سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

عبرتهای سیاسی تکرار وضعیت مشابه در موضوعات مختلف


عبرتهای سیاسی تکرار وضعیت مشابه در موضوعات مختلف
در متن گزارش ۱۶ نهاد امنیتی امریکا، تاکید شده بود که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا اعلام کرده اند بر اساس اطلاعات موجود ایران از سال ۲۰۰۳ درگیر ساخت تسلیحات اتمی نبوده است و اعلام دخالت ایران در تولید سلاح هسته ای در بازه زمانی کنونی بی معنا و غلط خواهد بود.
سئوالی که اینجا مطرح می شد، این بود که با وجود فاکتورها و عوامل مختلفی که پیِرامون اظهار نظر این نهادهای امنیتی وجود دارد، (از جمله اشراف قطعی آنها بر غیر نظامی بودن فعالیتهای هسته ای ایران و خصوصاً بهره مندی از شبکه های ماهواره ای و شنود الکترونیک وسیع مانند شبکه اشلون)، اولاً: آیا می توان باور کرد که غرب چنین مسیری را به خطا رفته است که حالا قصد بازگشت دارد؟ و دوماً: حالا چه شده است که غرب به فکر افشای چنین اطلاعاتی در فضای رسانه ای افتاده است؟
پاسخهای منطقی و عملگرا به این پرسشها منتهی به ایجاد نوعی اشراف حقیقی منطبق با چهارچوب سیاست غرب خصوصاً آمریکا در تعاملات سیاسی می گردد.
حقیقت آن است که غرب، از ابتدا بر تلاش ایران برای تأمین سوختی جایگزین به موازات سوختهای فسیلی اشراف داشته و خصوصاً در مقطع پس از دفاع مقدس تلاش و تک اصلی غرب در مواجهه با انقلاب اسلامی همان تلاش استراتژیک اقتصادی– فرهنگی بوده است.
بر این اساس، حرکت جمهوری اسلامی ایران در مسیر پیش بینی سوخت جایگزین برای تامین منابع انرژی ارزان قیمت و تقریباً نامحدود، منجر به گرفته شدن دور تک غرب علیه منافع ایران می گردد و روشن است که غرب نیز در این میان بیکار نخواهد نشست و آنچه را که دیدیم و خواهیم دید، انجام داده و خواهد داد. لیکن، مسیر تحولات جدید صحنه تعامل استراتژیک غرب با ایران، به همان شکل مد نظر غرب ادامه پیدا نکرده و کار به جایی رسیده است که با تأکید محکم و مستند آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر صلح آمیز بودن کلیه فعالیتهای هسته ایران و غلط بودن گزارشات نهادهای امنیتی آمریکا در این باره، این بار آبروی نظامات استراتژیک غربی– صهیونیستی و خصوصاً امریکایی به خطر افتاده است و پاسخگویی به پرسشهای جدید مطرح در لابی های سیاسی و سطوح دیپلماتیک پیرامون علت برآوردها و گزارشات مکرر و پی در پی غلط نهادهای امنیتی و سیاسی آنان دشوارتر شده است.
بدیهی است این بار، غرب و بالاخص امریکا در مقابل یک دوراهی برای از دست رفتن کل حیثیت و هژمونی استکباری یا انجام یک عقب نشینی کاملاً تاکتیکی قرار گرفته و روشن است که انتخاب، کدام انتخاب خواهد بود.
بر این اساس، اعلام صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای ایران از سوی نهادهای امنیتی امریکا، در واقع نوعی حرکت تاکتیکی به عقب برای جلوگیری از ضررهای بزرگتر ارزیابی می شود. عقب نشینی ای که خود نیز برای غرب، هزینه های بسیاری را بدنبال داشت.
می توان این الگو و روش تعامل سیاسی شناخته شده در غرب را در موارد دیگری نیز مشاهده کرد. از جمله در ماجرای سفر اخیر بوش به منطقه برای ایجاد یک محور عربی ضد ایرانی که با یک سناریوی رسانه ای سنگین برای ترساندن افکار عمومی مناطق عربی و آماده کردن آن ها جهت پذیرش هماهنگی و تعامل میان ایران و غرب همراه شد، نیز عیناً این الگوی رفتاری تکرار شده است.
همانطور که می دانیم، در ماجرایی جدید، در عرض کمتر از یک ساعت، تمامی شبکه های خبری غربی جهان خبر از درگیری شدیدی میان نیروهای دریایی ایرانی و امریکایی دادند. برخی شبکه ها نیز از اصابت گلوله هایی به طرفهای مثلا بی طرف یعنی عربی! خبر دادند، به شکلی که برخی ایرانیان مقیم خارج از کشور در تماس با دوستان خود در داخل ایران به طرح پرسش پرداخته و اینگونه گفتند که رسانه ها صحنه را به شکلی نشان داده اند که انگار واقعاً جنگ شده است.
پس از مدتی آرام آرام اظهار نظرها شکل های روشن تری به خود گرفته و پنتاگون به نمایندگی از نیروی دریای آمریکا مدعی تهدید به انفجار سه ناو آمریکایی از سوی ۵ فروند قایق تیزروی ایرانی شد. همچنین نیروی دریایی آمریکا مدعی شده بود ۵ قایق تندروی ایرانی بسته های سفید رنگ مشکوکی را نیز روی آب انداخته اند!
با انکار رسمی وجود هرنوع درگیری در خلیج فارس از سوی منابع دیپلماتیک ایرانی، طرف امریکایی اصرار بر صحت ادعای خود کرده و فیلمی از صحنه اصطکاک رخداد ادعایی را بعنوان سند به رسانه های بین المللی خصوصا بی.بی.سی ارائه کرد.
نکته قابل تأمل در همین فیلم آن است که بخشی از ادعاهای رسمی پنتاگون حتی در فیلم منتشره از سوی خود آن نیز قابل مشاهده نیست. از جمله این بخش ها می توان به پرتاب بسته های سفید رنگ روی آب از سوی قایقهای ایرانی اشاره نمود.
پس از انتشار این فیلم، جانشین فرمانده نیروی دریای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعنوان یگان مأمور در صحنه مذکور و مجری عملیات گشت دریایی با تأکید بر عدم وجود هرگونه درگیری در روز ساعت و مکان مورد ادعای امریکایی ها، ضمن تکذیب صحت و سلامت فیلم منتشره و ساختگی اعلام کردن صدا و قدیمی دانستن تصاویر، تأکید کرد که برنامه اجرا شده در موعد و موقعیت مد نظر، یک عملیات رسمی روتین گشت دریایی بوده که با روندی کاملاً عادی انجام و بدون درگیری به اتمام رسیده است.
اصرار پرفشار رسانه های غربی بر سناریوی قبلی، ایران را علاقمند به انتشار فیلم گرفته شده از صحنه گشت دریایی نمود. با انتشار این فیلم، تمامی رسانه های غربی حتی رسانه های اپوزیسیون ایرانی نیز به آن واکنش نشان داده و در بدترین و بدبینانه ترین موضعگیری ها و ارزیابی های کاملاً جهت دار هم، نتوانستند ارزش فیلم ارائه شده از سوی ایرانی را در رد ادعاهای امریکا انکار کنند.
از سوی دیگر، این روند، در کنار عدم استقبال رسمی سران کشورهای عربی از تشکیل یک محور عربی علیه ایران در کنار امریکا موجب شد تا هزینه های اجرای این تئاتر نمایشی کسل کننده برای امریکا از سود پیش بینی شده فزونی یافته و امریکا برای فرار از ایجاد فضایی مشابه ماجرای پرونده هسته ای علیه منافع دیپلماتیک خود -یعنی رسما "چوپان دروغگو" تلقی شدن منابع امریکایی در تمامی صحنه ها- با طراحی سناریویی کمدی، ادعا کردند که اصوات روی فیلم از منبع غیر ایرانی ارسال شده است و هیچ دستکاری و جعلی از سوی منابع آمریکایی انجام نشده است!
حوصله این مطلب تا آنجا نیست که نگارنده به بررسی اجزاء ادعاهای اخیر منابع امریکایی در صحنه تنگه هرمز از ابتدا تاکنون بپردازد. بلکه هدف، نشان دادن نوعی روش و منش سیاسی دیپلماتیک تکراری در مواجه شدن با وضعیت های مشابه در صحنه ها مختلف است که نشان می دهد با اتخاذ یک سیاست شفاف و البته هوشمندانه می توان دشمن را در تمامی صحنه ها – تی صحنه هایی که در آن دست به ابتکار عمل وخلق ماجرا می زند–، به عقب نشینی های بسیار پرهزینه وادار نمود.
ابوذر منتظرالقائم
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید