پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نبش قبر از نوع سینمایی


نبش قبر از نوع سینمایی
اینکه سینمای ما بنا به دلایلی مورد بی مهری مخاطب قرار گرفته و اقبال مردم نسبت به آن کم شده؛ از بدیهیات و چاره اندیشی برای آن، هم مهم و هم خود از ضروریات، اما اینکه بیاییم و برای این هنری که با زندگی بشر امروز چنان در هم تنیده شده و برای خود جا بازکرده که جدا شدن از آن غیرممکن است؛ مرثیه های آنچنانی بسرائیم و گناه این عدم اقبال وکم فروشی گیشه را به خواجه حافظ شیراز! نسبت بدهیم و از دلایلی یاد کنیم و تازه به بهانه این نوع یادکردها دوباره و چندباره در روزنامه های مدعی اصلاحات؛ سینمای قبل از انقلاب را نبش قبر کنیم و در نعت و وصف آن سینمای کذایی چنین داد سخن بدهیم:
«... در سینمای کم ستاره ما ستاره ها حکم لنگه کفش کهنه دربیابان و آدم یک چشم در سرزمین کورها را پیدا کرده اند. سینمای قبل از انقلاب، سینمای پرستاره بود. آن سینما را ستاره ها رونق بخشیدند. مردم فیلم ها را از روی نام بازیگرانشان انتخاب می کردند. فیلم بی ستاره مورد استقبال قرار نمی گرفت...»۱
این دیگر خیلی بی انصافی است اگر قرار است از سردلسوزی قلم برداریم و برای نجات سینما داد سخن بدهیم، باید کار کنیم و دلایلی که ارائه می دهیم کارشناسی شده باشد. درمقاله یادشده که گویی به نوعی یک رپرتاژ آگهی برای آقای محمدرضا. گ سوپراستار سینمای امروز است! و چنان در مورد ریخت و قیافه بنده خدا با سوز و گداز سخن گفته شده است و چنان ازبالارفتن دستمزد بازی هایش قلم فرسایی شده که هر تهیه کننده ای هوس می کند برای فیلمش از او دعوت کند وبفهمی نفهمی کلی به نفع طرف شده و طرف خوشبحالش شده و از فرداست که به خاطر همین گزافه گویی ها دستمزدش را بالاتر ببرد.
بگذریم دراین رپرتاژ آگهی جناب نویسنده به ورطه تناقض گویی هم افتاده چون مدعی است در تمام فیلم های پرفروش اخیر یا آقای محمدرضا. گ بوده یا خانم نقش مقابلش مهناز الف در حالی که خودش در ابتدا یادآور می شود اخراجی ها پرفروش ترین فیلم امسال تا این لحظه بی رقیب است. خدا پدرت را رحمت کند (مرده یا زنده) جناب نویسنده، ما که در اخراجی ها هیچ کدام از این دو سوپراستار شما را ندیدیم!
مشکل سینمای فعلی ما خیلی خیلی عمیق تر از این حرف هاست که ما گناه افول گیشه آن را به نداشتن ستاره یا کم داشتن آن نسبت بدهیم به عنوان مثال در اخراجی ها یا فیلم روز سوم که هردو مضمونی برگرفته از دفاع مقدس را جانمایه خود کرده بودند، آنچه مردم را به سالن سینما کشاند در درجه نخست خود فیلمنامه جذاب آن بود تا بازیگرانش وانگهی ما اصلا چرا وقتی از افول وسقوط چیزی در ادبیات یا هنر دم می زنیم و و به قول برخی ها! دل درد یا سردرد می گیریم چرا راست می رویم سراغ عناصر منحرف و وابسته یا جریانات ناسالم قبل از انقلاب و از آنها شاهد مثال می آوردیم؟ آن هم با آن همه خودباختگی و آب و تاب های آنچنانی!
واقعیت این است که متاسفانه دربیان دردها جانب انصاف و بی طرفی را رعایت نمی کنیم! ما بعد از انقلاب با اینکه امام راحلمان فرمودند که «ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم» با این همه برای سینمای کشور درست و حسابی هزینه نکردیم و برنامه ریزی درست برای بلندمدت ارائه ندادیم. درحال حاضر سینمایی که ازفیلمنامه نویسی و فیلمساز حرفه ای متعهد رنج می برد و جالب است که گناه این کمبودها را به نبود جنبه های کاذبی از این هنر نسبت می دهند که مردم ما به خاطر نفی آنها انقلاب کردندو برای حفظ ارزش های آن انقلاب سال ها جنگیدند تا این ارزش ها حفظ شود حال به راحتی درهمین روزنامه مدعی اصلاحات که صاحب امتیازش جناب آقای کروبی است و خود را سفت و سخت به مدعی اصلاحات چسبانده و یکه تاز این میدان می داند می آیند و از آن سینمای کذایی که فیلم هایی کاباره ای و فیلم فارسی تولید می کرد؛ به نیکی یاد می کنند! یادشان رفته همان ستاره ها البته برخی شان که در حال حاضر در کشورمان کار می کنند اینها توبه نامه نوشتند و این توبه نامه ها سرشار از ندامت از کارهای گذشته است حال چطور بعد از سال ها برخی قلم بدست می گیرند و از آن سینمای سراسر فساد و فحشا به نیکی یاد می کنند. به گمانم جناب آقای کروبی که خود را پیرو خط امام و رهبری می داند در نظارت بر نشریه یومیه اش کوتاهی کرده والا چطور ممکن است چنین گافی در نشریه ایشان نمود یابد!؟
سیدجمال حیدری
۱ - مقاله ویترینی نقره ای شیک ستارگان سینما - روزنامه اعتماد ملی - ۲۸ آذر ۱۳۸۶
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید