پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

صف آرایی انتخاباتی در برابر کرملین


صف آرایی انتخاباتی در برابر کرملین
فضای سیاسی روسیه این روزها آکنده از شور رقابتی است که بر سر تسخیر کرسی طلایی ریاست بر کرملین برپا شده است.از لیست بلند مدعیان و نامزدان جانشینی پوتین اکنون ۴ نام باقی مانده اند: مدودوف، زوگانف، ژیرنفسکی و بوگدانف.
اگرچه نامزد جریان غربگرایان ، کاسیانف، از راهیابی به این مبارزه بازماند و برهمین اساس محافل اروپایی مدعی فقدان تکثر دراین انتخابات هستند اما هیجان مبارزه برای کسب کرسی رهبری روسیه آنقدر بالا است که صدای اعتراض و گلایه منتقدان لیبرال به گوش نمی رسد.
محور این مبارزه انتخاباتی جریان حاکم است که زیرپرچم حزب روسیه واحد و دستیار جوان پوتین یعنی دیمیتری مدودوف به میدان آمده است. با این حال گزارش ها حاکی از آن است که موقعیت این حزب همچنان ازسوی حریف چپگرای مدودوف یعنی گنادی زوگانف به چالش کشیده می شود. با این حال مدودوف را در این کارزار مجموعه ای از نخبگان سیاسی و امنیتی همراهی می کنند که در شبکه ای به بزرگی خود روسیه گرد آمده اند، شبکه ای که با تابلو « حزب روسیه واحد» شناخته می شود.حزب روسیه واحد در واقع اکنون روح مجسم پوتین و نماد قدرت روسیه ای است که به عنوان رقیب بزرگ مقابل غرب قد افراشته است.بنابراین هر پیش بینی در رابطه با این انتخابات نیازمندتحلیل دقیق از موقعیت حزب حاکم یعنی حزب روسیه واحد و استراتژی ها و ابتکاراتی است که این حزب به صورت گام به گام برای انتقال قدرت از پوتین به جانشینانش پیش می برد.
حزب روسیه واحد هم اکنون به عنوان مهمترین حامی دولت فعلی روسیه در مجلس دومای این کشور است.این حزب در فروردین ماه ۱۳۸۰ (آوریل ۲۰۰۱) در نتیجه ادغام احزاب میهن، تمام روسیه و حزب اتّحاد، شکل گرفت و هر چند حزبی تازه تأسیس است، اما عمدتاً به واسطه محبوبیت پوتین در انتخابات فدرال و محلی سال های اخیر به موفقیت های قابل ملاحظه ای دست یافته است.
در انتخابات چندی قبل دومای روسیه، که پنجمین دوره آن محسوب می شد، این حزب توانست با کسب حدود ۶۵ درصد آرا، ۳۱۶کرسی از ۴۵۰ کرسی موجود در دوما را کسب نماید که خود این امر موفقیت بسیار بزرگی در راه تثبیت موقعیت این حزب در افکار عمومی این کشور محسوب می گردد.
«بوریس گریزلف» رئیس فعلی حزب روسیه واحد و وزیر پیشین کشور، از آبان ۱۳۸۱ (نوامبر ۲۰۰۲) تاکنون رئیس دوما است. با نگاه به مختصات سیاسی این حزب می توان گفت که این تشکیلات تحت رهبری پوتین اکنون همه مصادر کلیدی کشور را در قبضه خود دارد.
این حزب هم اکنون بیش از یک میلیون و ۱۱۵ هزار عضو رسمی، ۲۶۰۰ دفتر محلی و ۱۹ هزار و ۸۵۶ دفتر موقت در سراسر روسیه دارد.البته در حال حاضر به جهت منع قانونی، در ظاهر پوتین نمی تواند ریاست حزب را عهده دار گردد، اما حدس غالب این است پس از برگزاری انتخابات، وی بدون هرگونه دغدغه ای این مسئولیت را رسماً عهده دار خواهد شد.کما اینکه در جریان برگزاری انتخابات مجلس دوما نیز شاهد قرار گرفتن نام وی به عنوان سر لیست در صدر فهرست اسامی نامزدهای این حزب در انتخابات بودیم.
حزب روسیه واحد دارای دو جناح عمده : جناح تکنوکرات ها (دیوان سالارهای اقتصادی) و طیف بزرگ سن پترزبورگی ها (دیوان سالارهای سیاسی) است.هر چند پوتین به جناح سن پترزبورگی ها نزدیک تر است، اما در عمل او نقش حلقه ارتباطی را میان طیف های مختلف اعضای حزب ایفا می کند.
شاید سؤالی که هنوز ذهن بدنه خود حزب روسیه واحد وهواداران پوتین را به خود مشغول کرده این است که چه عواملی موجب شد از میان خیل مردان کارکشته حزب، پوتین تکنوکرات جوان گاز پروم را کاندیدای منصب جانشینی خویش کند این پرسشی است که سیاست تبلیغی حزب برپایه آن طراحی شده است و می توان انتظار داشت که یک ماه آینده نیز بیش از همه خود پوتین برای مجاب کردن افکارعمومی نسبت به انتخاب مدودوف در مقام پاسخگویی به این سؤال بر خواهد آمد .
به نظر ناظران آنچه بیش از همه مدودوف ۴۳ ساله را در نگاه کرملین ممتاز ساخته است اعتماد بی اندازه رهبری روسیه به او و نیز کارنامه ای است که او در مقام حسابرس پروژه های بزرگ مالی و نیز اداره امپراتوری شرکت گاز پروم برجای گذاشته است.این نکات به صورت واضحی در سخنان پوتین ذکر شده است کما این که او در نخستین اظهاراتش گفت: من او را بیشتر از ۱۷ سال می شناسم و طی این سال ها با او همکاری خیلی نزدیک داشته ام و من از این نامزد با اطمینان طرفداری و حمایت می کنم.نامزدی مدودوف این امکان را می دهد که سیاستی که طی ۸ سال اخیر (منظور زمان رهبری خود پوتین ) پیش برده شده است همچنان ادامه یابد.
طی تقریباً دو سال اخیر در محافل سیاسی روسیه وقتی صحبت از وارثان احتمالی ولادیمیر پوتین می رفت بیشتر اسم دو معاون اول نخست وزیر، یعنی دیمیتری مدودوف و سرگئی ایوانف، مطرح بود و اما کارشناسان مسائل روسیه در این رابطه بیشتر روی اسم سرگئی ایوانف قلم می زدند و در این رابطه بیشتر برسابقه طولانی همکاری او با پوتین در اطلاعات و امنیت روسیه تکیه داشتند.
تردید درباره جانشینی پوتین باردیگر در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی به دنبال استعفای نخست وزیر وقت میخائیل فرادکوف خود نمایی کرد، وقتی که همه انتظار داشتند که ولادیمیر پوتین، ویکتور زوبکوف را که اکنون به عنوان نخست وزیر روسیه انتخاب کرده کاندیدای جانشینی خویش کند حتی چند روزی ادعای زوبکوف در مورد احتمال شرکت اش در انتخابات ریاست جمهوری به آتش حدس و گمان ها دامن زد اما زمان چندانی نگذشت که رهبر کرملین انگشت اشاره را به سوی مدیر شرکت افسانه ای گاز پروم یعنی مدودوف برد.
● وکیلی که حرفه سیاست پیشه کرد
هر چند برخی ناظران گفته اند که برخلاف پوتین، مدودوف هیچ نقش امنیتی و نقش کلیدی در رابطه با کا گ ب و یا سیستم های امنیتی روسیه نداشته است اما مدودوف در دو دهه فعالیت سیاسی همیشه نقش بازرس امین پوتین را داشته است .
دیمیتری مدودوف که چهاردهم سپتامبر سال ۱۹۶۵ میلادی متولد شده است تنها پسر آناتولی مدودوف استاد مؤسسه فناوری لنینگراد است.او که مدتی کرسی تدریس رشته حقوق در برخی دانشگاه های روسیه را هم دارا بوده ، هم اکنون ۴۳ سال سن دارد.این دانش آموخته وکالت همه پیشرفت سیاسی خود را مدیون پوتین است که در دهه ۱۹۹۰ وی را به عنوان وکیل حقوقی در دفتر خود استخدام کرد. مدودوف به عنوان مسئول دفتر مبارزات انتخاباتی پوتین فعالیت داشت و پس از پیروزی پوتین درانتخابات سال ۲۰۰۰ میلادی، پوتین وی را به سمت رئیس دفتر ریاست جمهوری در کرملین منصوب کرد و سپس به عنوان رئیس شرکت گازپروم ـ شرکت دولتی بزرگ گاز روسیه ـ فعالیت خود را ادامه داد.
مدودوف جوان همچنان پلکان رشد سیاسی را یکی پس از دیگر با موفقیت طی می کرد .پوتین سال ۲۰۰۵ میلادی او را به عنوان معاون اول نخست وزیر در امور طرح های ملی منصوب کرد و در همان حال قویترین بازوی قدرت روسیه یعنی شرکت گاز پروم را به او سپرده. در ایام ریاست این شرکت بود که نام مدودوف برزبان غربی ها افتاد زیرا هم او بود که تحت راهبری پوتین با بستن شیر لوله های انرژی به سوی اوکراین، گرجستان، روسیه سفید و اروپا توانست اقتدار روسیه را به نمایش بگذارد و حریفان آن سوی آتلانتیک را پای مذاکره ای تاریخی برای تقسیم حوزه نفوذ جهانی فرا خواند.
● مدودوف و خطوط دیپلماسی روسیه آینده
در دنیای دیپلماسی آنچه موجب تمایز مدودوف با دیگر حریفانش شد همانا شهرت میانه روی او بود یعنی همان خصلتی که او را به چهره ای مقبول برای رقیبان غرب نشین روسیه تبدیل کرده است تاحدی که حتی کاندولیزا رایس نیز به تحسین او پرداخته اند.
اگرچه اعتقاد غالب این است که مدودوف در سیاست خارجی بیش از سیاست داخلی تابع اندیشه های پوتین خواهد بود اما به لحاظ رده بندی فکری مدودوف هم اکنون در زنجیره مردان حزب روسیه واحد به طیف میانه روهای کرملین تعلق دارد که به واسطه دیدگاه های اقتصادی حامی بخش خصوصی شناخته می شوند.
تمایلات اقتصادی او موجب شده که برخی به این باور برسند که وی مخالف رویکردهای تقابل جویانه در حوزه خارجی خواهد بود وحتی مدعی شوند که در بین گفتمان های جاری روسیه یعنی آتلانتیک گرایان و ناسیونالیست ها دیدگاه مدودوف هم راستا باگروه اول است. برخی نیز گفته اند که او با الهام از درگیری های ایام پوتین بر اروپایی بودن روسیه و ایجاد روابط گسترده با اروپا تأکید می کند و برخلاف آتلانتیک گرایان به گسترش روابط با آمریکا خوشبین نیست.
اما در نهایت نباید تردید داشت که مدودوف در کارزار دیپلماسی به ویژه در موضوعات راهبردی از جمله : سیاست انرژی، خلع سلاح، روابط راهبردی با آمریکا و موضوعات امنیتی بر سنت و راه دهساله روسیه وفادار خواهد بود.
عدم تجربه کافی در چالش های بزرگ سیاست خارجی به ویژه موضوعات «سخت» امنیتی و راهبردی او را مجبور می کند که همچنان متکی بر توان مرشد واستاد خویش در میادین رقابت جهانی گام بردارد.
داریوش صفرنژاد
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید