سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


خودآشفتگی


خودآشفتگی
از آنجا که تا چند وقت دیگر روبات‌ها در اطراف ما در رفت و آمد خواهند بود! بهتر است بدانیم که مایکل‌بای هیچ‌گاه بازی‌های موجود در Transformers را تغییر نخواهد داد.
مرا اشتباه نگیرید. Transformerهای بی‌رحم انسان نبوده و از همان نمای نخست هیجان‌انگیز هستند. مایکل‌بای کارگردان هم هرگز به آخر زمان خالی از محتوائی که دوست ندارد، نمی‌پردازد. او میةواند یک مجموعه جنگلی را با شگفتی بیشتری ساخته و از سقوط ساختمان تجارت نیز محصول وحشتناک‌تری بسازد.
در واقع درون هر یک از روبات‌های بزرگ او چندین روبات کوچک مخفی شدها ست. لنزهای دوربینش همیشه درخشان است. او آشکارا زمان‌های جادوئی را در حرکت‌های تغییری کنترل کرده و برای تأثیرات شاعرانه، آنها را با سمبل کاری مطرح می‌کند. او در آنچه ممکن است خنده‌دارترین امضاء کاریش در سینمای امروز باشد، عادت دارد تا در بهره‌گیری از قطعات پر حرکت برای ایجاد پشتوانه روشن و زرق و برق در میان پرده‌های رومانتیک بی‌محتوا زیاده‌روی کند.
تمام اینها را سام ویت‌ویکی خنگ در یک صفحه پلاستیکی با نام میکائیل به‌صورت بی‌چون و چرا اجرا کرده است.
ویت‌ویکتی ویکتی واک از نوازندگان شجاع یک کاوشگر قطبی است که جای عینک آفتابی‌اش روی یک مکعب جادوئی میان کهکشانی می‌افتد که به‌صورت اتفاقی به‌صورت یخ‌زده مگاترون، رهبر Decepticonها، برمی‌خورد. این صورت یخی از نژاد کهن و تغییر شکل‌یافته پیشرو بوده است. حمله سهمگین موضوع اصلی نبرد احیا شده میان Decepticonsها و دشمنان قسم‌خورده آنها یعنی اتوبات‌های صلح‌طلب در زمانی است که او عینک پدربزرگش را در eBay به حراج می‌گذارد تا برای خرید نخستین ماشین خود پولی جمع کند.
در همین زمان یک پایگاه نظامی آمریکائی در قطر مورد حمله یک عقرب آهنین خشمگین قرار می‌گیرد که به‌عنوان بخشی از نقشه Decepticonها برای تسلط جهانی یا هر چیز دیگری وارد پایگاه اطلاعاتی ارتش شده است. در پی رخ دادن بحران‌های جغرافیائی و سیاسی، وزیر دفاع (جان وویت)، فهرستی از مجموعه افراد با مغزهای پیشرفته را برای ایجاد حالت دیوانگی و پوشش فواصل جمعیت‌شناسی تهیه می‌کند. (فیستی لاتینو؟ کنترل کنید! در حال سرگرم کردن تگرو است؟ کنترل کنید! کامپیوتر کار نمی‌کند؟ کنترل کنید! مغزهای آماده نظامی؟ کنترل کنید!)
اما نکته این‌جاست که آیا روبات‌های غول‌پیکر به ماشین تبدیل شده‌اند؟، جت‌ها!، هلی‌کوپترها!، خمپاره‌ها! و حتی موبایل‌ها! و سپس با یکدیگر مبارزه می‌کنند! بدون در نظر گرفتن تمام طنزها. این کمی ترسناک و حیرت‌آور به‌نظر می‌رسد. فکر نمی‌کنم بتوانید در همان دقایق اولیه موفقیت فیلم را در مورد روبات‌های دگرگون شده، نادیده بگیرید. اجازه بدهید اعلام کنیم که Transformers تنها داستان بشریت نیست که مورد حمله موجودات پیچیده حاصل از پوژی فن‌آوری قرار می‌گیرد، بلکه تهدیدی قابل اجراست. می‌توان شعار ”تنبیه و برده‌داری“ را روی یکی از ماشین‌های پلیس دید. این یک تهدید نیست بلکه تعهدی قابل اجراست. Transformers دعوت به یک بهت و حیرت ماشینی است. سقوط غرب و...
حال اجازه دهید به تنها چیزی که ارزش بحث کردن را دارد و البته تنها چیزی که فیلم به آن علاقه موجهی نشان داده است، بپردازیم.
Transformers آینه تمام‌نمای تأثیرات خاص و سطح بعدی است، اما تغییرات آن تنها یک احساس مهندسی حیرت‌انگیز است. هر موجود تغییریافته شامل هزاران هیدرولیک، دریچه، دنده و اسلحه شامل حالت‌های تأثیرگذار و پیچیده تغییر/پرتاب/گردش است که بسیار نامفهوم و مبهم به‌نظر می‌رسد. کیت‌های فشار که در ساخت Optimus Prime و سر اتوبات‌ها یا یک تراکتور هجده چرخ شامل ۱۰۱۰۸ قطعه متحرک، به‌کار رفته که شاید تنها پانصد قطعه آن در خاطر انسان بماند، بسیار حیرت‌آور است. می‌توان انبارهائی را تصور کرد که پر از انیماتور و طراح است که به شدت مشغول ساخت نما به نمای این محصولات جهش‌یافته هستند. در این فیلم به چیزی بیش از ”برخورد چشم‌ها“ پرداخته شده است. وقتی ”بای“ به خاطر متوقف‌سازهای نمایشی پس از ”ماتریکس“ به‌صورت اجباری سرعت کار خود را کاهش داد و البته به توقف اجرا هم منجر شد، جت‌های مبارز با حرکت‌های مارپیچ خود به ماشین‌های خودکار قطعه‌ به قطعه دستگاه‌های مرده‌ای که در هنگام خالی کردن موشک یا رگبار گلوله به خانه‌ها ضربه می‌زنند، تبدیل شده بودند که سپس به حالت پرواز برگشته و در خیابان‌ها با سرعت حرکت می‌کنند. وقتی هم که اهداف دست‌یافتنی می‌شوند همه چیز عالی به‌نظر می‌رسد و برای یک پایان تعلیقی و نامعقول در حالی شما را از سالن تاریک بیرون می‌فرستد که با خود زمزمه می‌کنید: ”چی شده؟“
منبع : نشریه تخصصی هنر و رایانه


همچنین مشاهده کنید