چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

بچه ها را در کلاس انشاء بشناسید


بچه ها را در کلاس انشاء بشناسید
معلم تازه وارد کلاس انشاء شده بود که حضور و غیاب بچه ها را شروع کرد. به اسم «سعید محمدی» که رسید سرش را از روی دفتر بلند کرد و گفت: بیاپای تخته و انشایت را بخوان. سعید با دستپاچگی گفت: چشم آقا. دفتر ریاضی اش را از ته کیفش بیرون کشید و به سمت آقا معلم رفت. آقا معلم همچنان مشغول خواندن اسامی بچه هابود. پس از خواندن اسم «رضا یاوری» دفتر را بست و محکم کوبید روی میز و گفت: ساکت، محمدی بخوان. سعید دفترش را باز کرد و با نگاهی نگران شروع کرد به خواندن. پس از خواندن هر دو -سه جمله مکثی می کرد. وقتی این صحنه نه چندان رضایتبخش برای معلم تکرار شد، گفت: مگر خودت ننوشتی سعید جواب داد: چرا، خودم نوشتم. آقا معلم پرسید: چرا جمله هایت لنگ می زنند سعید سکوت کرد و خواندن را ادامه داد. بالاخره بعد از نیم ساعت نفس تازه کرد و انشاء به آخر خط رسید. دفترش را به آرامی بست. تازه راهش را به طرف نیمکتش کج کرده بود که معلم او را از راه برگرداند و گفت: بیاور امضا کنم. برای چندمین بار سعید به خود لرزید. دفترش را به دست آقا معلم داد و کناری ایستاد. آقا معلم هرچه گشت اثری از انشای خوانده شده سعید پیدا نکرد. هرچه بود آمار و هندسه و اتحاد بود. آقا فریادی کشید و خط کش فلزی به دست ، جلدی از جا بلند شد و گفت: مسخره خودتی. در چشم بهم زدنی چند خط کش محکم روی دست های سعید و یک صفر روی دفتر ریاضی اش نشست تا یادش نرود، انشای خوانده شده باید حتماً از قبل نوشته شده باشد. آقای معلم آن روز یادش رفت که بالاخره خلاقیت یکی از بچه هایش سرکلاس انشاء شکوفه زده بود.
اهمیت زنگ انشاء به آن خاطر است که در واقع فرصتی برای شکوفا شدن خلاقیت بچه ها محسوب می شود. خلاقیتی که نه فقط به واسطه نوشتن، بلکه به خاطر فکر کردن، خوب دیدن، خوب گوش کردن و خوب تصویر سازی کردن جوانه می زند. تابستان، عید و نوروز خود را چگونه گذراندید، پاییز را با برگ های خزانش و زمستان را با گلوله های سفید و آدم برفی دماغ هویجی اش توصیف کنید، دوست دارید در آینده چکاره شوید و علم بهتر است یا ثروت، موضوعاتی است که نه تنها پدران ما به طور حتم فرزندان ما هم خواهند نوشت. این ها یعنی فصل مشترکی برای سه نسل. نسلی که نیازها و استعدادها و خواسته هایشان روز به روز رنگ تغییر به خود می گیرد و باید پاسخی در شأن و به تناسب آن نیز برایش یافت. زنگ انشاء، زنگی که می توان در آن به سلامت روحی روانی دانش آموز، استعدادها، خلاقیت ها و توانایی هایش پی برد و مهارت های زندگی را به اوآموخت. زنگی که در طول سال بارها به تصرف دروسی همچون ریاضی ، علوم و فیزیک در می آید. اهمیت و جایگاه زنگ انشاءو به تبع آن خلاقیت در نظام آموزشی ما تا چه حد و کجاست
● «نمی توانیم ها» را پاک کنیم
«سید مصطفی طباطبایی» مدرس مراکز تربیت معلم و برگزیده «جشنواره معلمان انشاء» در این باره می گوید: «در حال حاضر درس انشاء به شکل مناسب و مطلوب مورد توجه قرار نمی گیرد. با توجه به این که در هر مقطعی بچه ها به گونه ای خلاقیت خود را بروز می دهند، این شکوفایی خلاقیت در درس انشاء به خوبی نشان داده می شود. اما متأسفانه برنامه خاصی برای این درس طراحی نشده است و ضمن آن که فقط در مقاطع ابتدایی و راهنمایی جزو برنامه درسی قلمداد می شود و در دبیرستان نوشتن بچه ها به واسطه نداشتن زنگ انشاء رها می شود لازمه نتیجه بخش بودن این زنگ داشتن معلمان ورزیده در درس انشاست. به طور مثال در کتاب «بخوانیم» سوم دبستان نوشتن دو درس از بین ۲۲ درس به بچه ها اختصاص پیدا کرده است، به این معنی که بچه ها خودشان جای خالی این درس ها را به کمک قوه تخیل خود پر کنند. پس از نوشتن نیز اسامی خود را در کنار مؤلفان کتاب بنویسند، متأسفانه در بیشتر مواقع معلم این دروس را روی تخته سیاه می نویسد تا بچه ها هم از روی آن بنویسند. البته تا زمانی که خود معلمان به این درس علاقه مند نباشند و به اهمیت نوشتن پی نبرند، بچه ها را به این سو سوق نخواهند داد. برگزاری دوره های بازآموزی و ضمن خدمت برای معلمان با هدف آشنایی بیشتر با نوشتن ضرورت دارد. در زنگ انشاء باید از بچه ها انتظار داشت به اطراف خود خوب نگاه کنند، آن را خوب توصیف کنند و خوب بنویسند. والدین هم اگر از بچه ها بخواهند به طور مثال سینما و میهمانی رفتن را با رویدادهایش بنویسند، به نوشتن و انشای آنها کمک خواهند کرد. معلمان و والدین همچنین می توانند با بیان دو ضرب المثل فارسی که هیچ ارتباط مفهومی و معنایی با هم ندارند، از بچه ها بخواهند تفاوت ها و شباهت های آن دو را بنویسند، به این طریق ذهن بچه ها به چالش کشیده و به خلاقیت شان کمک می شود.»
طباطبایی با بیان این که برای بروز خلاقیت ها باید «نمی توانیم»ها را از ذهن پاک کرد، به یکی از روش های تدریس خود در این باره اشاره می کند و می افزاید: «به دانشجویانم که تازه وارد دانشگاه شده بودند در جلسه اول کلاس ادبیات موضوعی گفتم درباره این که توانایی های خود را بنویسید. در جلسه دوم کلاس نیز از آنها خواستم درباره ناتوانی هایشان از دید خودشان بنویسند. علاوه بر آنها، من هم نوشتم. همه نوشته ها را جمع کردیم و به حیاط دانشکده رفتیم و آنها را در باغچه دفن کردیم و مرگشان را اعلام کردیم. این یعنی «نمی توانیم» ها (به گمان خودمان) را باید از ذهن پاک کرد تا به توانایی ها رسید. معلمان هم می توانند با ارائه این روش در زنگ انشاء افکار منفی بچه ها را درباره توانایی هایشان از بین ببرند و به بروز خلاقیت هایشان کمک کنند.»
● آموزش مهارت ها، هنجارها و ارزش های جامعه
«پروین محمدی» هم به عنوان یکی از معلمان برگزیده درس انشاء معتقد است: «انشاء بیان احساسات به صورت مکتوب است. ضمن آن که فرصتی است تا بچه ها خودشان را به گونه ای که مطلوب آنهاست، مطرح کنند. باید فضا را برای بچه ها به گونه ای مهیا کنیم که در این زنگ انگیزه عاشقانه نوشتن را پیدا کنند. اگر ابزارهای لازم فراهم باشد ضمن شکوفا شدن خلاقیت بچه ها، آنها به ارزش ها نیز می رسند. می توان در قالبی شیرین و غیرمستقیم مهارت ها و هنجارهای جامعه را در کلاس انشاء به دانش آموزان آموخت.»
● معلمان همه دروس باید نوشتن را بیاموزانند
«رضاحسین نژاد» هم یکی ازدبیران انشاء می گوید: «باید همه دبیران از جمله دبیر تاریخ، حرفه وفن، ادبیات و ریاضی مسئول نوشتن باشند. البته باید این معلمان علاوه بر علاقه مندی به آموزش نوشتن، آموزش های لازم را نیز ببینند. ضمن آن که نباید صرفاً از معلمان انشاء یا ادبیات انتظار داشت که از رویدادهای روز مطلع باشند تا آن را با دیدن و شنیدن و بیان کردن در کلاس درس به بچه ها انتقال دهند و زمینه نوشتن درباره آنها را تقویت کنند بلکه هر معلمی به سهم خود می تواند «به نوشتن» بچه ها کمک کند. زمانی که معلم علوم اجتماعی از دانش آ موزان می خواهد اتفاقات اجتماعی را بنویسند و معلم علوم تجربی از آنها می خواهد نتیجه آزمایش ها را بنویسند، در واقع نقش خود را در این باره ایفا کرده اند. البته معلمان باید از محتوای دروس دیگر نیز آگاهی داشته باشند تا دانش آموزان را به سوی همان موضوع ترغیب کنند، این امرموجب می شود نوشتن راحت تر انجام شود.»
● جای نامناسب انشاء در درس ادبیات
دکتر «علیرضا شریفی» کارشناس آموزش و پرورش می افزاید:«اشکالی که درباره درس انشاء در نظام آموزشی ما به چشم می خورد، این است که انشاء را در قالب درس ادبیات برنامه ریزی کرده ایم در حالی که این درس، درس خلاقیت است. در درس ادبیات به پوسته انشاء یعنی نگارش و دستور زبان فارسی می پردازیم واز هسته آن غافل هستیم.آموزش چگونه نوشتن در هسته تعریف می شود. البته معلم ادبیات باید نگارش و دستور زبان فارسی را مورد توجه و تأکید قرار دهد اما این فقط بخشی از توجه به درس انشاست. ضمن آنکه بچه ها مثل بزرگترها محافظه کار و خودسانسور نیستند و همه خواسته ها، آرمان ها و تمایلات درونی خود را اگر فضا مناسب باشد، بیان می کنند.تدوین آئین نامه ای علمی، جامع و جهانی درباره این درس هم بسیار ضروری است. درس انشاء در واقع برخلاف نظام آموزشی ماست که کتاب محور است و همین امر حسن بزرگی محسوب می شود. توان نوشتن بچه های ما طی سال های اخیر با افت روبه رو شده است و در این باره تأثیر افزایش کمیت جمعیت دانش آموزی و به تبع آن کاهش کیفیت به طور چشمگیری احساس می شود.»
شهناز سلطانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید