چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

غیبت صغرا


غیبت صغرا
● پاسخ: در اینجا دو نظریه وجود دارد:
نظریه اول اینکه: غیبت صغرا از زمان ولادت حضرت مهدی (ع) بوده؛ زیرا ولادت حضرت در اختفا وپنهانی بوده‏است. ولی این نظریه مورد مناقشه واقع شده، زیرا بحث در غیبت امام است ودر آن هنگام حضرت به مقام امامت نرسیده بود. خصوصاً آنکه جماعت زیادی از شیعیان، حضرت را در آن پنج سال قبل از شهادت حضرت عسکری (ع) مشاهده کرده‏اند.
نظریه دوم اینکه: غیبت حضرت از زمان شهادت پدرش امام عسکری (ع) بوده است. وبه طور دقیق می‏توان گفت که بعد از نماز خواندن بر جنازه پدرش، در آن قضیه‏ای که ابوالادیان بصری نقل می‏کند.( کمال‏الدین، ص ۴۷۶-۴۷۴ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۳۳۲)
● پرسش: حکمت غیبت صغرا قبل از غیبت کبرا چه بوده است؟
▪ پاسخ: غیبت صغرا نشانگر اولین مرحله از امامت حضرت مهدی (ع) است، که خداوند متعال تقدیر نمود تا در مدتی نه چندان دور از عموم مردم مخفی بماند وامور شیعه را توسط سفرا انجام دهد.
امّا اینکه چرا غیبت صغرا قبل از غیبت کبرا قرار گرفت ممکن است که جهت آن این باشد که عادت شیعیان در طول عمر امامت بر این بوده که هر زمان اراده می‏کردند خدمت امام خود رسیده واز محضر او استفاده می‏بردند، وبا غیبت کلّی وتام وتمام هرگز انس نداشتند. لذا برای جا افتادن این موضوع ابتدا غیبت صغرا تحقق پیدا کرد که در آن تا اندازه‏ای ارتباط قطع شد. ومردم اگر چه در ابتدا به شک وتردید وتشویش خاطر افتادند ولی بعد از مدّتی نه چندان دور شک وتردیدها زایل شده وبا مشاهده دلایل قطعی، به وجود حضرت مهدی (ع) یقین پیدا کردند. وبعد از مدتی نه چندان طولانی غیبت کبرا شروع شد.
● پرسش: امتیاز عصر غیبت صغرا بر غیبت کبرا چیست؟
▪ پاسخ: بنا بر قولی شروع غیبت صغرا از زمان شهادت امام عسکری (ع) بوده است، که از همان زمان امام (ع) متولّی امر امامت می‏شوند. حضرت خلافت خود را با نصب وکیل اوّلش هنگام مقابله با جماعت قمّیین آغاز نمودند. عصر غیبت صغرا از امتیازات ویژه‏ای برخوردار است که به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:
۱) در این عصر امام مهدی (ع) متصدی امامت وخلافت شد.
۲) در این عصر امام (ع) استتار کامل نداشتند، بلکه به جهت مصالح کلّی با برخی از خواص یارانش ملاقات برقرار می‏کردند.
۳) در این عصر چهار سفیر وجود داشت که از طرف حضرت به طور خصوص مأمور به رسیدگی امور مردم بوده ورابط بین آنان وحضرت به شمار می‏آمدند.
● پرسش: آیا خداوند برای امامت حضرت مهدی‏علیه‏السلام زمینه‏سازی کرده است؟
▪ پاسخ: آری، از جمله موضوعاتی که قبل از ولادت امام مهدی (ع) اتفاق افتاد که آن را می‏توان زمینه‏ساز امامت حضرت مهدی (ع) در کودکی دانست، ولادت امام جواد وامام هادی۸ است؛ زیرا امام جواد در هشت سالگی یا هفت سالگی،وامام هادی در سنّ شش سالگی به امامت رسیدند. ولذا بعد از آنکه شیعه به امامت این دو امام اعتقاد پیدا نمود، این مسأله زمینه‏ساز اعتقاد به امامت حضرت مهدی (ع) ورفع استبعاد از امامت او در سنین پنج سالگی شد.
● پرسش: برای غیبت امام مهدی‏علیه‏السلام چه زمینه‏سازی از جانب امامان انجام گرفت؟
▪ پاسخ: موضوع غیبت امام تجربه جدیدی برای امّت بود، تجربه‏ای که به این مقدار از غیبت هرگز هیچ امّتی به چشم خود ندیده بود، لذا امّت وجامعه شیعی احتیاج مبرم به زمینه سازی برای ورود به آن داشت. به همین جهت اهل بیت: وحتی رسول خدا (ص) همگی به طور مکرّر به موضوع غیبت امام دوازدهم اشاره صریح داشته‏اند. همان گونه که غیبت صغرا قبل از شروع غیبت کبرا نیز به جهت زمینه‏سازی وایجاد انس در بین مردم برای ورود به غیبت کبرا بوده است.
● پرسش: آیا رسول اکرم‏صلی الله وعلیه وآله خبر از غیبت امام زمان‏علیه‏السلام داده است؟
▪ پاسخ: آری، در بسیاری از روایات به این موضوع اشاره شده است؛ ابن عباس در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل می‏کند که فرمود: «... وجعل من صلب الحسین أئمّة یقومون بأمری ویحفظون وصیّتی التاسع منهم قآئم أهل بیتی ومهدیّ أمّتی أشبه الناس بی فی شمآئله وأقواله وأفعاله. یظهر بعد غیبة طویلة وحیرة مضلّة فیعلن أمر اللَّه ویظهر دین اللَّه جلّ وعزّ...»؛ «... واز صلب حسین امامانی قرار داد که به امر من قیام کرده ووصیت مرا حفظ خواهند نمود، نهمین از آنها قائم اهل بیت من ومهدی امت من است. او شبیه‏ترین مردم به من در شمایل واقوال وافعال است. بعد از غیبتی طولانی وحیرتی گمراه کننده ظهور خواهد کرد، آن گاه امر خدا را اعلان کرده ودین او را ظاهر خواهد نمود...».( کمال‏الدین، ص ۲۵۶ ؛ بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۲۲۷، ح ۳)
امام علی (ع) نیز از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود: «ثمّ یغیب عنهم إمامهم ما شآء اللَّه ویکون له غیبتان إحداهما أطول من الأخری...»؛ «... آن گاه امامشان از میان آنها تا هر زمان که خدا بخواهد غایب خواهد شد. وبرای او دو غیبت مقرر شده که یکی از آن دو از دیگری طولانی‏تر است...».( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۰)
جابر بن عبداللَّه انصاری از رسول خدا (ص) پرسید: «وللقآئم من ولدک غیبة؟ قال: إی وربّی. ثمّ قرأ هذه الآیة: «وَلَیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الکافِرِینَ»( سوره آل عمران، آیه ۱۴۱)»؛ «آیا برای قائم از اولاد تو غیبت است؟ فرمود: آری به خدا سوگند. آن گاه این آیه را قرائت نمود: «وَلَیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الکافِرِینَ».»( همان، ج ۵۱، ص ۷۳، ح ۱۸ ؛ کمال‏الدین، ص ۲۸۷)
● پرسش: آیا امام علی‏علیه‏السلام به غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام اشاره کرده است؟
▪ پاسخ: آری، در بسیاری از روایات به آن اشاره نموده است از جمله؛
صدوق در حدیثی به سند خود از امیرالمؤمنین (ع) نقل کرده که فرمود: «للقآئم منّا غیبة أمرها طویل کأنّی بالشیعة یجولون جولان النعم فی غیبته یطلبون المرعی فلایجدونه ألا فمن ثبت منهم علی دینه ولم‏یقس قلبه لطول أمد غیبة إمامه فهو معی فی درجتی یوم القیامة...»؛( کمال الدین، ص ۳۰۳ ؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹، ح ۱)
«برای قائم از ما غیبتی است که زمان ومدّت آن طولانی خواهد بود. گویا شیعه را می‏بینم که به مانند گوسفندان متحیّر وسرگردان به دنبال چراگاه می‏گردد ولی آن را نمی‏یابد. آگاه باشید! هرکس که در آن زمان بر دین خود ثابت قدم باشد وقلبش به جهت طولانی شدن مدت غیبت سخت نشود، او با من ودر مرتبه من در روز قیامت خواهد بود.»
● پرسش: آیا امام حسن‏علیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: شیخ صدوق؛ به سند خود در حدیثی نقل می‏کند که امام حسن مجتبی (ع) بعد از مصالحه با معاویه واعتراض برخی به آن حضرت در این جهت فرمود: «ویحکم ما تدرون ما عملت، واللَّه الّذی عملت خیر لشیعتی مما طلعت علیه الشمس أوغربت، ألا تعلمون أنّی إمامکم مفترض الطاعة علیکم وأحد سیّدی شباب أهل الجنّة بنصّ رسول اللَّه (ص) علَیّ؟ قالوا: بلی. قال: أما علمتم أنّ الخضر (ع) لمّا خرق السفینة وأقام الجدار وقتل الغلام کان ذلک سخطاً لموسی بن عمران (ع) إذا خفی علیه وجه الحکمة فی ذلک وکان ذلک عند اللَّه تعالی ذکره حکمة وصواباً. أما علمتم أنّه ما منّا أحد إلّا ویقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه إلّا القآئم الّذی یصلّی روح اللَّه عیسی بن مریم (ع) خلفه فإنّ اللَّه عزّوجلّ یخفی ولادته ویغیب شخصه لئلّا یکون لأحد فی عنقه بیعة. إذا خرج ذلک التاسع من ولد أخی الحسین بن سیّدة الإماء یطیل اللَّه عمره فی غیبته ثمّ یظهره بقدرته فی صورة شآبّ دون أربعین سنة ذلک لیعلم أنّ اللَّه علی کلّ شی‏ء قدیر.»؛ «وای بر شما! نمی‏دانید
که من چه کردم؟ به خدا سوگند آنچه را من انجام دادم برای شیعیانم از آنچه خورشید بر او طلوع وغروب کرده بهتر است. آیا نمی‏دانید که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است؟آیا من یکی از دو آقای جوانان اهل بهشت به تصریح رسول خدا (ص) نیستم؟ گفتند: آری. فرمود: آیا نمی‏دانید خضر (ع) هنگامی که کشتی را سوراخ ودیوار را بر پا وغلام را کشت، مورد غضب موسی بن عمران قرار گرفت، به جهت آنکه حکمت آن را نمی‏دانست؟ ولی این امر نزد خداوند متعال مطابق حکمت وصواب بود. آیا نمی‏دانید که هر یک از ما بر گردن خود بیعت طاغوت زمان خود را داریم، جز قائمی که عیسی بن مریم (ع) پشت سر او نماز می‏گزارد. خداوند عزّوجلّ ولادت او را مخفی خواهد نمود، وشخصش را غایب خواهد کرد تا آنکه بر گردن او از جانب هیچ کس هنگام خروج بیعت نباشد. او نهمین از اولاد برادرم حسین وفرزند بهترین زنان است. خداوند عمر او را در غیبتش طولانی خواهد گرداند، آن گاه او را به قدرت خود در صورت جوانی کمتر از چهل سال ظاهر خواهد نمود، تا دانسته شود که خداوند بر هر کاری قدرتمند است.»( کمال الدین، ص ۳۱۵ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲، ح ۱)
● پرسش: آیا امام حسین‏علیه‏السلام از غیبت فرزندش مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: صدوق به سند خود از امام حسین (ع) نقل کرده که فرمود: «فی التاسع من ولدی سنّة من یوسف وسنّة من موسی بن عمران (ع) وهو قآئمنا أهل البیت یصلح اللَّه تبارک وتعالی أمره فی لیلة واحدة»؛ «در نهمین از فرزندانم سنتی از یوسف وسنتی از موسی بن عمران است. واو قائم ما اهل بیت می‏باشد که خداوند تبارک وتعالی امر او را در یک شب اصلاح خواهد نمود.»( کمال الدین، ص ۳۱۶ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳ù۱۳۲، ح ۲)
ونیز از امام حسین (ع) نقل کرده که فرمود: «قآئم هذه الأمّة هو التاسع من ولدی وهو صاحب الغیبة»؛ «...قائم این امت همان نهمین از اولاد من است، واو صاحب غیبت می‏باشد...».( همان، ص ۳۱۷ ؛ بحارالأنوار ح ۳)
ونیز فرمود: «... له غیبة یرتدّ فیها أقوام ویثبت علی الدین فیها آخرون...»؛ «...برای او غیبتی است که اقوامی در آن مرتد شده وگروهی دیگر بر دین ثابت خواهند بود...».( همان، بحارالانوار، ح ۴)
● پرسش: آیا امام سجادعلیه‏السلام از غیبت فرزندش مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: شیخ صدوق؛ به سندش از امام زین العابدین (ع) نقل کرده که فرمود: «تمتدّ الغیبة بولیّ اللَّه الثانی‏عشر من أوصیآء رسول اللَّه والأئمّة بعده:. یا أباخالد! إنّ أهل زمان غیبته القآئلین بإمامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل کلّ زمان، لأنّ اللَّه تبارک وتعالی أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة...»؛ «آن گاه غیبت به ولی خدای عزّوجلّ دوازدهمین از اوصیای رسول خدا وامامان بعد از او امتداد می‏یابد. ای ابا خالد! همانا اهل زمان غیبت او که به امامتش قائلند ومنتظر ظهور او می‏باشند افضل از اهل هر زمان هستند، زیرا خداوند تبارک وتعالی به آنها چنان عقل وفهم ومعرفتی داده که غیبت نزد آنان به منزله حضور ومشاهده است...».( کمال الدین، ص ۳۱۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۳۸۶)
● پرسش: آیا امام باقرعلیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: صدوق؛ به سند خود از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمود: «یأتی علی الناس زمان یغیب عنهم إمامهم. فیا طوبی للثابتین علی أمرنا فی ذلک الزمان. إنّ أدنی ما یکون لهم من الثواب أن ینادیهم البارئ جلّ جلاله فیقول عبادی وإمائی آمنتم بسرّی وصدقتم بغیبی، فأبشروا بحسن الثواب منّی...»؛ «زمانی بر مردم بیاید که امامشان از آنها غایب گردد. پس خوشا به حال کسانی که بر امر ما در آن زمان ثابت قدم باشند. همانا کمترین ثوابی که برای آنها در نظر گرفته شده این است که خداوند باری جلّ جلاله می‏فرماید: ای بنده‏ها وکنیزان من! به سرّ من ایمان آوردید، وغیب مرا تصدیق کردید، بشارت باد شما را به حسن ثواب از جانب من...».( کمال الدین، ص ۳۳۰ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۵، ح ۶۶)
● پرسش: آیا امام صادق‏علیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: امام صادق (ع) در حدیثی فرمود: «الخامس من ولد السابع یغیب عنکم شخصه»؛ «پنجمین از اولاد هفتمین، کسی است که شخصش از شما غایب خواهد شد.»( کمال الدین، ص ۳۳۸ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۴۳، ح ۴)
ونیز فرمود: «أما واللَّه لیغیبنّ عنکم مهدیّکم حتی یقول الجاهل منکم ما للَّه فی آل محمد حاجة»؛ «آگاه باشید! به خدا سوگند! که مهدی شما از بین شما غایب خواهد شد تا اینکه جاهل از شما می‏گوید: خداوند احتیاجی به آل محمّد ندارد...».( همان، ص ۳۴۱، بحارالأنوار، ص ۱۴۵، ح ۱۲)
ونیز فرمود: «إنّ الغیبة ستقع بالسادس من ولدی وهو الثانی عشر من الأئمّة الهداة بعد رسول اللَّه (ص)، أوّلهم أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی‏طالب وآخرهم القآئم بالحقّ بقیّة اللَّه فی الأرض ...»؛ «...همانا غیبت در ششمین از فرزندانم واقع خواهد شد. واو دوازدهمین از امامان هدایت بعد از رسول خداست که اول آنها امیرالمؤمنین علی بن ابی‏طالب، وآخر آنها قائم به حقّ، بقیة اللَّه در روی زمین است...».( همان، بحارالأنوار، ح ۱۳)
ونیز فرمود: «إنّ للقآئم غیبة قبل أن یقوم»؛ «همانا برای قائم غیبتی قبل از قیام است.»( همان، ص ۳۴۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶، ح ۷۰)
● پرسش: آیا امام کاظم‏علیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: امام کاظم (ع) فرمود: «إذا فقد الخامس من ولد السابع فاللَّه اللَّه فی أدیانکم لایزیلنّکم أحد عنها، یا بنیّ! إنّه لابدّ لصاحب هذا الأمر من غیبة...»؛ «هنگامی که پنجمین از اولاد هفتمین مفقود شد پس خدا را خدا را در ادیانتان، کسی شما را از آن جدا نکند، ای فرزندم! همانا به طور حتم برای صاحب این امر غیبتی است...».( کمال الدین، ص ۳۶۰و۳۵۹ ؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۶، ح ۲)
یونس بن عبدالرحمن می‏گوید: من بر موسی بن جعفر (ع) وارد شدم وعرض کردم: ای فرزند رسول خدا! آیا شما قائم به حق می‏باشید؟ فرمود: «أنا القآئم بالحقّ ولکنّ القآئم الّذی یطهّر الأرض من أعدآء اللَّه عزّوجلّ ویملأها عدلاً کما ملئت جوراً وظلماً هو الخامس من ولدی له غیبة یطول أمدها خوفاً علی نفسه...»؛ «من قائم به حقّم، ولی قائمی که زمین را از دشمنان خداوند عزّوجلّ پاک کرده وآن را پر از عدالت خواهد نمود آن گونه که پر از ظلم وجور شده باشد همان پنجمین نفر از اولاد من است. برای او غیبتی طولانی است زیرا بر جان او خطر است...».( همان، ص ۳۶۱ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱، ح ۶)
ونیز در بیان قول خداوند متعال «وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً»( سوره لقمان، آیه ۲۰) فرمود: «النعمة الظاهرة الإمام الظاهر والباطنة الإمام الغآئب. فقلت له: ویکون فی الأئمّة من یغیب؟ قال: نعم، یغیب عن أبصار الناس شخصه ولایغیب عن قلوب المؤمنین ذکره وهو الثانی عشر منّا...»؛( کمال الدین، ص ۳۶۸ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱، ح ۲)
«نعمت ظاهر امام ظاهر ونعمت باطن امام غایب است. راوی می‏گوید: به حضرت عرض کردم: آیا در میان ائمه کسی غایب می‏شود؟ فرمود: آری شخصش از چشمان مردم غایب می‏گردد، ولی از قلوب مؤمنان غایب نمی‏گردد، واو دوازدهمین از ما می‏باشد...».
● پرسش: آیا امام رضاعلیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: صدوق؛ به سندش از امام رضا (ع) نقل کرده که فرمود: «الرابع من ولدی ابن سیّدة الإماء یطهّر اللَّه به الأرض من کلّ جور ویقدّسها من کلّ ظلم، وهو الّذی یشکّ الناس فی ولادته وهو صاحب الغیبة قبل خروجه...»؛ «...چهارمین از اولاد من، که فرزند بهترین زنان است، خداوند به واسطه او زمین را از هر ظلمی پاک وپیراسته خواهد نمود، واو کسی است که مردم در ولادتش شک خواهند کرد، واوست صاحب غیبت قبل از خروجش...».( کمال الدین، ص ۳۷۱ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱، ح ۲۹)
ونیز به دعبل فرمود: «... یا دعبل! الإمام بعدی محمد ابنی وبعد محمد ابنه علی وبعد علیّ ابنه الحسن وبعد الحسن ابنه الحجّة المنتظر فی غیبته...»؛ «...ای دعبل! امام بعد از من محمّد فرزند من است. وبعد از محمّد، فرزندش علی وبعد از علی، فرزندش حسن وبعد از حسن فرزندش حجّت قائم است. کسی که در غیبتش به انتظار او می‏نشیند...».( همان، ص ۳۷۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۵۴، ح ۴)
● پرسش: آیا امام جوادعلیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: عبدالعظیم حسنی (ع) می‏گوید: من بر آقایم محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‏طالب: وارد شدم به قصد اینکه از او درباره قائم سؤال کنم که آیا او مهدی است یا دیگری، حضرت ابتدائاً فرمود: «...یا أباالقاسم! إنّ القآئم منّا هو المهدیّ الّذی یجب أن ینتظر فی غیبته ویطاع فی ظهوره وهو الثالث من ولدی...»؛ «ای اباالقاسم! همانا قائم از ما همان مهدی است که واجب است در غیبتش انتظار او را کشیده وهنگام ظهورش از او اطاعت شود، واو سومین از اولاد من است...».( کمال الدین، ص ۳۷۷ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱)
صقر بن ابی‏دلف می‏گوید: به امام جواد (ع) عرض کردم: چرا قائم را منتظر خوانند؟ فرمود: «... لأنّ له غیبة تکثر آیامها ویطول أمدها فینتظر خروجه المخلصون وینکره المرتابون...»؛ «زیرا برای او غیبتی است که روزهایش زیاد ومدّتش طولانی خواهد بود. مخلصین در انتظار خروج او به سر خواهند برد، وشک‏کنندگان، او را انکار خواهند کرد...».( همان، ص ۳۷۸ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰، ح ۴)
● پرسش: آیا امام هادی‏علیه‏السلام از غیبت حضرت مهدی‏علیه‏السلام خبر داده است؟
▪ پاسخ: صدوق؛ به سندش از ابی هاشم داوود بن قاسم جعفری نقل می‏کند که از ابوالحسن (امام هادی (ع)) شنیدم که می‏فرمود: «... ومن بعدی الحسن ابنی فکیف للنّاس بالخلف من بعده؟ قال: فقلت: وکیف ذاک یا مولای؟! قال: لأنّه لایری شخصه ولایحلّ ذکره باسمه...»؛ «جانشین بعد از من فرزندم حسن است، پس چگونه است شما را به خلف بعد از خلف؟ عرض کردم: چگونه، خداوند مرا فدایت گرداند؟ حضرت فرمود: زیرا شخصش دیده نمی‏شود وحلال نیست که نامش برده شود...».( کمال الدین، ص ۳۸۰و۳۷۹ ؛ اعلام الوری، ص ۴۳۸و۴۳۷)
● پرسش: آیا امام عسکری‏علیه‏السلام برای غیبت فرزندش مهدی‏علیه‏السلام زمینه‏سازی نموده است؟
▪ پاسخ: فعّالیت‏های امام عسکری (ع) را در این زمینه می‏توان به چند دسته تقسیم نمود:
۱) تعلیمات وبیانات
امام عسکری (ع) در حدیث مبسوطی به احمد بن اسحاق فرمود: «... یا أحمد بن إسحاق! مثله فی هذه الأمّة مثل الخضر (ع) ومثله مثل ذی‏القرنین، واللَّه لیغیبنّ غیبة لاینجو فیها من الحرکة إلّا من ثبّته اللَّه عزّوجلّ علی القول بإمامته، ووفّقه فیها الدعآء بتعجیل فرجه...»؛ «...ای احمد بن اسحاق! مَثل او در این امّت مَثل خضر (ع) ومثلش مثل ذی‏القرنین است. به خدا سوگند! هر آینه غیبتی خواهد نمود که تنها کسانی که خداوند آنان را بر قول به امامت او ثابت کرده، وبه دعا بر تعجیل فرجش موفق ساخته، هلاک نخواهند شد...».( کمال‏الدین، ص ۳۸۴ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۴و۲۳، ح ۱۶)
ونیز فرمود: «... أما أنّ لولدی غیبة یرتاب فیها النّاس إلّا من عصمه اللَّه عزّوجلّ»؛ «...آگاه باشید! همانا برای فرزندم غیبتی خواهد بود که در آن مردم شک خواهند کرد جز کسانی که خداوند عزّوجلّ آنها را حفظ کرده باشد.»( همان، ص ۴۰۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰، ح ۶)
۲) کم کردن ارتباطات خود با شیعیان
مسعودی می‏گوید: «هنگامی که امر امامت به او رسید با خواص خود وغیر خواص از پشت پرده سخن می‏گفت، مگر در اوقاتی که او را به خانه سلطان می‏بردند». لذا شیعیان حضرت برای ملاقات با او در راه می‏نشستند تا در آن اوقات( اثبات الوصیة، ص ۲۸۶)
حضرت را ملاقات کنند.( بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۰، ح ۶۳ وص ۲۹۳، ح ۶۷)
۳) اتخاذ نظام وکالت
گر چه امام عسکری (ع) اولین کسی نبود که به نظام وکالت رو آورد، ولی در زمان آن حضرت برای زمینه سازی غیبت فرزندش مهدی (ع) آن را توسعه داد. ولذا در این راستا عثمان بن سعید وفرزندش را به عنوان وکیل مورد اعتماد وثقه خود معرفی فرمود: «... وأشهدوا علی أنّ عثمان بن سعید العَمْری وکیلی وأنّ ابنه محمد وکیل ابنی مهدیّکم»؛ «وشهادت دهید بر اینکه عثمان بن سعید عَمْری وکیل من است وهمانا فرزند او محمد وکیل فرزند من، مهدی شماست.»( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴، ح ۱)
ونیز از وکلای او محمّد بن احمد بن جعفر وجعفر بن صیقل است.( همان، ج ۵۰، ص ۳۱۰و۳۰۹، ح ۹)
۴) قربانی کردن برای فرزندش
صدوق به سندش از ابی‏جعفر عَمْری نقل کرده که فرمود: هنگامی که آقا متولد شد، ابومحمّد (عسکری) فرمود: «ابعثوا إلی أبی‏عمرو، فبعث إلیه فصار إلیه، فقال: اِشترِ عشرة آلاف رطل خبزاً وعشرة آلاف رطل لحماً وفرّقه -أحسبه قال:- علی بنی‏هاشم، وعقِّ عنه بکذا وکذا شاة»؛ «کسی را نزد ابوعمروبفرستید. کسی را فرستادند. هنگامی که آمد، حضرت به او فرمود: «ده‏هزار پیمانه نان وده هزار پیمانه گوشت بخر وبه گمانم فرمود آن را بین بنی‏هاشم تقسیم کن. واز طرف او فلان تعداد گوسفند عقیقه کن.»( کمال الدین، ص ۴۳۰ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۵، ح ۹)
ونیز در نامه‏ای به خواصّ خود در قم دستور داد که از طرف فرزندش عقیقه کرده وبه مردم گوشزد کنند که این عقیقه به مناسبت ولادت مولود جدید امام عسکری (ع) محمّد است. ونیز به خواص خود در بغداد وسامرا نیز چنین نوشت.
۵) ارائه دادن فرزند خود به خواص از شیعیان
امام عسکری (ع) برای تثبیت قلوب شیعیان نسبت به ولادت وامامت فرزندش مهدی (ع) او را به تعداد بسیاری از یارانش نشان داد. آنها نیز از آن فرزند معجزاتی مشاهده کردند که موجب یقین به امامت او شد، که از آن جمله می‏توان به احمد بن اسحاق اشعری اشاره نمود.( کمال الدین، ص ۳۸۴ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۴و۲۳، ح ۱۶)
● پرسش: امام مهدی‏علیه‏السلام برای اثبات وجود خود در عصر غیبت صغرا چه تدابیری اندیشید؟
▪ پاسخ: حضرت (ع) با قطع نظر از زمینه‏سازی‏هایی که امامان قبل برای تثبیت مسأله ولادت وامامت وغیبت او داشتند، خود نیز به شخصه در این مسأله دخالت کرده واز راه‏های مختلف درصدد اثبات ولادت وامامت خود برآمدند.
اینک به برخی از این راه‏ها اشاره می‏کنیم:
۱) حضرت کاری‏کردند که گروهی از بزرگان شیعه بتوانند به ملاقاتش شرفیاب شوند.
۲) در مواقع ضروری اقدام به انجام کرامت ومعجزه می‏نمود. این معجزات بعضاً توسط سفرا ودر برخی موارد نیز توسّط خود حضرت انجام می‏گرفت.( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۵، ح ۴۴)
۳) آن حضرت شخصاً درصدد پاسخ به سؤال‏های مختلف مردم بر می‏آمد تا اعتقاد ویقینشان نسبت به او بیشتر گردد.
۴) خطّ خاصّ حضرت نیز از جمله قرائن ودلایلی بود که می‏توانست بر وجود امام عصر (ع) دلالت کند؛ زیرا این خطّ در زمان پدرش امام عسکری (ع) بین مردم مأنوس بوده است، ولذا از جمله راه‏هایی بود که با رسیدن توقیعات از ناحیّه مقدّسه، شیعیان به وجود امام زمان خود یقین واطمینان پیدا می‏نمودند.
● پرسش: امام زمان‏علیه‏السلام چه تدابیری برای اختفای خود از دشمنان داشته است؟
▪ پاسخ: از آنجا که بعد از شهادت امام عسکری (ع)، حاکمان ظلم وجور نیز درصدد نابودی حضرت بودند، لذا حضرت تدابیری برای اختفای خود از آنها داشت. اینک به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:
۱) حضرت خود را جز به کسانی که مخلص وفدایی بودند، نشان نمی‏داد.
۲) بعد از آنکه شخصی به حضور حضرت شرفیاب می‏شد، به او سفارش زیاد می‏شد که این امر را کتمان بدارد ودر خبر دادن به شیعیان نهایت احتیاط را داشته باشد.
۳) تحریم نام بردن از اسم مخصوص امام زمان (ع) یعنی «محمّد». از این رو مشاهده می‏کنیم که در آن عصر در مورد امام (ع) از تعبیراتی همچون: قائم، غریم، حجت، ناحیه، صاحب الزمان ودیگر تعبیرات مبهم استفاده می‏شد.( الغیبة، طوسی، ص ۳۶۴ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۵۱، ح ۳)
۴) مخفی شدن از دستگاه خلافت وهر کس که از موالیان آن حضرت به شمار نمی‏آمد.
۵) تغییر دادن مکان وخانه حضرت از جایی به جایی دیگر به نحوی که نظرها را به خود جلب نکند، ونیز کسی به آن حضرت مشکوک نشود. ولذا روایاتی را که در تعیین مکان وخانه حضرت اختلاف دارند به همین معنا توجیه می‏کنیم.
۶) کیفیّت ارتباط وکیل یا سفیر به قدری مخفیانه بود که هیچ کس از آن اطّلاعی پیدا نمی‏کرد.
۷) حضرت وکالت یا سفارت خود را به کسانی واگذار می‏کرد که نهایت اخلاص وفداکاری را به حضرت داشتند، به حدّی که محال بود از مکان حضرت وخصوصّیات او اطلاع دهند. لذا هنگامی که به ابوسهل نوبختی گفتند: چرا سفارت به حسین بن روح واگذار شد نه به شما؟ در جواب گفت: «...او کسی است که اگر حجت در زیر عبایش باشد وبدنش را قطعه قطعه کنند تا عبایش را از روی او بردارد هرگز چنین نخواهد کرد».( الغیبة، طوسی، ص ۳۹۱ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۵۸، ح ۶)
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی


همچنین مشاهده کنید