جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آزمون اصلاح طلبی


آزمون اصلاح طلبی
سازمان مجاهدین انقلاب در نامه سرگشاده ای خطاب به رهبر معظم انقلاب که با ذوق زدگی و استقبال گسترده رسانه های بیگانه روبرو شد از مواضع کیهان علیه مدعیان اصلاحات به شدت گلایه کرده و آن را حرکتی برای تخریب چهره گروه های موسوم به اصلاح طلب دانسته است! انگیزه اصلی سازمان از این اقدام - که باید آن را فرار ناشیانه به جلو نامید- بر کیهان پوشیده نیست و به گروه کوچکی که سال ها بر بزرگترین منابع اقتصادی کشور تسلط داشته و طی ۸ سال در جبهه مدعیان اصلاحات، آشکارا با مواضع دشمنان تابلودار ملت همراهی کرده است حق می دهیم! از افشای ماهیت واقعی خود آشفته خاطر و سراسیمه شود ولی آنچه در کیهان علیه برخی از گروه های مدعی اصلاحات و درباره تبدیل آنها به پایگاه دشمنان بیرونی آمده است تماماً- تأکید می شود که تماماً- و بدون استثناء، همراه با اسناد غیرقابل انکار بوده است بنابر این سؤال این است که اگر مدعیان اصلاحات و از جمله اعضای سازمان، درباره اسناد ارائه شده از سوی کیهان کمترین تردیدی دارند چرا، دلایل خود را ارائه نمی کنند؟ و اگر اسناد کیهان را قابل انکار نمی دانند- که نمی توانند انکار کنند- چرا با شهامت و جرأت از ملت ایران به خاطر اقدامات و مواضع ناپسند و بعضاً خیانت آمیز خود عذرخواهی نمی کنند؟! و در این باره گفتنی هایی هست؛
۱) سازمان عصبانی است چرا کیهان درباره حمایت بوش از مدعیان اصلاحات در ایران مقاله نوشته است که باید گفت، به بوش اعتراض کنید که از شما حمایت کرده است! آن هم نه یک بار و دو بار و چند بار، بلکه طی چند سال اخیر و به طور پیوسته و بی وقفه!
۲)نمونه های همخوانی و همراهی بسیاری از مدعیان اصلاحات با مواضع آمریکا و متحدانش فراوان تر از آن است که نیازی به بازگویی دوباره داشته باشد و کیهان به موارد بسیاری از آن با ذکر سند اشاره کرده است، بنابر این حالا نوبت مدعیان اصلاحات است تا حداقل برای یک بار هم که شده به مردم بگویند کدام یک از مواضع آنها- مواضع اصلی و نه مواضع معمولی و دست چندم آنها- با مواضع رسماً اعلام شده آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی همخوان نبوده است.
۳) سازمان در نامه خود از نیاز آمریکا به گروه هایی نظیر طالبان سخن گفته است که سخنی قابل قبول است و کیهان بارها به طور مستند درباره وابستگی طالبان و القاعده مقاله و گزارش نوشته است. ولی سازمان توضیح نداده است که اگر اقدامات طالبان و گروه القاعده را «نیاز» آمریکا می داند، چرا هنگام حمله آمریکا به افغانستان پیشنهاد کرده بودید که ایران به کمک طالبان بشتابد؟! آیا جز این است که قصد داشتید به نیاز آمریکا پاسخ مثبت بدهید؟ اگر نام این اقدام، «خیانت» نیست، پس چیست؟
۴) در جریان حمله آمریکا به عراق هم پیشنهاد کرده بودید ایران به کمک صدام برود! و این در حالی بود که خود با صراحت و بارها از وابستگی صدام به آمریکا سخن گفته بودید! آیا در این زمینه هم به دنبال برآوردن نیاز آمریکا نبودید؟ تا ایران اسلامی به جای آن که با محوریت حق طلبی و ضد امپریالیستی با آمریکا درگیر شود، با محوریت حمایت از صدام دیکتاتور و خونریز در مقابل آمریکا قرار گیرد و پرچمداری نهضت اسلامی را از دست بدهد؟! و از این طریق به نگرانی آمریکا و متحدانش از حضور قطب قدرتمند و عدالتخواه ایران اسلامی در منطقه پایان بدهید؟! آیا می توانید این همراهی ها و همخوانی ها با دشمنان تابلودار مردم ایران را انکار کنید؟! و اما، خنده دار آن که در نامه خود ادعا کرده اید اگر مواضع اصلاح طلبان نبود، آمریکا به جای حمله به عراق، ابتدا به ایران حمله کرده بود! یاللعجب! مگر شما نبودید که ایران را به حمایت از صدام تشویق می کردید؟ بنابراین آیا غیر از این است که قصد داشتید برای هدف نهایی آمریکا زمینه سازی کنید؟!
۵) یادتان هست که در جریان چالش هسته ای کشورمان وقتی بوش طی سخنانی گفت؛ «ایران از منابع غنی نفت و گاز برخوردار است و دیگر نیازی به انرژی هسته ای ندارد»! سازمان نیز بلافاصله اعلام کرد که ما نفت و گاز داریم و فناوری اتمی نمی خواهیم؟! یادتان که نرفته؟! و عجیب آن که بعد از مقاومت ایران اسلامی و کسب موفقیت چشمگیر در فعالیت هسته ای، سازمان موضع جدیدی گرفته و اعلام کرد ۹۰ درصد این موفقیت مدیون دولت های سازندگی و اصلاحات است و فقط ۱۰ درصد آن سهم دولت اصولگراست!!... آیا چنین نبود؟!... پس چرا وقتی پای محاسبه به میان می آید، عصبانی و سراسیمه می شوید؟! مگر شما نبودید که فریاد می زدید «دانستن حق مردم است»؟
۶) سازمان با اشاره به ماجرای ۱۱ سپتامبر ادعا کرده است که «ایجاد نظام های دموکراتیک در کشورهای منطقه، پس از ۱۱ سپتامبر در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت و حال آن که حرکت اصلاحی در ایران، سال ها پیش از آن » بوده است. منظور سازمان این است که چون اصلاح طلبان قبل از ۱۱ سپتامبر حرکت خود را در ایران شروع کرده بودند، حمایت بوش از اصلاح طلبان نمی تواند شامل آنها باشد؟! که ضمن تعجب از این فرافکنی ناشیانه باید گفت؛ اولاً؛ آمریکا مدتها قبل از ۱۱ سپتامبر نیز از مدعیان اصلاحات حمایت می کرد. ثانیاً؛ مگر حمایت آمریکا فقط از گروه هایی است که خودش پدید آورده است؟ بوش از هر گروهی که مواضع همخوان با آمریکا داشته باشد حمایت می کند، صرف نظر از آن که این گروه ساخته دست آمریکا باشد یا نباشد.
ثالثاً؛ بوش با صراحت از مدعیان اصلاحات در ایران نام برده است- و البته نه یکبار و دوبار، بلکه همواره- بنابراین، بهتر آن بود که سازمان از این حمایت احساس شرم کند نه آن که در پی وصله پینه آن باشد.
۷) نوشته اند که کیهان برخلاف گذشته میان گروههای اصلاح طلب تفاوتی قایل نشده و در سرمقاله ۲۳دی ۸۶ خود همگی اصلاح طلبان را توطئه گر و... نامیده است! که باید گفت؛ اولاً؛ در یادداشت مزبور تاکید شده است که برخی از مدعیان اصلاحات با مواضع آمریکا و متحدانش همخوانی داشته و دارند و برخی دیگر از این قاعده مستثنا هستند و البته تعجب آور نیست که سازمان در این باره نیز بی صداقتی کرده باشد. ثانیاً؛ با توجه به تفکیک و تفاوتی که یادداشت کیهان نسبت به طیف مدعیان اصلاحات داشته است معلوم نیست چرا سازمان مجاهدین انقلاب که در آن یادداشت، نامی از آن برده نشده بود، خود را مصداق وابستگی دانسته و به دفاع برخاسته است؟!
۸) سازمان مجاهدین انقلاب کوشیده است خبررسانی کیهان درباره همراهی و همخوانی برخی از مدعیان اصلاحات با آمریکا و متحدانش را به موضوع انتخابات مجلس هشتم ربط بدهد و حال آن که کیهان طی ۱۰سال گذشته بارها و به صورت مستند به اشتراک مواضع بخشی از مدعیان اصلاحات با آمریکا پرداخته است، بنابراین اطلاع رسانی کیهان در این باره محدود به هفته های اخیر نبوده است که سازمان تلاش می کند با انگ انتخاباتی بودن ماجرا، واقعیت آن را پنهان کند. از سوی دیگر، بر فرض که ماجرا به انتخابات مربوط باشد، خب! چرا سازمان در مقابل اسنادی که کیهان ارائه کرده است، دلیل و سند- و یا دست کم- شاهد و قرینه ای برای رد آن و اثبات عدم همراهی خود با آمریکا و متحدانش ارائه نمی کند؟! اگر طیف مورد اشاره از مدعیان اصلاحات، حساب خود را «پاک» می دانند، از محاسبه چه باک دارند؟!
۹) همانگونه که در یادداشت روز کیهان ۸۶.۱۰.۲۳ آمده بود، حمایت بوش از مدعیان اصلاحات با توجه به همخوانی و همراهی مستمر برخی از گروهها و اعضای این جبهه با مواضع آمریکا صورت گرفته و می گیرد، بنابراین سازمان مجاهدین انقلاب و برخی از مدعیان اصلاحات- که تعدادی از آنها هم اکنون به اصل خود رجوع کرده! و آشکارا به سرویس های اطلاعاتی آمریکا پیوسته اند- نمی توانند ادعا کنند حمایت آمریکا از اصلاح طلبان برای بدنام کردن آنها بوده است! بلکه دولتمردان آمریکایی با حمایت گسترده و پی درپی خود از مدعیان اصلاحات، قصد دارند به مخالفان داخلی خود القا کنند که در مخالفت با ایران اسلامی، تنها نیستند و شماری از گروههای سیاسی در داخل کشور نیز با آنان همراه و همزبان هستند! مخصوصا آن که بوش در سخنان اخیر خود علاوه بر مدعیان اصلاحات در ایران، از گروههای مخالف حزب الله در لبنان، مخالفان دولت قانونی مالکی در عراق و مخالفان دولت سوریه نیز حمایت کرده و این خط همیشگی آمریکا و متحدانش است.
۱۰- و بالاخره اگرچه در این باره گفتنی های فراوان دیگری نیز هست ولی به همین اندازه بسنده کرده و به اعضای سازمان، مخصوصا برخی از آنان که سوابق روشن و انقلابی دارند- و بر این باوریم که از روی ساده انگاری هنوز در سازمان باقی مانده اند- پیشنهاد می کنیم در مواضع خود تجدید نظر کنند. این بهترین و پسندیده ترین راهی است که پیش روی آنها قرار دارد و ابتدایی ترین آزمون برای اثبات اصلاح طلبی.
حسین شریعتمداری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید