سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

دعای ندبه


دعای ندبه
● پرسش: آیا دعای ندبه نزد علما معتبر است؟
▪ پاسخ: روش عرف و عقلا در مسائل تاریخی، قبول هر خبری است که در کتب تاریخی معتبر یا مشهور نقل شده باشد. ولی علمای اسلام در قبول اخبار وروایاتی که مربوط به احکام شرع ومعارف دینی است به این مقدار اکتفا نمی‏کنند، بلکه درصدد بحث وتحقیق برآمده ودر سند احادیث وعدالت ووثاقت راویان حدیث بررسی کامل می‏کنند، ومادامی که اطمینان کامل ووثوق به احادیث پیدا نکنند به آن عمل نمی‏نمایند.
این دقت وتحقیق به جهت حصول اطمینان به صدور حدیث از معصوم در مورد تکالیف الزامی، اعم از وجوب وحرمت دو چندان می‏شود، ولی در مورد مستحبات احتیاج مبرم به این گونه بررسی نیست. مورد ادعیه از این قسم است، زیرا به جهت استحباب قرائت آن احتیاج مبرمی به بررسی سندی ندارد، بلکه قرائت آن به رجا وامید مطلوبیّت کافی است، ومی‏توان از قوت متن والفاظ ومضامین دعا پی به اعتبار آن برد؛ زیرا این مضامین درآیات وروایات معتبر نیز وارد شده است. خصوصاً آنکه مطابق اخبار «من بلغ» که دلالت بر تسامح در ادله سنن و مستحبات دارد، احتیاج چندانی به بررسی سند ادعیه مستحبّه نیست.
● پرسش: راه تشخیص روایت صحیح از غیر صحیح چیست؟
▪ پاسخ: از آنجا که برخی از کذّابین از زمان پیامبراکرم (ص) درصدد جعل ووضع حدیث ونسبت آن به پیامبر واهل بیت: بوده‏اند، لذا جا دارد که میزانی را برای تمییز بین حدیث صحیح از غیرصحیح به دست دهیم. در این باره به چند میزان می‏توان اشاره نمود:
۱) موافقت با قرآن
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «إنّ علی کلّ حقّ حقیقة وعلی کلّ صواب نوراً، فما وافق کتاب اللَّه فخذوه وما خالف کتاب اللَّه فدعوه»؛ «همانا بر هر حقّی حقیقتی وبر هر صوابی نوری است، پس آنچه موافق کتاب خداست اخذ کرده وآنچه مخالف کتاب خداست رها کنید.»( کافی، ج ۱، ص ۶۹، ح ۱)
۲) موافقت با سایر کلمات معصومین:
حسن بن جهم می‏گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: از جانب شما احادیث مختلف به ما می‏رسد؟ حضرت فرمود: «ما جآءک عنّا فقِس علی کتاب اللَّه عزّوجلّ وأحادیثنا، فإن کان یشبههما فهو منّا، وإن لم‏یکن یشبههما فلیس منّا»؛ «آنچه از جانب ما به شما رسید بر کتاب خداوند عزّوجلّ واحادیث ما مقایسه کنید، اگر شبیه آن دو است از ما می‏باشد، وگرنه از ما نیست.»( وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۲۱، ح ۳۳۳۷۳)
۳) موافقت با عقل وعدم مخالفت با حکم آن
در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل است که فرمود: «هر گاه از من حدیثی به شما رسید آن را بر کتاب خدا وحجت عقولتان عرضه بدارید، اگر موافق این دو بود قبول کرده وگرنه آن را بر دیوار زنید».( شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۳۴۳، ح ۱ ؛ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۳، ص ۳۹۲)
● پرسش: نظر بزرگان علما درباره دعای ندبه چیست؟
▪ پاسخ: شیخ مرتضی انصاری؛ در کتاب «المکاسب» در بخش خیارات در ذیل حدیث «المؤمنون عند شروطهم» می‏گوید: بعید نیست که بگوییم عنوان «شرط» بر التزامات ابتدائی صادق نیست، بلکه متبادر عرفی از «شرط» همان التزامات تابع عقد است، همان گونه که از موارد استعمال این کلمه در مثل قول امام در دعای ندبه استفاده می‏شود، آنجا که در ابتدای دعا فرمود: «بعد أن شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیّة».( المکاسب، ج ۵، ص ۲۱)
شیخ انصاری؛ گویا این دعا را امر مفروغ عنه از حیث صحت گرفته ولذا به آن در مجال احکام شرعیه استدلال کرده است.
محشّین مکاسب شیخ بر او در این نکته هیچ اعتراضی نکرده وسند آن را نیز مورد منقاشه قرار نداده‏اند.
شیخ عبداللَّه مامقانی در حاشیه خود بر مکاسب می‏گوید: «وجه دلالت این جمله از دعا بر مقصود این است که: کلام امام به این بر می‏گردد که خداوند عزّوجلّ به بندگان خود فرمود: هر کس در این دنیا زهد پیشه کند من به او نعمت مقیم عطا خواهم کرد...».( حاشیه مامقانی بر مکاسب، قسم خیارات، ص ۱۲)
ایروانی نیز می‏گوید: «امّا اطلاق شرط در دعای ندبه به اعتبار این است که در ضمن التزام "جزیل ما عنده"... آمده است...».( حاشیه ایروانی بر مکاسب، ج ۲، ص ۵)
● پرسش: چه کسانی دعای ندبه را نقل کرده‏اند؟
▪ پاسخ: دعای ندبه را عده‏ای از علما ومحدثین نقل کرده‏اند از آن جمله:
۱) شیخ مشهدی در «المزار» از محمّد بن ابی‏قره واو از کتاب ابی‏جعفر محمد بن الحسین بن سفیان بزوفری نقل کرده وآن را به امام زمان (ع) نسبت داده است.( المزار، ص ۵۷۳، دعای ۱۰۷)
۲) سید بن طاووس در «مصباح الزائر» و«اقبال الاعمال» از بعض اصحاب ما از محمّد بن علی بن ابی‏قرّه به نقل از کتاب محمّد بن حسین بن سفیان بزوفری نقل کرده وآن را به امام زمان (ع) نسبت داده است.( مصباح الزائر، ص ۴۴۶ ؛ اقبال الاعمال، ص ۲۹۹-۲۹۵)
۳) علامه مجلسی؛ در کتاب «زاد المعاد» می‏گوید: «وامّا دعای ندبه که مشتمل بر عقاید حقّه وتأسّف بر غیبت قائم (ع) است، به سند معتبر از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است...».( زاد المعاد، ص ۴۸۸)
۴) قبل از این بزرگان، این دعا را شیخ جلیل ثقه ابوالفرج محمّد بن علی بن یعقوب بن اسحاق بن ابی‏قره قنانی که معاصر شیخ نجاشی واز اعلام قرن پنجم بوده، نقل کرده است. کسی که شیخ محمّد بن مشهدی در کتاب «المزار» از او زیاد نقل می‏کند.
۵) ونیز شیخ جلیل ثقه ابوجعفر محمّد بن حسین بن سفیان بزوفری در کتاب «الدعاء» نقل کرده است. او که از مشایخ شیخ مفید؛ به حساب می‏آید مورد تأیید خاص او قرار گرفته است. حاجی نوری در «خاتمة المستدرک» او را از مشایخ شیخ مفید برشمرده وبه وثاقت وجلالت قدر او شهادت داده است.
مرحوم آیت‏اللَّه بروجردی می‏فرمود: «یکی از راه‏های شناخت رجال، شناخت شخصیت شاگردان آنان است. وهر گاه مشاهده شد که اشخاصی همچون شیخ مفید؛ از شخص معینی زیاد روایت نقل می‏کند وهرگز مذمّتی در حق او ندارد این به نوبه خود نشانه این است که آن شخص مورد وثوق واطمینان است».
● پرسش: راوی دعای ندبه که معاصر امام نبوده چگونه دعا را نقل می‏کند؟
▪ پاسخ: کسی ادعا نکرده که بزوفری این دعا را بدون واسطه از امام نقل کرده است. و آیا لازم است هرکسی که روایتی را از امام نقل می‏کند معاصر با امام باشد.
ما اطمینان داریم که این دعا یا با سند در کتاب بزوفری روایت شده ولی دیگران که از آن کتاب نقل کرده‏اند از باب مسامحه آن سند را حذف کرده‏اند، ویا اینکه بزوفری از آنجا که دعا را معروف ومشهور دیده احتیاجی به ذکر سند ندیده است؛ زیرا همان گونه که در این زمان معروف ومشهور است، در عصرهای گذشته نیز چنین بوده است. خصوصاً آنکه متن آن باآیات قرآن وروایات دیگر سازگاری تمام دارد.
● پرسش: «محمّد بن مشهدی» راوی با واسطه دعای ندبه کیست؟
▪ پاسخ: از کلمات آیت اللَّه خوئی؛ به نقل از شیخ حرّ عاملی به دست می‏آید که مراد از محمّد بن مشهدی، محمّد بن علی بن جعفر است.( معجم رجال الحدیث، ج ۱۷، ص ۲۵۹)
ولی مرحوم حاجی نوری در «خاتمه مستدرک» در این باره می‏گوید: «مراد از محمّد بن مشهدی، محمد بن جعفر بن علی بن جعفر مشهدی است که از وی به عنوان «حائری» نیز یاد شده است. ایشان یکی از راویان ابی‏الفضل شاذان بن جبرئیل قمی است. او همچنین با دو واسطه از شیخ مفید روایت نقل می‏کند».( مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۳۶۸)
به هر حال او هر که باشد شخصی قابل اعتماد ومورد وثوق وجلیل‏القدر است که توصیف ومدح وی در کتب رجال آمده است.
● پرسش: «محمّد بن علی بن ابی قرّه» راوی دیگر دعای ندبه کیست؟
▪ پاسخ: او از جمله راویان صاحب کتاب ومورد اعتماد است. نجاشی درباره وی می‏گوید: «...او ثقه بوده وروایات فراوانی شنیده وکتاب‏های بسیاری تألیف کرده است. وی کسی بود که کتاب‏ها را ورق به ورق برای اصحاب امامیه می‏خواند وهمواره در مجالس با ما بود».( رجال نجاشی، ص ۲۸۳)
از آنجا که نجاشی اجازه نقل کتاب‏های ابن ابی‏قرّه را از وی داشته است لذا می‏توان او را از مشایخ اجازه مرحوم نجاشی دانست.
● پرسش: ابن مشهدی دعای ندبه را چگونه از محمّد بن‏أبی‏قره نقل‏کرده است؟
▪ پاسخ: از آنجا که محمّد بن جعفر مشهدی معاصر محمّد بن ابی‏قره نبوده است لذا می‏توان آن را این گونه توجیه کرد:
۱) شیخ مشهدی معمّر بوده ولذا محمّد بن ابی‏قره را درک کرده است.
۲) اگر چه خبر ارسال دارد ولی ابن مشهدی به نقلش از محمّد بن ابی‏قره یقین داشته است.
۳) ابن مشهدی دعا را از کتاب مزار ابن ابی‏قره نقل کرده است، زیرا مطابق نقل صاحب ریاض ابن ابی‏قره کتابی به نام «مزار» داشته است.
● پرسش: آیا درباره محمّد بن حسین بن سفیان بزوفری معروف به ابن مشهدی توثیقی رسیده است؟
▪ پاسخ: او از شاگردان احمد بن ادریس به شمار آمده واز او روایت نقل کرده است. واز آنجا که شیخ مفید از او روایت نقل کرده می‏توان او را از مشایخ شیخ مفید دانست.
درباره وثاقت وی باید گفت: هر چند پیرامون بزوفری در کتب رجال توثیق خاصی وارد نشده است، ولی از آنجا که از مشایخ روایی شیخ مفید بوده ودر موارد زیادی برای وی رضا ورحمت خداوند را طلب کرده است، می‏توان بدون تردید گفت: قواعد توثیق عام، شامل حال وی می‏گردد.
● پرسش: دعای ندبه از کدامین امام است؟
▪ پاسخ: ظاهر این است که این دعا از جانب امام صادق (ع) انشا شده است، همان گونه که مرحوم مجلسی به آن حضرت نسبت می‏دهد. واما اینکه در برخی از مصادر این گونه آمده که این دعا برای صاحب‏الزمان است، ممکن است این گونه توجیه کنیم که: این دعا، دعایی است که برای وجود مقدس امام زمان (ع) انشا شده است نه اینکه این دعا از طرف آن حضرت انشا شده باشد.
هر چند برخی خواسته‏اند احتمال اول را به خاطر ناسازگاری برخی از مضامین دعا، با صدور آن از جانب امام صادق (ع) مردود سازند، ولی برای اهل تحقیق روشن است که این اشکالات قابل توجیه است، زیرا نظیر چنین مضامینی در موارد دیگر از امام صادق (ع) ودیگر ائمه: نیز نقل شده است.( منتخب الاثر، ص ۱۴۰)
ونیز احتمال دارد که بزوفری از پدرش حسین بن علی بن سفیان که از علما وراویان بزرگ قرن چهارم که هم عصر وزمان غیبت صغرا بوده نقل کرده واو هم به وسیله نواب اربعه از راه مکاتبه وتوقیع با امام زمان (ع) در ارتباط بوده واین دعا را در کتاب خود آورده وسپس به دست فرزندش ابوجعفر بزوفری رسیده است.
● پرسش: آیا دعای ندبه انشای برخی از علمای شیعه است؟
▪ پاسخ: ممکن است برخی اشکال کنند که این دعا انشای برخی از علمای شیعه بوده است. ولی این احتمال از جهاتی باطل است:
۱) بزوفری در ادامه روایت این چنین آورده است: «ویستحبّ أن یدعی به فی الأعیاد الأربعة». ظاهر این کلمه می‏رساند که این دعا از جانب معصوم صادر شده است، زیرا محکوم کردن هریک از افعال واذکار به هریک از احکام خمسه (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت واباحه) از امور توقیفی است که فقط باید از جانب اولیای معصوم خداوند صورت پذیرد.
۲) اینکه برای قرائت این دعا زمان خاص (اعیاد اربعه) ذکر شده خود دلیل بر آن است که از جانب معصوم صادر شده است؛ زیرا در غیر این صورت نمی‏تواند از چنین ویژگی خاصی برخوردار باشد.
۳) رسم علما چنین بوده که هر گاه دعا یا زیارتی را خود انشا می‏کردند متذکر می‏شدند تا بر مردم مشتبه نگردد، از باب نمونه:
الف) شیخ صدوق در «من لایحضره الفقیه» زیارتی را برای فاطمه زهرا (ع) که از انشاهای خود اوست نقل کرده ومی‏گوید: من آن را در سفر حج در مدینه در کنار قبر فاطمه زهرا (ع) قرائت کردم. ولی آن را به این صورت در اخبار نیافتم...».( من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۷۴-۵۷۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۱۹۶، ح ۱۳)
ب) سید بن طاووس در «الاقبال» می‏گوید: «فصلی است درباره آنچه آن را ذکر می‏کنیم از دعایی که آن را انشا کردیم، آن را هنگام تناول طعام ذکر می‏کنیم».( اقبال الاعمال، ص ۱۱۵)
ج) ونیز می‏فرماید: «وامّا آنچه هنگام رؤیت هلال شوّال گفته می‏شود ما آن را در کتاب «عمل الشعر» در ضمن دعایی که انشا کردیم آوردیم، واین دعا صلاحیت برای تمام ماه‏ها را دارد...».( همان، ص ۳۰۵)
ودر موارد دیگر نیز در مورد ادعیه‏ای که خود انشا کرده چنین تعبیراتی آورده است.( مهج الدعوات، ص ۳۴۸و۳۰۲و۳۳۶ ؛ امان الأخطار، ص ۱۷)
۴) ابن مشهدی در «المزار» می‏گوید: «من در این کتاب خود از فنون زیارات، اخباری را جمع کردم که به واسطه راویان ثقه ومورد اعتماد به سادات متصل شده‏اند».( المزار، ص ۱۶)
۵) در صورتی که جمله «انّه الدعاء لصاحب الامر» را به معنای انشا از امام زمان (ع) بدانیم می‏توانیم آن را از توقیعات حضرت به بزوفری بدانیم.
● پرسش: چه ارتباطی بین امام زمان‏علیه‏السلام با کوه رَضْوی وذی‏طوی است؟
▪ پاسخ: امام زمان (ع) در عصر غیبت کبرا مکان خاصی ندارد، نه در کوه رضوی مخفی است ونه در ذی‏طوی ونه در سرداب مقدس. آری برخی از فرقه‏های کیسانیه که منقرض شده‏اند معتقد بودند که محمد بن حنفیه در کوه رَضْوی مخفی است. پس چه ارتباطی با این دو کوه وامام زمان (ع) وجود دارد که در دعای ندبه به آن اشاره شده است.
قبل از پاسخ اشکال باید بدانیم که رضوی وذی‏طوی چه مکانی است؛
ذی طوی اسم مکانی است داخل حرم که حدود یک فرسخ تا مکه فاصله دارد، واز آنجا خانه‏های مکه پیداست.( مجمع البحرین)
ورَضْوی کوهی از کوه‏های مدینه منوّره است در نزدیکی ینبُع، که فاصله بین آن کوه تا مدینه چهل میل است. در مدح وفضیلت آن کوه روایاتی وارد شده است.
در جواب سؤال فوق می‏گوییم: آری ما معتقدیم که حضرت (ع) مکان معینی در عصر غیبت ندارد وروایات وادعیه این مطلب را تأیید می‏کند، ولی این جمله به معنای آن نیست که حضرت در کوه رَضْوی یا در منطقه ذی‏طوی مخفی است، بلکه معنایی کنایی دارد به این معنا که برای حضرت هیچ مکان معینی نیست، ولذا این جمله هیچ ارتباطی با عقیده کیسانیه ندارد.
وامّا اینکه چرا این دو مکان به طور خصوص در این دعا ذکر شده، به جهت تقدّس وتبرّک این دو مکان است، وثابت شده که حضرت (ع) در این دو مکان زیاد تردّد داشته‏اند.
و ممکن است که در ذکر این منطقه اشاره به این نکته باشد که حتّی این دو موضع که مورد اهتمام کیسانیه است تحت تصرّف امام مهدی (ع) ومحلّ تردّد آن حضرت است. ویا اینکه مقصود از ذی‏طوی مکّه مکرّمه ورَضْوی مدینه منورّه باشد، آن گونه که در کتاب «اخبار مکّه» اشاره شده است.
● پرسش: چرا اسامی تمام امامان در این دعا ذکر نشده است؟
▪ پاسخ: گاهی گفته می‏شود چرا اسامی تمام امامان در این دعا ذکر نشده است.
تصریح نشدن به اسامی وعدد دوازده امام از قوّت متن آن نمی‏کاهد. در عین حال گر چه تصریح به نام هر یک از آنها نشده ولی به طور کلّی واجمالی به مصائبی که آنها در راه هدایت خلق متحمّل شده‏اند اشاره کرده است. آنجا که می‏گوید: «لم‏یمتثل أمر رسول اللَّه (ص) فی الهادین بعد الهادین...» یا آنجا که می‏فرماید: «فقتل من قتل وسُبی من سُبی وأُقصی من أُقصی».
این عبارات اشاره به مصائبی دارد که هر یک از امامان در راه هدایت خلق متحمّل شده‏اند.
ونیز در جایی دیگر می‏فرماید: «أین الحسن أین الحسین، أین أبنآء الحسین...».
● پرسش: آیا جمله «وعرجت بروحه» مخالف با معراج جسمانی است؟
▪ پاسخ: برخی می‏گویند: جمله «وعرجت بروحه إلی سمآئک» که در دعای ندبه آمده مخالف با اجماع وآیات وروایاتی است که دلالت بر معراج جسمانی دارد، لذا از این جهت درصدد برآمده‏اند تا در انتساب این دعا به امام خدشه وارد کنند.
صحیح در این جمله: «عرجت به إلی سمآئک» است نه «بروحه» ولذا دلالت بر معراج روحانی ندارد. شاهد این مطلب چند قرینه است:
۱) محدّث نوری؛ در کتاب «تحیّة الزائر» می‏گوید: در نسخه‏ای که من از مزار محمّد بن مشهدی دارم: «عرجت به إلی سمآئک» ثبت شده است.( تحیه الزائر، ص ۲۶۰)
۲) شیخ عباس قمی؛ نیز در کتاب «هدیة الزائر» عبارت استاد خود حاجی نوری را نقل کرده وآن را تأیید نموده است.
۳) الآن نیز نسخه‏ای خطّی ونفیس از کتاب مزار محمّد بن مشهدی موجود است که در آن «وعرجت به» ثبت شده است.
۴) جمله‏های دیگر در دعا نیز مؤیّد معراج جسمانی است از قبیل: «وأوطأته مشارقک ومغاربک» و«سخّرت له البراق».
۵) بر فرض صحّت نسخه «وعرجت بروحه» این جمله دلالت بر معاد روحانی فقط ندارد، از باب استخدام لفظ موضوع برای جزء واراده کلّ، مقصود معراج جسمانی وروحانی است. از قبیل اینکه گفته می‏شود: «روحی لک الفدآء». مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانی می‏گوید: «گاهی کلمه روح را در معنای جسم با روح به کار می‏برند به جهت ارتباط بین حالّ ومحلّ یا علاقه ملابست که بین آن دو است...».( شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، ص ۱۰۸)
● پرسش: چه تألیفاتی درباره دعای ندبه نوشته شده است؟
▪ پاسخ: دانشمندان ومحققان این دعای شریف را مورد توجه خود قرار داده وبر آن شروح وحواشی نوشته‏اند. اینک به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:
۱) «شرح دعای ندبه» از صدرالدین محمد حسنی مدرس یزدی.
۲) «عقد الجمان لندبة صاحب‏الزمان» از میرزا عبدالرحیم تبریزی.
۳) «وسیلة القربة فی شرح دعاء الندبة» از شیخ علی خوئی.
۴) «شرح دعای ندبه» از ملا حسن تربتی سبزواری.
۵) «النخبة فی شرح دعاء الندبة» از سید محمود مرعشی.
۶) «شرح یا ترجمه دعای ندبه» از سردار کابلی.
۷) «معالم القربة فی شرح دعاء الندبة» از محدث ارموی.
۸) «وظائف الشیعة فی شرح دعاء الندبة» از ادیب اصفهانی.
۹) «کشف الکربة» از محدث ارموی.
۱۰) «نوید بامداد پیروزی» از موسوی خرم آبادی.
۱۱) «شرح وترجمه دعای ندبه» از محبّ الاسلام.
۱۲) «نصرة المسلمین» از عبدالرضا خان ابراهیمی.
۱۳) «فروغ الولایة» از آیت اللَّه صافی.
۱۴) «الکلمات النخبة» از عطائی اصفهانی.
۱۵) «رسالة حول دعاء الندبة» از محمّد تقی تستری.
۱۶) «رسالة حول دعاء الندبة» از میرجهانی اصفهانی.
۱۷) «سند دعاء الندبة» از سید یاسین الموسوی.
۱۸) «شرحی بر دعای ندبه» از علوی طالقانی.
ودیگر شروح ورساله‏ها در رابطه با دعای ندبه.
● پرسش: چه دعاهایی در عصر غیبت امام زمان‏علیه‏السلام درباره حضرت مستحب است؟
▪ پاسخ: ادعیه درباره امام زمان (ع) بسیار است، که می‏توان به برخی از آنها فهرست‏وار اشاره نمود:
۱) دعایی از امام صادق (ع).( کمال الدین، ص ۳۴۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶، ح ۷۰)
۲) دعای غریق.( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۸، ح ۲۳. پاورقی»
۳) دعای بعد از هر فریضه در ماه رمضان.
۴) دعای عهد صغیر.( همان، ج ۸۶، ص ۶۱)
۵) دعای عهد.( البلد الامین، ص ۸۲)
۶) دعا بعد از نماز ظهر.( همان، ص ۱۳)
۷) دعا بعد از نماز عصر.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۷، ح ۱۸)
۸) دعای شب نیمه شعبان.( مفاتیح الجنان، ص ۱۶۶)
● پرسش: در چه مکان‏هایی سفارش دعا برای امام زمان‏علیه‏السلام شده است؟
▪ پاسخ: مطابق روایات در برخی از مکان‏های مقدس سفارش خاص به جهت دعا برای امام زمان (ع) شده است، از آن جمله:
۱) مسجد الحرام.( کمال الدین، ص ۴۴۰)
۲) سرداب مقدس.
۳) مقامات منسوب به حضرت از قبیل مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه ومسجد جمکران.
۴) حرم امام حسین (ع).( کامل الزیارات، ص ۲۳۰، ح ۱۷)
۵) حرم امام رضا (ع).( همان، ص ۳۳۱)
۶) حرم عسکریین (علیهما السلام) در سامرا.( همان، ص ۳۱۳)
۷) حرم هریک از امامان به طور عموم.( همان، ص ۳۱۵)
۸) عرفات در محل وقوف.( زاد المعاد)
● پرسش: فلسفه توسّل به امام زمان‏علیه‏السلام چیست؟
▪ پاسخ: توسل، وسیله وواسطه قرار دادن چیزی بین خود ومطلوب است. وسیله بر دو نوع است: گاهی از امور مادی است، مثل آب وغذا که وسیله رفع تشنگی وگرسنگی است. وزمانی نیز از امور معنوی است، مثل گناه‏کاری که خدا را به مقام وجاه یا حقیقت پیامبر (ص) قسم می‏دهد تا از گناهش بگذرد. در هر دو صورت وسیله لازم است؛ زیرا خداوند متعال جهان آفرینش را به بهترین صورت آفریده است، آنجا که می‏فرماید: «اَلَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ»؛ «آن خدایی که همه چیز را به بهترین صورت آفرید.»( سوره سجده، آیه ۷)
جهان بر اساس نظم علت ومعلول واسباب ومسببات، برای هدایت ورشد وتکامل انسان‏ها آفریده شده است ونیازمندی‏های طبیعی بشر با عوامل واسباب عادی برآورده می‏گردد. فیوضات معنوی خداوند همچون هدایت، مغفرت وآمرزش نیز بر اساس نظامی خاص بر انسان‏ها نازل می‏شود واراده حکیمانه خداوند بر این تعلّق گرفته که امور از طریق اسباب خاص وعلل معین به انسان‏ها برسد.
بنابراین، همان گونه که در عالم ماده نمی‏توان پرسید: چرا خداوند متعال زمین را با خورشید نورانی کرده وخود بی واسطه به چنین کاری دست نزده است؟ در عالم معنا نیز نمی‏توان گفت: چرا خداوند مغفرت خویش را به واسطه اولیای الهی شامل حال بندگان می‏کند.
شهید مطهری؛ می‏فرماید: «فعل خداوند دارای نظام است. اگر کسی بخواهد به نظام آفرینش اعتنا نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خدای متعال گناه‏کاران را ارشاد فرموده است که درِ خانه رسول اکرم (ص) بروند وعلاوه بر اینکه خود طلب مغفرت کنند، از آن بزرگوار بخواهند که برای ایشان طلب مغفرت کند. قرآن کریم می‏فرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»؛( سوره نساء، آیه ۶۴) «اگر ایشان هنگامی که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو می‏آمدند واز خدا آمرزش می‏خواستند وپیامبر هم برای ایشان طلب مغفرت می‏کرد، خدا را توبه‏پذیر مهربان می‏یافتند.»( مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۶۴)
از همین رو می‏بینیم که در قرآن وسنت تأکید فراوانی بر وسیله وتوسل شده است. خداوند متعال می‏فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الوَسِیلَةَ»؛( سوره مائده، آیه ۳۵) «ای مؤمنین! تقوا پیشه کنید وبرای رسیدن به او وسیله طلب نمایید.»
اثر وفایده دیگری که در توسل به اولیای الهی خصوصاً ذوات مقدسه اهل بیت: است اینکه مردم به جهت دریافت فیوضات الهی به واسطه آنان، نه تنها به مقام شامخ آنها از نبوت یا امامت یقین حاصل می‏کنند، بلکه از باب اینکه «الانسان عبید الاحسان» فرمان بردار دستورات آنها که همان دستورات خداوند است می‏شوند.
● پرسش: آیا دعا برای ظهور حضرت مهدی‏علیه‏السلام با نهی از عجله در ظهور منافات دارد؟
▪ پاسخ: در روایات فراوان به مسأله دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (ع) اشاره شده است ودر برخی روایات دیگر از عجله کردن واستعجال نهی شده است. از جمله: «هلک المستعجلون»؛ «کسانی که عجله کردند هلاک شدند.» آیا بین این دو دسته روایات اختلاف وتنافی وجود دارد؟ در جواب می‏گوییم: خیر؛ زیرا:
اولاً: استعجال در ظهور، اصرار زیاد بر فرج حضرت بدون تمهید مقدمات وشرایط وزمینه‏هاست، ولی دعا برای ظهور حضرت، با تمهید مقدمات وشروط است.
ثانیاً: نفس دعا برای تعجیل فرج در ظهور حضرت تأثیر به سزایی دارد، به این معنا که خود دعا می‏تواند به منزله جزء علت تامه در تسریع ظهور تأثیر به سزایی داشته باشد.
● پرسش: آیا اگر کسی چهل روز دعای عهد بخواند از یاران امام مهدی‏علیه‏السلام خواهد شد گرچه انسان بدی باشد؟
▪ پاسخ: مطابق روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده آمده است که: « هرکس چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران «قائم» ما باشد، واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...».( مفاتیح الجنان)
در مورد سؤال فوق می‏گوییم:
ـ اولاً: این آثار ممکن است مقیّد باشد به اینکه اعمال ورفتار دیگر نیز درست ومطابق موازین شرع باشد، زیرا انسان باید با حقیقت این دعا انس داشته باشد تا بتواند با خدای خود عهد کند.
ـ ثانیاً: ممکن است که خواندن دعای عهد گرچه از شخصی باشد که انسان بدی است ولی خداوند متعال به برکت این دعا او را متحوّل می‏گرداند وبا خواندن این دعا در چهل روز وعهد قلبی با حضرت مهدی (ع) چنان تحوّلی اساسی در وجود او ایجاد شود که به این قابلیّت برسد که بتواند از اصحاب حضرت شود.
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی


همچنین مشاهده کنید