سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

ببینید ولی باور نکنید


ببینید ولی باور نکنید
هر روز عصر با اطمینان به چشمانمان، خورشید غروب می کند، در حالی که می دانیم در واقع زمین با گردش خود، خورشید را از ما دریغ می کند. قرن ها پیش اخترشناسی به ما آموخت خرد متعارف، راهنمای مطمئنی برای درک واقعیت نیست. امروز این علم عصب شناسی است که ما را وادار می کند باز هم حدسیات مان را تعدیل کنیم. مردم به طور طبیعی به«روح موجود در ماشین» معتقدند؛ بدن هایی ساخته از ماده و روحی که از چیزی اثیری ساخته شده. بله، مردم می پذیرند مغز درگیر حیاتی روانی است و افراد هنوز هم آن را چون کامپیوتری جیبی برای روح می پندارند که به فرمان کاربر روح مانندش، اطلاعات را کنترل می کند.
علم عصب نوین نشان می دهد که هیچ کاربری در کار نیست. تکنیک های جدید تصویربرداری از مغز، هرگونه اندیشه و احساس را به فعالیت عصبی نسبت می دهد. هر تغییری در مغز (در نتیجه سکته مغزی، داروها، الکتریسیته یا جراحی) بدون اغراق منجر به تغییر ذهن نیز خواهد شد. اما فهم این نکته هنوز در خرد متعارف رسوخ نکرده است. به مردم می گوییم «از مغزشان بهره ببرند»، درباره پیوند مغز حدس هایی می زنیم (که در اصل باید پیوند بدن نامیده شود) و از اینکه مراقبه، تربیت و روان درمانی توانایی تغییر مغز را دارند، ابراز شگفتی می کنیم.
این مخالفت شگفتی آور نیست. «پل بلوم» روان شناس عقیده دارد تمایزً ذهن- جسم درست در همان راهی افتاده است که فکر می کنیم. کودکان به سادگی داستان هایی را می پذیرند درباره فردی که از قورباغه به شاهزاده تبدیل می شود یا جسمش را رها می کند تا به قلمرو چیزهای وحشی برود. با اینکه کودکان می دانند مغز برای اندیشیدن مفید است، اما نقش آن را در غمگین شدن یا دوست داشتن برادر یا خواهر کوچکشان انکار می کنند.
جدایی بین خرد متعارف و بهترین دانش ما، اشتیاقی نظری نیست. علم عصب شناسی ما را در مخمصه یی ناآشنا قرار داده و اگر بخواهیم همچنان به خودمان به عنوان کاربران خیالی مغزمان نگاه کنیم، بیهوده گمراه شده ایم. انقلاب Prozac نمونه یی به دست می دهد. با وجود قرص های شایع ضدافسردگی و ضداضطراب، عیب جویان از خود می پرسند آیا اراده مان را برای غلبه بر مشکلات از دست داده ایم؟ همسری بی تجربه مرتب می پرسد؛ «چرا تکانی به خودت نمی دهی؟»، اما افراد افسرده روان تنبلی ندارند، بلکه بخش هایی از مغزشان که باید «تکانی به خودش بدهد»، درست کار نمی کند. برای افراد افسرده، مسلم شده است که آینده شان آشکارا نومیدانه است. گاهی تحریک مغز به کمک داروها ممکن است بهترین راه آغاز سازوکاری باشد که ما آن را اراده می نامیم.
البته Prozac نباید به طور انبوه ساخته شود، اما علتش تضعیف اراده نیست. علت این است که رنج روحی، درست مانند رنج جسمی همواره نامعقول نیست. اضطراب انگیزه یی برای دوری از خطرات نادیده است و بدون آن بیشتر ما موعد مقرر مرگ خود را نمی بینیم. حالت بی خیالی ممکن است امیدمان را پس از شکستی زیانبار بازگرداند، اما همان طور که جراحان بیمارانشان را وادار به تحمل رنج برای تقویت شخصیتشان نمی کنند، مردم هم نباید وادار به تحمل افسردگی و اضطرابی شوند که بیش از چیزی است که برای بازبینی خود نیاز دارند.
در نظر بسیاری، هراس آور ترین چشم انداز، دارویی است که ما را با تقویت حالت روحی، حافظه و توجه مان تندرست کند. به گفته آنها چنین داروهایی، تلاش و فداکاری ما را تحلیل می برند و یک جور حقه و کلک هستند. اما هر چیزی که عملکرد ما را بهبود بخشد (از تجربه و آموزش گرفته تا خواب خوب شبانه) مغز را هم تغییر می دهد. مادامی که مردم ناگزیر نیستند، مشخص نیست چرا باید به همه روش های بهبود مغز روی خوش نشان دهیم، اما به این یکی نه.
در زمان گالیله، کشف غیرشهودی گردش زمین به دور خورشید، مملو از عوامل خطرساز اخلاقی بود. امروزه واضح به نظر می رسد که حرکت سنگ و گاز در فضا هیچ ربطی به اخلاق و غیراخلاق ندارد. هنوز در نظر بسیاری، کشف اینکه روان در واقع فعالیتی مغزی است، وضعیتی نگران کننده ایجاد می کند با اثراتی خطرناک بر همه چیز، از مسوولیت در برابر جنایت گرفته تا تصورمان از خود به عنوان یک گونه. بازگشت به گذشته و به شکل اصلی دانش فردی نه ممکن است و نه مطلوب. می توانیم با چالش های جدید علم مغز هم زندگی کنیم. اما در ابتدا نیازمند آنیم که تفکرات کودکانه و جزم اندیشی سنتی را کنار بگذاریم و دوباره بیندیشیم چه چیزی زندگی انسان ها را بهتر یا بدتر می کند.
استیون پینکر* / ترجمه؛ الهیار امیری
*استیون پینکر استاد روان شناسی دانشگاه هاروارد است و برای نشریاتی چون نیویورک تایمز و تایم قلم می زند. تحقیقاتش بیشتر بر ذهن و زبان متمرکز است. کتاب های او عبارتند از غریزه زبان (۱۹۹۴)، ذهن چگونه کار می کند (۱۹۹۷)، کلمات و قواعد؛ اجزای زبان (۱۹۹۹)، لوح نانوشته؛ تکذیب نوین طبیعت انسانی (۲۰۰۲). از جمله جوایز او جایزه کتاب علمی لس آنجلس تایمز و سه جایزه ویلیام جیمز بوده است.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید