سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


با همه مردم ایران فامیل هستم


با همه مردم ایران فامیل هستم
مریم امیرجلالی ۲۹ آذر ۱۳۲۶ در تهران متولد شد.بازیگری را با «زیر گنبد کبود» بهمن زرین‌پور در سال ۱۳۷۳ آغاز کرد. اما حضور جدی او در عرصه بازیگری بعد از سریال «خودرو تهران ۱۱» مرضیه برومند بود. در فیلم «دم صبح» حمید رحمانیان، بدون گفتن دیالوگی، توانایی خود را در هنر بازیگری به نمایش گذاشت و در فیلم‌های «مهمان» و «نصف مال من، نصف مال تو» نیز حضور موفقی داشت. در تلویزیون بعد از «کارآگاه شمسی»، «پشت کنکوری‌ها» و «خاله‌جون کوکب و غنچه» با رضا عطاران در مجموعه «خانه‌ بدوش»، «متهم گریخت» و مجموعه نوروزی «ترش و شیرین» همکاری کرد و حالا مدتی است در نقش شکوه «چارخونه» سروش صحت هر شب مهمان خانه‌های ما است. آنچه پیش‌رو دارید، گفت‌وگوی صمیمانه‌ای است که به مناسبت فرا رسیدن روز خانواده با این بازیگر مردمی داشتیم.
▪ روز اول که برای کار دعوت شدید چه تصویری از شکوه برایتان ترسیم کردند و چقدر با تصویری که امروز از این کاراکتر می‌بینیم، منطبق است؟
ـ در کار ۹۰ شبی هیچ وقت تکس آماده نیست که بدهند به من بخوانم و در آخر نتیجه را اعلام کنم و تنها توضیحی که روز اول، وقتی برای اولین‌بار به لوکیشن چارخونه آمدم، به من دادند این بود که شکوه جمالی یک زن مقتدر و ثروتمند است و صاحب یک آپارتمان و همچنین اداره‌کننده اصلی چند خانواده. همه حرف او را قبول دارند و... از آنجایی که دیگر رغبت به بازی در نقش زنی در سختی مالی و مشکلات اقتصادی را نداشتم، پذیرفتم.دیگر اینکه دوست داشتم در اولین فعالیت کارگردانی سروش صحت حضور داشته باشم و به‌خاطر سروش صحت این کار را قبول کردم.
اما در آن زمان فقط جنبه‌های مثبت شخصیت شکوه را برایم بازگو کردند و نگفتند که شکوه در آن واحد که مقتدر است، عصبی نیز هست و من باید در این نقش زیاد داد و فریاد کنم. اما به‌طور کل ناراضی نیستم و این به‌خاطر مردم است، چون وقتی آنها به نقش و شخص مریم امیرجلالی علاقه دارند، طبعاً روحیه می‌گیرم و بهتر کار می‌کنم.
▪ اگر خودتان بخواهید این نقش را بنویسید، با توجه به جایگاهش در داستان و مختصاتی که در این خانواده با درجه طنز دارد، چگونه آن را در ذهن خود پرورش می‌دهید؟
ـ این از آن سوال‌های خبرنگاری است، من اگر نویسنده بودم که بازیگر نمی‌شدم (با خنده) من تا به حال در نوشتن نقش‌هایی که برایم در نظر گرفته می‌شود، نظر نداده‌ام و متاسفم که هنوز اندر خم یک کوچه‌ام... هیچ‌وقت پیش نیامده که نظر مرا به عنوان ایفاگر آن نقش بپرسند ولی اگر به فرض می‌توانستم نقش شکوه را خودم بنویسم، دوست داشتم آن اقتداری که در حال حاضر در وجودش است را بدون هیچ تغییری در متن سناریو بیاورم. فقط از میزان عصبانیت‌های شکوه و داد و فریادهایی که برای بر زبان آوردن حرف‌هایش استفاده می‌کند، کمتر کنم. رابطه‌اش را با خانواده صمیمی‌تر می‌نویسم و در تشریح ارتباطش با فرزندان فرقی نمی‌گذارم چون یک مادر تمام فرزندانش را به یک اندازه دوست دارد. مسأله فرق‌گذاری در بین فرزندان شکوه کار غلطی است که من به شخصه اصلا از این خصوصیت که برای نقش شکوه در نظر گرفته‌اند راضی نیستم چون باعث بدآموزی‌هایی در سطح جامعه می‌شود. متاسفانه در حال حاضر می‌بینم که در بعضی از خانواده‌ها چنین مسأله‌ای وجود دارد. شکوه بین دو دخترش (رعنا و پرستو) تفاوت‌هایی قائل می‌شود که من فکر می‌کنم فرزندان هرچقدر با هم متفاوت باشند اما برای مادر یکی هستند و به این مسأله در این شخصیت خوب پرداخته نشده است.
▪ شنیدم بارها پیش آمده که دیالوگی را حذف می‌کنید و ترجیح می‌دهید بداهه کار کنید. این موارد چه مواقعی پیش می‌آید؟
ـ بداهه کار می‌کنم چون با این بداهه زندگی می‌کنم. به‌خاطر اینکه طبیعی‌تر و زیباتر است و بهتر در دل بیننده جا پیدا می‌کند. تا اینکه من بخواهم از روی یک متن یا یک کتاب چیزی را بخوانم و به عنوان دیالوگ از آن استفاده کنم. مورد بعدی اینکه بارها پیش آمده متنی به من داده‌اند که طبق آن باید با همسرم یا با بقیه بد حرف بزنم یا توهینی کنم. از آنجایی که ما در جامعه الگو هستیم، تا آنجا که برایمان مقدور است سعی می‌کنیم از این دیالوگ‌ها استفاده نکنیم. حتی در آثار طنز هم باید در استفاده از دیالوگ‌ها ادب و نزاکت را رعایت کنیم.
▪ در طنزهای روتین هر شبه معمولا نقش‌ها در حد تیپ هستند و شخصیت‌پردازی آنچنانی ندارند. در مورد نقش شکوه این امکان چقدر از طرف نویسنده‌ها برای شما فراهم بود که بتوانید او را بشناسید و کاملا درکش کنید؟
ـ شکوه نقشی نبوده که از شخصیت خود امیر جلالی دور باشد. فکر می‌کنم این جنس نقش از «خانه‌بدوش» تا به حال برای من در نظر گرفته شده و من دائما در حال تجربه همین شخصیت هستم. یعنی نویسنده‌های ما فکر می‌کنند وقتی مریم امیرجلالی به یک پروژه دعوت می‌شود باید برای نقش او عصبانیت را در نظر بگیرند و حتما امیرجلالی باید یک زن پرخاشگر باشد. به این فکر نمی‌کنند که می‌توانم نقش یک زن صبور و آرام را بازی کنم. نمونه‌اش بازی من در سریال «نوعروس» که نقش یک زن محضردار را در یک خانواده آرام و آبرودار بازی کردم. زنی صبور بدون هیچ داد و فریادی.
▪ چقدر جنبه‌های آموزشی این شخصیت برایتان مهم است؟
ـ همان‌طور که گفتم ما برای مردم الگو هستیم آنچه که ما نشان می‌دهیم از روابط زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان باید خیلی محترمانه و درست باشد. به شخصه به این مسائل خیلی اهمیت می‌دهم. اما ما شاهد هستیم که در بعضی از سریال‌ها این حد و حدود در نظر گرفته نمی‌شود مثل سریال «متهم گریخت» که داماد خانواده به راحتی پدرزن را مسخره می‌کرد و من مخالف این مساله بودم. حتی در خانواده‌هایی که پایین شهر ساکن هستند و وضعیت مالی مساعدی هم ندارند می‌بینیم که به اصالت خانواده و بحث احترام به بزرگ‌تر خیلی پایبند هستند.
▪ به عنوان یک مخاطب فکر می‌کنید چقدر برای مردم خوشایند است که وقتی شب‌هنگام خسته از کار روزانه پای تلویزیون می‌نشینند، در یک فضای آپارتمانی مرتبا سر و صدا و بعضا رفتارهای پرخاشگرانه‌ای ببینند و...
ـ وقتی من برخورد مردم را با خودم و با نقش شکوه ببینم،‌وقتی می‌گویند: «خانم امیرجلالی شما در سریال بمانید و بازی کنید، با گرفتن این بازخورد دیگر اصلا برایم مهم نیست که سناریو چه باشد، شاید اگر این ابراز محبت مردم نبود،‌تا حالا نمی‌توانستم ادامه دهم، مدتی پیش سفری داشتم به استان همدان. مردم خونگرم این شهر خیلی به بنده لطف داشتند. زمانی که مجری برنامه اسم من را برای رفتن روی صحنه اعلام کرد نمی‌دانید چطور این مردم محبت خودشان را ابراز می‌کردند. من چطور می‌توانم این عشق مردم را نادیده بگیرم؟ گاه در اماکن عمومی به مردم می‌گویم شما از داد و فریاد کشیدن من خسته نمی‌شوید و آنها با علاقه خاصی می‌گویند: «خانم امیرجلالی ما عاشق جیغ و داد شما هستیم.» خیلی‌ها من را تشبیه به افراد خانواده و فامیل خود می‌کنند. به‌طوری که گاهی فکر می‌کنم به‌خاطر نوع بازی‌ام با همه مردم فامیل هستم. این انرژی مثبت باعث جذب مردم نسبت به من و من نسبت به مردم می‌شود. البته این مساله حمل بر خودستایی نشود. زمانی که برخورد مردم را با خود می‌بینم،‌نتیجه می‌گیرم که در کارم موفق هستم و این به من انرژی می‌دهد. شاید باور نکنید! اما خیلی‌ها به من می‌گویند اگر ما مجموعه طنز نود شبه «چارخونه» را تماشا می‌کنیم به‌خاطر بازی خوب شماست که فکر می‌کنم با این توصیف کمتر مردم به آنچه گفتید توجه داشته باشند و بیشترین توجه به بازی من و نحوه ارائه آن است.
▪ در فیلم «دم صبح» شما را در نقطه‌ای مقابل نقش‌های طنزتان دیدیم، (مادری که قرار است پسرش را اعدام کنند) با توانایی‌هایی که در این فیلم از شما دیدیم، به نظر می‌رسید از این پس بیشتر در آثار ملودرام شما را ببینیم، اما...
ـ متاسفانه این رویه جریان دارد که نقش اول بازیگر هر چه که باشد مرتبا شبیه همان پیشنهاد می‌شود چون من اولین کارم طنز بود و این مساله جا افتاده که امیرجلالی فقط در حیطه طنز توانایی دارد غافل از اینکه امیرجلالی توانایی‌های دیگری نیز دارد که تا به امروز از آن بهره‌ای برده نشده، ولی من چون آدمی جدی هستم ملودرام را خیلی دوست دارم. در فیلم «دم صبح» تلاش زیادی کردم که استعداد واقعی خودم را نشان دهم و موفق هم شدم اما متاسفانه این فیلم تا به امروز تنها کار ملودرام من بوده است.
▪ از روزی که بعد از سریال «تهران ۱۱» به طور جدی وارد عرصه بازیگری شدید تا به امروز، این مسیری که جلو آمدید را در خلوت خودتان چطور بررسی می‌کنید؟
ـ در سریال «تهران ۱۱» من یک اپیزود بیشتر بازی نکردم و زیاد شناخته نشدم، اما دقیقا بعد از تهران ۱۱ و سریال «هتل» به طور جدی وارد عرصه بازیگری شدم، ولی مردم از سریال «خانه بدوش» به بعد با من آشنایی پیدا کردند و هنوز هم من را به عنوان بازیگر «خانه بدوش» می‌شناسند وگاهی به من می‌گویند هنوز بازی شما در «خانه بدوش» را ما فراموش نکرده‌ایم. خود من هم «خانه بدوش» را در بین تمام نقش‌های طنزی که داشته‌ام خیلی بیشتر دوست دارم. در مجموع از آثار طنزی که با آقای رضا عطاران همکاری داشته‌ام راضی هستم.
▪ تا به حال شده در مورد نقشی تحقیق داشته باشید؟
ـ این معمولا تخصص افرادی است که حرفه اصلی آنها بازیگری باشد و من چون تخصص دیگری داشتم و حرفه اصلی من حسابداری بوده، شاید دوست داشتم چند کتاب با موضوع حسابداری را بخوانم تا اطلاعاتم در زمینه تخصصی‌ام بیشتر شود، اما در زمینه بازیگری با مطالعه وارد نشدم و بیشتر از استعداد درونی که داشته‌ام برای فعالیت بازیگری استفاده کردم و هیچ توقع خاصی هم در این زمینه از خودم ندارم، تا همین حد که هستم راضی و قانع‌ام.
▪ چرا در سینمای کمدی ایران خیلی فعال ظاهر نشدید، طی این مدتی که پروژه چارخونه را بازی کردید آیا پیشنهادی برای سینما هم داشتید؟
ـ در حال حاضر کسی به نوع بازی خوب یک بازیگر طنز توجه زیادی نمی‌کند. تا براساس بازی خوب او برای پروژه‌های سینمایی استفاده شود، در حال حاضر همه چیز براساس رابطه است نه ضابطه و از آنجایی که من آنچنان رابطه‌هایی ندارم پس در نتیجه پیشنهادهایی هم که در این زمینه دارم بسیار محدود است و کم.
▪ خودتان کدام‌یک را می‌پسندید، طنز تلویزیونی یا سینمایی؟
ـ تلویزیون مردمی‌تر است. خیلی از مردم به خاطر مسائل مالی نمی‌توانند به سینما بروند و یک فیلم کمدی را ببینند، خانواده‌ای که دارای ۴ یا ۵ فرزند است، توانایی پرداخت هزینه بلیت سینما را ندارد و من فکر می‌کنم مردم با تلویزیون در این زمینه بیشتر رابطه برقرار کرده‌اند. از طرفی در تلویزیون به حیطه طنز بیشتر توجه شده و مردم با علاقه سریال‌های تلویزیونی را دنبال می‌کنند و در این مدت بارها شده که به من گفته‌اند ما به طنز چارخونه عادت کرده‌ایم. حیف می‌شود که این سریال طنز تمام شود. خب این نشانگر میزان علاقه مردم به تلویزیون و سریال‌های طنز است.
▪ در زمینه تئاتر تا به حال تجربه‌ای داشته‌اید؟
ـ نه، بعد از سریال «خانه بدوش» از طرف بهرام بیضایی دعوت به کار تئاتر شدم که در همان زمان به ایشان گفتم علاقه‌ای به تئاتر و فعالیت در این زمینه ندارم. چون فعالیت در زمینه تئاتر بسیار سخت است و بازی در عرصه سینما و تلویزیون خیلی فرق می‌کند، به همین دلیل تا به حال تجربه این عرصه را نداشته‌ام.
▪ اگر باز بازی در طنز ۹۰ قسمتی پیشنهاد شود، قبول می‌کنید؟
ـ مطمئن باشید به هیچ عنوان حاضر به قبول این پیشنهاد نخواهم شد.
طوبی قنبرزمانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید