شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

مهر با کودک


مهر با کودک
مهر، ماه خاطرات، دوستیها، بوی کتاب نو، ماه قول و قرار و تبدیل شدن به شاگردی خوب و شاید ماه اضطراب و دلواپسی ، نفرتها و عقده ها از راه می رسد. همه ما خاطرات روزهای اول مدرسه خصوصا اولین سال مدرسه ای شدنمان را حتما به خاطر داریم. اینکه چگونه صبح اول مهر از خواب بیدار شدیم، صبحانه خوردیم، لباسهای نویمان را پوشیدیم و دست در دست بزرگترمان به مدرسه رفتیم. آنجا به ما گفتند ازامروز تو شاگرد کلاس اول مدرسه هستی و ما شدیم کلاس اولی.
آن روزها آنقدر کوچک بودیم و تجربیاتمان محدود که به راحتی و شاید به سختی می پذیرفتیم آنچه را که برایمان ترتیب داده شده بود و چاره ای جز این نبود. گمان نمی برم چیزی بیش از این در ذهن اکثر ما باقی مانده باشد از کودکی مدرسه رفتنمان. ولی تردیدی نیست که مدرسه رفتن چیزی فراتر از کیف و کتاب نو و مراسم جشن تلقین کلاس اولی شدن است. نکته ای که شاید کمتر به آن اندیشیده شده باشد.
ورود به کلاس اول تجربه ای جدید و مرحله ای حساس از دوران زندگی هر فرد به حساب می آید. تجربه ای که تاثیر مستقیم و عمیقی در تعیین سرنوشت و آینده او دارد. ۶سالگی که همزمان با شروع آموزش رسمی می باشد شروع یکی از مراحل رشد کودک است. طبق نظر متخصصان مراحل مختلف رشد دارای پیوستگی و ارتباطی می باشند که جدا کردن آنها عملا غیر ممکن است. هرچند رشد را جریانی بدانیم که هر مرحله ویژگی ها و بحرانها و کمال و بلوغ خاص خود را دارد، ولی هر مرحله از رشد بر پایه مراحل قبلی و زمینه سار مراحل بعدی است. با این تفاسیر مساله ای که در اولین برخورد با کودک کلاس اولی، با آن مواجه می شویم، آمادگی او برای ورود به مدرسه است و این نکته ای است که شامل همه جنبه هایی است که به نوعی با کودک ارتباط پیدا می کند: کودک، پدر و مادر، معلم و مدرسه.
دکتر مهرانگیرشعاع کاظمی مشاور و مدرس دانشگاه آمادگی و ورود به مدرسه را اینگونه توضیح می دهد: همواره اولین چیزی که در متون روانشناسی و تربیتی به آن توجه می شود سن کودک است که سن ۷ سال را تمامی متخصیصن تعلیم و تربیت به عنوان سن آمادگی برای یادگیری خواندن ونوشتن قبول دارند. بعد از بعد سنی مساله شرایط جسمی و فیزیکی کودک مطرح می شود .
چیزی که اغلب در مدارس ما کمتر به آن توجه می کنند. شرایط فیزیکی بچه ای که وارد کلاس اول شده به این معنی است که اطلاعاتی در مورد قد، وزن و سلامت جسمی و بیماریهای احتمالی کودک داشته باشیم و اینکه آیا کودک تحمل نشستن درکلاس را دارد؟ یا آستانه توجه کودک به چه میزان است. معمولا معلمین بر اساس یک چارت ذهنی از قبل تعیین شده وارد کلاس می شوند و تصور می کنند که من باید یک مقدار حجم درسی را تا زمان معینی به بچه ها آموزش دهم ولی از توجه به ویژگیها و تواناییهای هر کودک و میزان آمادگی فیزیکی و روانی آنها غافل میمانند .
اینکه آیا کودکی که در کلاس اول ثبت نام کرده علاوه بر سن ، فیزیک و رشد ذهنی لازم را نیز به دست آورده یا نه باید مورد توجه معلم باشد. علاوه بر این دکتر کاظمی به داشتن یکسری تواناییها و امکانات و مهارتهایی اشاره می کند که فراگیری آنها باید از سنین قبل از ورود به مدرسه ، حتی نوزادی شروع شده باشد، مثل احساس امنیت که از دوره شیرخوارگی با رسیدگی ومراقبتهای به موقع و به اندازه مادر در مورد زمان شیر خوردن، نظافت و... در کودک ایجاد می شود و یا دوره انتظار که در سه سالگی کودک آن را فرا می گیرد و می تواند این مساله را درک کند که مادر بعد از ترک او دوباره باز خواهد گشت و قادر به منتظر ماندن برای بازگشت او خواهد شد. و در نهایت به گذراندن دوره پیش دبستانی به لحاظ آموزشهای غیر رسمی و فضای آزاد و شادتر در یادگرفتن یکسری مهارتهای مقدمانی خواندن و نوشتن ، تربیت حواس و مهارتهای حرکتی تاکید می کند.
خانواده اولین بستر و عامل رشد و پرورش قوای مختلف کودک به حساب می آید. پدر و مادر با روشهای تربیتی و ارتباطی خود شرایط و مقدمات پرورش استعدادهای درونی کودک را فراهم می کنند و هرچه خود را بیشتر به توانائیها و مهارتهای لازم برای فرزند پروری تجهیز کرده باشند بهتر و موثر از عهده این امر برخواهند آمد. ورود به مدرسه نیز نه تنها آمادگی کودک که آمادگی پدر و مادر را نیز طلب می کند. یعنی والدین آماده قادر به ایجاد آمادگی در کودک هستند .
مرضیه شاه کرمی کارشناس و مدرس آموزش خانواده نگرانیها و حتی طرز تفکر و نگاه والدین به سیستم آموزشی را جزو عوامل تاثیر گذار در روند آماده سازی کودک به حساب می آورد و عنوان می کند این نگرانیها توسط پدر و مادر به طور غیر مستقیم به بچه ها منتقل می شود. زمانی که ما گاهی از شرایط مدرسه بدگویی می کنیم، تجربیات تلخمان را از دوران مدرسه تعریف می کنیم از دوگانگی که در سیستم آموزشی وجود دارد می گوییم در حالی که کودک قدرت درک و تحمل چنین مسائلی را ندارد و ذهنیتی از مدرسه به او می دهیم که پیش خودش فکر کند برای چه من باید به چنین جای بدی بروم!.
در واقع پدر و مادر باید قبل از رفتن به مدرسه نگرانیهایی که نسبت به دوست یابی ، محیط مدرسه، تکالیف مدرسه و هرچه که آنها را نگران می کند برطرف سازند و از رفتار و کردار خود حذف کنند و از انتقال آن به کودک جلوگیری کنند.
نکته دیگری که شاه کرمی به آن اشاره می کند آمادگی جدا شدن چه قبل از مدرسه و چه بعد از مدرسه است که باید بین پدر و مادر و کودک ایجاد شود. یعنی پدر و مادری که مهارتهایی به بچه می آموزند این اعتماد به نفس را در او ایجاد می کنند و ضرورت وجود استقلال و توانائی جداشدن از خانواده را به عنوان یک نیاز درک می کنند ، فرصتهایی فراهم می کنند که کودک بتواند ساعاتی دور از والدین باشد و این تجربه را کسب کند که عدم حضور یا خروج آنها از خانه برای ساعاتی، نه تنها اتفاقی ایجاد نمی کند که شاید بعد ازآن منجر به بهتر شدن روابط میان آنها نیز بشود.
اگرچه ورود به مدرسه به معنی فراگرفتن یکسری مهارتها و عادات و فرصتهای آموزشی و یادگیری مختلف است ولی کسانی می توانند به خوبی از این موقعیتها بهره ببرند که پیش زمنیه و آمادگی ورود به این مرحله را داشته باشند. در این بین مادران نقش ویژه ای در ایجاد این شرایط بازی می کنند و داشتن برنامه ای آگاهانه برای کودک در سنین مختلف و در نظر گرفتن ویژگیها و نیازهای مختلف کودک در شرایط گوناگون وظیفه ایست که قبل از هر کسی به عهده مادر قرار دارد.
شاه کرمی ایجاد عادات مطلوب مثل مطالعه و یادگیری ، مسئولیت پذیری ، پشتگار در انجام کارها، تمرکز و دقت در گوش دادن، احترام به دیگران و نیز بالا بردن توانائی کودک در خوب گوش دادن ، تقویت شنوایی و قوه گفتاری و مهمتر از همه انجام و عمل این نکات توسط خود والدین را در فراگیری و درونی شدن این موارد توسط کودک بسیار موثر می داند و به نقش مادر در برنامه ریزی برای ایجاد این عادات تاکید می کند و می افزاید: مادر با توجه به این نکته که من یک بچه کلاس اولی دارم که باید در سیستم زندگی خود آن را مد نظر قرار دهم و در مهمانی رفتن ، در زمان خوابیدن و بیدار شدن، گردش و تفریح و تغذیه و... باید برنامه ریزی جدید داشته باشم چرا که هرچه برنامه بهتری داشته باشم مشکلات کودک من در تحصیل چه در سال اول و چه در سالهای بعد کمتر خواهد بود . به این طریق مادر عادات خوب و مفیدی در کودک ایجاد می کند و با ایجاد این عادات آسیب پذیری کودک را در شرایط و موقعیتهای جدید کمتر می کند.
با نزدیک شدن به روزهای شروع مدرسه آمادگی ورود به کلاس اول ابعاد جدیدتر و فشرده تری را به خود می گیرد علاوه بر اینکه ایجاد آمادگی با شروع مدرسه به اتمام نمی رسد بلکه جنبه های دیگری نیز به آن اضافه می شود پس توصیه می کنیم از همین امروز شروع کنید و هر آنچه را که در مورد کودک خود انجام نداده اید یا کمتر توجه کرده اید را به همراه کودک خود تمرین کنید:
۱) نگرانیهایتان را از مدرسه و محیط آموزشی آن برطرف کنید. کودک را از شرایطی که ایجاد نگرانی می کند دور کنید و بدانید که با برخورد آرام، منطقی و خالی از ترس شما با مدرسه، کودک شما نیز با آرامش بیشتری موقعیت جدید را می پذیرد.
۲) یادگیری را امری شیرین و لذت بخش نشان دهید پدر و مادری که با فراگرفتن چیزی جدید شاد و خوشحال می شوند و این شادی را در محیط خانه نشان می دهند به کودک می آموزند که یادگیری و کشف همه را خوشحال می کند و اصولا امری جذاب و خوشایند است . در واقع با انگیزه های دورنی کودک را به یادگیری تشویق می کنند.
۳) کودکتان را برای داشتن پشتکار جهت انجام کارهای مختلف آماده کنید. کارهای ساده خانه را انتخاب و انجام آن را به عهده کودک بگذارید و موقعیتی فراهم کنید تا کودک بتواند با موفقیت آن کار را به سرانجام برساند این کار علاوه بر ایجاد حس مسئولیت ،اعتماد به نفس و انگیزه کودک را برای پیگیری و انجام کارهایی که به عهده او گذاشته می شود را بالا می برد.
۴) توجه داشته باشید که برای ایجاد عادت مطالعه در کودک هیچ چیز موثر تر از وجود پدر و مادری نیست که در حضور و همراه با کودک مطالعه می کنند و مطالعه را امری لذت بخش نشان می دهند.
۵) با کودکانتان صحبت کنید به صحبتهای آنها گوش دهید ، قصه بخوانید و در مورد آن به گفتگوی دوطرفه بنشینید. با این کار مهارت کودکتان را در نشستن ، گوش دادن، صحبت کردن و دقت و تمرکزافزایش می دهید.
۶) اضافه شدن فعالیتهای مدرسه نباید به حذف شدن دیگر نیازهای کودک مثل بازی گردش یا تماشای تلویزیون منجر شود بلکه انجام تکالیف مدرسه باید در کنار سایر نیازها و علائق کودک برنامه ریزی شود و این برنامه را شرایط و وضعیت داخل خانواده شما مشخص می کند و هیچ برنامه ثابت و قطعی در این مورد وجود ندارد.
۷) در انجام تکالیف کودک خصوصا در روزهای اول مدرسه با او همراهی کنید بدون اینکه به جای او کارهایش را انجام دهید به او کمک کنید تا در برنامه های درسیش مزه موفقیت را بچشد قبل از اینکه با عدم موفقیت مواجه شود و کارهایش را با شادی و خوشحالی انجام دهد و در این بین ویژگیهای خاص کودک خودتان را در نظر داشته باشید.
۸) با ایجاد علاقه نسبت به کارهای مربوط به کودکتان می توانید یار و همراه خوبی برای او باشید و به طور غیر مستقیم او را به انجام وظایفش ترغیب کنید.
۹) به فرزندتان اطمینان دهید که در زمانهایی که او در خانه نیست اتفاق خاص و جذابی در خانه نمی افتد در این صورت فرزندتان با خیال راحت تر ساعات حضور در مدرسه را می پذیرد.
۱۰) قبل از شروع مدرسه کودک را با محیط مدرسه کلاسها، دفتر مدیر و معلمین و سایر کارکنان مدرسه آشنا کنید و به او یاد دهید که در صورت هرگونه نیاز به چه شخصی در مدرسه باید مراجعه کند با این کار ترس و نگرانی فرزندتان را از محیط و افراد ناشناخته مدرسه از بین می برید.
۱۱) در مورد اطلاع از وضعیت کودکتان در مدرسه یا گفتگو با معلم فرزندتان طبق هماهنگی و برنامه معلم عمل کنید. حضور بیش از حد یا به فاصله طولانی نتیجه ای برای شما به دنبال نخواهد داشت. نقش خودتان را به عنوان پدر و مادر در نظر داشته باشید و وظایف معلم و مدیر را به دوش خود آنها بگذارید.
۱۲) در صورت مخالفت یا راضی نبودن ازبرنامه ها و دیگر مسائل کلاس و مدرسه نزد کودکتان شکایت نکنید بلکه به طور مستقیم با معلم گفتگو کرده و دلایل خودتان را بیان کنید و دلایل معلم را نیز بشنوید. این کار نه تنها به صمیمیت و بالا رفتن کیفیت روابط شما با مدرسه کمک می کند بلکه به حفظ حرمت و جایگاه معلم و در نتیجه حرف شنوی کودکتان از آموزگارش منجر می شود.
۱۳) در کنار همه این نکات، روز اول مدرسه را تبدیل به روزی خاص کنید برنامه هایی ترتیب دهید که کودک به آن علاقه ویژه دارد و یا کار جذابی که تا به حال انجام نداده است برایش ترتیب دهید. داشتن خاطره خوش از رفتن به مدرسه مهمترین تجربه ای است که باید به دنبال ایجاد آن باشید.
http://leilarabei.blogfa.com
لیلا ربیعی


همچنین مشاهده کنید