جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


گریه چیز ناچیزی نیست


گریه چیز ناچیزی نیست
سابقه سینما در گرجستان مقارن با پیدایش این هنر در اروپا است و با حاکمیت بلشویک ها در سال ۱۹۱۷، سینما در این سرزمین جدیت بیشتری پیدا کرد. چهره های مهم سینمای این کشور در آغاز قرن بیستم الکساندر دیگملوف و واسیلی آماشوکلی بودند، اما اولین فیلم مهم سینمای گرجستان در سال ۱۹۱۶ و توسط الکساندر تسوتسونووا با عنوان «کریستسن» ساخته شد. پس از روی کار آمدن بلشویک ها، چهره های دیگری از این سرزمین ظهور کردند که از مهم ترین آنها می توان الکساندر کازبگی و ایگناته نینوشویلی را نام برد. اما ظهور کارگردان شهیر گرجستان در آغاز دهه ۳۰ میلادی سینمای این کشور را در راستای شکل گیری بنیان این هنر در این سرزمین توان مضاعفی بخشید؛ میخاییل کالاتازوف. در دوران جنگ جهانی دوم و چندین سال پس از آن سینمای گرجستان از رونق ساخت و تولید فیلم ساقط شد و این فرصت تا اواسط دهه پنجاه میسر نشد. در دهه ۶۰ و ۷۰ ظهور کارگردانان متعدد و با ذوق و قریحه، سینمای گرجستان را به شکوفایی کم نظیری رسانید که هنوز تکرار نشده است.
سینما برای گرجی ها، مکان و ابزاری برای بیان حرف های ناگفته موجودیت آنها و روایت از نیاکانی که می خواستند آنها را برای همیشه ابدی بسازند، بود. کشور کوچک گرجستان اگرچه بیش از دیگر مناطق تحت سلطه شوروی سابق از محدودیت و اعمال خفقان بیشتری رنج می کشید اما به جرات می توان گفت سینمای گرجستان پس از شوروی (و روسیه کنونی) از غنی ترین و توانمند ترین سینما برخوردار است. کارگردانان و سینماگران گرجستانی تنها کارگردانانی بودند که از سایه حاکمیت دولت اتحاد جماهیر شوروی خود را بالا کشیدند و جهان را از وجود حصه والای هنر خویش باخبر ساختند. نیکولوز شنگلایا، میخاییل شائورلی، اوتار اوسلیانی، سیکو دولیدزه، کوته میکابریدزه، تنگیز آبولادزه، نیکولو سانیشویلی،گلا بابولانی، واسیلی آمشوکلی، گئورگی دانیلا، الکساندر رخویاشوویلی، الدار شنگلایا، گئورگی شنگلایا، رزو اسادزه، مراب کوکوچاشوویلی، میخاییل کالاتازوف، رزو چخیدزه، لانا گوگوبریدزه، سرگئی پاراجانف، نانا مشدلیدزه، میخاییل کوباخیدزه، گودرزی چوخیلی، تیمور بابلوآنی و “ کارگردانانی بودند که سعی داشتند و توانستند گوهر هنر گرجستان را در بستر سینما وارد کنند و در گیرودار سال های مدید همسان سازی فرهنگی شوروی جایگاه سینمای گرجستان را اعاده کنند.
فدریکو فلینی درباره هنر سینما در گرجستان و آثار کارگردانان این دیار اظهار داشته است؛«سینمای گرجستان پدیده یی عجیب و غریب است، سینمایی است که حیث فلسفی دارد، پیچیده و درعین حال نوپایی کودکانه بکری در آن نهفته است. در این سینما هرچیزی که می تواند ما را به گریه اندازد وجود دارد و به ما می گوید که این گریه چیز ناچیزی نیست.»
امسال در جشنواره فیلم فجر، «الاغ ماگدانا» ساخته تنگیز آبولادزه، «پدر یک سرباز» ساخته رزو چخیدزه، «سایه های نیاکان از یاد رفته مان» ساخته سرگئی پاراجانف، «توبه» از ساخته های تنگیز آبولادزه، «خورشید بی خواب ها» ساخته «تیمور بابلوآنی»، «عاشق غریب» و «افسانه قلعه سورام» از ساخته های سرگئی پاراجانف و «چرمن» ساخته نیکولو سانیشویلی و «کوهستان آبی» ساخته الدار شنگلایا از سینمای این کشور به نمایش در می آید. سرگئی پاراجانف در این میان از سایرین مشهورتر و شناخته شده تر است (هرچند تنگیز آبولادزه نیز در عرصه بین الملل حضور چشمگیری داشته). در این مقاله با بررسی کارنامه هریک از این کارگردانان (تنگیز آبولادزه، رزو چخیدزه، سرگئی پاراجانف، تیمور بابلوآنی، نیکولو سانیشویلی و الدار شنگلایا ) به معرفی کارگردانان کشوری می پردازیم که اکنون ده، پانزده سال است که هنر سینما در آن به خاموشی گراییده و شعله کورسوی آن منتظر جرقه هایی دیگر است.
● الدار شنگلایا (-۱۹۳۳)
الدار شنگلایا با فیلم «کاروان سفید» (با همکاری تاماز ملیاوا) و نامزد نخل طلای کن ۱۹۶۳ به شهرت رسید. الدار شنگلایا در دورانی که سینمای گرجستان با تمام قوا توجه عرصه هنر را به خود معطوف کرده بود، ظهور کرد. در سال ۱۹۵۷ با فیلم «افسانه قلب یخی» پا به این عرصه گذاشت، هرچند تا پیش از آن کار فیلمبرداری را برعهده داشت. در سال ۱۹۵۹ همراه با آلکسی ساخاروف فیلم فانتزی «داستان های برفی» را بر اساس داستانی از ویکتور ویکتوویچ ساخت. پس از فیلم «کاروان سفید» که تمجید بسیاری را برانگیخت، الدار شنگلایا یکی از بهترین های خود را ساخت؛ فیلم «میکلا» (۱۹۶۵) اقتباسی بود از یک داستان مشهور گرجی. اما درام رومنس «یک نمایش نامعمول» (۱۹۶۸) که بر اساس داستان و طرحی از رواز گابریادزه ساخته شد، محبوب ترین فیلم شنگلایا محسوب می شود. (فیلم با ممنوعیت چندساله مواجه شد.) در سال ۱۹۷۳ الدار شنگلایا با فیلم «عجایب» که باز هم نویسنده داستان آن گابریادزه بود، کمدی موزیکالی را ساخت که در دهه ۷۰ جزء بهترین های سینمای شوروی در این ژانر به شمار می رود (البته این فیلم در فرانسه به نمایش درآمد). شنگلایا در سال ۱۹۷۷ یک بار دیگر به سراغ ادبیات غنی گرجستان رفت و داستان تاریخی «ناپدری اسمانیشویلی» نوشته داویت کلادیاشویلی را به تصویر کشید. فیلم نتوانست تا سه سال در هیچ کشوری اکران شود اما سرانجام در سال ۱۹۸۰ در آلمان غربی که آن سال ها از کارگردانان گرجستان حمایت می کرد، به نمایش درآمد و به شدت مورد تمجید و ستایش مخاطبان قرار گرفت. اما شاهکار همیشگی این کارگردان فیلم کمدی «کوهستان آبی» (۱۹۸۳) است که دیدگاه تند و تیز این کارگردان را درباره دوران خفت بار زندگی تحت لوای کمونیسم نشان می دهد. پس از ساخت این فیلم الدار شنگلایا تا سال ۱۹۹۳ فیلمی نساخت. الدار شنگلایا پس از فروپاشی شوروی دو فیلم دیگر ساخت که به هیچ عنوان با آثار سال های پیشین او قابل قیاس نیستند؛ کمدی «Express Information»،(۱۹۹۳) و «Dog rose» (۱۹۹۶).
● تنگیز آبولادزه (۱۹۹۴-۱۹۲۴)
تنگیز آبولادزه در عرصه سینمای گرجستان به اندازه سرگئی پاراجانف محبوب و مشهور است. آبولادزه متعلق به کارگردانانی بود که پس از مرگ استالین وارد این مدیوم شدند. آبولادزه در دهه چهار کارگردانی تئاتر و نمایش خواند و سپس وارد آموزشگاه سینمایی VGIK در مسکو شد. آثار نخستین آبولادزه را فیلم های مستند تشکیل می دهند؛ «کاخ ما» (۱۹۵۳)، «باله ملی گرجستان» (۱۹۵۴)،«دمیتری آراکیشویلی» (۱۹۵۵) و...که همگی در جهت شناخت آداب و سنن و اسطوره های تاریخی مردم گرجستان است.
در سال ۱۹۵۵ تنگیز آبولادزه با همکاری رزو چخیدزه فیلم مشهور «الاغ ماگدانا» را ساختند که مورد توجه جامعه منتقدین قرار گرفت. فیلمی که مبتنی بر ساختارهای نئورئالیسم و فضایی شاعرانه تصویرگر سادگی های آدم هایی است که در فقر و فلاکت زندگی می کنند. در سال ۱۹۵۸ فیلم «فرزندان دیگری» را ساخت، درامی خانوادگی که آبولادزه را به عنوان کارگردانی مستعد و آینده دار معرفی کرد. دهه شصت برای تنگیز آبولادزه دورانی طلایی به شمار می رود. پس از ساخت کمدی چشمگیر«من، مادربزرگ، لیکو و لاریون» (۱۹۶۲) و مستند درخشان «طرحواره های اسوانسکی»(۱۹۶۵) به ساخت سه گانه مشهور خود اقدام کرد؛ «تضرع» (۱۹۶۷)، «درخت آرزو» (۱۹۷۶) و «توبه» (۱۹۸۴/برنده جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن). آخرین ساخته تنگیز آبولادزه فقید، اقتباسی از گئورگی شنگلایا بود؛ «خواجه مراد» (۱۹۸۹).
● تیمور بابلوآنی (-۱۹۴۸)
بابلوآنی کارگردانی را از سال ۱۹۷۹ و با فیلم «آدم ربا» شروع کرد. کارنامه فعالیت هنری اش در سینما بسیار محدود است و در گرجستان او را به عنوان آهنگساز هم می شناسند؛ حضور در پنج فیلم به عنوان بازیگر (از ۱۹۶۹ تا ۲۰۰۶) و ساخت پنج فیلم طی سال های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۶. بابلوآنی به عنوان بازیگر مورد علاقه رزو چخیدزه مشهور شد و نام وی به عنوان کارگردانی قابل توجه در سال ۱۹۸۰ با ساخت کمدی «کوچ گنجشک ها» بر زبان ها افتاد. یک سال بعد درام زیبای «برادر» را ساخت. چندین سال از عرصه سینما بیرون بود (محرومیت خودخواسته) و پس از فروپاشی شوروی با فیلم بی نظیر «خورشید شب زنده داران» (۱۹۹۲) جایزه خرس نقره یی جشنواره برلین را از آن خود کرد. بعد از این فیلم بابلوآنی چهارده سال فیلم نساخت و در سال ۲۰۰۶ آخرین ساخته خود «میراث» را ساخت که در جشنواره فیلم ساندنس مورد تشویق منتقدین و تماشاگران امریکایی واقع شد.
● رزو چخیدزه (۱۹۲۶)
رزو چخیدزه در ایران با نمایش مکرر فیلم «پدر یک سرباز» شهرت دارد. چخیدزه متعلق به نسل سوم کارگردانان گرجستان بود که پس از مرگ استالین مجال فیلمسازی پیدا کردند و وارد حوزه سینما شدند. اهمیت چخیدزه به خاطر نقش مهم وی در احیای سینمای گرجستان پس از جنگ جهانی دوم و مرگ استالین بود. او ابتدا به ساخت آثار تجربی روی آورد. نخستین فیلم بلند وی «الاغ ماگدانا»(۱۹۵۵) بود که با تنگیز آبولادزه آن را ساخت و سپس درام کمدی «حیاط ما» (۱۹۵۶) را ساخت و نام او را به عنوان کارگردان ممتاز گرجستانی در آلمان بر سر زبان ها انداخت. در سال ۱۹۵۹ با دو فیلم «زندگی در دستان ما» و «مایا از تسکنتی» عملاً به یک کارگردان تراز اول بدل شد. دهه شصت با چهار درام رزو چخیدزه در کنار آثار دیگر کارگردانان گرجستان به بهترین سال های سینمای این منطقه تبدیل شد؛ «گنج» (۱۹۶۱)، «مسیر ساحل دریا» (۱۹۶۲)، «پدر یک سرباز» (۱۹۶۴) و «جوانی ما» (۱۹۶۹). سبک شامخ و زیباشناختی متمایز سینمای چخیدزه مورد علاقه سینمای مورد تایید حکومت شوروی واقع شد و این بزرگ ترین مزیتی (،) بود که عاید چخیدزه شد زیرا فیلمسازی عموم کارگردانان گرجستانی از سوی حکومت وقت تحدید و غالباً ممنوع می شد. بهترین فیلم رزو چخیدزه در دهه هفتاد فیلم کمدی «جوانه ها» (۱۹۷۲) بود. در اواخر دهه هفتاد چخیدزه کم کم از عرصه سینما مهجور ماند و به جز یکی دو کار تلویزیونی پرونده فعالیت سینمایی وی برای همیشه بسته شد.
● نیکولو سانیشویلی (۱۹۰۲)
از نخستین کارگردانان مهم تاریخ سینمای گرجستان نیکولو سانیشویلی است. ابتدا به عنوان بازیگر وارد عرصه سینما شد و در دهه های ۲۰ و ۳۰ جزء بهترین و شناخته شده ترین بازیگران سینمای گرجستان بود. در دهه سی (۱۹۳۳ /درام اکشن «صحرا») نخستین فیلم خود را ساخت اما عملاً در دهه چهل و پس از آخرین ایفاگری نقش در فیلمی از وسوولود پودوفکین، مینین و پوزارسکی (۱۹۳۹) و دستیاری میخاییل چوآرلی در فیلم «گئورگی ساکادزه» (۱۹۴۲)به کارگردانی رو آورد. نخستین فیلم بلند وی درام «داویت گورامیشویلی» (۱۹۴۵) نام داشت که با استقبال چندانی مواجه نشد. بهار سال بعد کمدی «نشست شادمانی» مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. چهار فیلم سانیشویلی در دهه پنجاه نام او را جزء بهترین های تاریخ سینمای گرجستان جای داد؛ درام «بهار در ساکنی» (۱۹۵۰)، درام ماجراجویانه «آنها از کوهستان آمدند» (۱۹۵۴)، کمدی«مزاحم» (۱۹۵۶) و درام رومنس «سرنوشت زن»(۱۹۵۸). اما مشهورترین و بهترین فیلم سانیشویلی، کمدی موزیکال «عروسک ها می خندند» (۱۹۶۳) بود که با استقبال کم نظیری مواجه شد. دو فیلم دیگر سانیشویلی که در دهه شصت ساخته شد «ملاقات در کوهستان» (۱۹۶۶) و «گانگاشی» (۱۹۶۸)از آثار ادبی گرجستان اقتباس شده بودند اما به اندازه فیلم قبلی وی مورد توجه واقع نشدند، هرچند «ملاقات در کوهستان» در کشور آلمان غربی بسیار مورد ستایش قرار گرفت. دهه هفتاد دوره پرکاری این کارگردان محبوب گرجستان بود، حمایت های مالی داخلی و خارجی بسیاری از وی به عمل آمد. درام ماجرایی «چرمنی» (۱۹۷۰)، موزیکال «طلوع» (۱۹۷۱)، رومنس «چاری - راما» (۱۹۷۲)، فیلم جنایی«ملاقات شبانه» (۱۹۷۴) و درام «خانه یی روی لسنایا» (۱۹۷۹) از دیگر آثار این کارگردان فقید گرجستان است.
سامی آستان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید