جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نفت و گاز حرف اول را می زنند


نفت و گاز حرف اول را می زنند
- به عنوان نخستین سوال تمایل دارم درباره تشکیل سازمانی همانند سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برای گاز بپرسم آیا تشکیل اوپک گازی (اوجک) که طی چند سال اخیر ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی و حتی سیاستمداران را به خود مشغول ساخته و جای ثابتی در تحلیل آنها باز کرده می تواند به دور از فضای سیاسی حاکم کشورهای بزرگ دارنده گاز جهان قابل اجرا باشد؟
اعضای اوپک به عنوان بزرگ ترین تولیدکنندگان نفت، مقادیر زیادی گاز نیز در اختیار دارند، برخی از آنها جزء تولیدکنندگان اصلی گاز جهانند و در تلاش هستند این نوع از انرژی را با قیمت مناسب در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند تا به پیشرفت اقتصادی آنها کمک کنند چون انرژی موتور رشد اقتصادی است، به عنوان مثال چین و هند بدون انرژی نمی توانستند به این درصد از رشد اقتصادی دست پیدا کنند البته باید به بازگشت معقول سرمایه نیز توجه داشت تا تولیدکننده برای تولید و پاسخ به نیازهای آینده سرمایه کافی داشته باشد. در دهه ۹۰ (اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰) به دلیل پایین بودن قیمت گاز نسبت به نفت، سرمایه گذاری کافی در این صنعت صورت نگرفت تا در سال ۲۰۰۳ جهان با کمبود گاز مواجه شود البته تفاوتی نیز بین نفت و گاز وجود دارد. نفت بازاری با ثبات و سازمان یافته دارد و به سادگی در بازارهای بین المللی به فروش می رسد و نیازی به انعقاد قرارداد بلندمدت با مصرف کنندگان برای فروش آن نیست. تنها باید نفت را به بازار منتقل کرد و محصول خریداران خود را خواهد داشت. اما در مورد گاز چنین نیست. گاز را نمی توان به جایی دیگر حمل کرد. در مورد گاز طبیعی صحبت می کنم. نمی توان گاز را به مایع تبدیل کرد و آن را با کشتی به بازار آزاد انتقال داد. به هزاران کیلومتر خط لوله نیاز است که باید میلیاردها دلار هزینه کرد. این خط لوله حداقل ۲ ، ۳ یا ۴ میلیارد دلار هزینه در برخواهد داشت. برای سرمایه گذاری های میلیاردی باید ضمانت در کشور مقصد یا کشورهایی که خط لوله از آن می گذرد وجود داشته باشد. بازار گاز مانند بازار آزاد بین المللی فروش (مانند آنچه نفت دارد) نیست بلکه توافقی است، به عنوان مثال توافق بین ایران و کویت یا ایران و امارات متحده عربی یا ایران و الجزایر یا ایران و ارمنستان. این قراردادها معمولاً بسیار طولانی مدت است چون معقول نیست کشوری میلیاردها دلار صرف ساخت خط لوله کند و تنها یک سال از آن استفاده کند. بلکه حداقل ۲۰ تا ۳۰ سال باید از آن استفاده کند. زمانی که قراردادی بلندمدت قرار است تضمین شود به ناچار باید روی نحوه قیمت گذاری گاز نیز مذاکره انجام شود. در نتیجه بازار گاز ذاتاً بی ثبات است و نمی توان آن را به سادگی کنترل کرد. مذاکرات قیمت گاز به طور یقین بین فروشنده و خریدار صورت می پذیرد. بگذارید نگاهی به قیمت گاز بیندازیم. قیمت کنونی گاز در بازارهای بین المللی تقریباً ۷ دلار به ازای هر هزار متر مکعب است. اما قیمتی که پس از مذاکره بین قطر و امارات متحده عربی تعیین شد، حدود دو دلار است. بین قطر و کویت نیز قراردادی وجود دارد که اگرچه اجرایی نشده، اما قیمت آن حدود ۳/۲ دلار به ازای هر هزار مترمکعب است. در مورد روسیه نیز همین طور است. در مذاکرات بین روسیه و اوکراین قیمت نهایی حدوداً دو دلار یا کمتر است و در سایر کشورهای اروپایی نیز سه تا چهار دلار است نه هفت دلار. در نتیجه مشاهده می شود که قیمت گاز با قراردادهای بلندمدت بین کشورها تعیین می شود. پس داشتن سازمانی مانند اوپک برای تولید و تعیین قیمت گاز بسیار دشوار است زیرا اوپک براساس معامله نقدی (SPOT) موافقتنامه و قرارداد فعالیت می کند. البته می توان یک سازمان جهانی برای گاز داشت که به تکنولوژی و تولید و مباحثات مربوط به تولید و چشم انداز آینده صنعت رسیدگی کند. اگر سازمانی برای گاز تشکیل شود تفاوت زیادی با اوپک و سازمان های نفتی خواهد داشت. داشتن یک سازمان برای گاز بسیار خوب است. چون می تواند از اعضای خود حمایت کند. در نتیجه به نظر من وجود یک سازمان برای گاز بلامانع است زیرا می تواند منافع تولیدکنندگان را تامین کند.
ـ در کوتاه مدت؟
همین طور در بلندمدت. سازمان می تواند به تکنولوژی های مربوط به گاز پرداخته و مباحث مربوط به گاز را پیگیری و راه هایی مناسبی پیدا کند که یک تولیدکننده بتواند به سایر تولیدکنندگان سود رساند. البته همچنان معتقدم که ایجاد یک سازمان گازی شبیه به اوپک کاری دشوار خواهد بود.
-ایران به عنوان پیشنهاددهنده اوپک نقش بسزایی در تشکیل این سازمان داشته است. در حال حاضر ایران پیشنهاددهنده سازمان دیگری به نام اوپک گازی (اوجک) است، که بسیاری از تحلیلگران معتقدند عدم تشکیل چنین سازمانی به دلیل آن بوده که ایده تشکیل این سازمان از سوی ایران مطرح شده، چقدر شما با این نظر موافقید و نقش ایران را در تشکیل این سازمان چگونه ارزیابی می کنید؟
سیاست های اتخاذ شده بین ایران و ایالات متحده چندان دوستانه نیست و اروپایی ها در اتحادیه اروپا به دلیل موضع گیری های امریکا چندان رابطه خوبی با ایران ندارند، اگرچه تندی این روابط به شدت امریکا نیست. البته این در حالی است که ایران رابطه خوبی با سایر کشورهای دنیا؛ امریکای جنوبی، آسیا، آفریقا و... دارد، در نتیجه من فکر نمی کنم این موضوع ربطی به مطرح شدن این ایده از سوی ایران داشته باشد. دلیل اصلی این مخالفت خصوصیات طبیعی گاز و تجارت آن است، حتی اگر روسیه یا قطر این موضوع را مطرح می کرد، نتیجه اش همان بود که در حال حاضر مشاهده می شود و این موضوع ارتباطی به سیاست ندارد. بیشتر به ذات صنعت گاز به عنوان یک ماده بازمی گردد و اینکه نمی توان گاز را در شبکه جابه جا کرد. در نتیجه این تفاوت ها، تشکیل سازمانی که پیشنهاد شده، بسیار سخت به نظر می رسد. اما اگر تشکیل شود قطعاً با اوپک تفاوت اساسی و قابلیت ها و مسوولیت های متفاوت خواهد داشت. این سازمان نمی تواند تولید را کنترل کند؛ کاری که اوپک در مورد نفت انجام می دهد زیرا تولیدات گاز چنان که گفتیم با قراردادهای بلند مدت است که تعیین می شود نه از طریق spot و قیمت روز به روز بازار.
- کاهش قیمت دلار باعث کاهش درآمد واقعی کشورهای تولید کننده شده است. تداوم کاهش ارزش دلار به نفع اوپک است یا ضرر آن؟
ذخیره همه کشورهای عضو به دلار است، بالغ بر چند تریلیون دلار ذخیره. طبعاً مایلیم که دلار به قدرت خود باقی بماند. نفت به دلار فروخته می شود در نتیجه از هر جهت به نفع ماست که دلار کاهش قیمت پیدا نکند. یکی از دلایل افزایش چشمگیر قیمت نفت نیز کاهش قیمت دلار است. زمانی که قیمت دلار کاهش پیدا می کند نفت گران می شود. سرمایه گذار دلار را از بازار خارج می کند و باعث کاهش ارزش آن می شود و در نفت سرمایه گذاری می کند و باعث می شود قیمت نفت بالا برود. این دلیل اول است و دلیل دوم این است که نفت در بازار جهانی به دلار قیمت گذاری می شود، اعضای اوپک کنترل بازار بین المللی را برعهده ندارند، ما نمی توانیم بورس نیویورک را کنترل کنیم یا بر کار بورس لندن نظارت کنیم. ما تنها می توانیم واحد پولی جایگزین انتخاب کنیم اما در نهایت باید آن را نیز به دلار تبدیل کنیم چون در بازارهای جهانی نفت به دلار خرید و فروش می شود. در نتیجه قیمت گذاری نفت به واحدهای پولی دیگر (یورو یا...) در محدوده کنترل ما نیست. می توان آن را امتحان کرد اما نتیجه این تلاش به سایر سازمان ها و نحوه عکس العمل نشان دادن آنها بستگی دارد. اما می توان نفت را به دلار قیمت گذاری کرد و مثلاً به ازای یک بطری ۹۰ دلاری از خریدار آن خواست که پرداخت به یورو صورت گیرد. این می تواند موافقتی باشد که بین خریدار و فروشنده صورت می گیرد. ایران امروزه بابت فروش نفت، قیمت آن را به یورو دریافت می کند. همه کشورهای عضو اوپک مجازند نفت شان را به قیمت تعیین شده در بازارهای بین المللی به فروش برسانند و به واحد پولی که می خواهند قیمت آن را دریافت کنند. قیمت نفت در سال جاری حدود ۴۰ درصد به دلار افزایش یافت، اما به یورو حدوداً ۳۰ درصد افزایش داشت (ما در اوپک این تفاوت ها را همزمان به دلار و یورو محاسبه می کنیم.) دلیل این است که ارزش یورو به دلار پیشی گرفت.
- به نظر شما قیمت مناسب برای نفت چه قیمتی است؟
اوپک وظیفه دارد بازار را متعادل نگه دارد در نتیجه با قیمت کاری نداریم. البته قیمت ها را دنبال می کنیم و آنها را با هم مقایسه می کنیم. عرضه و تقاضا را کنترل می کنیم، زمانی که نیاز بالا می رود تولید را بالا می بریم و برعکس تا بازار متعادل باقی بماند. در نتیجه قیمت محوری وجود ندارد زیرا وجود آن کار را بر ما به عنوان تولید کننده دشوار می کند و البته برای مصرف کننده هم، زیرا باعث می شود برنامه ریزی دشوار شود و بازار به خطر بیفتد. اوپک وظیفه و قصد دارد قیمت ها را در حد متعادل و معقول نگه دارد که برای مصرف کننده مناسب باشد و بتواند توسعه طرح های عمرانی را در بر داشته باشد و برای پیشرفت اقتصادی، صنعتی نیز به نفت نیاز است. در نتیجه قیمت بسیار بالای نفت مطلوب ما نیز نیست. به رغم قیمت ۹۰دلاری نفت بسیاری از تولید کنندگان از سوخت های طبیعی و جایگزین و کاهش تقاضای نفت سخن می گویند و این را باید در نظر داشت که قیمت برای فروشنده نیز باید معقول باشد تا بازگشت سرمایه به وجود بیاورد. برای تولید و تهیه تجهیزات باید سود وجود داشته باشد. نمی توان میلیاردها دلار هزینه کرد و بازگشت سرمایه یی نداشت. پس ایده آل اوپک، بازاری است که نفت با قیمتی مناسب در آن عرضه شود و پیشرفت های اقتصادی، صنعتی را به همراه داشته باشد و از سوی دیگر بازگشت قابل قبولی نیز در سرمایه وجود داشته باشد و این مختص کشورهای عضو اوپک نیست. همه فروشندگان باید سود داشته باشند تا بتوانند به سرمایه گذاری بیشتر و تولید ادامه بدهند و نیازهای جهان در آینده را تامین کنند. اینکه بهترین قیمت و معقول ترین قیمت برای نفت کدام است، من شخصاً فکر می کنم حدود ۷۰ دلار، البته بستگی به کیفیت نفت فروخته شده دارد. قیمت بیش از آن می تواند روند رشد اقتصادی را در کشورهای جهان سوم متوقف کند.
-اگر در کشورهای تولید کننده سرمایه گذاری به میزان کافی صورت نگیرد، چه آینده یی در انتظار تامین، تولید و عرضه نفت است؟
تقاضا بالا خواهد رفت و عرضه یی در مقابل آن وجود نخواهد داشت. تولید کنندگان نفت اوپک باید برای آینده سرمایه گذاری کنند و بودجه را افزایش دهند تا سرمایه لازم را در آینده تضمین کند اعضای اوپک برای حفظ ظرفیت فعلی تولید باید به میزان کافی سرمایه گذاری کنند زیرا در صورت سرمایه گذاری نکردن تولید متوقف خواهد شد. اعضای اوپک در حال حاضر تا سال ۲۰۱۵، ۲۲۰ پروژه در حال اجرا دارند و هزینه این پروژه ها بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار است و این نیاز به سرمایه گذاری بیشتر دارد. سرمایه گذاری برای ما بسیار مهم است زیرا مقدمات تولید را فراهم می آورد و درآمد کشورهای عضو را شکل می دهد.
- بسیاری از کارشناسان معتقدند نفت در آینده نزدیک جای خود را به گاز می دهد و در واقع گاز نقش پررنگ تری در آینده انرژی جهان ایفا خواهد کرد. آیا شما نظر این گروه از کارشناسان را می پذیرید.
نفت و گاز فرم های بسیار مهمی از انرژی در جوامع دوران مدرن هستند و اهمیت آنها روز به روز نیز افزایش خواهد یافت. در حال حاضر نفت حدود ۳۵ تا ۳۶ درصد از انرژی جهان را تشکیل می دهد و بین ۲۰ تا ۲۵ سال آینده یعنی حدود سال ۲۰۳۰ این نقش به ۳۸ درصد خواهد رسید. گاز حتی با سرعتی بیش از نفت رشد خواهد کرد. نقش امروز آن بین ۲۲ تا ۲۳ درصد از انرژی مصرفی جهان است در حالی که بین ۲۰ تا ۲۵ سال آینده این رقم به ۲۸ درصد خواهد رسید. به این دلیل که در عرصه های بسیاری از جمله نیروگاه ها و حمل و نقل به جای استفاده از سوخت هایی نظیر نفت یا زغال سنگ به گاز روی آورده شده و البته نفت کماکان اهمیت خود را در میان فرم های مختلف انرژی حفظ خواهد کرد، چون نفت موثرترین نوع سوخت برای وسایل نقلیه و صنعت حمل و نقل است. ممکن است سوخت مصرفی برای تولید انرژی به گاز یا زغال سنگ تبدیل شود اما سوخت وسایل نقلیه را نمی توان تغییر داد. البته می توان به دنبال سوخت های جایگزینی گشت، از قبیل سوخت های طبیعی، CNG (گاز فشرده)، اما این سوخت ها در بازار مصرف درصد پایینی را اشغال می کنند. در نتیجه در آینده پیش رو نفت اصلی ترین سوخت وسایل نقلیه باقی خواهد ماند. اما نکته مهم این است که نفت و گاز از عناصر مهم پتروشیمی هستند و مواد اولیه ارگانیک ارزشمندی به حساب می آیند که جهان مدت ها است از آنها استفاده می کند و در آینده نیز این روند را ادامه خواهد داد. این مواد جزء مواد اولیه پایه یی برای تولید بسیاری از محصولات است و با تغییر نحوه قرار گرفتن مولکول هایشان در کنار هم می توان بسیاری اقلام از جمله پلاستیک، مواد منفجره، مواد دارویی و صنایع غذایی، صنایع مربوط به فضا و بسیاری از اقلام مهم صنعتی را تولید کرد. در نتیجه نفت و گاز به دلیل مواد پتروشیمی که از طریق آنها تولید می شود کماکان در صنعت مهم خواهند ماند، حتی اگر جهان از آنها به عنوان منبع تولید انرژی استفاده نکند از آنها به عنوان منبع تولید مواد جدید پتروشیمی بهره خواهد گرفت.
- با توجه به این موضوع سهم آنها با کاهش سهم سوخت از نفت کاهش می یابد؟
نه، این مصرف افزایش می یابد. ما نفت را برای تولید انرژی مورد استفاده قرار می دهیم. اما امروزه می توانیم با استفاده از انرژی هسته یی یا گاز الکتریسیته تولید کنیم. اما باید این را هم در نظر گرفت که حمل و نقل در جهان روبه افزایش است. به عنوان مثال تنها چین و هند که هر کدام در حدود یک میلیارد جمعیت دارند که این جمعیت اهمیت زیادی دارند. تعداد زیادی از افراد این کشور در حال حاضر اتومبیل ندارند و در آینده نزدیک اتومبیل خواهند خرید. با بالا رفتن تعداد اتومبیل در همین دو کشور نیاز بالایی به سوخت را شاهد خواهیم بود. در نتیجه میزان تقاضای نفت و مصرف آن سیری صعودی دارد و افزایش خواهد یافت. این افزایش در دو سال گذشته، هر سال بالغ بر ۵/۱ درصد بوده است و به زودی به رقم ۵/۲ درصد خواهد رسید. در نتیجه مصرف انرژی روبه افزایش است.- کشورهای توسعه یافته به دنبال سوخت سبز هستند. افزایش قیمت نفت تا چه اندازه می تواند بر سوخت های جایگزین تاثیر گذارد؟
در حال حاضر در جهان روزانه ۸۶ میلیون بشکه نفت استفاده می شود که پیش بینی می شود تا سال ۲۰۳۰ به ۱۸۰ میلیون بشکه در روز برسد. بنابراین سوخت های جایگزین هرگز نمی توانند جای نفت را بگیرند.
اما نکته این است که دلیل تشویق به مصرف سوخت های طبیعی این است که نفت محصول گرانی است. اما سوخت های طبیعی هم مشکلات خاص خودشان را دارند که ممکن است امروزه به آن توجهی نشود اما به زودی و به ناچار باید متوجه آنها شد. سوخت های طبیعی در رقابت با مواد غذایی قرار می گیرند. جمعیت گرسنگان زمین در حال حاضر به دو میلیارد نفر رسیده است و این رقم افزایش نیز خواهد یافت و به این ترتیب جهان در آینده به میزان بیشتری غذا نیاز خواهد داشت. آنچه گفته می شود این است که می خواهیم از منابع تولید مواد غذایی برای تولید سوخت طبیعی استفاده کنیم، یعنی استفاده از آب و زمین برای تولید سوخت های طبیعی. اینها از مشکلات سوخت طبیعی است. تنها در سال جاری قیمت غلات به دو برابر رسیده است، قیمت جو نیز تنها به دلیل تولید سوخت های طبیعی دو برابر شده است. چطور ممکن است سوخت های طبیعی بتوانند با چنین وضعیتی با نفت رقابت کنند؟
-پس چرا کشورهای توسعه یافته سرمایه گذاری کلانی برای استفاده از سوخت سبز یا طبیعی می کنند؟
آنها سیاست های خاص خود را دارند که ما با آنها موافق نیستیم. ما فکر نمی کنیم تولید سوخت طبیعی به جای غذا کار درستی باشد، اما آنها می گویند که سوخت های طبیعی به طبیعت آسیب نمی رسانند، در حالی که چنین چیزی صحت ندارد. سوخت های طبیعی نیز بر طبیعت تاثیر می گذارند. در درجه اول بر منابع آب و پس از آن، شما برای تولید آنها باید از بارورکننده های شیمیایی خاک استفاده کنید و این بارورکننده ها اکسیدهایی دارند که وارد اتمسفر می شوند و بر آن تاثیر می گذارند و جالب اینجاست که تاثیر آنها به مراتب خطرناک تر از CO۲ است که بر گرم شدن تدریجی جهان موثر است اما آنها این نکته را در نظر نمی گیرند و بر روی آن چشم می بندند. حتی بسیاری از کشورها به دلیل تاثیر تولید سوخت های طبیعی بر محیط زیست و همین طور غذا با تولید آن مخالفند. پس سیاست هایی که باعث تبلیغ سوخت های جایگزین می شود دلیلی جز این ندارد که آنها می خواهند از نفت بی نیاز شوند و از وابستگی خود به آن کم کنند. هدف واقعی این است، نه سازگار بودن آن سوخت ها با محیط زیست. ولی این نوع سوخت ها در نهایت هم نخواهند توانست با نفت رقابت کنند چون سهم کوچکی از انرژی مصرفی را به خود اختصاص می دهند. در هر حال بخش عمده یی از سوخت وسایل نقلیه کماکان از نفت و مشتقات آن، گازوئیل، بنزین و... تامین خواهد شد.
-اما آنها عقل دارند.
گاهی در سیاست منطق لحاظ نمی شود. منطق و سیاست الزاماً با هم همراه نیستند. سیاستی که سیاستمداران آن را پیش می برند توسعه و جا انداختن استفاده از سوخت های طبیعی است و این کار چنان که ذکر شد چندان منطقی نیست. با سیاست هایی که روی آینده سوخت پرده یی از ابهام فرو می اندازد مخالفیم. اوپک مخالف سوخت های طبیعی و جایگزین نیست. سوخت های طبیعی می توانند سوخت تکمیلی در کنار نفت باشند و موجب دوام بیشتر منابع نفت جهان شوند. در کنار آنها به جای ۵۰ سال برای ۱۰۰ سال آینده نفت وجود خواهد داشت. اما باید با موضوع به طور شفاف برخورد و هدف از هر تصمیم و سیاست را مشخص کرد. به عنوان مثال استفاده از سوخت های طبیعی را ترویج می کنیم و می گوییم که طی ۱۰ سال می توانیم فلان مقدار از این سوخت را تولید کنیم، در نتیجه این میزان جایگزین نفت می شود و میزان سرمایه گذاری برای تولید نفت به همین نسبت کاهش خواهد یافت. در آینده وقتی دچار کمبود آب آشامیدنی در جهان شویم، دیگر از مقدار گفته شده سوخت طبیعی خبری نخواهد بود. در آن زمان دیگر نمی توان به کشور تولیدکننده نفت مراجعه و شکایت کرد که چرا تولید نفتش پایین است. هر یک میلیون تن ظرفیت تولیدی که ایجاد می شود هزینه یی بالغ بر ۲۲ میلیارد دلار دارد. یک کشور در حال توسعه به این ۲۲ میلیارد دلار برای پیشرفت و مسائل داخلی از قبیل تحصیلات و... نیاز دارد. در نتیجه وقتی شما می گویید که طی ۲۰ سال آینده نیازی به نفت تولیدی این کشور نخواهید داشت خب، هزینه تولید و استخراج و تصفیه صرف مصارف دیگر خواهد شد و نمی توان بعد از ۲۰ سال آمد و گفت چون ما دچار کم آبی شده ایم، در نتیجه سوخت طبیعی هم نداریم و نفت می خواهیم و تو باید آن را تولید کنی یا به همه سیستم استخراج و تصفیه بگوییم که آماده و منتظر بمانند تا هنگام بروز بی آبی از نفت آنها استفاده کنیم. در نتیجه سیاست ها باید روشن و شفاف باشد و مشخص کند که رو به سوی چه مقصدی در حرکت است.
مثال دیگری می زنم؛ این زمان است و این نفت مورد نیاز. در سال ۲۰۰۶ ، ۸۶ میلیون بشکه نفت در روز تولید شده و در ۲۰۳۰ این رقم ۱۸۰ میلیون بشکه تخمین زده شده. من این تخمین را تخمینی معمول می نامم. این پیش بینی است که اگر دنیا به استفاده از نفت با روند کنونی ادامه دهد به آن خواهیم رسید. یعنی اگر تولید طبق روال ۵/۱ میلیون بشکه در روز افزایش یابد در ۲۰۳۰ به این ارقام خواهیم رسید. دو تخمین دیگر نیز وجود دارد؛ یکی از آنها مصرف پایین نام دارد و در صورتی که تمام این طرح های حفاظت از محیط زیست و غیره اعم از پیمان نامه های کیوتو و... عملی شود و به طور مطلق هیچ کس، نه اروپا، نه استرالیا و نه هیچ کشور دیگری از وسایل تولیدکننده گازهای گلخانه یی استفاده نکنند؛ تنها در این صورت احتمالاً میزان نفت مصرفی به ۱۵۰ میلیون بشکه در روز خواهد رسید و اگر افراد بیشتر از امروز ما از نفت استفاده کنند این رقم به ۱۲۰ میلیون بشکه خواهد رسید. برای اوپک در سناریوی اول می توان گفت ۴۸ میلیون بشکه در روز تولید می کند. در دومی ۵۵ میلیون و در آخری ۴۴ میلیون بشکه. اولین تخمین درست در صورت مصرف کم و دومین تخمین درست در صورت مصرف زیاد است که البته قطعی نیست. اختلاف تولید می تواند در سال ۲۰۳۰ تا ۹ میلیون بشکه در روز متغیر باشد. این تعداد بشکه می تواند مبلغی معادل بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد.
در نتیجه لازم است برای این مبلغ سرمایه گذاری شود و این سرمایه گذاری باید رقمی بین ۲۵۰ و ۳۵۰ میلیارد دلار باشد. حال چقدر باید سرمایه گذاری کرد؟ ۲۵۰ میلیارد دلار یا ۳۵۰ میلیارد دلار؟ تنها دلیل این تفاوت عظیم عدم قطعیت و وضوح در تصمیمات سیاستگذاران در کشورهای مصرف کننده است. آنها از سوخت های طبیعی، میزان کارایی و بسیاری چیزهای دیگر حرف می زنند؛ اما آیا واقعاً در نهایت می توان از این سوخت ها به صورت عملی استفاده کرد؟ تجربه و تاریخ نشان می دهد که... ما به طور نمونه ۵۰ سال است که داریم از بالا رفتن دمای کره زمین حرف می زنیم اما هیچ کس کار مفید خاصی انجام نداده است. ما در اوپک به سیاست های شفاف نیاز داریم. اگر به اندازه کافی سرمایه گذاری انجام ندهیم، نمی توانیم نفت تولید کنیم.
- آیا سیاست شفاف وجود دارد؟
نه، همه انواع سیاستگذاری ها و گفته ها و پیشنهادهایی که مدعی اند می خواهند میزان تولید گازهای گلخانه یی در اروپا را تا سال ۲۰۲۰ تا ۲۰ درصد کاهش دهند، به لحاظ علمی چنین چیزی غیرممکن است زیرا اگر چنین چیزی ممکن باشد، قیمت غذا چندین برابر خواهد شد و اگر نه آنها زمین کافی در امریکا نخواهند داشت و ذخیره آب جهان نیز بسیار کاهش خواهد یافت. مطرح شدن چنین ادعایی باعث بروز تردیدها و دوگانگی های بسیاری در برنامه های تولیدکنندگان می شود. تولیدکنندگان با مصرف کنندگان ارتباط نزدیکی دارند، در نتیجه اگر مصرف کننده در مصرف نفت و میزان نیازش به این سوخت دچار تردید شود، تولیدکننده دیگر سرمایه را در زمینه تولید و فروش نفت هزینه نخواهد کرد، چون به این پول در بیمارستان ها، مدارس، در توسعه جامعه و کشور و ساخت زیرساخت های توسعه احتیاج دارد. پس چرا باید این پول را در تولید نفت هزینه کرد در حالی که گفته می شود مصرف کنندگان و خریداران طی ۲۰ سال آینده به محصول تولید نیازی نخواهند داشت؟ اما اگر این کار انجام نشود و تولید سوخت افزایش پیدا نکند، اوپک دیگر در آن زمان نفت کافی نخواهد داشت.
گفت وگو؛ رویا خالقی
ترجمه؛ مهدیس امیری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید