پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


به انگیزه بیستم مهر؛ روز حافظ


به انگیزه بیستم مهر؛ روز حافظ
در آسمان فرهنگ مشرق زمین آنجا که پای هنر و عرفان به میان می‌آید، درخشش ستاره‌ای پرفروغ چشم همگان را به خویش خیره نگاه داشته است. این ستاره زیبا پیام‌آور دلکش‌ترین نغمه‌های عاشقانه، پرسوزترین آواهای عارفانه و ناگفته‌ترین گفت‌وگوهای مردی فرزانه است. این رند ساده دل و یادگار همیشه تاریخ، خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی است. پاک‌نهادی که هنر و معنویت را به هم آمیخت و فلک را سقف شکافت و طرحی نو درانداخت. در این نوشته برآنیم تا با گذر از کوچه پرماجرای رندان نگاهی بیندازیم بر ابعاد مختلف رابطه شعر حافظ با سرچشمه هنر و معنویت یعنی قرآن مجید.
کلام اول را با انس و علاقه و تدبر حافظ در قرآن آغاز می‌کنیم. تا آنجایی که حافظه تاریخ در شناخت حافظ به ما کمک می‌کند، در شیراز آن روزگار خواجه به عنوان یک حافظ قرآن که تسلط کامل به قرائات چهارده گانه داشته است شناخته شده بود؛ چنان‌که خود نیز می‌گوید: عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ / قرآن زبر بخوانی با چارده روایت.
همچنین خواجه با تفسیر کشاف جارالله زمخشری نیز مأنوس بوده است. بر اهل تحقیق پوشیده نیست که تفسیر کشاف پر است از دقایق و ظرافت‌های قرآنی و در بین تفاسیر ادبی قرآن تفسیر دیگری به مرتبه آن نمی‌رسد. گویا خواجه برای این تفسیر حاشیه‌ای هم نگاشته است. همچنین کتاب دیگری نیز به نام کشف کشاف مورد توجه خواجه بوده است؛ چنان‌که خو نیز به آن اشاره دارد: بخواه دفتر شعر و راه صحراگیر / چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است.
انس این رند فرزانه با قرآن تا آنجاست که بارها در شعر خود به آن اشاره می‌کند و در جایی به قرآنی که در سینه دارد قسم یاد می‌کند. حتی در جایی نعمت صبح‌خیزی و سلامت‌طلبی را از پرتو همین انس با قرآن می‌داند: صبح خیزی و سلامت‌طلبی چون حافظ / هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم.
با وجود این از کسانی که در ظاهر دم از قرآن می‌زنند و در باطن با نقاب قرآن به فتنه‌گری و خیانت می‌پردازند، به شدت بیزار است و همواره می‌خواهد تا کسی قرآن را دام تزویر خویش قرار ندهد: حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی / دام تزویر مکن چون دگران قرآن را.
خواجه شیراز معجزه خود را این می‌داند که توانسته است هنر را در قالب هنر بیان کند. همان کاری که به قول خودش کسی قبل از او انجام نداده است. یعنی در شعر خود لطایف حکمی را با نکات قرآنی جمع کرده است: ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد / لطایف حکمی با نکات قرآنی.
کلام دیگر در استفاده حافظ از استعارات، کنایات، تشبیهات، تلمیحات و مضامین قرآنی است. جای جای شعر حافظ آکنده از تعابیر و اصطلاحاتی است که همه نشان از فضای ذهنی شاعر که یک فضای قرآنی است دارد. استفاده از داستان‌هایی مانند داستان حضرت موسی(ع) و وادی طور، حضرت ابراهیم و گلستان، نوح و طوفان عظیم، یوسف و زلیخا و ... فراوان در شعر حافظ دیده می‌شود. در بعضی جاها قسمتی از یک آیه را در شعر خود می‌آورد. به عنوان نمونه: چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت / شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت / شب وصل است و طی شد نامه هجر / سلام فیه حتی مطلع الفجر.
که بیت اول یادآور آیه یکصدم سوره توبه و بیت دوم یادآور آیه آخر سوره قدر است. گاهی نیز یک بیت حاوی مضمون آیه‌ای از قرآن است؛ مانند: خلوت دل نیست جای صحبت اضداد / دیو چو بیرون رود فرشته در آید.
که یادآور عبارت قرآنی «جاء الحق و ذهق الباطل» است.(۱) از این نمونه‌ها بسیار در شعر حافظ دیده می‌شود که در این مقاله مجال ذکر همه آن‌ها نیست.
و بالأخره کلام آخر در ساختار و اسلوب هنری شعر حافظ است که از جهات بسیاری شباهت به سور قرآن دارد. شاید بتوان گفت ماندگاری و جاودانگی شعر حافظ مرهون همین اسلوب هنری اقتباس شده از قرآن باشد. چنان‌که در قرآن مشاهده می‌شود، غالب سوره‌ها ترکیبی است از چند مضمون مختلف. به‌طوری که این تنوع مضمون باعث می‌شود خواننده آن تا پایان نشاط داشته باشد و همین ترکیب مضمون باعث شده که این کتاب آسمانی از حالت تک بعدی خارج شده و تبدیل به یک کتاب سیاسی، تاریخی، اجتماعی و هنری و ... و در یک کلام یک کتاب انسان‌ساز شود، به‌گونه‌ای که ابعاد مختلف کتاب در راستای این هدف قرار می‌گیرند. البته در طول تاریخ کسانی بوده‌اند که به زعم خود به این ترکیب قرآنی ایراد وارد کرده‌اند، اما تاریخ نشان داده است که هیچ‌کدام از آثار آن‌ها ماندگار نشده، در حالی که قرآن تا به امروز جاودانگی خود را حفظ کرده است.
شعر حافظ نیز از این اسلوب هنری بی‌بهره نمانده است. چنان‌که می‌بینیم در هر غزل چند مضمون مختلف آورده شده، به‌طوری که هر قشری از جامعه گمشده‌های خود را در غزل‌های حافظ می‌یابد و به خاطر همین شعر خواجه مورد استقبال فقیه، عارف، فیلسوف، ادیب، رند و ... قرار گرفته است. این تنوع مضمون در آثار شعرای قبل از حافظ دیده نمی‌شود. این تنوع بعدها در سبک هندی به اوج خود رسید. بنابراین می‌توان گفت جرقه‌های اولیه سبک هندی در شعر حافظ زده شده است. باری همان‌طور که این اسلوب هنری در قرآن مورد اعتراض بعضی واقع شد، در شعر خواجه نیز مورد انتقاد بعضی کوته‌نظران قرار گرفت. حتی در زمان حیات حافظ نیز از سوی گروهی، از جمله حاکم وقت یعنی شاه شجاع، که گویا خود نیز شاعر بوده است، مورد انتقاد قرار گرفت.
در جاهایی از شعر حافظ فضاسازی‌ها، انتخاب واژه‌ها، درجه طراوت واژه‌ها و نتیجه‌گیری‌ها بی‌تأثیر از آیات نورانی قرآن نیست. در این‌باره استاد بهاءالدین خرمشاهی می‌نویسد: «ساختمان غزل‌های حافظ که ابیاتش بیش از هر غزل‌سرای دیگر استقلال، یعنی تنوع و تباعد دارد، بیش از آنچه متأثر از سنت غزلسرایی فارسی باشد، متأثر از ساختمان سور و آیات قرآن است ... حافظ شصت سال از عمر کمابیش هفتا ساله‌اش را در خلوت و جلوت و سفر و حضر و مسجد و مدرسه و در سراء و ضراء و در کودکی و جوانی و کهولت و پیری، در هر مقام و موقعی با قرآن به سر برده و ذهن و زبانش با دقایق و حقایق و حفظ احمل و درس و دراست، و حفظ و قرائت و تفسیر و تأویل آن آمیخته و آموخته بوده است و می‌توان گفت از شدت انس با قرآن در واقع به همه گوشه و کنارها و سایه روشن‌های پیدا و پنهان لفظی و معنوی قرآن علم حضوری دارد و چنان به قرآن می‌اندیشد که به ابیات خویش.»(۲)
به هر حال شخصیت، شعر و جهان‌بینی حافظ همه از قرآن است و برخلاف قرائت‌های مختلفی که از جهان‌بینی او می‌شود، باید جهان‌بینی خواجه را جهان‌بینی عرفانی دانست. و او را پیش از این‌که یک شاعر بنامیم، باید یک عارف، یک اندیشمند و یک نظریه‌پرداز اسلامی بدانیم. چنان‌که علمای فرزانه ما نیز احترام خاصی به او و شعرش می‌گذشته‌اند و به قول شهید مطهری(ره) دیوان او را سومِ قرآن و صحیفه سجادیه در سجاده نیایش خود داشته‌اند.(۳) تا آنجا که نقل می‌کنند مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی در نماز شب خود این بیت حافظ را می‌خوانده است: زان پیش‌تر که عالم فانی شود خراب / ما را زجام باده گلگون خراب کن(۴)
و این‌ها همه یک پیام را به ما می‌رساند و آن این‌که هر اثری که با معنویت عجین شده باشد، رایحه‌ای از ماندگاری در آن به وجود می‌آید. مناسب است سخن را با کلامی از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در کنگره بزرگداشت حافظ به پایان ببریم: «قرآن درس همیشگی زندگی انسان است و شعر حافظ آنجا که از جنبه بیانی محض خارج می‌شود و قدم در وادی بیان معارف و اخلاقیات می‌گذارد، یک گنجینه و ذخیره برای ملت ما و ملت‌های دیگر و نسل‌های آینده است؛ چرا که معارف والای انسانی مرز نمی‌شناسد. پس بزرگداشت حافظ بزرگداشت فرهنگ قرآنی و اسلامی و ایرانی است و نیز بزرگداشت آن اندیشه‌های نابی است که در این دیوان کوچک گردآوری شده و به بهترین و شیواترین زبان بیان گردیده است.»(۵)
حجت‌الاسلام محمدجواد زمانی
پانویس:
۱. سوره اسراء، آیه ۸۱.
۲. ذهن و زبان حافظ، تهران، نشر نو،۱۳۶۲.
۳. عرفان حافظ، سخنرانی استاد مطهری، انتشارات صدرا.
۴. سیمای فرزانگان، استاد رضا مختاری.
۵. سخنرانی مقام معظم رهبری در کنگره بزرگداشت حافظ، شیراز، ۱۳۶۷.
منبع : خبرگزاری رسا


همچنین مشاهده کنید