سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مانیفست مقاومت


مانیفست مقاومت
تاریخ خاورمیانه بویژه در یک سده اخیر در تقابل دو تفکر «مقاومت» و «سلطه جویی» رقم خورده است. از زمان استقرار صهیونیسم، هرگاهی که این جریان به عنوان نهاد اصلی تفکر سلطه، به سوی تسخیر قلمرو سرزمینی مسلمانان برداشته است، جبهه نوینی از مقاومت و مبارزه برابر آن قد افراشته است.
از همین روست که دفتر مقاومت علیه رژیم اشغالگر در این نیم قرن نام های بلندی از مردان پاکباخته را به ثبت رسانده است که هر کدام سرمشقی برای خانواده بزرگ جنبش های اسلامی گشته اند. برای عصر امروز خاورمیانه و نسل انقلابیون این خطه، بی گمان سید حسن نصرالله عالی ترین نهاد «تفکر مقاومت» است. او هم مولود اندیشه مقاومت و انقلاب است هم مولد موج نوین انقلابیگری و ضدیت با سلطه در منطقه. نقش دبیرکل ۴۸ ساله حزب الله لبنان در هدایت موج نوین مقاومت امروز از سطح ریاست و رهبری عادی فراتر رفته و حالتی از اسطوره به خود گرفته است.
کما این که امروز فقط لبنانی ها و اعراب نیستند که به وجود او مباهات می کنند آن گونه که بارها در خبرها آمده، نصرالله اولین رهبر عربی است که صهیونیست های متعصب به قدرت رهبری و نفوذ و محبوبیت او زبان اعتراف گشوده اند.براین اساس بی سبب نیست که در فردای عاشورای حسینی و پس از آن که رهبر حزب الله لبنان، مانیفست جدید جریان مقاومت را تبیین می کند، بلندپایگان رژیم صهیونیستی جلسه اضطراری تشکیل می دهند و موج تازه اضطراب بر یگان های نظامی این رژیم در فراسوی مرزهای لبنان سایه می افکند.
دبیرکل حزب الله زمانی جلوه های شگفت از شخصیت سیاسی خود را به نمایش گذاشت که توانست در مهمترین رویارویی نظامی خاورمیانه در تابستان سال گذشته بر قوای نظامی اسرائیل غلبه کند. شاگردان و چریک های کم شمار او در جنگی به پیروزی و ظفر دست یافتند که به صورت سمبلیک مهمترین رویارویی جبهه مقاومت و تفکر سلطه درآمد. او در این جنگ علاوه بر تاکتیک های شگفت انگیز در جنگیدن با دشمن با خطابه ها و نطق های شورانگیز خویش مؤثرترین جنگ روانی را برای به هم ریختن شیرازه روحیات حریف به کار بست.با پیروزی در این جنگ، نصرالله به درستی نام اولین فاتح ملل عرب را به دست آورد، زیرا پس از ۵۰ سال و ۴ بار شکست جهان عرب در جنگ با اسرائیل، او توانسته بود به افسانه شکست ناپذیری ارتش اسرائیل پایان دهد.
اکنون چهره ای از دامان جامعه شیعه لبنان برکشیده بود که در سایه نام و قدرت او نه فقط جامعه شیعه لبنان، خاطره دوران طولانی انزوا را فراموش می کرد که همه طوایف عرب که قرنی را در پی ظهور یک رهبر کاریزما به سر کرده بودند می توانستند آرمان گمشده خویش را در سیمای سید فاتح جنگ با صهیونیسم بجویند.
نماد جدید «رهبر مقتدر» جهان عرب علاوه بر این، دارای خصوصیات و خصلت هایی است که بسیاری از نقصان های نسل گذشته قهرمانان عرب را ندارد.
او بر خلاف ناصر نه میل به دنیای چپ دارد و بر آن است که کمبود قدرت جهان عرب و مسلمانان را با اتکا بر دولت های حریف غرب جبران کند و نه مثل رهبران اخوانی در پی جذب یک طایفه از مسلمانان است. گویی نصرالله همه تجربه های عبرت آموز نسل گذشته رهبران جنبش های ملی و مذهبی خاورمیانه را از نظر گذرانده است و بر این اساس با همه طوایف جریان مقابل غرب از میشل عون مسیحی گرفته تا سلیم الحص اهل تسنن دست اتحاد داده است. چتر دیپلماسی او تا آنجا گشوده است که برای گشودن گره معضلات امت اسلامی با همه خبرگان سیاست اروپا و اعراب به مذاکره می نشیند.
تحولات صحنه سیاست لبنان نمایانگر توانایی او در سازگاری و تفاهم سیاسی است. در این جامعه طایفه ای که کل تاریخ ۶۰ ساله پس از استقلال را به نزاع گذرانده است، او به نماد وحدت و اعتدال تبدیل شده است. او چنان که وعده داده، سلاح خویش را علیه برادرانش نشانه نرفت. پدیده نصرالله این نصرت را برای لبنانی های خسته از نزاع داخلی به ارمغان آورد که برای همیشه به جنگ خانگی پایان داد.هیچ ناظر سیاسی در این واقعیت تردید ندارد که لبنان وقتی پس از ترور حریری معرکه بزرگ رقابت قدرت های غربی و عربی شد با مدیریت سیاسی او بود که به ورطه برادرکشی کشیده نشد.او به تأسی از تفکر امام خمینی (ره) خط قرمز خویش را فقط فلسطین و حقوق مسلمانان قرار داده است. بر همین مبنا اکنون که به اتکای چریک های حزب الله خطر صهیونیست ها را از حریم لبنان دور می بیند، به وضع رقت بار غزه نگاه می دوزد و رهبران عرب را به اتحاد عمل حول مانیفست آزادسازی غزه فرا می خواند. به هر حال اصحاب سیاست و رسانه تاکنون مدیریت نصرالله را از منظرهای گوناگون نگریسته اند و در توانایی ها و خلاقیت های سیاسی و نظامی این برگزیده مقاومت نظر افکنده اند، اما بی گمان اگر قرار باشد سرشت رهبری سیاسی او از زبان خودش توصیف و تحلیل شود، سخن درست این است که او این اقتدار خویش را از رهگذر اعتقادات و باورهای دینی اش کسب کرده است. تبار و نسب سیاسی او به تفکری برمی گردد که خود نصرالله در یوم عاشورا مختصات آن را به وضوح تحت عنوان مکتب حسینی بیان کرد و میراث اصلی این مکتب همانا اندیشه شهادت و جهاد است، همان که شاگردان نصرالله را به نیروهای شکست ناپذیر در مصاف با صهیونیسم تبدیل کرده است.
محمد نوری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید