چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ایران و مشکلات رئیس جمهور آمریکا


ایران و مشکلات رئیس جمهور آمریکا
جرج بوش رئیس جمهور آمریکا بار دیگر به خاورمیانه آمده است و روز یکشنبه در امارات عربی متحده طی سخنانی مطالبی را اظهار کرده است که اگر کسی انگیزه‌های آقای بوش از چنین گفته‌هائی را نداند دچار شگفتی خواهد شد.‌
آقای بوش در نطق خود از دموکراسی، حقوق بشر، انتخابات، مردمی‌بودن حکومت‌ها، حضور زنها در جامعه، نقشه راه خود برای صلح در خاورمیانه و خطر جمهوری اسلامی ایران، برای همسایگان خود و دیگر مناطق جهان، سخن گفته و با ظرافت به کشورهای حاشیه خلیج فارس اطمینان داده است که آمریکا از آنها حمایت و دفاع خواهد کرد و بالاخره اضافه کرده است که او دارد با متحدانش تلاش می‌کند تا قبل از آنکه دیر شود جلو خطر ایران را بگیرد و نهایتا خطاب به ایرانی‌ها گفته است که آمریکا بهترین دوست آنها خواهد بود.
از تحلیل محتوای مکتوب سخنان آقای بوش و در کنار هم گذاشتن امهات نقطه‌نظرات وی ابتدا این نتیجه به‌دست می‌آید که اولین هدف وی از سفر به منطقه و بخصوص ایراد کردن تهدیدها علیه ایران این است که کلاهی از نمد دلارهای انبوه نفت و گاز شیوخ پولدار منطقه برای اقتصاد دچار بحران آمریکا بدوزد و همچنین حمایت همسایگان خلیج فارس ایران اسلامی را برای رسمیت بخشیدن به روابطشان با اسرائیل جلب کند اما این همه هدف آقای بوش از آمدن به منطقه نیست.
رئیس جمهور آمریکا که سال آخر دوره دوم ریاست جمهوری خود را سپری می‌کند می‌داند که حزب وی به خاطر عملکرد ناموفق او در وضعیت دشواری قرار دارد و این روزها که جمهوریخواهان و دموکرات‌ها در انتخابات میان حزبی به فعالیت تبلیغاتی مشغولند عملا کسی از پرونده هفت ساله آقای بوش نه تنها دفاع نمی‌کند بلکه در آن چیزی نمی‌بیند که آن را به عنوان عملکرد مثبت حزب جمهوریخواه ارائه دهد. آقای بوش با اطلاع از پرونده خود این روزها دارد تلاش می‌کند که به یاری نامزدهای حزب جمهوریخواه بشتابد و با بزرگ جلوه دادن یک موضوع واهی بنام خطر ایران فضای انتخاباتی آمریکا را به نفع حزب خود تحت تأثیر قرار دهد.
از فردای واقعه ۱۱ سپتامبر آقای بوش بشدت تلاش کرده است تا کسی نپرسد که بالاخره چگونه شد که بزرگترین قدرت نظامی، اطلاعاتی و امنیتی جهان نتوانست از واقعه ۱۱ سپتامبر جلوگیری کند و اینکه چگونه در روز روشن از فرودگاه‌های آمریکا هواپیماها بلند شدند به برج‌های دوقلوی مرکز اقتصادی آمریکا یعنی نیویورک اصابت کردند، و بدتر از آن وزارت دفاع آمریکا یعنی مرکز فرماندهی بزرگترین نیروی نظامی تاریخ بشر را مورد حمله قرار دادند. پس از این‌ حادثه بسیار شگفت‌انگیز که واقعیت‌های آن در پرده ابهام قرار دارد آقای بوش برای مردم آمریکا چه توجیهی را ارائه کرده است.
در زمینه‌های اقتصادی تحلیلگران بازار مسکن در آمریکا اظهار می‌دارند که این بازار با یک زیان یک هزار میلیارد دلاری مواجه شده و بحران وام‌های مسکن آمریکا که اقتصاد دنیای غرب را به لرزه درآورده هنوز تمامی اثرات خود را بروز نداده است.‌
امروز، ابتدا نامزدهای دموکرات ریاست جمهوری آمریکا و به تبع آنها کاندیداهای جمهوریخواه از تغییر و ایجاد وضع جدید سخن می‌گویند و میلیونها جوان آمریکائی جلب شعارهای امیدآفرینی و ترسیم افق جدید باراک اوباما، نامزد سیاه پوست کنیائی‌تبار حزب دموکرات شده‌اند زیرا حاصل سیاست‌های آقای بوش بی‌امنیتی، هراس، تشویش، نگرانی و ترس و ناامیدی بوده است.
در این روزها که سخن از بازگشت نیروهای آمریکا از عراق مطرح است در یک روز ۹ نظامی آمریکا در عراق جان می‌دهند. مردم آمریکا می‌دانند که آنها بهای سیاست‌های ماجراجویانه آقای بوش را می‌پردازند و دراین فضای دلهره‌آور بالاخره، رئیس جمهور جنگ‌طلب آمریکا می‌‌باید برای عدم موفقیت خود به مردم آمریکا حساب پس دهد و چنین است که او به مصداق‌
کسی چون زکاری بماند فرو
یکی حکمت انگیزد از بهر او
انگشت اتهام را به سوی ایران اسلامی نشانه رفته است.‌
آقای بوش تا چند وقت پیش تمام اتهامات به ایران را در داشتن برنامه هسته‌ای نظامی متمرکز می‌کرد ولی اکنون که ۱۶ سرویس اطلاعاتی خود او منکر این موضوع شده‌اند، ساز دیگری را کوک کرده که در سخنان خود در امارات وقتی خطرات ایران اسلامی را به خیال خود، برمی‌شمرد از کنار بحث هسته‌ای به آرامی می‌گذرد و با این موضع‌گیری جدید خود نشان می‌دهد که نکته مقام معظم رهبری خطاب به محمد البرادعی که تمام مشکل آمریکا با ما مسئله هسته‌ای نمی‌باشد تا چه اندازه مقرون به صحت است.
آقای بوش به گونه‌ای با همسایگان عرب ما سخن می‌گوید که گویا حرفهای او را باور کرده‌اند. غافل از اینکه امروز دیگر کسی حرفهای آقای بوش را قبول ندارد.
روزنامه نیویورک تایمز دیروز نوشته است: در حالیکه ایرانیها با آقای البرادعی قرار گذاشته‌اند تا یکماه دیگر به ابهامات هسته‌ای پاسخ دهند معلوم نیست چرا آقای بوش این گونه‌ به ایران می‌پردازد. و خبرنگار سرویس انگلیسی زبان شبکه الجزیره این پرسش را مطرح کرده است که اگر آقای بوش می‌خواهد صلح را به خاورمیانه آورد چرا با این زبان با ایران سخن می‌گوید. پاسخ این پرسش‌های درست روشن است و آن اینکه جناب جرج بوش بمانند سردار شکست خورده‌ای می‌ماند که قرار بوده است با نظامیان خود جشن پیروزی برپا کند اما امروز زانوی غم شکست را در بغل گرفته است.
البته یاد‌آوری این نکته نیز ضروریست که آقای جرج بوش مرد بسیار خطرناکی است و شماری از یاران حزبی و حکومتی او نیز در خطر آفرینی همفکر او هستند. منطق و عقل سلیم ایجاب می‌کند که مسئولان ایران اسلامی بخصوص عزیزان نظامی ما هوشیارانه عمل کنند و باز در این برهه‌ حاضر که کشور در آستانه آفریدن افتخار دیگری در برگزاری انتخابات قرار دارد مسئولان ذیربط به گونه‌ای عمل نکنند که به پلنگ زخمی که در همسایگی ما به انتظار نشسته ، بهانه دهند.
علیرغم رجزخوانی‌های جناب بوش کسی امروزه تردید ندارد که ایران اسلامی مردمی‌ترین حکومت منطقه را دارد. با این حال حساسیت زمان به گونه‌ای است که اگر به خواسته رهبر معظم انقلاب عمل می‌کنیم کاری نکنیم که به‌جای ایجاد حماسه‌ای دیگر در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، در خانواده جمهوری اسلامی ایران بذر تفرقه پاشیده شود.
ما امروز نیازمندیم که بار دیگر قدرت مردم‌سالاری خود را به جهانیان نشان دهیم و این قدرت زمانی حماسه‌آفرین می‌شود که همه با هم باشیم.
اگر تا امروز ما در انتخابات آمریکا تاثیرگذار بوده‌ایم نباید اجازه دهیم آمریکا در انتخابات ما تاثیر بگذارد. آقای بوش درگیر مشکلات عدیده‌ است و ما نباید به او بهانه برای فرافکنی بدهیم.
دکتر شهیدی مودب‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید