سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


قابی جدید برای سینمای جنگ


قابی جدید برای سینمای جنگ
از همان دقایق ابتدایی «اتوبوس شب» مشخص می شود که کیومرث پوراحمد انگیزه بسیار بالایی برای ساخت یک فیلم محکم و خوش ساخت و نیز جبران ناکامی آثاری مانند «گل یخ» و «نوک برج» را داشته است. فیلمبرداری سیاه و سفید مهمترین ویژگی فیلم «اتوبوس شب» است که به جسارت بالای پوراحمد برمی گردد. پوراحمد با گرفتن تصاویر سیاه و سفید و با توجه به بستر قصه اش قصد ادای دینی کامل به سینمای کلاسیک داشته است. ساخت یک فیلم کلاسیک به غیر از فیلمبرداری سیاه و سفید، انتخاب بسترهای مناسب و فضاسازی های موردنیاز به قصه یی تمام و کمال و یکدست نیز نیاز دارد. «اتوبوس شب» به سرعت و با کمترین وقت تلف کردنی، قصه اش را آغاز می کند.
دو رزمنده ایرانی به همراه یک راننده اتوبوس مامور می شوند ۳۸ اسیر عراقی را از خط مقدم به پشت جبهه انتقال دهند. یکی از رزمنده های ایرانی (عیسی) نوجوانی است که ۱۶-۱۵ سال بیشتر ندارد و دیگری (عماد) در میانه های راه ترکش می خورد و چشم هایش نابینا می شود. راننده اتوبوس (عمو رحیم) نیز مردی میانسال و غرغرو است که قبلاً راننده ترانزیت بوده است. با مجروح شدن عماد مسوولیت رساندن اسرا و یافتن مسیر مناسب بر دوش عیسی می افتد، آن هم در حالی که تعدادی از اسرا با سوءاستفاده از موقعیت قصد فرار دارند...
ایده اولیه فیلم بسیار جذاب و سینمایی است. فیلمبرداری سیاه و سفید، استفاده از دوربین روی دست، لوکیشن محدود داخل اتوبوس و بالطبع دکوپاژ و میزانسن های حساب شده و چندین عامل دیگر باعث می شوند تماشاگر به سرعت با قصه فیلم درگیر شود و آن را دنبال کند. یک سوم ابتدایی فیلم بسیار پرداخت خوبی دارد و فیلم از ریتم مناسبی برخوردار است. اما در ادامه قصه دچار افت می شود و تغییر لحن های گاه به گاه فیلمساز، فیلم را دچار دوگانگی می کند. تماشاگر پس از تماشای ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم انتظار تماشای لحظاتی پرکشش و حتی در برخی موارد گزنده و زهردار را دارد اما لحن فیلم هرازگاهی تغییر می کند و فیلم دچار افت ضرباهنگ می شود.
بده بستان های فانتزی و به اصطلاح مزه پراکنی های کاراکترهای فیلم (به خصوص عمو رحیم) باعث شده لحظاتی از اتوبوس شب لحنی کمیک به خود بگیرد و این درست برخلاف مقدمه چینی اولیه و نیز هسته اصلی قصه (رساندن ۳۸ اسیر عراقی توسط یک نوجوان به پشت جبهه) است. پوراحمد سعی داشته در مذمت جنگ فیلم بسازد. برای رسیدن به این هدف و به تصویر کشاندن آن روی پرده سینما به روابط سه شخصیت ایرانی داخل اتوبوس و نیز اسرای عراقی پرداخته است. ایرانی ها و عراقی ها گهگاه به کمک یکدیگر نیاز پیدا می کنند و این مساله اگر به درستی بار دراماتیک به خود بگیرد، بسیار جذاب خواهد بود. اما پوراحمد به جای اینکه انسانی بودن فیلمش را به صورت غیرمستقیم و با پرداخت دراماتیک روابط میان شخصیت های فیلم بیان کند به صورت شعاری و به وسیله دیالوگ های شعارگونه بازیگران مطرح می کند و این مساله بزرگ ترین لطمه وارد شده بر فیلم است.
در یک سوم پایانی فیلم تقریباً همه چیز به شعار دادن منتهی می شود و همه شخصیت ها با دیالوگ های شعاری شان روی این نکته که ما همه انسانیم و نباید بی دلیل به جان یکدیگر بیفتیم، تاکید می کنند.
یکی دیگر از اشکالات فیلم تغییر رفتار ناگهانی یکی از شخصیت های فیلم (فاروق) است. فاروق یک اسیر عراقی است که گویا از نیروهای شناسایی و ستون پنجم عراق بوده است. او در ظاهر یکی از خطرناک ترین اسرای عراقی است و اطلاعات زیادی با خود به همراه دارد. اما در کمال تعجب در اواسط فیلم فاروق تغییر شخصیت می دهد، در مذمت جنگ حرف هایی می زند و با نیروهای ایرانی همراه می شود، (البته شاید تغییر شخصیت او دلایل موجهی نیز داشته باشد و این مساله در دیالوگ های عربی فیلم که زیرنویس فارسی نداشتند، عنوان شده باشد.)
با همه اینها «اتوبوس شب» فیلمی قابل اعتنا چه در سینمای جنگ ایران و چه در کارنامه سینمایی کیومرث پوراحمد است.
یکی دیگر از ایرادهای فیلم عدم یکدستی بازی بازیگران است. محمدرضا فروتن در نقش یک اسیر عراقی و نیز خسرو شکیبایی در نقش راننده اتوبوس بازی های درخشانی از خود ارائه کرده اند و تفاوت سطح بازیگری آنها با سایر بازیگران فیلم به وضوح نمایان است. با همه اینها «اتوبوس شب» فیلمی قابل اعتنا و محترم در کارنامه سینمایی کیومرث پوراحمد است.
فقط ای کاش قابلیت های فضای به وجود آمده در فیلم و نیز پتانسیل های قصه به هدر نمی رفت و از آنها استفاده درستی می شد در آن صورت «اتوبوس شب» تبدیل به یک فیلم کلاسیک ماندگار و در عین حال انسانی و مربوط به جنگ در سینمای ایران می شد.
با همه اینها آخرین ساخته کیومرث پوراحمد اثری ماندگار در سینمای جنگ ایران است.پوراحمد به بهترین شکل ممکن به جای حادثه پردازی به روابط انسانی در زمان جنگ پرداخته ا ست.
احسان قرائتی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید