارترین کشورهای عربی در چاپ و نشر کتاب است؛ ولی این حرکت فقط جنبة تجارتی دارد و کارهای اصیل علمی در این کشور انجام نمی‏شود. بیش‏تر آن‏چه که چاپ می‏کنند یا افست کتاب‏های چاپ شده در کشورهای دیگر است, یا کتاب‏هایی است که در جاهای دیگر تحقیق یا تألیف شده و با زیور و ظاهری که دارد, بدون فقر فرهنگی نیست. لبنان, در واقع بازار صادراتی مهم و پر جنب و جوش کتابی است که باید در کشور‏های دیگر کالای خود را مصرف کند. عربستان سعودی در کارهای فرهنگی نوپاست و چنان‏که مکرر دیده شده، استادان دانشگاه‏ها و رییسان کتابخانه‏ها و مراکز فرهنگی و دانشمندان علمی و دینی آن کشور, بیش‏تر مصری‏اند یا از کشورهای دیگر استخدام شده‏اند، و نادر دانشمندی سعودی دیده می‏شود که از دانش اصیل بهرة کافی داشته باشد و بتوان او را دانشمند نامید. کوشش آن‏ها فقط در جهت تبلیغ مذهب سلفی و احیای آثار ابن تیمیه یا محمدبن عبدالوهاب و کسانی که در چارچوب فکری این دو باشند, محصور است و دربارة میراث اسلامی عموماً کار مثبتی انجام نمی‏دهند.
مغرب, تونس و اندونزی از فرهنگ فرانسه برخوردارند و کم‏تر در معارف اسلامی و عربی کار کرده‏اند؛ حتی سخنرانی‏های دانشمندانشان در کنگره‏ها و مجامع عمومی که دیده شده, به فرانسوی است. در سوریه محققین دانشمندی دیده شده است، اما چون امکانات کافی ندارند, کارهایشان بیش‏تر در لبنان چاپ می‏شود و بدین جهت نتوانسته‏اند چهرة علمی جهانی کسب کنند.
فقر شدید یمن، این کشور را از فرهنگ عالی ‏دور داشته است و تقریباً اصالت فرهنگی خود را از دست داده ‏است. هنوز در صنعا و مهم‏ترین شهرهای یمن، چاپخانه‏های مجهز برای چاپ کتاب یافت نمی‏شود. بیش‏تر کتاب‏هایی که علما احتیاج دارند, به روش عصر پیش از چاپ استنساخ می‏شود و عده‏ای از این راه زندگی می‏گذرانند. در چند سال اخیر, زیراکس کتاب, برای کسانی که از امکانات مالی برخوردار باشند، مرسوم شده و بدین طریق نسخه‏های مورد احتیاجشان تکثیر می‏شود. چند کتاب‏فروشی مختصر که در صنعا و صعده دیده‏ام، کتاب‏های لبنانی نه چندان مهم عرضه می‏کنند. احیاناً مؤلف, ناشر یا محققی اگر در صدد نشر کتابی باشد, باید در لبنان چاپ کند.
عراق در یکصد سال اخیر، شاهد جنبشی پر برکت در چاپ و نشر آثار ادبی, تاریخی, دینی و میراث اسلامی بود. در بغداد و نجف, کتاب‏های فراوان تحقیقی و تألیفی به چاپ رسید؛ ولی آشوب‏های سیاسی آن کشور و ایده‏های حزبی مغرضانه, این جنبش را کاملاً متوقف ساخت و بسیار نادر می‏توانیم در بیست سال گذشته اثری با بها بیابیم. هند در چاپ و نشر کتاب‏های عربی و فارسی, سهم به‏‏سزایی داشته و مؤلفین و محققین بزرگ و با حوصله‏ای را به خود دیده و دارای فرهنگی غنی بوده است. در حیدر آباد, میراث مخطوط فراوان و مهمی تحقیق و چاپ شده, ولی در سی سال اخیر, تقریباً از حرکت باز ایستاد و دیگر اثری از آن همه خدمت به کتاب‏های قدما دیده نمی‏شود. از این ارزیابی سریع (اگر کاملاً صحیح باشد) به این نتیجه می‏رسیم که در حال حاضر, خدمتی که باید برای میراث‏های فرهنگی و دینی‏مان انجام شود، با وجود وسایل پیش‏رفته‏ای که در عصرمان در اختیار داریم، انجام نمی‏گیرد. در ۱۵۰ سال گذشته با کمبود امکانات, خدمات ارزنده‏ای به میراث مخطوط‏مان ارایه شده؛ هر چه امکانات پیش‏رفته برایمان بیش‏تر فراهم می‏شود، از سرعت عمل می‏کاهیم و با پیش‏رفت وسایل همدوش نیستیم.
▪ به نظر شما, آیا تفاوتی بین سبک و روش کارهای آن‏ها با پژوهش‏گران ایران هست یا نه؟
ـ پژوهش‏گران کشورهای عربی، چون عرب زبان‏اند و بیش‏تر آن‏ها مسلمان‏اند و آن‏چه در رابطه با میراث اسلامی و عربی انجام می‏دهند, به لغت خودشان است، در تحقیق کتاب‏ها و نگارش, مشکل چندانی ندارند و می‏توانند کارهای خوب انجام دهند؛ اما پژوهش‏گران ایران و هند، مشکل زبان دارند و باید روی کارهای پژوهشی این دو کشور با احتیاط برخورد کرد و مخصوصاً در جمله‏پردازی با اصطلاحات و روش‏های روز پسند باید بیش‏تر کار کنند تا بتوانند فراورده‏های علمی خود را بهتر عرضه کنند.
▪ تطور, تحول و نوآوری‏هایی را که در یکصد سال اخیر در زمینة احیای آثار وجود داشته, چگونه تحلیل می‏فرمایید؟
ـ سبک تألیف و تحقیق در عرصه‏های قدیم, با مشکلات بسیاری روبه‏رو بود؛ بیش‏تر دانشمندان با خط بد و گاهی ناخوان مطالبی که در ذهن داشتند روی کاغذ می‏آوردند، و هر بار که تجدید نظر می‏کردند یا کتاب خود را می‏خواندند, در حواشی و گاه بین سطرها چیزهایی می‏افزودند و کار خواندن کتاب را بر خواننده دشوار می‏کردند و احیاناً خواندن را غیر ممکن می‏ساختند.
آن‏ها که کتاب‏ها را استنساخ می‏کردند, یا اصلاً سواد نداشتند یا کم‏سواد بودند. نوشته‏هایشان پرغلط از آب در می‏آمد یا در مواردی مسخ می‏شد. می‏بایست دانشمندان با صرف وقت بسیار, نسخه‏های دست‏نویس آن‏ها را مقابله و تصحیح کنند. این کار را مؤلفان یا عالمان دیگر انجام می‏دادند. پس از طی راهی بس دراز, نسخه‏ای می‏توانست مورد اعتماد و قابل فهم باشد و تا این نسخه مکرر شود, عمری لازم بود و وقت زیاد می‏طلبید. گذشته از مراحل یاد شده, تألیف, استنساخ, مقابله و تصحیح، کار محققان را به کندی می‏کشید و نمی‏توانستند سیر علمی طبیعی داشته باشند.
با کشف وسایل چاپ سنگی, راه‏ها برای محققان هموارتر شد. کوششی که نتیجة آن یک نسخة خطی بود, به هزار نسخه یا بیش‏تر رسید و امکان صرف وقت اندک و بهره‏گیری زیاد به دست آمد. چاپ حروفی, این امکان را بیش‏تر در اختیار می‏گذاشت و از این‏رو, کتاب‏های تحقیق شده در مراکز علمی در سدة اخیر فراوان شده و کتاب‏های تک جلدی و دوره‏ای ارزشمندی توسط محققان شرق و غرب عرضه شد.
از نوآوری‏های ارزشمند صد سال اخیر, دایرة‏المعارف‏های عمومی و اختصاصی است که به لغت‏های فارسی و عربی نگارش یافته یا ترجمه شده است. این گونه تألیف و تحقیق در عرصه‏های گذشته, بسیار اندک و نادر بود؛ ولی در عصر ما شاهد حضور مکرر آن هستیم.
کتاب‏های تحقیق شدة فارسی و عربی که در اروپا و کشورهای ما با روش مطلوب به چاپ رسیده است, می‏تواند نوعی از ابتکارات عصر حاضر به شمار آید و به درستی که این کار و روش, خدمت بزرگی به فرهنگ ما کرده و باید هر چه بیش‏تر آن را پربارتر کنیم.
تحقیق گستردة گروهی, در فروع مختلف علمی، از نوآوری‏های سدة اخیر به شمار می‏آید؛ البته اگر تخصصی و دقیق انجام شود و از شتاب‏زدگی ‏دور باشد.
عصر ما با داشتن رایانه, اینترنت و..., در مسائل تحقیقی, نوآوری‏های بسیاری می‏تواند داشته باشد؛ مخصوصاً در کارهای آماری مربوط به دانش‏های قدیم و روز، اگر ما کاملاً به این جهت اهمیت دهیم و از فرصت بهره بگیریم.
▪ در روش تحقیق و تصحیح چه تغییراتی صورت گرفته است و آیا امروزه, روش‏های گوناگون به کار گرفته می‏شود؟
ـ روش تحقیق و تصحیح متون تقریباً تغییر نکرده است؛ همان است که در دهه‏های قبل مرسوم بود. غرض از تحقیق متن آن است که کتاب با متنی که مؤلف به نگارش در آورده, مطابق یا نزدیک به آن باشد؛ غلط‏های کلمه‏ای یا جمله‏ای بدان راه نیابد و از سقط عبارات مصون باشد. برای تأمین این خواسته‏ها کار محقق در این جهات خلاصه می‏شود: مقابلة کتاب با نسخه‏های مورد اطمینان؛ ارایة منابعی که مؤلف از آن‏ها بهره گرفته است؛ توضیح اعلام و بیان مشکلاتی که بدان‏ها اشاره رفته است؛ البته با اختصار و به قدری که نیاز باشد.
بعضی از محققان که می‏خواهند کارشان را بزرگ جلوه دهند یا کتاب را قطور کنند، برای هر چیزی پانوشت‏های مفصل تنظیم می‏کنند. اگر مثلاً نام شخصی در متن بیاید, به یک یا دو منبع اصلی برای معرفی وی اکتفا نمی‏کنند؛ بلکه تا آن‏جا که بتوانند منابع دست دوم و سوم را که ذکر آن‏ها فایدة چندانی ندارد، می‏آورند. یا اگر نام جایی به میان آمده باشد, آن‏چه جغرافی‏دانان گفته‏اند, با تکرار مطالب آن‏ها آورده می‏شود. این روش که در کارهای بعضی از معاصرین دیده می‏شود، جز اتلاف وقت چیزی نیست.
اما تحقیق علمی در عصر حاضر, بسیار پیش‏رفته و پربار است؛ ابزار تحقیق و بررسی برای هر موضوع را در دست داریم: کتاب‏های فراوان چاپ شده، فهرست‏های گوناگونی که می‏توانند راه‏نمای نسخه‏های خطی و منابع مورد نیاز باشند، وسایل عکس‏برداری از نسخه‏های خطی, وسایل ارتباطی جهانی, همة این‏ها مقدمات کار تحقیق را نسبت به گذشتگانمان, ده‏ها برابر می‏کند. این وسایل, خواه ناخواه در چگونگی تحقیق اثر می‏گذارند، و چون هدف‏ها و سلیقه‏ها مختلف‏اند, ناگزیر روش‏ها متعدد خواهد بود. پس روش تحقیق به معنای اول عوض نشده و به معنای دوم, تغییر کرده است.
▪ تحلیل شما از مراکز احیای تراث در ایران چیست؟ ضعف‏ها و قوّت‏های این مراکز کدام است؟
ـ هر مرکز تحقیق, باید بر دو رکن اساسی پایه‏گذاری شود تا بتوان آن‏را مرکزی موفق به شمار آورد: سرپرست دانشمند و کاردان؛ اعضای فهمیده و متخصص.
سرپرست مؤسسة تحقیقی، گذشته از لزوم داشتن لیاقت ذاتی و مدیریت بالا، باید با کارها و اهداف آن مؤسسه, کاملا آشنا باشد؛ بداند مؤسسه‏ای را که رهبری می‏کند چه بخش‏هایی نیاز دارد و هر بخشی چه کاری باید انجام دهد و هر کاری را به چه سبکی می‏توان به پایان برد و چه نیازهای علمی و فنی در مسیر آن قرار دارد. سرپرست باید دارای امکانات علمی و ذوقی بالایی باشد تا مؤسسه را به روشی صحیح رهبری کند.
عضو وابسته، باید بر کاری که به وی سپرده می‏شود, مسلط باشد و راه و روش آن کار را بداند تا فیش‏های مقدماتی را که بر می‏دارد, فنی برداشته شود یا چنان‏چه موضوع خاصی را پی‏گیری می‏کند, روش درستی در بهره‏گیری از منابع مربوط داشته باشد؛ یا مثلاً اگر تصحیح و مقابله می‏کند, بداند چه می‏خواند و چه می‏شنود؛ بهره‏ای از آن دانش و اطّلاعی از کاری که بدو محول شده داشته باشد تا عبارت‏ها را غلط و نادرست نخواند و درست و نادرست را از آن‏چه که می‏بیند تشخیص دهد. این دو رکن اساسی, اگر دست به دست یک‏دیگر ندهند، کارها و پژوهش‏ها بر اساس درستی استوار نخواهند بود و جز چکش بر سندان زدن چیزی نیست. اگر مؤسسه‏ای بخواهد واقعاً تحقیق علمی ارایه دهد, باید دارای این دو رکن باشد؛ وگرنه اسمی است بدون مسمی و پایگاهی است فقط عنوان‏آور و مفید برای مصاحبه‏های رادیویی و تلویزیونی بدون محتوا و سرگرم کنندة شنوندگان و بینندگان فاقد دانش و بینش.
در ایران ما، مؤسسه‏های فراوان تحقیقی و پژوهشی، در سال‏های اخیر تأسیس شده و سرمایه‏های کلان انسانی و مالی در این جهت مصرف می‏شود و هر ماه شاهد مرکز یا مراکزی جدید هستیم که بعضاً به اجبار و جنجال فراوان, خود را در سطح عمومی مطرح می‏کنند؛ ولی متأسفانه با صراحت باید بگویم که بیش‏تر این مؤسسه‏ها فاقد هر دو رکن ذکر شده یا اقلاً یک رکن می‏باشند. بنابراین, حجم فراورده‏های تحقیقی نسبت به کثرت مراکز, بسیار اندک و ناچیز است.
پس از گذشت سه چهار سال از تأسیس مؤسسه‏ای بزرگ، پروژة کاری آن را برای من فرستادند تا نظر کتبی بدهم. به درخواست دست‏اندرکاران آن مؤسسه پاسخی ندادم. پس از چندی گله کردند و در پاسخ آن‏ها گفتم: پیش از تأسیس باید چند نفر صاحب‏نظر را به جلسه‏ای دعوت می‏کردید تا طرحی حساب شده ارایه دهند و با آن طرح کار آغاز شود، اما پس از چند سال سرگردانی حاضر به بازگشت و اعتراف به خطای خود نخواهید بود و نظر دادن من فایده‏ای ندارد. الان بیش از ده سال از نظرخواهی می‏گذرد و این مؤسسة پر ادعا تا کنون هیچ تحقیقی نشان نداده است. رییس مرکز دیگری که دارای ۲۲۰ پرسنل است، مرا به بازدید مرکز دعوت کرد. ساختمانی بزرگ دارای آپارتمان‏های مجهز؛ سر در هر آپارتمان لوحه‏ای گذاشته شده است با این عناوین: گروه قرآن کریم, گروه حدیث، گروه تاریخ، گروه فلسفه، گروه عرفان، گروه کلام اسلامی و... به دقت گروه‏ها را بازدید کردم و با مسئولان آن‏ها گفت‏و‏گو کردم. پس از بازگشت به دفتر ریاست، آقای رییس, نظرم را دربارة کارکرد مرکز خواست. گفتم مرکزی است که عده‏ای را زیر پوشش گرفته و وسیلة خیری برای آن‏ها است. اصرار کرد که نظرم را بگویم. ناچار گفتم: کتاب‏هایی که در این مؤسسه چاپ شده, همه دست‏پخت مؤلفان و محققانی است که در منزل‏ها و شهر‏های خودشان تألیف و تحقیق کرده‏اند. ناشران و کتاب‏فروشی‏ها نیز می‏توانند چنین کاری بکنند. شما با این تشکیلات پهناور چه تحقیق چشم‏گیری داشته‏اید؟ جز آپارتمان‏ها و تابلوها و آقای سید فلان و شیخ فلان و دکتر فلان چه دارید؟ آیا این هزینة عظیم برای چاپ مفاتیح و کتاب‏های زیارت و مانند این کارهای صرفا تجارتی سرمایه‏گذاری شده است؟!
البته مراکزی هم داریم که کارهای مثبت خوب انجام می‏دهند؛ چراکه دو عنصر یاد شده در آن‏ها جمع شده است؛ مثلاً مرکز دایرة‏المعارف بزرگ اسلامی که به سرپرستی آقای سید کاظم بجنوردی تأسیس شده و مجلداتی از دایرة‏المعارف فارسی و عربی را به صورت آبرومندی تدوین و عرضه کرده است.
▪ به نظر شما چه اولویت‏هایی برای نشر میراث وجود دارد؟
ـ باید برای تشخیص اولویت‏ها کتاب‏های فارسی تراثی را از کتاب‏های عربی تفکیک کنیم و دقت کنیم چه کتاب‏هایی در هر یک از دو لغت در ایران, بیش‏تر تحقیق و چاپ شده است و چه نوع کتابی احتیاج به عنایت بیش‏تر دارد و باید در اولویت قرار گیرد.
در لغت فارسی, کتاب‏های عرفانی, ادبی و تاریخی خوبی چاپ شده است و باید به کتاب‏های دینی و تاریخ دینی، مخصوصاً آن‏چه که دانشمندان ما در سده‏های ششم تا دهم تألیف کرده‏اند پرداخت. کتاب‏های تاریخی و منابع اصیل تاریخ و فرهنگ شیعه که در سده‏های دوم تا پنجم به عربی نگاشته شده‏اند, احتیاج به ترجمة نیکو دارند تا نسل جوان ما بتواند با تاریخ پرافتخار و فرهنگ پربار خود آشنا شود.
در لغت عربی کتاب‏های علوم قرآنی, حدیثی, تاریخی و ادبی بسیاری داریم که شایسته است از اهتمام بیش‏تری برخوردار باشد. از این نوع کتاب‏ها، نسخه‏های خطی نفیس فراوانی در کتابخانه‏های ایران انباشته شده و تا کنون دست تحقیق بدان‏ها دراز نشده است و باید در اولویت‏ها قرار گیرد.
می‏دانید که نشر تراث کار تجارتی نمی‏تواند باشد و ناشران حرفه‏ای سودجو, به این میدان فرهنگی مهم قدم نمی‏نهد؛ بلکه مراکز تحقیقی پرتوان با همکاری نهادهای دولتی و همت وزارت ارشاد اسلامی و اوقاف و مانند این‏ها باید به این موضوع اهمیت دهند تا تراث ما آن‏گونه که باید و شاید در میدان‏های علمی عرضه شود.
▪ طرح علمی و اجرایی جناب‏عالی برای تحقیق میراث و نشر آن چیست؟
ـ نخستین مرکز تحقیقاتی را من در قم به نام «مجمع ذخایر اسلامی» تأسیس کردم. در این مرکز, طرحی اساسی برای چاپ و نشر میراث فرهنگ شیعه داشتم و برای مقدمات کار, گروهی از فضلای حوزه را به همکاری دعوت کردم و چند کتاب دوره‏ای و تک جلدی چاپ شد. هزینة چاپ بیش‏تر کتاب‏ها را نیکوکار معروف, حاج میرزا عبدالله توسلی, می‏پرداخت و ما بر آن بودیم که آن‏چه چاپ می‏کنیم, سرمایه‏ای برای کارهای بعدی باشد؛ ولی توسلی درگذشت و ما هنوز نیروی کافی برای ادامة فعالیت نیافته‏ایم.
چند ماهی کار خود را ادامه دادیم، اما هزینة سنگین و بدحسابی کتاب‏فروشی‏ها, ما را از کار باز داشت. تأمین هزینه, نیاز به درخواست از این و آن داشت و می‏باید دست احتیاج به دیگران دراز کنم و این کاری است که هیچ‏گاه نمی‏توانم نفس خود را برای آن راضی سازم. اکنون به کارهای فردی مشغولم و تا اندازه‏ای که فرصت اجازه دهد, محققان عزیز را در رفع نیازهایشان راه‏نمایی و یاری می‏کنم و در سال‏های پیری, خوشوقتم که شاهد جنب و جوش جوانان تازه نفس هستم و توقع دارم که بدون چشم‏داشت مادی و با داشتن علاقة واقعی به علم و دانش، راه خود را طی کنند و عمر پربهایشان دارای بهره‏های فراوان باشد.
▪ با سپاس از جناب‏عالی که وقت خود را در اختیار نهادید و اطّلاعات و تجربه‏های سودمندی در اختیار پژوهش‏گران قرار دادید.
منبع : فصلنامه کتابهای اسلامی


همچنین مشاهده کنید