پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آینده جهان اسلام


آینده جهان اسلام
تنها دیدگاه جهانی برای آینده اسلام است. دین, صلح و دوستی. ولی سوال اینست کدام اسلام؟
اسلام خدائی (جهان وطنی) یا اسلام (قومی گرائی و ملی گرائی) عرب.
سوره ال عمران آیه ۱۹ دین نزد خدا اسلام است…
سوره ال عمران آیه ۸۵ کسی که جز اسلام را بعنوان دین بپذیرد از او پذیرفته نمی شود.
در رابطه با حضرت نوح سوره یونس آیات ۷۱-۷۲
در رابطه با حضرت ابراهیم سوره عمران آیه ۶۷
در رابطه با اسماعیل و اسحق و یعقوب سوره بقره آیه ۱۳۳
در رابطه با یوسف سوره یوسف آیه ۱۰۱
در رابطه با موسی سوره یونس آیه ۸۴
در رابطه با قوم بنی اسرائیل سوره یونس آیه ۹۰
در رابطه با سلیمان سوره نمل آیات ۳۱-۲۴
در رابطه با ملکه سبا سوره نمل آیه ۴۴
در رابطه با حضرت عیسی سوره عمران آیه ۵۲
پس می بینیم دین نزد تمام پیام آوران اسلام بوده و حضرت محمد(ص) اولین عربی است که به اسلام ایمان می آورد. انعام آیه ۱۴ و ۱۶۳ الزمر آیه ۱۱-۱۲
● در رابطه با اسلام
کلمه اسلام از شهر اورشلیم گرفته شده (Urshalem) چرا که یهود بخاطر نداشتن (س) از حرف (ش) استفاده می نماید. در زمان حضرت ابراهیم سفر پیدایش باب ۱۴ آیه ۱۸
ملک صدیق و ملک سالیم نان و شراب بیرون آورد و او کاهن خدای تعالی بود.
کلمه اسلام در زبان عبری به معنی صلح (Peace) می باشد و آن تائید می شود با عبرائیان باب ۷ آیه ۲
همانطور که می بینیم در زمان حضرت ابراهیم Urshalem در زمان حضرت عیسی Jerusalem در زمان حضرت محمد(ص) Mosalem و هر سه در کلمه سلام مشترک می باشند.
پس همانطور که می بینیم یهودیت و مسیحیت و محمدی شاخه ای از اسلام است.
▪ سوره حج آیه ۷۸
خداوند برای شما در دین بیچارگی قرار نداده است این آئین پدر شما ا براهیم است او شما را مسلمان نامیده است تا قبل از آن که این شریعت (منظور حضرت محمد) آمده باشد.
بسیاری از نویسندگان قرون وسطی و محققان و سیاحان کنونی جهان, مکانهای مقدس مسلمانان را مورد مطالعه قرار داده و اهمیت بناهای بیشماری را که در این مکان وجود دارد توصیف نموده و یا تصویرنگاری کرده اند که فقط توصیف و تشریح این مکانها مورد نظر جهانیان نمی باشد, بلکه این مسئله مطرح است که این مکانهای مقدس و معماری فعلی آن دلالت بر زمانهای اولیه اسلام می کند؟ و اگر چنین نیست, به چه دوره ای مربوط می شود؟ و این مکانهای مقدس به یادبود چه چیزی ساخته شده و به چه زمانی مربوط است.
بحث مطلب مربوط به اورشلیم (Urshalem) و بخصوص حرم, در قرون وسطی توسط پدر مارمرجی (Marmarji) بطور ساده شکافته شده و اکثر نوسته های او به زبان انگلیسی[۱], آلمانی[۲] و روسی[۳] ترجمه شده است. بعلاوه کتیبه های پیدا شده بر روی حرم توسط ماکس ون برهم (Max-Van-Berhem) تجزیه و تحلیل شده و به چاپ رسیده است.
به غیر از میدنیکوو (ند که قبه الصخره به علت واقعه ای سنتی و مذهبی, در زمان حضرت عیسی در اورشلیم (UrshalemMiednikov) که نتایج کارهایش توسط کاتنی (Catani) در آنولی ـ دل ـ اسلام (Annali-Dell-Islam) به چاپ رسیده و قسمت بیشتر آن مورد تائید قرار گرفته است, سایر نویسندگان در موارد بسیاری فقط به وصف آن پرداخته و به روشن کردن موقعیت جغرافیایی مکانهای مقدس قانع بوده و بندرت سعی نموده اند که این ابنیه و آثار را از نظر فلسفی و علمی مورد بررسی قرار دهند و تجزیه و تحلیل نمایند. اگر بخواهیم مطمئن باشیم این مکانهای مقدس بر چه اساس و سنتی ساخته شده شاید کمی مشکل باشد, اما با ظهور حضرت محمد و اشاعه اسلام, تعالیم مذهب و ایمان به آن به صورت خیلی ساده بوده است. ولی باید اعتراف نمود که بصورت سیستماتیک نبوده, و در بیشتر نوشته هایی که بعنوان وقایع سنتی مطرح شده بخوبی دیده می شود.
البته اغلب جغرافیدانان و سیاحان که بر روی تصویرنگاری بناهای اورشلیم, تحقیقاتی انجام داده اند بطور مرتب از محراب, کعبه, مقام ابراهیم نام برده اند که می توان آنها را با آیات قرآن (سوره ۳۸ آیه های ۲۰, ۲۱ و سوره ۳ آیه های ۳۷ و ۳۹ و سوره ۱۹ آیه ۱۱) تطبیق نمود.... همچنین شایع است که قبه الصخره (Dom of Rock) بعنوان یک بنای یادبود در ارتباط با وقایع حضرت محمد ساخته شده است.[۴]
اما عده ای عقیده دارند و می گوی) ساخته شده و مربوط به زمان ظهور مسیح می باشد و این موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد تا روشن شود مسجدالحرام و مسجدالاقصی که در قرآن از آن صحبت شده در کجا واقع شده است. چرا شهر فلسطین در زمان امیه و مملکوک اهمیت بیشتری نسبت به زمان فاطمیه و عباسیان داشته است؟
آیا تمام وقایع و سنتهایی که پس از حضرت محمد(ص) درباره او به تحریر درآمده است، در چه زمانی صورت گرفته؟ و بناهای یادبود در اورشلیم و ساختمان مسجد برمبنای چه فلسفه علمی پایه گذاری شده است؟ مثلاً بیش از تسلط اعراب یا بعد از آن؟ پس از فوت حضرت محمد چه اتفاقی افتاده است؟
در ارتباط با (Urshalem) و حرم، ما با یک منطقه جدید مواجه نیستیم، بلکه با یکی از قدیمی ترین مکانهای مقدس روی زمین روبرو می باشیم.
مسجدالاقصی مطمئناً چندین بار تجدید بنا شده است. لیکن مطالعات انجام شده توسط گرسول ساواجت (K.A.C.Greswell-Sauvget) و بخصوص هامیلتون (R.W.Hamilton) انگیزه خوبی برای فکر کردن راجع به طبیعت و ساختن این مساجد به ما می دهد. مخصوصاً درباره اهمیت قبه الصخره، نه بخاطر اینکه اولین بنای مهم مذهبی در اسلام محمدی (منظور دکترینی که حضرت محمد در قرن ششم مطرح نموده) است، بلکه بخاطر اینکه اولین بنای مذهبی می باشد که بوسیله استادان فن در خاور میانه ساخته شده است. سوالی که مطرح می باشد این است که علت ظهور حضرت محمد بر مبنای چه فلسفه علمی و تاریخی صورت گرفت و چه دکترینی در قرن ششم مطرح نموده اند.
چرا حضرت محمد قبله اعراب جاهلی را تغییر داد؟ چرا اورشلیم در قرآن بعنوان قبله مسلمانان مطرح می شود؟ (سوره حج آیات ۳۳، ۳۴ و ۶۷)
۳۳- برای شما است در آن سودهایی تا سرآمدی نامبرده سپس فرودگاهش به سوی خانه کهن (بیت العتیق)
۳۴- و برای هر ملتی قرار دادیم پرستشگاهی تا ببرند نام خدا را بر آنچه روزیشان داد...
۶۷- و برای هر ملتی قرار دادیم پرستشگاهی که ایشانند رونده آن پس نستیزند با تو در کار...
نکته مهم: در بیت العتیق برای هر ملتی پرستشگاهی در نظر گرفته شده است. همچنانکه می دانیم در مکه هیچ مکان مقدسی برای ملتهای دیگر وجود ندارد.
ناصرخسرو، سفرنامه نویس معروف پارسی، از اولین کسانی است که سعی نمود یک توصیف جامع، از ساختمان حرم نموده و قبه الصخره، نیز بعنوان مکانی که حضرت محمد در آن نماز گزارده، نام برده است.[۵]
البته شکی نیست که حرم، در منطقه ای که معبد مسلمان، قرار داشته بنا شده است. سلیمان پسر داود وقتی که به پادشاهی اسرائیل رسید به ساختن معبد بزرگ و همچنین دیوار مهم شهر اقدام نمود.[۶]
پیش از اینکه آثار تاریخی اورشلیم و نوشته های مورخین را مورد بررسی قرار دهیم بهتر این است که مبنای حرکت خود را از روی تورات و انجیل و قرآن آغاز نمائیم. چراکه این سه کتاب از دستبرد تاریخی جباران و مورخین خیالپرداز محفوظ مانده است. (حداقل از قرن اول میلادی و یا بهتر بگوئیم قرن ششم در رابطه با قرآن) چراکه حقایق در هر سه کتاب به صورت واضح و روشن بیان گردیده است.
لغت اسلام از کلمه دارالسلام، به معنی صلح، گرفته شده است. (سوره ۶ آیه ۱۲۷، سوره ۱۰ ایه ۲۵)، (سفر پیدایش، باب ۱۴ آیه ۱۸)، (مزامیر داود، باب ۷۶ آیه ۲، رساله به عبرانیان، باب ۷ آیه ۱ و ۲)
سوره انعام-۱۲۷- آنانراست خانه سلام (دارالسلام) نزد پروردگار خویش و او است دوست ایشان بدانچه بودند می کردند.
سوره یونس-۲۵- و خدا می خواند به سوی خانه سلام و هدایت کند هرکه را خواهد به سوی راهی راست.
سفر پیدایش باب ۱۴-۱۸- و مَلِکِیصَدقَ ملک سلام (Salem) نان و شراب بیرون آورد و او کاهن خدای تعالی بود.
مزامیر داود باب ۷۶، آیه ۲- خیمه او در شالیم[۷] رساله به عبرانیان باب ۷ آیه ۱- زیرا این مَلِکِیصَدقَ پادشاه سالیم (Salem) و کاهن خدای تعالی هنگامیکه ابراهیم...
۲- و ابراهیم نیز از همه چیز ده یک بدو داد که او اول ترجمه شده پادشاه عدالت و بعد ملک سالیم (Salem) نیز یعنی پادشاه سلامتی.
همانطور که می دانیم شهر قدیمی یبوس (Yebus) در نقطه ای که به نام اورشلیم معروف است قرار داشته که در سال ۱۹۰۰ قبل از میلاد در زمان حضرت ابراهیم به این محل (سلام) می گفتند و در کتیبه ای که در مصر (Tell-el-Amana) در کنار رود نیل، در حدود ۲۰۰ مایلی جنوب قاهره، پیدا شده گویای این واقعیت است که در آن زمان هم اورشلیم نامیده شده بود. و در کتاب صحیفه یوشع بن نون، کتاب داوران و سموئیل بنی نیز پیش از تصرف داود، از این شهر بنام اورشلیم نام برده شده است. (صحیفه یوشع، باب ۱۰ آیات ۲۳، ۵، ۳ و ۱، باب ۱۲ آیه ۱۰، باب ۱۵ آیات ۳۶ و ۸، باب ۱۸ آیه ۲۸)، سفر داوران باب اول آیات ۲۱، ۸ و ۷، باب ۱۹ آیه ۱۰)، (کتاب اول سموئیل باب ۱۷ آیه ۵۴). (فقط در دو آیه از شهر یبوس (Yebus) نام برده شده است (سفر داوران باب ۱۹ آیات ۱۱-۱۰ اول تواریخ باب ۱۱ آیه ۴۵) سفر داوران باب ۱۹)
۱۰- اما آن مرد قبول نکرد که شب را بماند پس برخاسته روانه شد و به مقابل یبوس که اورشلیم باشد رسید و دو الاغ پالان شده و کنیزش همراه وی بود.
۱۱- و چون ایشان نزد یبوس رسیدند نزدیک به غروب بود غلام به آقای خود گفت بیا و به این شهر یبوسان برگشته شب را در آن بسر بریم.
بنابراین مشاهده می شود که لغت اورشلیم نام اصلی شهر است و فقط بعد از اینکه شهر توسط یبوسان تصرف گردید به نام یبوس نامگذاری شده و زمانی هم که داود این شهر را تسخیر کرد بنام شهر داود معروف گردیده است. (دوم سموئیل باب ۱۵ آیه ۷)
یبوسیان که در این منطقه و حومه ان ساکن شدند از نسل حام و کنعان بودند. (سفر پیدایش باب ۱۰ آیات ۲۰، ۱۶ و ۱۰، اول تواریخ باب ۱ آیات ۱۴-۱۳) نام یبوسیان بدین جهت در آیات فوق در آخر نام برده شده که تعداد آنها بیشمار بوده. (سفر تثنیه باب ۷ آیه ۱)، (سفر داوران باب ۳ آیه ۵) و از آنان بعنوان مردمانی که سرزمینشان حاصلخیز بوده نام برده شده است. (سفر پیدایش باب ۱۵ آیات ۱۸ تا ۳۳) و بعدها داود قسمت تحتانی تا شمال آن را از ارونه (Araunah) خریداری نمود و در آنجا محلی برای قربانی نمودن بنا کرد. (کتاب دوم سموئیل باب ۲۴ آیات ۱۵ و ۱۶، اول تواریخ باب ۲۱ آیات ۱۸، ۱۸ و ۲۸) و در همین محل بود که بعداً سلیمان معبد را بنا نمود.
سوره انبیا-۸۱- و برای سلیمان باد را سخت وزنده روانه می شد بفرمان او بسوی سرزمینی که برکت نهادیم (بارکنا) در آن بودیم و بودیم بهر چیز دانایان.
نکته ای که در این آیه قابل توجه می باشد این است ـ سرزمینی که برکت نهادیم ـ و اشاره به اورشلیم می باشد و بجا است که کلمه (بارکنا) را در آیات دیگر قرآن مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم به چه محلی اطلاق می شود. (سوره ۲۱ آیات ۷۱ و ۸۱، سوره ۷ آیه ۱۳۷، سوره ۱۷ آیه ۱).
۷۱- و رهانیدیم او (ابراهیم) و لوط را بسوی سرزمینی که برکت نهادیم در آن برای جهانیان.
لوط نوه تارح (Tareh) و پسرها را، برادرزاده ابراهیم بود. (سفر پیدایش باب ۱۱ آیه ۲۷). پدر لوط به نام (هارا) در شهر اور (Ur) وفات نمود، سپس لوط همراه تارح و ابراهیم و سارا از اور کلدانیان خارج شدند تا به سرزمین کنعان بروند و زمانی که به حران رسیده در آنجا توقف نموده و تارح فوت نمود.
لوط با ابراهیم و سارا به کنعان آمدند و پس از آن عازم مصر شدند (سفر پیدایش باب ۱۲ آیات ۴ و ۸، باب ۳ آیه ۱، سوره انبیا آیات ۵۰ تا ۷۱).
وقتی که همراهان لوط به سرزمین کنعان مراجعت نمودند به علت کثرت نفوس، آنجا برایشان قابل سکونت نبود و لذا از یکدیگر جدا شدند. به همین دلیل لوط و همراهان به طرف اردن رفتند و در کنار سدوم مسکن گزیدند (سفر پیدایش باب ۱۳ آیات ۸ تا ۱۲).
سدومیان که در جهالت بسر می بردند، لوط را که مردی درستکار بود تکذیب می کردند. (سوره شعرا آیات ۱۶۱ و ۱۶۲، سوره هود آیه ۷۷ دوم پطرس باب ۲ آیات ۷ و ۸) بهنگامی که دونفر مهمان به سدوم وارد شدند[۸] و لوط ایشان را به خانه خود دعوت نمود. اهالی سدوم خانه او را محاصره نمودند و خواستار ملاقات ایشان شدند و لوط به حمایت از مهمانان برخاست، لذا در اثر این برخورد جاهلانه و بنابه توصیه مهمانان لوط و دو دخترش بجز همسرش از شهر خارج شدند. (سفر پیدایش باب ۱۹ آیات ۲۶-۱۵، سوره ۱۱ آیه ۱۱، سوره ۳۷ آیات ۱۳۵-۱۳۳، سوره ۲۹ آیات ۳۱ و ۳۲ و ۳۳) بنابراین ملاحظه می کنیم لوط به سرزمینی وارد شده که همان اورشلیم می باشد و ابراهیم نیز در آن ساکن بود.
سوره ۷ آیه ۱۳۷- و ارث دادیم به گروهی که ناتوان شمرده می شدند. خاورها و باخترهای سرزمین را که در آنها برکت نهادیم و انجام گرفت سخن نکوی پروردگارت بر بنی اسرائیل بدانچه شکیبا شدند و واژگون ساختیم آنچه را می ساختند فرعون و قومش و آنچه می افراشتند.
راجع به زندگانی ابراهیم در قرآن آیات زیادی وجود ندارد بجز چندین آیه که بوسیله حضرت محمد در قرن هفتم و حضرت عیسی در قرن اول میلادی، از نظر علمی مورد مجادله قرار گرفته است که بعداً درباره آن بحث می شود.
▪ ابراهیم
ابراهیم در اور (Ur) از بلاد کلده نزدیک به محل تلاقی دو رودخانه دجله و فرات متولد شد. این شهر در حدود ۱۵۰ مایلی جنوب نیمرود است که زمانی مرکز تمدن بابل بود. بابلیان در آن زمان به ماه پرستی اعتقاد داشتند. (صحیفه یوشع باب ۲۴ آیات ۲ و ۱۴ و ۱۵) و ابراهیم پس از آنکه با برادرزاده خود لوط و همسرش سارا به سرزمین کنعان آمده در بیت (ئیل) مسکن گزیده و پس از برگشت از مصر هم باز بدین مکان مراجعت نمودند. ابراهیم بخاطر اینکه از همسرش سارا فرزندی نداشت، کنیز خود هاجر را به زنی گرفت و از او (اسماعیل) متولد شد و در همین زمان بود که سنت ختنه کردن مرسوم گردید و پس از آن از همسر اول خود سارا هم صاحب فرزندی گردید که او را (اسحاق) نامیدند. اسماعیل پس از آنکه پدرش را ترک نمود با مادرش به پاران[۹] رفته و در آنجا خد به شکار مشغول شد. (سفر پیدایش باب ۲۱ آیات ۲۰ و ۲۱)
▪ پاران
قسمت بزرگی از بیابان صحرای سینا می باشد که قوم یهود بمدت چهل سال در آن سرگردان بوده (سفر اعداد باب ۱۴ آیات ۳۳ و ۳۴، سوره ۵ آیه ۲۶).
پاران دارای محدوده مشخصی نیست و در قسمت شمال شرقی مرکز شبه جزیره سینا واقع شده است. قسمت شرق ان در ه ریفت (Rift) که به اربه (Arabah) و قسمت جنوبی آن به خلیج عقبه و قسمت شمال و شمال غربی بیابان ایتام (Etham) و شور (Shur)، به طرف دریای مرده (Dead Sea) و از طرف شمال شرقی به بیابان صین (Zin) محدود می شود.
در تورات برای اولین بار در زمان لوط به پاران اشاره شد که (کدرلاعمر) با هم پیمانانش تعدادی از شهرهای محدوده ادم (Edom) و دریای مرده را تصرف نمودند. (سفر پیدایش باب ۱۴ آیات ۶-۴).
مطابق ترجمه یونانی تورات که در واتیکان تحت شماره ۱۲۹۰ ضبط شده است حضرت داود پس از فوت سموئیل برای دفن او به بیابان ماون (Maon) رفته بود. ولی متون قدیمی سوری و ترجمه متون دیگری در اسکندریه اشاره به بیابان پاران می نمایند. (اول سموئیل باب ۲۵ آیه ۱). یکی دیگر از مکانهایی که در ارتباط با وقایع حضرت ابراهیم در تورات مطرح شده است بیر شبع (Beer-Sheba) می باشد که ابراهیم، اسماعیل را به آنجا روانه کرد. (سفر پیدایش باب ۲۱ آیه ۱۴).
▪ بیر شبع
محل جاه بعداً به شهری که در جنوب جودا (Judah) واقع می باشد اطلاق شده است و در محل فعلی بیر ـ اس ـ سبا (Bir-Es-Saba) در طرف شمال دره اس ـ سبا (Es-Saba) یا تل ـ اس ـ سبا (Tell-Es-Saba) با چندین مایل انحراف به شرق و درست در میان ساحل مدیترانه و قسمت جنوبی دریای مرده در حدود ۴۵ کیلومتری جنوب غربی هبرون (Hebron) و در حدود همین مسافت به طرف جنوب شرقی کاذا (Gaza) واقع شده است.
ابراهیم به سبب چاه آبی که خادمان ابی ملک از او بزور گرفته بودند معترض شد و ابی ملک اظهار بی اطلاعی نموده و گفت من نمی دانم که چه کسی اینکار را انجام داده است و ابراهیم ابی ملک را تنبیه کرد به سبب چاه آبی که خادمان ابی ملک هفت بره ماده از ابراهیم بعنوان شهادت برای حفر چاهی که ابراهیم بنا نموده بود گرفت. ابراهیم این محل را بیر شبع نام نهاد، زیرا هر دو نام هم پیمان شدند (سفر پیدایش باب ۲۱ آیه ۳۱) اولین باری که در تورات از این محل نام برده می شود، زمانی است که ابراهیم نان و مشکی از آب به هاجر می دهد و او با اسماعیل در بیابان بیر شبع سرگردان می شود که به چاه آبی می رسد و پس از آن در صحرای پاران ساکن می شود.
و از این محل بود که ابراهیم اسحق را برداشته به طرف کوه موریا (Moriah) و در آنجا قربانگاهی بنا نمود و گوسفندی را قربانی نمود.
در تورات (سفر پیدایش باب بیست و دوم) در رابطه با موضوع قربانی از اسحاق نام برده شده است.[۱۰]
این دکترین در قرن اول میلادی به وسیله حضرت عیسی در رابطه با فرزند اول اسحاق عیسو بوده و در قرن ششم میلادی بوسیله حضرت محمد با اعتراض مواجه شده زیراکه در حقیقت قربانی اصلی از نظر نبوت، اسماعیل بوده نه اسحاق. و آیاتی از قرآن (سوره بقره آیه ۱۲۵ و ۱۲۶) حاکی از این مسئله است.
۱۲۵- و هنگامیکه گردانیدیم خانه را بازگشتگاهی برای مردم و امنی و برگیرید از مقام ابراهیم نمازگاهی و سپردیم به ابراهیم و اسماعیل[۱۱] که پاک دارید خانه مرا برای طواف کنندگان
۱۲۶- و هنگامیکه گفت ابراهیم پروردگارا بگردان این را شهرستانی امن و روزی ده اهلش را از ثمرات آنکه ایمان آورده است از ایشان به خدا و روز بازپسین. همچنین حضرت عیسی و شاگردان او بیش از هفتادبار در نوشته ها و گفته هایش اشاره به حضرت ابراهیم نموده اند. مثلاً در شرح مرد ثروتمند و گدا، حضرت عیسی اشاره به ابراهیم می نماید دال بر وظیفه (انجیل یوحنا باب ۱۶ آیات ۱۶ تا ۱۹) و زمانی که پیروان عیسی به او اظهار داشتند که ما اولاد ابراهیم می باشیم، عیسی بلافاصله در جواب اظهار داشت که اگر پدر شما ابراهیم است کاری را انجام دهید که ابراهیم انجام داد. انجیل یوحنا (باب ۸ آیات ۳۱ تا ۵۸)، انجیل متی (باب ۳ آیات ۹ و ۱۰)
پس می بینیم حضرت ابراهیم در اورشلیم بود که مذبخی برپا نمود برای قربانی (آیه ۹۶ سوره ۳) اشاره به محل آن می باشد.
۹۶- همانا نخست خانه که بپا شد برای مردم آنست که در (بکه) مبارکه و هدایتی برای جهانیان.
در رساله یونس بغلاطیان (باب ۴ آیات ۲۲ تا ۳۱) درباره ابراهیم زیاد بحث نمی نماید و فقط به دو همسر او اشاره می نماید.
۲۵- لیکن پسر کنیز برحسب جسم تولد یافت و پسر آزاد برحسب وعده.
۲۶- و این امور بطور مثال گفته شد، زیرا که این دو زن حاصل دو عهد می باشد یکی از کوه سینا برای بندگی، می زاید و آن هاجر است.
۲۷- زیرا که هاجر کوه سینا است در عرب و مطابق است با (اورشلیمی)که موجود است زیرا که با فرزندانش در بندگی است.
بکه (بکا) در زمان داود و مخالفت فلسطینیان بخاطر پادشاهی او نقش مهم و تاریخی داشته و در قسمت پائینی شهر قدیم اورشلیم (Urshalem) قرار داشته است. (مزامیر داود باب ۸۴ آیه ۶)
۶- چون از وادی بکا عبور می کنند آن را چشمه (استخر) می سازند و باران آن را به برکات می پوشاند.
در این آیه اشاره به استخر یا محل ذخیره آبی می شود که در قسمت جنوب شهر داود (Salem) در جائی که در دره هینوم (Hinnom) و دره مرکزی تیروپین (Tyropean) یکدیگر را قطع می کنند قرار داشته که به نام استخر پائین نیز معروف بوده است. این استخر در کتاب نحمیا (Nahemiah) به نام استخر شلح آمده و نزدیک باغ پادشاه قرار داشته است. (کتاب نحیما باب ۳ آیه ۱۵)
۱۵- شلون بن کلحوزه رئیس بلد مصفه دروازه چشمه را تعمیر نمود. او آن را بنا کرده و سقف آن را ساخت و درهایش را قفلها و پشتبندهایش برپا نمود و حصار برکه شلح (The pool of Shaleh) را نزد باغ پادشاه نیز تازینه که شهر داود فرود می آید.
بعضی از مورخین اظهار می دارند که شلح باید به نام شیلو (Shiloah) به معنی فرستنده اصلاح شود و بعضی از مفسرین هم آن را به همان نام قبول دارند و ارتباط می دهند به کانالهایی که آب را به استخر می ریخته است. (کتاب اشیا نبی باب ۸ آیه ۶)
آثاری که از این کانال برجا مانده مشخص می کند که این کانال در جنوب چشمه جیحون (Gihon) تا دره کیدرون (Kidron) ادامه داشته و به مخزن آب (استخر) یا محل برکه (حمرا) که درست همان محلی است که در کتاب نحیما آمده است ـ نزدیک باغ پادشاه ـ خاتمه یافته است و این محل در زمان حضرت عیسی به نام استخر سیلوم (Silom) معروف بوده است. در قدیم این محل را (رفائیم) می نامیدند که دردره بکا (بکه) قرار داشته و دره وسیعی بود در اورشلیم و این نام را از مردم (رفیم) گرفته بودند که اشخاص قلدری بوده و زمانی در آنجا زندگی می کردند و پس از آنکه داود خود را بعنوان پادشاه اسرائیل معرفی نمود، جمیع فلسطینیان برآمدند تا داود را بطلبند و چون داود این واقعه را شنید به قلعه فرود آمد و فلسطینیان آمده در وادی (رفائیم) پخش شدند (کتاب دوم سموئیل، باب ۵ آیات ۱۷ تا ۲۵)، (اول تواریخ باب ۱۴ آیات ۸ تا ۱۷) و این محل در سرحد جودا و بنجامین قرار داشته است. (صحیفه یوشع آ باب ۱۵ آیات ۱ و ۸، باب ۱۸ آیات ۱۶ تا ...) که در قسمت پایانی آن کوهستانی است که روبروی دره هینوم قرار گرفته و زمانی که اسرائیلیان کنترل شهر یبوس را به عهده گرفته بودند آنجا را به نام شهر داود نامیدند (دوم سموئیل باب ۵). این واقعه در اواخر دوره آهن اتفاق افتاد (سوره سبا آیات ۱۰، ۱۱ و ۱۲) و در همین زمان بود که تابوت خداوند که موسی و هارون نتوانستند آن را به اورشلیم حمل کنند به آنجا آورده شد. (دوم سموئیل باب ۶، سوره بقره آیه ۲۴۸).
۲۴۸- و گفت بدیشان پیامبرشان همانا نشانی پادشاهی او آنست که بیاید شما را تابوت در آن آرامشی از پروردگار شما و بازمانده از آنچه بازگذاردند خاندان موسی و هارون که حمل کنندش فرشتگان همانا در اینست نشانی ای برای شما اگر هستید مومنان و در همین محل بود که داود مذبحی برای خداوند برپا نمود(دوم سموئیل باب ۲۴ آیه ۱۸، باب ۶ آیه ۱۷).
۱۸- و در آن روز (جاد) نزد داود آمده گفت برو مذبحی در خرمنگاه ارونه (Aranah) یبوسی برای خداوند برپا کن.
البته محل دقیق خیمه و چادر داود، که تابوت در آن قرار داشت، مشخص نیست. ولی بعضی مفسرین عقیده دارند که معبد سلیمان در پشت محلی که خیمه داود برپا بود ساخته شده است و تابوت خداوند که در خیمه داود بود باید به محلی در عقب دیوار معبد حمل شده باشد. (اول پادشاهان باب ۸ آیه ۲۱، سوره ۱۸ آیه ۲۱)
کوه (موریه) که شهر قدیمی داود در قسمت تحتانی آن قرار دارد، مجموعاً در حدود ۴ هکتار می باشد و در قسمت شرقی آن (دره کیدرون) قرار گرفته و در آنجا چشمه ای قرار دارد به نام جیحون (Gihon) (کتاب دوم تواریخ امام باب ۳۳ آیه ۳۰) در سال ۱۸۶۷ چارلز وارن (Charles-Warren) تونل آبی کشف نمود که متصل به این چشمه بوده و در حدود ۱۵ متر و ان مخزن آبی قرار داشته که در حدود ۱۲ متر با سطح زمین فاصله داشته که به وسیله طناب و سطل از آن آب می کشیدند و یک دماغه مورب مانند، بصورت کانالی در حدود ۴۶ متر آن را به شهر متصل می کرده است. و این تصور را بوجود می آورد که یبوسیان برای آوردن آب از این راه استفاده می نمودند، بدون اینکه بخواهند از شهر خارج شوند و حفاریهای باستانشناسی تائید می کند که یک کانال از این چشمه به طرف غرب شهر داود کشیده شده بود.
در کتیبه ای که در سال ۱۸۸۰ میلادی پیدا شده است و مربوط به قرن هشتم قبل از میلاد می باشد در روی دیوارهای تونل که در بین سنگها زده شده، نشان می دهد که کارگران از دو طرف مشغول کار بوده اند و در وسط به هم رسیده اند و اینک به استخر سیلوم (Silom) معروف است، که آب را از چشمه جیحون به این استخر متصل می نموده (کتاب دوم پادشاهان باب ۲۰ آیه ۲۰).
بنابراین این استخر همان محلی است که در (مزامیر داود، باب ۸۴ آیه ۶) به آن اشاره شده است.
یکی دیگر از وقایع مشترک در قرآن و تورات درباره حضرت موسی می باشد. همانطور که می دانیم حضرت موسی پس از خروج از مصر به مدین (Midian) مهاجرت نمود. (سفر خروج، باب ۲، آیات ۱ تا ۱۶)، (کتاب اعمال رسولان باب ۷ ایات ۲۳ تا ۲۹)، (مقایسه شود با سوره ۲۰ آیه ۴۰، سوره ۲۸ آیات ۱ تا ۲۳)
ناحیه نزدیک پاران و در طرف شرق ادوم (Edom) قسمتی از مدین می باشد که پسر پادشاه ادوم به آنجا مهاجرت نمود (اول پادشاهان باب ۱۱ آیه ۱۸-۱۴)
حضرت موسی در کنار چاه آب بود که با دختران کاهن مدین که برای برداشتن آب آمده بودند آشنا گردید و سپس او را به خانه دعوت نمودند و بعداً به استخدام کاهن مدین درآمده و سپس با یکی از دختران او به نام صفورا ازدواج نمود. (سفر خروج باب ۲ آیات ۱۵ تا ۲۲، باب ۱۸ آیات ۲ تا ۴، سوره ۲۸ آیات ۲۲ تا ۸۸)
موسی گوسفندان پدر زن خود یترون (Jethro) را به نزدیک کوه هوریب به صحرا آورده بود و در کنار طور آتشی از بوته ای مشاهده نمود (سفر خروج باب ۲ آیات ۱ تا ۵، سوره ۲۸ آیات ۳۰-۲۹، کتب اعمال رسولان باب ۷ آیات ۳۰ تا ۳۴). حضرت موسی در اینجا اعتراف می کند به کشتن یک مصری[۱۲] و اینکه در صحبت کردن مهارت چندانی نداشته است (سوره ۲۸ آیات ۳۳ و ۳۴) و سپس از این محل که به وسیله برادرش هارون رهسپار مصر می شود تا قوم بنی اسرائیل را به سرزمین کنعان بیاورد. (سوره ۷ آیات ۱۰۳ تا ۱۳۴، سوره ۲۳ آیات ۴۴ تا ۴۷، سوره ۲۶ آیات ۹ تا ۶۶، سفر خروج باب ۵ آیات ۱ تا ۳۳، سفر خروج باب های ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۲، کتاب اعمال رسولان باب ۷ آیات ۳۸-۲۳)
پس می بینیم حضرت موسی در اورشلیم بود و سپس به مصر رفت و پس از خروج از مصر در کنار کوه (هور) برادرش هارون فوت می نماید. سپس حضرت موسی از عربات موآب (Arabat Mouab) به کوه (بنوبرقله فسجه) که در مقابل (اریحا) است آمده و در آنجا پیش از اینکه وارد اورشلیم شود فوت می نماید.
البته آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که اشاره به دره مقدس (طور) و (خانه آبادان) و (شهر آرام) می کند که البته این آیات اشاره به این است که مدین در جای اورشلیم فعلی قرار داشته است و کوه زیتون همان کوه طور می باشد که اغلب محققین به آن اشاره نموده اند.
▪ سوره قصص
۲۹- پس کاهیکه پایان آورد موسی یرآمد را و روان گشت با خاندان خویش دریافت از کنار طور آتشی را گفت به خاندان خویش درنگ کنید که من آتشی احساس کردم باشد بیارمتان از این آگهی با گیرانه اخگری شاید شما گرم شوید.
۳۰- پس گاهی که آمد آنرا خوانده شد از کنار راست دره در سرزمین فرخنده[۱۳] از درخت که ای موسی همانا منم خدا، پروردگار جهانیان.
۴۴- و نبودی تو در کنار غربی هنگامی که گذراندیم بسوی موسی کار را و نبودی تو از گواهان.
۴۵- لیکن ما پدید آوردیم قرنهائی پس دراز شد برایشان عمر و نبودی تو جایگزین در مردم مدین بخوانی برایشان آیتهای ما را ولیکن بودیم ما فرستندگان.
۴۶- و نبودی تو در کنار طور هنگامی که فراخواندیم ولیکن رحمتی از پروردگارت تا بترسانی گروهی را که نیامدستشان بیم دهنده ای پیش از تو شاید یادآور شوند.
▪ سوره بقره
۶۳- و هنگامی که گرفتیم پیمان شما را و برافراشتیم بر فراز شما طور را بگیرید آنچه را به شما دادیم به نیرومندی و یاد آرید آنچه در آنست شاید پرهیزگاری کنید.
۱۵۴- و برافراشتیم بر فراز ایشان طور را به پیمانشان و بدیشان گفتیم اندر آئید در را سجده کنان و بدیشان گفتیم که تجاوز نکنید در سبت و گرفتیم از ایشان پیمانی سخت. (مقایسه شود با آیه سوره بقره)
در این آیه اشاره به طور و در را سجده کنان اشاره به چه محلی می باشد؟
▪ سوره طه
۱۰- هنگامی که دید آتشی پس گفت به خاندان خویش درنگ کنید که من یافتم آتشی را شاید بیارم شمار را از آن اخگری یا بیابم بر آتش راهنمائی را.
۱۱- پس هنگامی که بیامدش خوانده شد ای موسی.
۱۲- همانا منم پروردگار تو پس درآور کفشهای خویش را که تویی بر دره مقدس طوی.
۸۰- ای بنی اسرائیل همانا رهانیدیم شما را از دشمنان و وعده نهادیم بر شما کنار راست طور و فرستادیم بر شما من و سلوی را.
▪ طـور
۱- قسم به طور
۲- و نامه نوشته آید
۳- در پوستی گسترده آید
۴- و خانه آبادان
▪ سوره تین
۱- به انجیر و زیتون
۲- و طور سینا
۳- و این شهر آرام[۱۴] (امن)
▪ سوره مومنون
۲۰- و درختی که بیرون می آید از طور سینا می روید با روغن و رنگی برای خورندگان. درخت زیتون یکی از معروفترین گیاهان و در حقیقت قابل اهمیت بسیار است. مانند درخت انگور و انجیر میوه آن به صورت خام و مصرف شده و یا ترشی انداخته می شود و مورد مصرف قرار بگیرد و معمولاً در حدود ۳۰ درصد از وزن میوه آن روغن می باشد که مورد مصرف زیادی دارد و حتی در آن زمان برای روشن کردن چراغ مورد استفاده قرار می گرفته است. از یک درخت معمولی در سال می توان در حدود ۳۷ تا ۵۶ لیتر روغن به دست آورد که مصرف یک خانواده ۵ تا ۶ نفره را در سال تامین می نموده است.
در تورات برای اولین بار در زمان نوح به برگ زیتون اشاره می شود. که کبوتر هنگام برگشت بر منقار خود داشت. (سفر پیدایش باب ۸ آیه ۱۱)
در فلسطین درخت زیتون در بیشتر جاها روئیده می شود. مخصوصاً در سواحل مدیترانه و مرکز اورشلیم و (آیه ۲۰ سوره مومنون) اشاره به درخت زیتون است که در کوه سینا (کوه زیتون[۱۵]) روییده می شد.
کوه زیتون در قسمت شرقی پس از دره (کیدرون) در اورشلیم قرار گرفته (حزقیال باب ۱۱ آیه ۲۳، زکریا باب ۱۴ آیه ۴، اعمال رسولان باب ۱ آیه ۱۲) و در زمان قدیم این کوه از درختان ریتون پوشیده شده بود و در زمانی که رومیان به آنجا حمله نمودند به سال ۷۰ بعد از میلاد درختان آن را قطع نمودند.[۱۶] امتداد کوه زیتون (سینا) حدود ۱۰۶ کیلومتر از شمال شرقی به طرف جنوب غربی است و دارای چهار قله است. بنابر تحقیقات اخیری که انجام شده بلندی آن از سطح دریای مدیترانه ۹۰۳ متر و از سطح (جورا سلام) حدود ۱۲۲ متر می باشد.
یک سری از وقایع تورات در رابطه با این کوه می باشد (کتاب دوم سموئیل باب ۱۵ آیات ۱۴ و ۳۰ و ۳۲، اول پادشاهان باب ۱۱ آیه ۷) و حضرت عیسی شاگردانش را در باغ (چیسمانی) که در مجاورت کوه زیتون واقع بود ملاقات می نمود. (انجیل متی باب ۲۱ آیات ۳۰ و ۳۶، یوحنا باب ۱۸ آیات ۱ و ۲) و وقایعی دیگر...
بنابراین مشاهده می شود که تمام آیات قرآن و تورات اشره به اورشلیم می باشد. البته هیچگونه شکی درباره اینکه حرم در جایی که قبلاً سلیمان[۱۷] بنا نهاد، وجود ندارد. (کتاب دوم تواریخ باب ۳ آیات ۱ به بعد) و برای دلیل های خیلی روشن در مورد معبد سلیمان از نظر باستان شناسی و معماری با دقت به کتابهای (پادشاهان، باب ۶ آیات ۱ تا ۷ و دوم تواریخ ایام باب ۲ آیات ۱ و ۵ و ۱۴ و قسمتی از آن در حرقیال نبی باب ۴۰ آیات ۳ به بعد) مراجعه نمود.
البته در اینجا طبیعتاً مقایسه معبد سلیمان با معبدهای کشف شده غیراسرائیلی قابل توجه است.[۱۸] تاسیس معبد همیشه نمایش قدرتی بود که بوسیله پادشاهان انجام می شد که اغلب از شاهزادگان شرقی سرچشمه می گرفت. اما سلیمان یک قصر کوچک برای خودش در کنار معبد ساخت و کوچک بودن این قصر هم دلالت بر قدردانی و بزرگداشت پدرش داده بود.[۱۹] و در مقایسه با معبدهای ساخته شد در زمان برنز و آهن باید خاطرنشان ساخت که معبد سلیمان قدرتمندترین و بزرگترین آنها بوده.
همچنانکه ملاحظه می شود اورشلیم (جورسالم) از زمانهای اولیه بعنوان مرکز مقدس برای جهانیان مطرح بوده است و پس از ظهور حضرت محمد، در قرن ششم در مکه، و دکترینی که ایشان مطرح نمودند، و اختلاف اعراب با ایشان مجبور شدند که از مکه مهاجرت کرده و قبله اعراب جاهلی را که شامل بتهای زیادی در مکه بود به اورشلیم تغییر دهند که آیات تغییر قبله (سوره بقره ۱۵۰-۱۴۲) در همین رابطه می باشد.
اینک بجاست که ایه دیگری از قرآن را با سندهای تاریخی که بوسیله یکی از مستشرقین بیان گردیده است را مورد مطالعه قرار دهیم.
سوره ۸ آیه ۴۲- هنگامی که بودید برکنار فروردین دره و ایشان برکنار فرازین آن و کاروان فرودتر از شما و اگر وعده می گذارید با هم هرآینه اختلاف می کردند در وعده گاه.
نکته ای که مهم است (فروردین دره) و (فرازین دره) می باشد (بالعدوه الدنیا و هم بالعدوه القصوی) ولهاوزن[۲۰] خاورشناس آلمانی یک متون تاریخی را ترجمه نموده که در آن از (مسجدالاقصی) و (مسجدالادنی) و یک باغ نام برده است. "حضرت رسول وارد شهر جعرانا شد در شب پنجشنبه و پنج شب گذشته بود از ماه ذیقعده و در آنجا اقامت نمود ۱۳ روز و آن شهر را در چهارشنبه که دوازده روز از ذیقعده باقی بود ترک نمود. او به احرام درآمد از فروردین دره تا فرازین دره (المسجدالاقصی الی بحیرالوادی بالعدمه القصوی[۲۱]) و این محلی بود که حضرت رسول نماز گذاشت تا وقتی که رد جعرانا بود. در پشت مسجدالادنی[۲۲] یک مرد قریش یک باغی را بنا نموده بود. جایز نمی دانست رسول خدا گذشتن از دره را جز به احرام. ادامه می دارد لبیک گفتن را تا جائی که بوسید و دست مالید به آن رکن. و گفته می شود وقتی که نگاهش به آن خانه افتاد قطع نمود لبیک گفتن را. وقتی که آمد خوابانید شتر خود را بر در بنی شیبه و وارد شد و طواف نمود سه بار با گامهای معمولی از سنگ به سنگ. سپس خارج شد و طواف کرد بین صفا و مروه را در حالی که بر شتر خود سوار بود تا وقتی که پایان یافت در مروه در طواف هفتم تراشید سر او را (ابوهند غلام نبی بیاض)، گفته می شود تراشید سر او را (فراش پسر امیه) و او نیاورده بود هیچ قربانی پس برگشت حضرت رسول به جعرانه در شب هنگام و توقف نمود در آنجا آنشب. و روز پنجشنبه خارج شد...
نکاتی که در این متن قابل توجه است مکانهائی است که با مسجدالاقصی بیان گردیده است.
این متن که ولهاوزن ترجمه نموده از مغازی الواقدی می باشد.

و انتهی رسول الله صلعم إلی الجعرانة لیلة الخمیس لخمس لیال خلون من دی القعدة، فأقم بالجعرانة ثلاث عشرة، فلما أراد الانصراف إلی المدینة خرج من الجعرانة لیلة الأربعاء لاثنتی عشرة بقیت من ذی القعدة لیلاً. فاحرم من المسجدالأقصی إلی بحیر الوادی بالعدوة القصوی، و کان مصلی رسول الله صلعم إذا کان بالجعرانة. فاما هذا المسجد الأدنی، فبناه رجل من قریش و اتخذ ذلک الحائط هنده، و لم یجز رسول الله صلعم الوادی إلا محرماً، فلم یزل یلبی حتی استلم الرکن. و یقال لما نظر إلی البیت قطع التلبیة، فلما أتی أناخ راحلته علی باب بنی شیبة، و دخل وطاف ثلاثة أشواط یرمل من الحجر إلی الحجر. ثم خرج فطاف بین الصفا و المروة علی راحلته. حتی إذا انتهی إلی المروة فی الطواف السابع خلف رأسه عند المروة، حلقه أبوهند عبد بنی بیاضة، و یقال حلقة خراش بن امیة، و لم یسق رسول الله صلعم منها هدیاً. ثم انصرف رسول الله صلعم إلی الجعرانة من لیلة. فکان کبائت بها. فلما رجع إلی الجعرانة خرج یوم الخمیس فسلک فی وادی الجعرانة، و سلک معه حتی خرج علی سرف، ثم أخذ الطریق حتی انتهی إلی مر الظهران.
این متن در موزه انگلستان تحت شماره title//MS.Or;۱۶۱۷;fol.۲۱۵b نگهداری می شود.
این متن را می توان مقایسه نمود با ۱۵ مکان مقدسی که فزاری (Fazari)[۲۳] توصیف نموده درباره خانه خدا در اورشلیم.
۱- قبه المعراج ـ هر دو در صحن قبه الصخره
۲- قبه الرسول
۳- باب الرحمه ـ قسمتی از دروازه طلائی در طرف شرقی دیوار سوره ۵۷ آیه ۱۳
۴- محراب زکریا ـ در مسجدالاقصی سوره عمران آیه ۳۷ و ۳۹
۵- تخت سلیمان ـ در قسمت شمال باب الرحمه
۶- باب سکینه ـ سوره بقره ۲۴۸ سوره فتح ۴ و ۱۸، سوره توبه ۲۶ و ۴۰
۷- باب توبه ـ دروازه خطه نزدیک باب الرحمه سوره بقره آیه ۵۸، سوره اعراف آیه ۱۶۱
۸- محراب عمر و معاویه ـ در مسجدالاقصی سوره بنی اسرائیل آیه ۸
۹- باب رسول ـ دروازه پیامبر در شمال دیوار
۱۰- محراب مریم ـ در قسمت جنوب شرقی در کنار روم
۱۱- محراب داود ـ جائی که عمر نماز گذاشت سوره ۲۸ آیات ۲۱-۲۰
۱۲- جائی که پیامبر شترش را بست
۱۳- کوه زیتون
۱۴- یک محل شمال صخره مقدس
۱۵- قبه بسته
سپس نویسنده مقصود از این مکانهای مقدس را تشریح می کند.
"این توالی که در نظر اول بی نظم به نظر می رسد و زیارت در خانه را به عقب و جلو نشان می دهد. زیارت به صورت حلقه وار به دور قبه الصخره چندین بار تکرار می شود و رفته رفته شعاع آن بزرگتر می شود و این متد به ما نشان می دهد که معنی این مکانها به مکانهای دیگر که ملاقات کنندگان قدم می زنند بصورت حلقه ای بود ۱- از شماره ۱ تا ۵، ۲- از شماره ۶ تا ۷، ۳- از شماره ۸ تا ۹، ۴- از شماره ۱۰ تا ۱۵ و در چهارمین دور طواف حرم را در شماره ۱۲ ترک نموده و به زیارت کوه زیتون و سپس برگشت می کنند به همان قبه الصخره همان جائی که طواف آغاز شده."
همچنین فزاری (Fazari) در صفحه ۲۶ کتاب خودش بیان می دارد که طواف در اورشلیم اجباری نبوده و زیارت این مکانها به صورت یک دایره و در یک مسیر بوده.
درضمن نویسندگان دیگری مانند یعقوبی به زیارت حج در فلسطین که تا پایان حکومت امیه ادامه داشته اشاره می کنند.
پس می بینیم که این مکانهای مقدس که در قرآن از آن یاد شده همه در اورشلیم بوده نه مکه. مانند محراب داود ـ باب سکینه ـ باب الرحمه ـ محراب زکریا و.... لازم به ذکر است که کوه موریه و معبد در طول تاریخ بعنوان مرکز جهان معروف بوده و آیه ای از قرآن چنین می فرماید. (بقره ۱۴۳)
۱۴۳- و بدینسان گردانیدیم شما را امتی میانه تا باشید گواهانی بر مردم و باشد پیامبر گواهی بر شما و ننهادیم قبله را که بر آن بودی مگر تا بشناسیم آنرا که پیروی کننده پیغمبر را از آنکه بر پاشنه خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنانکه خدا هدایت کرده است و نیست خدا تباه کننده ایمان شما همانا خداوند است به مردم رئوف و مهربان.
از زمان حضرت ابراهیم تا تولد محمد(ص) حدود ۲۷۰۰ سال است اگر ابراهیم بنیان حج را در مکه قرار داد چرا هیچ یک از پیام آوران اسلام به مکه نرفته تا مراسم حج ابراهیمی را انجام دهند؟ این ۲۷۰۰ سال حج در کجا انجام شد این اسناد تاریخی که در زمان سلیمان و یا حضرت عیسی وجود دارد واقعیت ندارد.
سوره حج آیه ۵۲- نفرستاده ایم پیش از تو رسول و یا نبی ای مگر هرگاه آرزو می کرد می افکند شیطان در آرزوی او پس بر می انداخت خدا آنچه را شیطان می افکند....
▪ سوره سبا ۴۴-۴۳
۴۴- در صورتی که ما هیچ کتابی که آن را بخوانند یا رسولی پیش از تو بر آنها نفرستادیم .
▪ سوره یس آیه ۶
۵- تا بیم دهی قومی را که بیم داده نشدن پدران ایشان پس آنانند نا آگاهان .
▪ سوره فرقان آیه ۳۰
۳۰- پیامبر گفت . ای پرورگار من . قوم من ترک قرآن گفته اند.
اگر پیش از حضرت محمد فرستاده یا نبی ای به سرزمین عربستان فرستاده نشد پس داستان ابراهیم و اسماعیل یک داستان تخیلی و خیال پردازی عرب نمی باشد؟
دوستان خانه خدا این دو هزار و هفتصد سال در کجا قرار داشت؟؟؟
حداقل این را می دانیم که از زمان حکومت هخامنشیان پس از فتح بابل بدست کوروش کبیر در سال ۵۳۸ پیش از میلاد و فرمان آزادی قوم بنی اسرائیل از اسارت و برگشت آنها از تبعید به اورشلیم به فرمان او خانه خدا را که بوسیله بخت النصر ویران شده بود دستور بازسازی آن را صادر نمود.
▪ عزرا باب ۶ آیات ۱۴ و ۱۵
۱۴- و مشایخ یهود به بنانمودن مشغول شدند و برحسب نبوت حجی نبی و زکریا با این عدو کار را پیش بردند برحسب حکم خدای اسرائیل و فرمان کوروش و داریوش و ارتحشیستا پادشاهان فارس آن را بنا نموده به انجام رسانیدند.
۱۵- و این خانه در روز سوم ماه آذار در سال ششم داریوش پادشاه تمام شد.
حال ببینیم قرآن درباره شهر مکه چه می گوید.
▪ سوره بلد
۱- قسم نمی خورم به این شهر
۲- و توئی جایگزین در این شهر (مکه)
۳- آفرید انسان را در رنج
که کلمه رنج خود مشخصه قسم نخوردن به آن شهر است. مولانا آنرا در مثنوی دفتر اول ۱۷۰۹ چنین مطرح می نماید:
عاشق رنج است نادان تا ابد خیز و لا اقسم بخوان تا فی کبد
از کبد فارغ بودم با روی تـو وز زبد صافی بودم در جـوی تو
پس می بینیم که حضرت محمد(ص) پس از آنکه دین ابراهیم را بعنوان دین توحیدی قبول نمود قبله خود را از مکه به سمت بیت المقدس تغییر داد.
▪ سوره ال عمران
۹۶- همانا نخست خانه که بپا شد برای مردم بکه مبارکه است و آنست هدایتی برای جهانیان.
۹۷- در آنست آیت های مقام ابراهیم و کسیکه در آیدش ایمن باشد.
بکه به معنی شیون و زاری و امروز به دیوار ندبه که محل شیون و زاری قوم یهود می باشد و مقدس ترین مکان برای ادیان اسلامی است.
▪ سوره بنی اسرائیل آیه ۷
اگر نیکی کنید به خود نیکی می کنید و اگر بدی کنید باز هم به خود می کنید و هنگامی که وعده آخر فرا رسید (آنچنانکه بر شما سخت خواهند گرفت) آثار غم و اندوه در صو رت هایتان ظاهری شود و وارد مسجد می شوید همانطور که بار اول وارد شدید (بیت المقدس) و ویران خواهید کرد آنچه که در زیر سلطه خود گرفته اید.(مکه)
محمدرضا مهدی

[۱] A.S.Marmaji Buldaniyah Filastin Al-Arabiyah Beirut ۱۹۴۸ P.P ۳۰-۴۲, ۲۴۳-۳۰۱
[۲] Lestrange, Palestine under the Mosalem London ۱۷۹۰ P.P ۸۳-۲۲۳
[۳] J.Gildmeister, Die, Arabischen Nachrichten Zur Geschichte der harambauten, Zeits chrift des deutschen Palastina vereins Vol-۱۳-۱۹۹۰ P.P ۱-۲۴
[۴] The Ascension of the apostle and the hevenly book Uppsala ۱۹۵۰ and Mohammad the apostle of god and his ascension Uppsala ۱۹۵۱
[۵] Nasir-i-Khusrow in PPTS Vol ۴-۴۹ of below P.۶۱
[۶] مقایسه با آیات قرآن سوره ۲۷ آیه ۱۶، سوره ۳۸ آیه ۳۰، سوره ۲۱ آیه ۷۸، اول پادشاهان باب ۲ آیات ۱ تا ۹.
[۷] به خاطر لفظ (ش) که کلمه اورشلیم از آن گرفته شده و در حقیقت همان سالیم (Salem) می باشد.
[۸] درباره دو نفر مهمان فوق الذکر در داستان لوط به تفصیل شرح داده شده است. سفر پیدایش باب ۱۹.
[۹] ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه اشاره به پاران می کند که در عربستان وجود دارد، ولی خود اعتراف می کند که چون ربان عبری نمی داند نظریه یهودیان و مسیحیان را رد نمی کند.
[۱۰] در قرآن سوره هود ایه ۷۱ اشاره به اینکه اسحاق مژده دادیمش، می شود.
۷۱- و زنش ایستاده بود پس خندید، پس مژده دادیمش به اسحاق و از پی اسحاق یعقوب، سفر پیدایش باب ۱۸ آیه ۱۲- پس سارا در دل خود بخندید و گفت آیا ...
[۱۱] آیه ۱۲۵ یک بحث علمی است درباره ابراهیم و اسماعیل (پدر و پسر) مطرح شده و هیچگونه ربطی به مکه ندارد که اعراب از آن استفاده می کنند. مقایسه (آیه ۳۰ سوره ۲۷) در رابطه با سلیمان.
[۱۲] اشاره به اینست که موسی دید شخص مصری یکی از برادران عبرانی را می زند.
[۱۳] نکته ای که قابل اهمیت می باشد این است که از کنار راست دره در سرزمین فرخنده از درخت می باشد و همانطور که بیان شد سرزمین فرخنده که در قرآن آمده است، اشاره به اورشلیم می باشد.
سوره مائده آیه ۲۰ و ۲۱
[۱۴] مقایسه شود با آیات دیگر قرآن در رابطه با حضرت ابراهیم و شهر آرام.
[۱۵] رساله پولس باب ۴ آیه ۲۷
[۱۶] War of the jews Book V Chap. XII P.P ۴
[۱۷] سلیمان پسر داود که بعد از پدرش پادشاه اسرائیل شد. سوره ۲۷ آیه ۱۶، سوره ۳۸ آیه ۳۰، سوره ۲۱ آیه ۷۸، اول پادشاهان باب ۲ آیات ۱ تا ۹.
[۱۸] برای اطلاعات بیشتر درباره این تئوری به مقاله هیکل
“Hekal” Thwat.Bd II ۱۹۷۵ Cols. ۴۰۸ F
[۱۹] این تئوری جمع آوری شده بوسیله Busink ۶۱۹ FF
[۲۰] The magazine of Al-Wagidi (۱۳۰-۲۱۰) The next is to be found in British Museum M.S. or ۱۶۱۷ Fol. ۱۲۱۵ b.
[۲۱] مقایسه شود با آیه ۴۲ سوره ۸
[۲۲] همچنانکه می دانیم اورشلیم در قرآن به سرزمین نزدیک معروف است. (سوره روم آیه ۳)
[۲۳] Fazari : Burhan-ad-Din b. Al-firkah al-Fazari Kitab ba it an-nufus ila ziarat al quds al-mahrus English Translation by Charles D.Mattews Palestine-Mohammeden Holy Land New Haven ۱۹۴۹ (Yale Oriental Series Vol. XXIV)


همچنین مشاهده کنید