سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

طنز تلخ با چاشنی کریمی


طنز تلخ با چاشنی کریمی
یکی بود یکی نبود یک آقافیروزی بود که شهرتش خندیدن و خنداندن مردم بود آن هم به هر قیمتی. اتفاقا این آقا، فوتبال هم بلد بود، انصافا مربی خوبی هم بود. اوضاع بر همین منوال می گذشت تا یک روز که خلاقیت های این آقا فیروز شکوفا شد به طوری که از زمین چمن میخ طویله درو می کرد، تاکتیک منحصر بفرد «بکش زیر توپ» را جواب می داد، آمار کلاغ های ورزشگاه ها را داشت و خلاصه همه چی تمام بود. چند وقت پیش هم یک تیم اهوازی را جا گذاشت و آمد تهران و مسوولان این تیم را به جزع و فزع انداخت.
اخیرا هم طی تاخت و تازی شهرداری تهران را مورد حمله قرار داده و با ظاهر شدن در یک برنامه زنده تلویزیونی با بیان عبارتی نظیر «آفتابه و لگن خودمان را باید بفروشیم تا خسارت زمین شهرداری را بدهیم» و «تشکر خود را پس می گیرم» به پدیده ای استثنایی بدل شده است.
به یاد داریم روزی که فیروز کریمی از استقلال اهواز جدا شد و در مقابل دوربین های تلویزیونی، علت حضورش در تهران و باشگاه استقلال را معامله ماشین عنوان کرد. گفتیم که اگر چه کریمی مربی بزرگی است ولی پایه گذاردن چنین بدعت هایی عواقبی خطرناک دارد، نوشتیم اخلاق حرفه ای در فرهنگ ما یعنی حفظ حرمت ها اما وی بازیکنان استقلال را مقابل تماشاگران این تیم تنبیه کرد و با این کار از سنگینی بار خود کاست. گفتیم استقلال تهران تیم بزرگی است و چشم و قلب میلیون ها ایرانی به آن دوخته است، گفتیم و نوشتیم شاید که کریمی از حال و هوای ابومسلم و استقلال اهواز درآید. با وجود احترامی که برای تمامی تیم های فوتبال قایلیم و بداند که در یکی از قطب های فوتبال ایران زمین ایستاده است تا شاید ادبیات رفتاری و گفتاری اش شایسته نام بزرگ آبی ها باشد، اما ...
چند شب پیش این مربی پرآوازه- که راه و رسم تبلیغات رایگان را به خوبی می داند- در برنامه زنده تلویزیونی توپ طلایی حاضر شد و با ادبیاتی خاص از این که شهرداری اجاره زمین چمن خود را مطالبه کرده است، به شدت انتقاد کرد.
تعجب کردیم وقتی شنیدیم که در حال حاضر شهرداری تهران علاوه بر ایجاد ۳۰۰ زمین چمن مصنوعی در سطح شهر، زمین مرغوبکار را نیز به طور رایگان در اختیار این تیم قرار داده است. راستش شنیده بودیم که چاقو دسته اش را نمی برد ولی ظاهرا این ضرب المثل در دنیای امروز کاربردی ندارد، چرا که پس از جدایی فیروز خان از استقلال اهواز، این تعاونی شهرداری تهران بود که به عنوان اسپانسر وارد عمل شد و هزینه حضور این مربی در جمع آبی پوشان را تقبل کرد.
با کمی دقت نظر می توان دریافت که هزینه برف روبی از زمین های چمن برای استفاده شاگردان کریمی جزیی از وظایف شهرداری نیست و مطالبه آن امری عادی قلمداد می شود. حال چگونه است که این مربی یک روز سرخوشانه تشکر می کند و روز دیگر از کرده خود پشیمان می شود؟!
اینجا بحث شهرداری و غیره مطرح نیست، مهم رفتار کریمی است و با تمام احترامی که برای فتح الله زاده قایلیم باید به او یادآور شویم که وقتی هنوز هم پس از گذشت ۴۰ سال برای بزرگداشت تختی همایش برگزار می کنیم، مقاله می نویسیم و شعار می دهیم که ما پهلوان می خواهیم نه قهرمان، باید تاوان آن را بپردازیم و با بدعت های کاری و اخلاقی مقابله کنیم تا ارزش ها و ضد ارزش ها جای خود را با هم عوض نکنند و تیم تازه سر و سامان یافته استقلال دوباره دچار چالش نگردد. به هر حال فیروز کریمی نشان داده است که به رغم هوش سرشار خود و نیز مهارت در مربیگری هنوز آماده هدایت آبی پوشان تهران نیست.
آجربندیان
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید