جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

تب بی دوام گاوی


تب بی دوام گاوی
در زبان و ادبیات انگلیسی واژة bovine هم اسم و هم صفت است، البته در جمله بیشتر جایگاه صفت دارد و به معانی ذیل به کار می آید :
۱) صفت نسبی گاو، یعنی گاو (Pertaining to Bos)
۲) گاو مانند- گاو منش- معانی مجازی آن یعنی : کندذهن و آهسته
۳) به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند.
واژة ephemeral در زبان و ادبیات انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از :
۱) تک روزه - یک روزه
۲) موقت - کوته زمان
۳) ناپایدار- گذرا- بی دوام
۴) چند روزه- کوته زی
۵) در حشره شناسی به معنی گونه هایی که از راستة بالداران اِفمروپترا که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی همچنین mayfly هم گفته می شود.
پس معادلهای واژه شناسی این بیماری عبارتند از :
تب بی دوام گاوی- تب سه روزه گاوی- بیماری سه روزه گاوی- تب گذرای گاوی- اما در این مجموعه، بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF استفاده می شود.
● تعریف : (Definition)
تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی، بندپابُرد (arthropod- borne) همه گیر، غیرواگیردار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند. مشخصة بیماری بروز ناگهانی تب، افسردگی، جمود مفصلی و لنگش است. نکتة بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که، شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات تحت تأثیر واقع شده (affected animals)، ناسازگار و متناقض است.
● سبب شناسی : (Etiology)
ویروس BEF ، یک رابدویروس آربوویروسی که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است. ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه، حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی(G Protein) است. افمروویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیربیماریزا برای گاو، دارای قرابت است، که این سه ویروس عبارتند از : کیمبرلی، بیریمه و ویروس رودخانة آدلآید، و همچنین دو ویروس دیگر که در گاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند، که این دو ویروس کوتون کان در آفریقا و پوچونگ در مالزی است. ارتباط پادگنی ویروس BEF با سایر رابدوویروس هایی که در گاو ایجاد عفونت می نمایند دارای اهمیت می باشد، زیرا که این رابدو ویروس ها موجب افزایش پاسخ پادتنی در گاو متعاقب BEF بالینی می شوند. محافظت زودگذر بر علیه BEF می تواند ناشی از ویروس های آکابان، آینو و سایر آربوویروس ها باشد، بدین معنی که عفونت این چنین آربوویروسی می تواند دام را بر علیه BEF به صورت موقتی ایمن نماید. این پدیده در ماکرو اپیدمیولوژی بروز تب سه روزه از اهمیت خاصی می تواند برخوردار باشد.
● دامنة میزبانی : (Host Range)
علایم بالینی بیماری صرفاً در گاو و گاومیش آبی (Water buffaloes) بروز می کند. اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) برعلیه ویروس BEF در گاومیش دماغة امید- Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) ، گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است پادتن های BEF می تواند در حیوانات کوچک آزمایشگاهی، متعاقب تزریق وریدی و زیرجلدی هم ایجاد شوند.
● گسترش جغرافیایی : (Geographic Distribution)
▪ گسترش جغرافیایی در جهان :
تب سه روزه اولین بار در سال ۱۹۰۶ در آفریقای جنوبی شناخته شد، اگر چه قبل از این تاریخ در سال ۱۸۶۷ به صورت خلاصه توسط شووین فورث (Schweinfurth) توضیح داده شده بود، بصورتیکه در سال ۱۸۹۵ در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره، تحت حاره و معتدله وجود دارد، که در کشورهای سه قارة آسیا، آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این، بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند. کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قارة آسیا و آفریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از :
سوریه، فلسطین اشغالی، عراق، ایران، پاکستان، هند، بنگلادش، مناطق جنوبی و مرکزی چین، جنوب ژاپن، جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود. تاکنون بیماری از اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، نیوزیلند و جزایر حوزة اقیانوس آرام گزارش نشده است.
▪ گسترش جغرافیایی در ایران :
تا قبل از پدیدة ال نینو و لانینو، تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbreaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید. در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه در اصل هم تشخیص داده نمی شدند. اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه، داشتن آگاهی های لازم همه گیری شناسی، بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد (بویژه در مناطق پرخطر BEF ).
اما در سال جاری (فصل تابستان سال ۸۱) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران، قم، خراسان و یزد و خوزستان بروز کرده است.
● انتقال : (Transmission)
بیماری تب بی دوام گاوی می تواند به صورت تجربی در گاو و صرفاً از راه تزریق، وریدی ویروس BEF ایجاد شود. چون ویروس ارتباط نزدیک با بخش پلاکت- لکوسیت خون دارد، از این رو تزریق زیرجلدی یا داخل عضلانی در ایجاد تجربی بیماری ناموفق است. شواهد همه گیری شناسی دلالت بر این امر مهم می کنند که ویروس BEF در طبیعت تنها از طریق نیش حشرات گسترش می یابد. حشرات می توانند عفونت را در طی یک هفته بعد از خونخواری از دام های آلوده منتقل کنند. از نظر مخزن (reservoir) در بین حیوانات، تاکنون غیر از گاو، هیچ حیوان دیگری بعنوان مخزن مشخص نشده است بیماری از طریق تماس مستقیم دام با دام، آئروسل، ترشحات بدن دام بیمار، و حتی انتقال و یا تزریق اگزودا و ترشحات دام های بیمار به دام سالم، صورت نمی پذیرد. به عبارت دیگر یک بیماری عفونی غیرواگیردار (non contagious) است و تنها راه انتقال بیماری از طریق نیش ناقلین (Vector&#۰۳۹;s) است. انتقال بیماری عمدتاً مستقل از نقل و انتقالات دامی است. BEF از طریق منی و تلقیح داخل رحمی هم انتقال پیدا نمی کند.گوشت نمی تواند یک منبع خطر برای انتقال بیماری باشد، زیرا ویروس در PH حدود ۵ کاملاً غیرفعال می شود. این درجه اسیدیته در لاشة گاو، سریعاً پس از کشتار بوجود می آید. نکتة مهم دیگر این است که ضدعفونی (جایگاه، بدن دام و ...) بهیچ وجه نقشی در کنترل انتقال بیماری ندارد.
همه گیری تب سه روزه در تابستان، در مناطق معتدله، سه قاره آفریقا، آسیا و استرالیا بروز می کنند و با شروع فصل سرد، این همه گیری ها کاملاً ناپدید می شوند. در آفریقا، چین و استرالیا بیماری تب سه روزه سریعاً در فواصل طولانی منتقل می شود اما همیشه جهت آن بصورت گریز از خط استوا است. این حرکت ماکرو اپیدمیولوژی BEF عمدتاً به جمعیت حشرات ناقل و همچنین نیرو و جهت بادهای بیش ورز (Prevailing winds) بستگی دارد، که در فاصلة کوتاه مدت زمانی، به دلیل تبعات پدیده های ال نینو و لانینو، توده های حشرات ناقل فواصل مکانی طولانی را طی می کنند. (در شرق آفریقا در فاصلة ۲۴ ساعت تا ۷۰۰ کیلومتر جابجایی برای ناقلین تب درة ریفت، گزارش شده است.) در شرق آفریقا بویژه کنیا همه گیری های تب سه روزه متعاقب باران های سیل آسا گزارش شده است.
در سالهای اخیر، علیرغم اینکه کارهای علمی و پژوهشی در سطح وسیع برروی ناقلین BEF شده است، لیکن هنوز به درستی و به شکل واضح لیست ناقلین تب سه روزه مشخص نشده است. اما احتمالاً پشه های جنس آاِدس، کولکس، آنوفلس و پشه ریز نیش زن، از خانوادة سراتوپو گوینده یعنی جنس کولیکوئیدس (biting midge) بعنوان ناقل بیولوژیکی در استرالیا مشخص شده اند. بدین سان که ویروس BEF از پشه های جنس کولیسین و آنوفلین در استرالیا و جنس کولیکوئیدس در آفریقا و استرالیا جدا شده است. نهایتاً دو دلیل عمده که مؤید این نکته است، که این بندپایان بعنوان ناقلین اصلی ویروس BEF مطرح می باشند، عبارتند از :
۱) ایجاد بیماری تجربی BEF تنها از طریق تزریق وریدی خون کامل یا بخش لکوسیت خون دام آلوده صورت می پذیرد.
۲) عدم وجود ویروس در ابتدای ویرمی در مایع لنفی دام بیمار
● دورة کمون : (Incubation Period)
دورة کمون بیماری ۴-۲ روز، اگر چه ممکن است تا ۱۰ روز هم طول بکشد. این زمان بستگی به سویه و میزان (dose) ویروس وارد شده به بدن دام دارد. تزاید ویروس به صورت اولیه در سیستم عروقی بدن دام صورت می پذیرد. تحت شرایط همه گیری BEF ، ابتلا یک یا چند مورد شاخص «Index Case(s) » در گلة گاو بروز می کند و متعاقباً بعد از متوسط یک هفته موج اصلی بیماری BEF در گله حادث می شود. اوج زمان ویرمی معمولاً ۲۴ ساعت قبل از بروز علایم تب است.
Index Case(s) main wave of cases in a herd
موج اصلی موارد BEF در گله مورد یا موارد شاخص BEF
● علایم بالینی : (Clinical Signs)
گوساله ها کمترین تأثیر بالینی را از BEF نشان می دهند، بدین سان که کمتر از ۶ ماهگی هیچگونه علایم بالینی را نشان نمی دهند. گاوهای شیری، گاوهای نر با شرایط بدنی خوب و مناسب و تلیسه ها و گاوهای چاق بیشترین تأثیر را از ویروس BEF می پذیرند. در گروه سنی ۶ ماهگی تا ۲ سالگی بیشترین موارد ابتلا مشاهده می شود. اصولاً در اکثر موارد، بیماری تب سه روزه یک بیماری حاد است. علایم بیماری بسیار آشکار و کاملاً شدید است.
پس از اینکه مورد یا موارد شاخص بروز کرد، متعاقب آن پس از یک هفته، موج اصلی تب سه روزه در گله شایع می شود. اولین علایم بالینی تب ناگهانی C ۵/۴۱-۴۰ ، بصورت دو مرحله ای و گاهی هم سه مرحله ای معمولاً ۱۸-۱۲ ساعت طول می کشد. سایر علائم معمولاً متعاقب چند ساعت پس از کاهش و ناپدیدشدن تب در اکثر گاوها بروز می کند. قطع اشتها و کاهش شدید شیر حادث می گردد. یبوست شدید در بعضی از دام ها و اسهال در سایر دامهای دیگر دیده می شود. افزایش میزان تنفس و ضربان قلب به همراه ترشحات غلیظ و چسبنده در بینی و ترشحات سروزی آبکی از چشم، از علایم بارز BEF است.
● سایر علایم عبارت است از :
▪ لرزش عضلانی و تکان دادن مستمر سر حیوان
▪ آماس و تورم در شانه ها، گردن و پشت دام
▪ علایم عضلانی در روز دوم آشکار می شود که با جمود شدید عضلات و مفاصل توأم با ضعف در عضلات اندام های حرکتی
▪ لنگش در چهار اندام حرکتی دام که نظیر لامینیت حاد، دام اندام های حرکتی را در زیربدن خود جمع کرده و بصورت متناوب وزن بدن را برروی این اندام ها جابجا می کند. (به دلیل درد در مفاصل اندام های حرکتی)
▪ حدوداً در روز سوم تب فروکش نموده و دام شروع به خوردن و نشخوارکردن می کند، اما لنگش و ضعف عمومی برای ۲-۳ روز دیگر ادامه می یابد.
▪ اکثر دام ها زمین گیر شده و وضعیت بدن در این حالت شباهت بسیاری با زمان تب شیر پیدا می کند، در حقیقت این تظاهر کلینیکی در ارتباط با کاهش کلسیم خون است.
▪ بعضی از دام ها آمفیزم ریوی و زیرجلدی از خود نشان می دهند، که احتمالاً در ارتباط با کمبود تغذیه ای سلنیوم حاصل از BEF است. در این زمان امکان دارد در تشخیص بیماری با شاربن علامتی، اشتباهاتی از سوی کلینسین بروز نماید.
▪ نهایتاً در اکثر موارد بهبودی دام در عرض مدت ۵-۳ روز حاصل می گردد. اما مواردی هم زمین گیری ادامه می یابد و به دلیل شرایط اقلیمی و پنومونی استنشاقی ناشی از نوشاندن غلط داروها (به دلیل عدم وجود رفلکس بلع در دام بیمار) این امر ممکن است تا ۲۰ و حتی مواردی تا ۴۵ روز هم طول بکشد و در این حالت اگر دام آبستن باشد در مواردی سقط جنین هم رخ می دهد. (در اپیدمی اخیر منطقة ورامین استان تهران این موارد زمین گیری طولانی مدت گزارش و مشاهده شده است.)
▪ در انتهای همه گیری موارد خفیف BEF هم ممکن است رخ بدهد که علایم آن منحصراً به تب و عدم اشتها محدود می شود.
▪ تمامی علایم ذکر شده در یک دام و یا یک گله رخ نمی دهد و علایم با استرس وادار کردن دام به تحرک و استرس های شرایط اقلیمی تشدید می گردد.
● علایم کالبدگشایی : (Gross lesions)
▪ مهمترین یافتة ثابت پس از مرگ یا ذبح دام یک پلی سروزیت سروفیبرینی (Serofibrinous Polyserositisy) است که حفرات سینوویال، پریکاردیال، پلورال و پریتونیال را در برمی گیرد، که مشخصه این پلی سروزیت حفرات مذکور این است که نوتروفیل در مایع حفرات مذکور و بافت های اطراف آن تجمع می نمایند.
▪ تغییرات دژنراتیو در غشاء سینوویال و افزایش مایع سینوویالی در اکثر مفاصل مشاهده می شود.
▪ تورم عقده های لنفاوی و پرخونی و گاهی خونریزی در لایه های سروزی بدن دام.
▪ آمفیزم ریوی و آماس برونکیول ها از یافته های استاندارد کالبدگشایی BEF است.
▪ در دام های زمین گیر تغییرات دژنراتیو در نخاع مشاهده می شود.
▪ نکروز کانونی در گروههایی از عضلات در بعضی دام ها هم مشاهده می شود.
● ابتلا و مرگ و میر : (Morbidity & Mortality)
▪ در مناطق آترئوتیک ابتلا ۱۰- ۵ درصد است.
▪ در مناطقی که بیماری سابقه نداشته و برای بار اول بروز می کند (naive areas) ابتلا ۱۰۰- ۳۵ درصد است.
▪ طول دورة بیماری در یک گله یا واحد اپیدمیولوژیک از ۳ تا ۶ هفته متغیر است، اما موج اصلی BEF ، همانطوریکه قبلاً گفته شده، در اکثر قریب به اتفاق گله ها و واحدهای اپیدمیولوژیک یک هفته بعد از مورد شاخص بروز می کند.
▪ میزان مرگ و میر یا Case fatality rate کمتر از یک درصد است.
● عوامل خطرزا : (Risk factors)
۱) فصل تابستان که کانون های بیماری به صورت خوشه ای و در زمان کوتاه بروز می کند.
۲) BEF توسط بادهای بیش ورز (Prevailing wind) در فواصل طولانی گسترش می یابند. بدین سان که جهت و شدت این بادها برروی جابجایی جمعیت حشرات ناقل تأثیر مثبت دارند.
۳) چهرة ماکرواپیدمیولوژی سالانة BEF به صورت کاهش موارد ابتلا به صورت سیکلی (Cyclical diminution) و سپس موج بازخیر و احیاء شونده (resurgence) به صورت افزایش موارد ابتلا، در یک منطقه یا یک یا چند واحد اپیدمیولوژی، که ایمنی جمعیتی بنا به دلایل مختلف (عمدتا ً خشکسالی ها که موجب کاهش جمعیت ناقلین ویروس می شود.) کاهش می یابد
بروز مجدد یا اوج بازخیز و احیاشونده عمدتاً به دو عامل زیر بستگی دارند :
۱) شرایط محیطی (خشکسالی ها- بارندگی ها- مبارزة بیولوژیک و شیمیایی و ...)
۲) گسترش حشرات ناقل در واحد زمان و واحد مکان
● تشخیص : (diagnosis)
▪ تشخیص صحرایی : (Field Diagnosis)
تشخیص موارد منفرد BEF بسیار دشوار است، اما بروز کانونی در گله یا واحد اپیدمیولوژی، زمانی که مراحل مختلف بیماری مورد ارزیابی و تشخیص قرار می گیرد آسانتر است. اصولاً تشخیص براساس مشاهدات بالینی ذکر شده و تاریخچة بروز کانون، صورت می پذیرد.
▪ تشخیص آزمایشگاهی : (Laboratory diagnosis)
کارآمدترین وسیله برای اثبات موجودیت BEF این است که خون کامل غیرلخته شده (Uncoagulated whole blood) دام بیمار در مرحلة اوج تب از طریق تزریق وریدی به گاو حساس منتقل شود.
جداسازی ویروس از طریق بخش لکوسیتی خون دام بیمار در محیط کشت یا تخم مرغ جنین دار روش مؤثری نمی باشد، زیرا که به سختی در محیط کشت رشد می کند.
شمارش تفریقی لکوسیت ها، از طریق فراهم نمودن یک فروتی خون، که معمولاً سریع ترین راه جهت تکمیل تشخیص صحرایی، بکار برده می شود. در این حالت افزایش نوتروفیل ها همراه با لنفوپنی در مرحلة حاد بیماری مشاهده می گردد.
افزایش پلاسما فیبرینوژن به مدت یک هفته پس از بیماری، که افزایش بارز کراتینین کیناز مشاهده می شود.
هیپوکلسمی بارز در موارد طبیعی (نه در مورد تجربی) BEF بروز می کند.
ائوزینوپنی هم در BEF حادث می شود.
تست های سرولوژی شامل AGID, FAT, SN, CFT و تست blocking ELISA برای BEF وجود دارد. در بین این روش ها (virus- serum neutralization test) SN به عنوان معمولی ترین تستی که در اکثر آزمایشگاهها انجام می شود، مطرح است. اما اشکال مهم SN این است که موارد مثبت کاذب اتفاق می افتد. (ویژگی پایین تست) اما تست blocking ELISA یک روش اختصاصی و سریع جهت تشخیص BEF از سایر ویروس هایی که قرابت پادگنی با BEF دارند، مطرح است. نهایتاً این روش الیزا بعنوان تست مطلوب پاراکلینیکی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
در شرایط فعلی کشور CBC مناسب ترین روش پاراکلینیک است.
▪ تشخیص افتراقی : (Differential diagnosis)
بیماری های مختلفی هستند که ممکن است موجب اشکال در تشخیص BEF شوند،که عبارتند از :
بوتولیسم- تب شیر- بیماری زبان آبی- شاربن علامتی- پنومونی- کاودریوز- بایزیوز
● درمان : (Treatment)
BEF ازموارد نادر بیماریهای ویروسی است که درمان می تواند مؤثرواقع شود (mitigation effect).
درمان علامتی تسکین دهنده عضلانی با ترکیبات ضدالتهابی غیراستروئیدی منجر به فروکش و بهبودی علایم بیماری می شوند، اما بدون اینکه برروی گسترش سیر بیماری تأثیر بگذارند. سه نوع ضدالتهاب غیراستروئیدی توصیه شده عبارتند از :
۱) فنیل بوتازون (به میزان ۸ میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن دام در فواصل ۸ ساعت)
۲) فلونیکسین مگلوماین (به میزان ۲/۲ میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن دام در فواصل ۲۴ ساعت)
۳) کتوپروفن (به میزان ۳ میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن دام در فواصل ۲۴ ساعت)
این ترکیبات اثر اندکی برروی تظاهرات بالینی تنفسی دارند، اما تأثیر اصلی آنها برروی جمود عضلانی، لنگش و قطع اشتها است. این درمان ها بایستی به مدت سه روز ادامه یابند.
در کانون های اخیر استان تهران مشخص شد که فلونیکسین مگلوماین تأثیر به مراتب بهتری نسبت به فنیل بوتازون دارد (برخلاف رفرانس vete. Medicine چاپ نهم)، همچنین مشکل دیگری که فنیل بوتازون ایجاد می کند به دلیل تزریقات مکرر (حداقل ۹ تزریق در طی سه روز) کمتر در سطح گاوداری از سوی کلینیسین و دامداران مورد انتخاب قرار می گیرد.
درمان با بروگلوکونات کلسیم (به شیوه وریدی و زیرجلدی) باعث رفع علایم هیپوکلیسمی شده و نهایتاً موجب بلند شدن دام زمین گیر می شود. در درمان هیپوکلیسمی ناشی از BEF بایستی مقولة ایجاد سمیت ناشی از کلسیم در دام هیپرترمی را مدنظر داشت. بدین سان که ابتدا از داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی استفاده نمود و پس از کاهش درجة حرارت به دلیل مکانیزم مهاری سنتز پروستاگلندین ها، بروگلوکنات کلسیم را تجویز نمود. میزان انتخابی درمان با بروگلوکنات کلسیم ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم کلسیم در غلظت ۱۸ تا ۴۰ درصد است. معمولاً برای گاو دوز معمول و رایج(usual dose) ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلی لیتر با غلظت ۲۵ درصد است. اما به دلیل اینکه در گاوهای تاکسمیک حساسیت بالایی نسبت به تزریق داخل وریدی کلسیم بروگلوکنات وجود دارد و ممکن است منجر به مرگ دام گردد، از این رو تزریق زیرجلدی یا داخل پردة صفاقی توصیه می شود. اما اگر تصمیم به تزریق داخل وریدی توسط کلینیسین اتخاذ گردیده شد، بایستی مونیتورینگ و نظارت برروی سیستم قلبی- عروقی به صورت دقیق و به فواصل کوتاه مدت انجام پذیرد. اگر در طی زمان تزریق هرگونه آریتمی و تا کی کارد یا بوجود آمد، درمان بایستی متوقف شود. در شرایط نرمال حداقل ۱۰ دقیقه زمان تزریق میزان دز استاندارد بروگلوکنات کلسیم طول می کشد.
● کنترل و پیشگیری : (Control & Prevention)
▪ کنترل :
واکسیناسیون صرفاً بعنوان تنها روش مؤثر کنترل BEF در دنیا مطرح است. اصولاً به دلیل ماهیت ایمنی شناسی BEF در گاو، که تقریباً تمامی دام هاییکه دستخوش مواجهه با یک بار ویروسBEF شوند، در مقابل چالش طبیعی و مصنوعی بیماری ایمن می باشند، از این رو واکسیناسیون با توجه به ایمنی شناسی ویروس افمروویروس و ماکرواپیدمیولوژی BEF ، بعنوان تنها روش مؤثر کنترل اعلام شده است. اگر چه تفاوت های پادگنی در سویه های ویروس BEF به کمک پادتن های تک تیره، (monoclonal antibodies) مشخص شده است، اما در دام های ایمن، سویه های مختلف BEF از منشاء مختلف جغرافیایی، ایجاد بیماری نمی کنند. ایمنی ناشی از واکسن و عفونت طبیعی ویروس BEF یک ایمنی استریل است، بدین سان که موارد دفع ویروسی و کاریر وجود ندارد. (no shedder- no carrier) بدلیل اینکه ویروس به سادگی تخفیف حدت می یابد، واکسن های مختلفی برای BEF ساخته شده است. در حال حاضر سه نوع واکسن در دنیا وجود دارد :
۱) واکسن زندة تخفیف یافته : این واکسن برروی محیط کشت و یا مغز موش تخفیف حدت می یابد و سپس از یاورهای مناسب نظیر فروند یا کویل (Fruend&#۰۳۹;s or Quil a adjuuants) استفاده می شود. دو تزریق به فاصلة دو هفته ایمنی لازم و مؤثری برای مدت ۱۲ ماه بوجود می آورد. (این نکته در همه گیری های کشور ژاپن در مورد مؤثر بودن واکسن به اثبات رسیده است.)
۲) واکسن کشته فرمالینه : این واکسن کارآمدی و تأثیر واکسن تخفیف حدت یافته را ندارد و امروزه کمتر از آن استفاده می شود.
۳) واکسن سابیونیت : (Subunit Vaccine) این واکسن از بخش پروتئین G یا گلیکوپروتئین پیراگیر (envelope glycoprotein) ویروس BEF ساخته شده است و در آزمایشات چالش آزمایشگاهی و صحرایی حیوانات را بر علیه ویروس BEF حفاظت می نماید، اما تاکنون به شکل تجارتی تولید نشده است.
ایمنی حاصل از واکسن در گاو به صورت بارز و مثبتی با سطح پادتن اختصاصی ناشی از دو تست SN و blocking ELISA ارتباط منطقی و آماری دارد.(Potency test)
نویسندگان:
دکتر حمید ابراهیم زاده
دکتر داراب عبداللهی
منبع : اردلان آنلاین


همچنین مشاهده کنید