چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


وضعیت اجتماعی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پویایی در این جامعه موج می زند


وضعیت اجتماعی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پویایی در این جامعه موج می زند
ساعت ۶ صبح یک روز زمستانی است. هوا خیلی سرد است و به نظر می رسد خیابان ها باید خلوت باشد اما همین که به خیابان انقلاب اسلامی می رسم تصورم رنگ می بازد. همه در خیابان هستند همه می خواهند به کارشان برسند اتوبوس های تندرو، تاکسی ها و مسافربرهای سازماندهی شده پس از سهمیه بندی بنزین، به کار خود مشغولند. حرکت و پویایی در جامعه موج می زند، آیا می توان چنین جامعه ای را پرنشاط ننامید. این تصویر هرروزه شهر ماست. به قول پیرمردی که بربری به دست می رود تا به خانه اش برسد اینها از برکت انقلاب اسلامی است. درگذشته هم مردم کار می کردند اما این پویایی در آنها نبود. زندگی ها با سختی همراه است اما این سختی کجا و سختی آن سال ها کجا.
● توان مردم بالا رفته
خیابان شلوغ است. مردم و خودروها همچنان در حال حرکتند. با پیرمرد بربری به دست، همراه می شوم می گوید: «در آن سال ها این همه توقعات بالا نبود اما مشکلات مردم بیشتر از حالا بود. بالارفتن توقعات شاید یک وجه منفی داشته باشد اما خود، نشان دهنده پیشرفت کشور و مردم است به ویژه آنکه حدود ۸۰-۷۰ درصد این توقعات برآورده می شود.»
«حاج اسماعیل» ادامه می دهد: «آن موقع ها اکثر پسران از سنین کم کار می کردند و به دلیل فقر خانواده ها، امکان تحصیل نداشتند. حالا پدر و مادرها تا دانشگاه هم، مخارج فرزندان رامی دهند. دشواری هایی دارد اما توان آن هست.»
پیرمرد دیگر به خانه اش رسیده از او جدا می شوم اما یادم نمی رود که در وقت خداحافظی گفته بود: «جوان! قدر این انقلاب را بدانید این امکاناتی که برای شما فراهم است در زمان شاه، فقط برای اعیان و اشراف و وابستگاه به دربار فراهم بود.»
● تغییر معنای سوءتغذیه
زمستان است. برف روی چمن های پارک را فراگرفته و امکان بساط پهن کردن در آن فراهم نیست. تابستان ها اما مردم می آیند و بساط ناهار و شام پهن می کنند و دور هم شادند. جوان ها والیبال و بدمینتون بازی می کنند و گاه پیران نیز با آنها سری به جوانی خود می زنند و دستی به توپ یا راکت.
حرف های مأمور پارک که ۵۰ ساله است تفاوت های دیروز و امروز را یادآور می شود. «عباس» می گوید: «قبل از انقلاب، خانواده های متدین و با اصول، کمتر به پارک ها می آمدند چون فضای اخلاقی و حتی امنیتی مناسب نبود. مردم در رنج و عذاب می افتادند. اما حالا با خیال راحت می آیند و دورهم می نشینند و شادی می کنند.»
او ادامه می دهد: «گاهی اوقات وقتی نوع غذاهای مردم را می بینم خدا را شکر می کنم.
در زمان طاغوت غذاهایی چون اشکنه، تاس کباب و بطور کلی غذاهای کم پروتئین که اکثراً با نان خورده می شد بیشتر مصرف می شد. خیلی وقت ها غذا به اندازه همه اعضای خانواده نبود. بعضی ها می گویند قیمت ها پایین بود اما نمی گویند که دستمزدها چقدر پایین بود و مردم نمی توانستند گوشت و دیگر مواد پروتئینی بخرند. حالا اگر گران است اما مردم توان خرید دارند.»
پیرمردی که حرف های ما را می شنود وارد صحبت می شود و می گوید: «الان همه غذاهای ما شده برنج و گوشت و مرغ و از این قبیل. غذا هم بیشتر از حد یک خانواده وجود دارد. آن موقع ها غذا کم بود حالا اسراف هم می شود. منظورم این است که نه تنها کمبودی در غذا ندارند بلکه کیفیت و کمیت آن بسیار افزایش یافته است.
قبل از انقلاب سوء تغذیه درایران، لاغری معنا می شد چون بچه ها و حتی بزرگسالان دچار لاغری مفرط بودند اما حالا سوء تغذیه، چاقی معنا می شود یعنی اینکه، کیفیت خوراک مردم بسیار بهتر شده و کمیت آن با گذشته قابل مقایسه نیست. خدا را شکر.»
آقا فریدون ادامه می دهد: «در اوضاع آب، برق، گاز، تلفن، خیابان و هرچیزی که فکرش را بکنی، پیشرفت چشمگیر داشته ایم و اینها از برکت انقلاب اسلامی است. خدا بر درجات حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، هر لحظه بیفزاید که انقلاب را هدایت کرد و ما را از ظلمت و رنج نجات داد.»
● پویایی زنان
حدود ۷۰ درصد دانشجویان کشور را دختران و زنان تشکیل می دهند. زنان در عرصه های اجتماعی، نقش آفرینی موثری دارند و می توانند همپای مردان به کار و تلاش پرداخته خود را به مدارج عالی تحصیلی و شغلی برسانند.
حاجیه خانم صادقی که ۵۵ سال دارد درباره وضع زنان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی می گوید: «به همین خیابان انقلاب نگاه کنید. خانم های محجبه با شور و نشاط در حال حرکت به سوی محل تحصیل یا کار هستند. قبل از انقلاب، دختران افق های بلندی در ذهنشان نداشتند. دانشگاه رفتن برای دختران، بویژه دختران خانواده های مقید به اصول اخلاقی، میسر نبود. دختران بدلیل فقر خانواده ها باید در سنین کم تحصیل را رها کرده و ازدواج می کردند. کارکردن حتی در ادارات دولتی با مخاطرات بسیار همراه بود اما حالا زنها با امنیت خاطر می توانند در همه عرصه ها، استعداد خود را بروز دهند و پیشرفت کنند.»
او هم بالارفتن توقعات دختران و زنان را نشاندهنده پیشرفت کشوری می داند و می افزاید: «از بالا رفتن توقعات نترسیم چون موجب ایجاد ظرفیت، انگیزه و حرکت مسئولان می شود ضمن اینکه وقتی به تفاوت های حالا و زمان طاغوت توجه می کنیم، می بینیم که بالا رفتن توقعات، محصول پیشرفت کشور است. دختران و زنان وقتی می دانند امکانات فراهم است خواسته هایشان افزایش می یابد. این که بدنیست.»
آن روی سکه پشت میزخواهی غروب است. مردم اما همچنان تلاش می کنند. فرهنگی که شاه به وجود آورده بود از میان رفته. شاه با شعار هر ایرانی یک چاه نفت دارد فرهنگ کار و تلاش را از بین برده بود بنابراین کارگران، کارمندان و کسبه با میل و رغبت کار نمی کردند. جامعه ای که می خواهد پیشرفت کند باید فرهنگ کار در آن، جاری و ساری باشد. وابستگی به نفت، میراث زمان طاغوت است.
نشاط در جامعه ایرانی، موج می زند. مردم آگاهانه زندگی می کنند. می گویند دنیا پیشرفت کرده، اما در زمان طاغوت هم دنیا به اندازه خودش پیشرفت کرده بود حال آنکه ایران، یک کشور وابسته بود.اینک اما ایران اسلامی در حال جهش به سوی صف اول کشورهای دنیاست.
یک مهندس مکانیک می گوید: «اینکه جوان های ما تن به کارهای غیرپشت میزی و اسم و رسم دار نمی دهند اگرچه مسئله خوشایندی نیست اما یک روی دیگر هم دارد. جوان، وقتی پیشرفت کشور و همسالان خود در زمینه های علمی، فرهنگی و ورزشی را می بیند دیگر نمی خواهد کارگری کند. این نشانه پیشرفت است. در تمام کشورهای پیشرفته یا غیرپیشرفته اما ثروتمند جهان هم، مردم حاضر نیستند مشاغل خدماتی را انجام دهند و از اتباع دیگر کشورها استفاده می کنند. درحالی که قبل از انقلاب اسلامی، جوان ها، فعلگی می کردند، کارهای سخت انجام می دادند با دستمزد کم. تحصیل به ویژه در دانشگاه برای آنها رویا بود. جوان های روستاها و شهرهای کوچک، حداکثر آرزویشان این بود که بیایند تهران و به سینما بروند و در بازار کارگری و دستفروشی کنند با درآمد بخور و نمیر. حالا همه تحصیل می کنند و دنبال مشاغل سطح بالا هستند این خودش، نشانه پیشرفت است.»
● تحول در تحول خواهی
شاید از نظر ما این مسائلی که مطرح شد خیلی پیش پا افتاده تلقی شود. اما همین چیزها در زمان طاغوت یک رویا بود. اینها که برشمرده شد امکانات اولیه یک زندگی است اما این اولیه ها تنها برای عده ای از ساکنان کلانشهرها (۶ شهر کشور) فراهم بود و خان های ظالم روستاها.
تحول خواهی، به یک خواست عمومی تبدیل شده درحالی که، زمان طاغوت، تحول به معنای وابسته شدن بود. صنایع، فرهنگ، ورزش، هنر و کشاورزی ایران، وابسته بود. دانشگاه ها به مرکز رشد نیروهای موثر برای تحقق اهداف آمریکا و شوروی تبدیل شده و غربی و شرقی مآبی، افتخار بود.
درباریان، جشن های دوهزار و پانصد ساله را که ظاهرا برای نشان دادن مجدد عظمت ایران برگزار می شد با لباس ها، مواد غذایی و دیگر امکانات سفارش داده شده از غرب و شرق عالم به سرانجام می رساندند. به مردم ایران که خود صادرکننده گل و گلاب به جهان بودند هزینه های چندمیلیون دلاری واردات گل از هلند و دیگر ممالک تحمیل شد تا تحول خواهی ایرانی، اینگونه تصویر شود.
تحول خواهی ایرانی پس از انقلاب اما به طرف خودباوری تغییر جهت داد و با گذشت ۲۹ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران در زمره کشورهایی است که به سرعت درحال رشد و توسعه است. جوان ایرانی، اینک به فتح قله های علمی یا فناوری جهان می اندیشد و شعار ما می توانیم سال هاست که در عرصه های مختلف، اثبات شده است.
● تفکر تکلیفی
انقلاب اسلامی برکات زیادی برای ایران و ایرانی داشته است. این انقلاب اما خود محصول یک تفکر و عملکرد مبتنی بر آن است. انقلاب اسلامی محصول «عمل به تکلیف» است. بهترین میراث بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، همین عمل به تکلیف یا به عبارت دیگر تکلیف گرایی بود.
آن چیزی که همه ما باید انجام دهیم همین است. وظایف و تکالیف خود را در جامعه بشناسیم و به آن عمل کنیم. راننده تاکسی به قصد خدمت به خیابان بیاید، مهندس، پزشک، استاد دانشگاه، مکانیک، نجار، خواروبارفروش، دانشجو، دانش آموز، بازاری، روحانی، ملوان کشتی، کاپیتان هواپیما، فوتبالیست و غیره و غیره همه باید به قصد ادای تکلیف در جامعه و وظیفه خود حضور پیدا کنیم.
مسئله دیگر این است که کلاه خود را قاضی کنیم و از خود بپرسیم که برای انقلاب وجمهوری اسلامی چه کرده ایم. برای مجد و عظمت ایران چه گامی برداشته ایم. اگر باور داریم که این انقلاب و جمهوری اسلامی از دل عزاداری برای حسین علیه السلام و یارانش بیرون آمده، پس باید برای شکوه و اعتلای آن قیام کنیم. اگر طالب رضایت خداوند و جنات نعیم هستیم باید به جمهوری اسلامی ایران خدمت کنیم و تکالیف الهی خود را نسبت به آن انجام دهیم.
بزرگترین تکلیف امروز، خدمت به جمهوری اسلامی و امیدآفرینی برای کشور و مردم است. افق آینده کشور به فرموده رهبر معظم انقلاب بسیار روشن است و هر فردی که در راه آن تلاش کند جهادگر است.
حمید خسرو خانی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید