پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نهج البلاغه کتاب زندگی


نهج البلاغه کتاب زندگی
جرج جرداق دانشمند مسیحی و استاد ادبیات عرب در لبنان می گوید: «جاذبه های کلمات امام علی(ع) شوری در من ایجاد کرد که ۲۰۰بار نهج البلاغه را مطالعه کردم.»
بدون تردید یکی از مهمترین گنجینه های بی نظیر که در اختیار شیعیان قرار دارد مجموعه نفیس نهج البلاغه حضرت علی(ع) است. این مجموعه آنقدر پربار است که بقول استاد مطهری(ره) روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه های نو مرتباً بر ارزش آن افزوده است.
شیخ محمد عبده درباره فصاحت کلام آن حضرت می گوید: «از کلمات علی نه فقط روح بلاغت و فصاحت و حکمت و فضیلت را حس می کنیم، بلکه واقعاً اعجاز را در آن کلام می بینیم. آن بزرگوار گاهی با کلمات خود انسان را به ملکوت اعلی می برد و زمانی متوجه اوضاع عادی جهان می سازد.»
کلام مولا دو ویژگی منحصر به فرد دارد یکی فصاحت و دیگری چند جانبه بودن. الفاظ و عبارات در نهج البلاغه طوری تلفیق و ترکیب یافته است که همچون خورشید در آسمان ادبیات جهان می درخشد. سخن امیرالمؤمنین(ع) را فوق کلام مخلوق و مادون کلام خالق تعبیر کرده اند.
این اثر جاویدان امروزه نه فقط برای شیعیان و سایر مسلمانان کتاب زندگی است بلکه برای تمام جهانیان می تواند نسخه شفابخش باشد چراکه کلام علی واسطه فیض الهی است.
عهدنامه ماندگار مالک اشتر برای دنیای سرخورده از مکاتب و تشنه عدالت و انسانیت کافی است تا جهان را تبدیل به مدینه فاضله و بهشت برین نماید.
این گنجینه عظیم، روح آدمی را صفا و جلا میدهد، به انسان آرامش و اطمینان می بخشد و موضوعات متنوع آن همگی عبرت آموز و انسان ساز است.
متأسفانه باید گفت امروزه این کتاب ارزشمند همچون قرآن، بین مسلمانان مهجور و غریب است و دلیل غربت آن هم وضع نامطلوب مسلمانان در جهان است. بی شک اگر امت اسلامی به نهج البلاغه حضرت علی(ع) عمل می کردند در دنیا وضعیتی غیر از آنچه که هست میداشتند.
در کشور شیعه و عاشق حضرت علی(ع)، یعنی ایران نیز این کتاب تنهاست و متولیان فرهنگی اعم از حوزه های دینی و نهادهای رسمی و دولتی و صداوسیما مع الاسف از این گنجینه انسان ساز استفاده لازم را نمی کنند. آخر چگونه می توان افسوس نخورد که یک شخصیت مسیحی ۲۰۰بار نهج البلاغه را بدقت مطالعه کند، اما برخی از شیعیان و پیروان آن امام همام نه یک بار بلکه حتی یک صفحه از آنرا نخوانده و حداکثر فقط نامی از آن شنیده باشند.
امروزه نهج البلاغه نه فقط در بین توده مردم بلکه در حوزه های علمیه، دانشگاهها، مدارس و دیگر مراکز آموزشی، تعلیمی و تربیتی ما حضور مؤثری ندارد. دولتمردان کشور اگر فقط و فقط عهدنامه مالک اشتر را سرلوحه کار و برنامه خویش قرار می دادند بطور قطع می توانستند کشور را به یک کشور نمونه و قابل الگوگیری برای دیگران تبدیل کنند. حادثه غدیر صرفاً یک رخداد تاریخی نیست بلکه یک الگوی حکومتی تمام عیار بوده که باید در متن زندگی مردم و شیوه حکومتی کارگزاران پیاده گردد. اینکه هر ساله بمناسبت این عید بزرگ امت اسلامی، اکتفا به مراسم ظاهری و عامه پسند از قبیل تبریک گفتن این عید به سادات و عیدی گرفتن از آنان و محدود و منتسب نمودن این حادثه عظیم به قشری خاص، نتیجه ای جز کوچک کردن و بی اثر ساختن این رخداد سرنوشت ساز ندارد. جا دارد بجای پرداختن به مراسم سطحی و قشری که بیشتر جنبه سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت دارد در چنین مناسبت مهمی، غدیر را بعنوان یک مدل حکومتی برای مسلمانان و حتی جهانیان معرفی کنیم و نهج البلاغه را به عنوان کتابی که می تواند منبع بسیار غنی برای تدوین قوانین اساسی کشورها باشد به دنیا بشناسانیم. در اینجا بجاست بمناسبت فرارسیدن عید بزرگ امت اسلامی و سالروز انتصاب حضرت علی به جانشینی پیغمبر گرامی اسلام، چند کلام گهربار از بخش حکمت های نهج البلاغه به همه خوانندگان هدیه گردد. به این امید که شاهد روزی باشیم که کلمات نورانی آن امام همام سرلوحه زندگی تک تک ما و برنامه کاری حکومت و دولت ما قرار گیرد.
۱) کسی که کردارش او را به جایی نرساند، افتخارات خاندانش، او را به جایی نخواهد رسانید.
۲) برادرت را با احسانی که در حق او می کنی سرزنش کن و شر او را با بخشش باز گردان.
۳) در دگرگونی روزگار، گوهر شخصیت مردان شناخته می شود.
۴) سخن در بند توست، تا آن را نگفته باشی و چون گفتی، تو دربند آنی، پس زبانت را نگه دار چنانکه طلا و نقره خود را نگه میداری.
۵) کسی که مصیبت های کوچک را بزرگ شمارد، خدا او را به مصیبت های بزرگ مبتلا خواهدکرد.
۶) بخشش بیش از خویشاوندی، محبت می آورد.
۷) کسی که خود را در جایگاه تهمت قرار داد، نباید جز خود را نکوهش کند.
۸) بردباری و تحمل سختی ها، ابزار ریاست است.
۹) زبانت تربیت نشده، درنده ای است که اگر رهایش کنی می گزد.
۱۰) بخشنده باش اما زیاده روی نکن، در زندگی حساب گر باش اما سخت گیر مباش.
۱۱) بدترین دوست، آن است که برای او به رنج و زحمت افتی.
۱۲) سزاوار نیست که بنده خدا به دو خصلت اعتماد کند، تندرستی و توانگری.
۱۳) خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ میزند بزائید برای مردن، فراهم آورید برای نابودی و بسازید برای ویران گشتن.
۱۴) ای مردم؛ همانا بر شما از دو چیز می ترسم، هواپرستی و آرزوهای طولانی. اما پیروی از خواسته ها و تمایلات نفس، انسان را از حق باز می دارد و آرزوهای طولانی، آخرت را از یاد می برد.
۱۵) دل های مردم گریزان است، و لذا به کسی روی آورند که خوشرویی کند.
ناصر سعد
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید