سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

عوامل بازدارنده در حل بحران کوزوو


عوامل بازدارنده در حل بحران کوزوو
با ناکامی شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا در اجلاسیه اخیر خود پیرامون وضعیت حقوقی و سیاسی کوزوو و همزمان، اولتیماتوم «هاشم تاچی» رئیس جمهور آینده این استان جدایی طلب از صربستان، مبنی بر اعلام استقلال یکجانبه در هفته های آتی، بحران مزبور وارد مرحله جدید و پیچیده تری شده است.
تردیدی نیست که وضعیت کوزوو چه در شرایط فعلی که تحت حمایت و اداره یک رژیم بین المللی- اروپایی است و چه در صورت استقلال یا اعلام استقلال یکجانبه، تأثیرات غیرقابل انکاری بر روندها و رویه های حقوقی و سیاسی بین المللی داشته و خواهد داشت.
هم اکنون چشمان جست وجو گر و نگران کشورهای بحران زده بسیاری که دارای وضعیتی مشابه بحران میان استان کوزوو و کشور صربستان هستند، در تعقیب رفتار بازیگران مؤثر این بحران و نتایج حاصل از تصمیمات احتمالی در این رابطه است.
جمهوری های قفقاز شامل سه کشور جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان باتوجه به درگیر بودن با بحران های جدایی طلبی از ابتدای استقلال در سال ۱۹۹۱ تاکنون، از جمله کشورهایی هستند که با حساسیت و نگرانی خاصی همیشه نیم نگاهی به وضعیت حل و فصل بحران میان کوزوو و صربستان دارند، البته در این میان شرایط و نگاه ارمنستان به موضوع مزبور متفاوت از دو کشور دیگر است که به چرایی آن اشاره خواهدشد.
این موضوع زمانی از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار می شود. که بدانیم ناکامی در حل بحران کوزوو و استمرار وضعیت موجود، خود متأثر از بحران های منطقه قفقاز و همچنین، بحران های موجود در کشورهای اروپایی است.
این تأثیر و تأثر متقابل که بر آگاهان سیاسی پوشیده نیست، باعث تعجب نیست، زیرا وجه اشتراک آنها بازیگران مشترکی است که به نحو مؤثری در فرایند بحران از ایجاد تا روندهای حل و رفع آن نقش ایفا می کنند.
در واقع، همانطور که همه می دانیم، جدای از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، در بحران کوزوو این آمریکا و در درجه بعد اتحادیه اروپایی است که به دنبال استقلال این استان آلبانیایی تبار از صربستان هستند و در مقابل، دولت روسیه به شدت مخالف این رویه است و به طور مداوم تهدید می کند که هرگونه تصمیم گیری درمورد استقلال کوزوو را وتو خواهدکرد.
البته در این میان، استقلال کوزوو مخالفان قابل اعتنایی نیز در اروپا دارد، کما اینکه اسپانیا، یونان و قبرس که هر یک به نوعی با ادعاهای استقلال طلبی و جدایی خواهی مواجهند، در صف مخالفین اروپایی روند حل و فصل بحران بالکان به نفع کوزوو، قرار می گیرند.
این دو طیف مخالف و موافق با پیچیدگی ها و تفاوت در استراتژی های خاص خود، در بحران های ارضی منطقه قفقاز نیز نقش ایفا می کنند. برای درک بهتر موضوع، ضروری است در چند نکته به تشریح وضعیت بحران های قفقاز، نقش بازیگران مزبور و علل و جنس نگرانی و دغدغه دولتمردان سه جمهوری این منطقه بپردازیم. نخست؛ به دنبال فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ و اعلام استقلال جمهوری های زیر مجموعه این ابرقدرت پیشین، برخی جمهوری ها که دارای استان های با اکثریت روس تبار بودند، مانند گرجستان و مولداوی و همچنین جمهوری آذربایجان در منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی «ناگورنو قره باغ» که یک اکثریت ارمنی در آن ساکن بود، مواجه با اقدامات جدایی طلبانه شدند. وجه مشترک بحران های منطقه قفقاز و مولداوی، به اعتقاد اکثر کارشناسان سیاسی منطقه، حمایت های آشکار و پنهان روسیه از جدایی طلبان و اقدامات آنها بود؛ درپی اعلام استقلال توسط دولت گرجستان، این کشور با اعلام جدایی طلبی دو منطقه «آبخازیا» و «اوستیای جنوبی» مواجه شد که دارای اکثریت جمعیت روس تبار بودند و طی درگیری های نظامی که در سال های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ بین طرفین منازعه رخ داد، دولت مرکزی تفلیس تسلط خود بر این دو ایالت را از دست داد.
رهبران جدایی طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی همواره دولت تفلیس را با احتمال پیوستن این دو منطقه به روسیه تهدید کرده اند و خواهان استقلال شده اند ولی تاکنون کشور یا دولت خاصی از ادعاهای آنها حمایت نکرده است.
ارامنه منطقه خودمختار قره باغ نیز که جزو قلمرو جمهوری آذربایجان محسوب می شدند، اقدامات جدایی طلبانه خود را از سال ۱۹۸۸ آغاز کردند که این اقدامات پس از استقلال این جمهوری تشدید شد و به دنبال درگیری هایی که طی سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ بین ارامنه و آذری ها شدت گرفت، نهایتاً منطقه قره باغ به همراه هفت شهر آذری اطراف آن به تصرف ارامنه درآمد و دولت باکو تسلط خود بر این منطقه را از دست داد.
دوم؛ با اعلام همگرایی هر سه جمهوری قفقاز با غرب، آمریکا و اروپا با توجیه حل بحران های مذکور، وارد معرکه شدند. در منازعه بین گرجستان و مناطق جدایی طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی، با توجه به اتحاد تمام و کمال تفلیس با غرب، آمریکا و اروپا شدیدا بر تمامیت ارضی گرجستان تکیه کرده و می کنند، این در حالی است که نیروهای حافظ صلح حائل در منطقه مورد منازعه، روسی هستند و بر پایه توافق با سازمان امنیت و همکاری اروپا، ماموریت خود را انجام می دهند و این شرایط چشم انداز روشنی را برای حل بحران مزبور ارائه نمی دهد. هر چند که در صورت استقلال نیافتن دو منطقه یاد شده واخذ خودمختاری از تفلیس، با توجه به اقتصاد ضعیف و شدیدا وابسته گرجستان(از حیث مالی به آمریکا واز حیث صادرات به روسیه) و برتری روس تباران در آبخازیا و اوستیای جنوبی، دست برتر از آن دولت مسکو خواهد بود.
حل بحران در منازعه بین ارامنه وآذری ها، از پیچیدگی ها و بن بست جدیتری برخوردار است که علاوه بر تعارض منافع بازیگران اصلی آن (روسیه، آمریکا و اروپا)، به نظر می رسد که با عامل مذهب نیز گره خورده است.
از سال ۱۹۹۳ یک گروه میانجی موسوم به گروه مینسک به ریاست همزمان نمایندگان روسیه، آمریکا و فرانسه، برای حل بحران قره باغ تشکیل شد، که نتیجه فعالیت آن تاکنون یاس و ناامیدی طرفین به خصوص آذری ها را در پی داشته است و اخیرا نیز که در جهت اهداف و استراتژی های جدید منطقه ای آمریکا و ناتو این گروه فعالیت خود را تشدید نمود، طرح های ارایه شده از سوی آن، در غایت به ضرر طرف آذری و در جهت تقویت روند استقلال قره باغ از دولت باکوست.
سوم؛ دولت باکو که امیدوار بود با واگذاری امتیاز استخراج نفت و گاز سرزمین جمهوری آذربایجان به آمریکا و کنسرسیوم های غربی، حمایت آنها را در حل بحران قره باغ به نفع آذری ها به دست آورد، با اعلام صریح آمریکا، مبنی بر تمایز این دو مساله (بهره برداری از نفت و بحران قره باغ)، امید خود را از دست داده است و به همین خاطر است که مسئولین جمهوری آذربایجان نه تنها در سیاست خارجی خود با هر نوع راهکار، رفتار یا خبری که مبتنی بر استقلال کوزوو باشد، مخالفت می کنند، بلکه هر از گاهی با تهدید به بازپس گیری قره باغ با توسل به نیروی نظامی، تلاش می کنند آمریکا را که در گروه مینسک رهبری ارایه طرح حل بحران را به دست گرفته است، به تحرک بیشتر و پیشنهاد طرحی منطقی تر وادارند. (طرحی که هم اکنون مطرح است، با مخالفت باکو در جهاتی مواجه شده است. براساس این طرح، همزمان با بازپس دهی پنج شهر کوچک آذری از هفت شهر، حاکمیت ارامنه بر قره باغ تثبیت می شود.)
به عبارت دیگر، هر فرآیندی که روند استقلال کوزوو را تقویت نماید، به شدت موجب نگرانی و وحشت دولت باکو می شود و از همین رو، هر وقت که خبری در مورد حل بحران کوزوو منتشر می گردد، مسئولین آذری واکنش نشان داده و در سخنرانی های خود، مجامع بین المللی و دول تاثیرگذار را به بی توجهی به بحران قره باغ و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان متهم می کنند.
این در شرایطی است که دولت ارمنستان، با توجه به موضع برتر ناشی از در تصرف داشتن قره باغ و اطراف آن، در ارتباط با تاثیرگذاری جریان حل بحران کوزوو بر منازعه خود با جمهوری آذربایجان، دغدغه کمتری دارد.
در واقع، دولت ارمنستان و ارامنه قره باغ بارها بر علاقه خود به تبعیت از الگوی حل منازعه کوزوو و صربستان اشاره کرده، که با واکنش شدید طرف آذری مواجه شده است.
چهارم؛ همانطور که پیشتر از تاثیر و تاثر متقابل بحران های قفقاز و بحران کوزوو گفتیم، این سوال وجود دارد که آیا بحران های قفقاز نقش بازدارنده ای در تعیین تکلیف سریعتر بحران بالکان دارد؟
پاسخ آگاهان سیاسی به این سوال مثبت است، چرا که دولت روسیه نه تنها هرگونه تصمیم دائر بر استقلال کوزوو را تهدید به وتو نمود، بلکه صراحتا از تاثیرات مضر آن بر حل بحران های ارضی سایر مناطق دنیا سخن رانده است، و برخی دولتمردان مسکو نیز صراحتاً به روند بحران های قفقاز و متاثر شدن آن از جریان فوق الذکر اشاره کرده اند.
لذا تردیدی نمی توان داشت که وضعیت بحران های موجود، از جمله در قفقاز، عامل بازدارنده ای در مقابل اصرار آمریکا و کلیت اتحادیه اروپا در مورد ضرورت استقلال کوزوو است.
نهایتاً اینکه باید اذعان کرد، در کنار فرآیند تضاد منافع، طرفین منازعه در بحران های قفقاز، به خصوص بحران قره باغ، به شکل اساسی متاثر از بحران کوزوو و نگران روند آتی تصمیم گیریها در این رابطه هستند. هر نوع رخداد مثبت و یا منفی، قطعا دیپلماسی و رفتارهای سیاسی و اجتماعی سه جمهوری قفقاز را تحت الشعاع قرار خواهد داد. همانگونه که از تاثیر بحران های این منطقه در کند شدن حل بحران کوزوو، به خصوص ازمنظر دولت روسیه، نمی توان به سادگی عبور کرد.
اینکه چرا با این تفاصیل، بحران های قفقاز در سطح جهانی مطرح نیست. و بحران کوزوو در صدر اخبار و تحولات سیاسی و بین المللی قرار دارد، ناشی از عوامل و گفته و ناگفته ای است که مجال پرداخت بیشتر آن نیست، ولی می توان گفت زمان بازی با کارت بحران کوزوو، برای بازیگران اصلی این بحران به پایان رسیده است، در حالی که بحران های قفقاز، با توجه به وابستگی شدید کشورهای این منطقه و امتیازدهی مستمر آنها به بازیگران اصلی یاد شده، هنوز به نقطه پایان بازی نزدیک نشده اند.
حسن صیادی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید