فوتبال همچنان اسیر فرصت سوزی

در حالی که پرونده فعالیت کمیته انتقالی در حال بسته شدن بود، محسن صفایی فراهانی رئیس این کمیته با معرفی آتور جورج به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان به فاصله نه روز تا زمان انتخابات فدراسیون، از این حرکت به عنوان آخرین تصمیم گیری کمیته انتقالی در چارچوب اختیارات این کمیته یاد کرد.
در آن مقطع که کمیته انتقالی توسط سازمان تربیت بدنی به نوعی به اهمال کاری در معرفی سرمربی تیم ملی متهم شده بود، رئیس کمیته انتقالی با معرفی جورج تلاش کرد تا نشان دهد سازمان تربیت بدنی نظر مساعدی بر روی انتخاب سرمربی توسط این کمیته نداشته و کمیته انتقالی تمام توان خویش را برای برگزیده شدن بهترین مربی برای تیم ملی به کار بسته است.
در آن مقطع کفاشیان و شهنازی کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال خواستار تامل کمیته انتقالی شدند تا مدیریت فدراسیون بلافاصله پس از انتخابات، ضمن بررسی گزینه ها، بهترین مربی در دسترس را برگزیند.
نگارنده در آن مقطع تاکید کرد که انتخاب سرمربی تیم ملی می تواند برای همه و به طور خاص کمیته انتقالی گران تمام شود چرا که مشخص نبود هیات رئیسه فعلی فدراسیون این مربی را می‌پذیرفت و از سویی دیگر با توجه به آنکه هیات رئیسه فدراسیون در انتخاب این مربی نقشی ندلاشتند، به راحتی می توانستند از پذیرش مسئولیت نتایج حاصل آمده با این مربی سرباز بزنند و از این حیث نقطه فراری در هنگامه ناکامی های نمایندگان فوتبال ایران فراهم بود.
به هر ترتیب کمیته انتقالی، این انتخاب را به هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال واگذار کرد تا ناصر شفق عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال عازم آلمان شود و پس از عدم کسب نتیجه از مذاکره با لوتار ماتیوس گزینه اول فدراسیون فوتبال، راهی ویلای شخصی خاویر کلمنته در شهری نزدیک بیلبائوی اسپانیا شود.
شفق پس از پایان این مذاکرات عنوان داشت:در دو گروه با نماینده کلمنته و خود وی و در ۲۸ ساعت کاری مذاکره کردیم، و پس از این مذاکرات کلمنته با تمایل فراوان نسبت به امضای قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران قرارداد رسمی ‌سه ساله‌ای را امضا کرد که بر اساس آن او تا پایان رقابت‌های جام جهانی سرمربی تیم ملی ایران است.
با این حال اظهانظرهای ضد و نقیض مدیران دستگاه ورزش و اعضاء هیات رئیسه فدراسیون فوتبال باعث شد تا نهایتا مشخص شود هنوز قراردادی میان فدراسیون فوتبال ایران و کلمنته منعقد نشده و امضائ قرارداد سه ساله با رقم یک میلیون و هشتصدهزار یورو موکول به حضور کلمنته در ایران و بازدیدش از امکانات ورزشی فدراسیون فوتبال و شرایط تیم ملی شد. در این خلال گفتگوهایی در رسانه های داخلی به نقل از کلمنته منتشر می‌شد که خبر از توافق نهایی با این مربی اسپانیایی می‌داد اما هیچ کدام از این گفتگوها از وب سایت های خبری جهان و یا روزنامه های اسپانیایی نبود، بلکه تنها سخنان مهدی تاج نایب رئیس فدراسیون فوتبال بود که به نقل از کلمنته بازگو می شد تا وی در همانگوه که هارون از سوی موسی سخن می‌گفت، نقش سخنگوی کلمنته را البته بدون اطلاع این مربی اسپانیایی برعهده بگیرد! تاج حتی مدعی شد کلمنته یکی از گفتگوهایش را که در یکی از رسانه های معتبر درج شده بود، تکذیب کرده است، در حالی که هیچ خبرگزاری رسمی فراملی خبر تکذیب این گفتگو را منتشر نکرد و به نظر می‌رسید این تکذیبیه تنها در اختیار نایب رئیس فدراسیون فوتبال قرار گرفته است که امیدواریم در صورت امکان منتشر شود.
به هر شکل او برای بررسی بازی تیم های ملی ایران و سوریه به تهران آمد و در استقبالی که به قول فتح ا... زاده عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و مدیرعامل باشگاه استقلال در حد ریاست جمهوری بود، ضمن دیدار با مسئولین سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال و تشریح مجدد شرایط خویش، امکانات سخت افزاری تیم ملی و بازی ضعیف تیم ملی ایران برابر تیم ملی سوریه در ورزشگاه آزادی را بررسی کرد تا به بهانه مشورت با خانواده به اسپانیا باز گردد. در زمان حضور کلمنته در ایران و تشریح مجدد مفاد قرارداد، توافق اولیه با موضع گیری رسمی محمد علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی منتفی شد تا مذاکرات از سرگرفته شود. کلمنته در گفتگوهایش از همان ابتدا بر این مسئله تاکید کرده بود که مسافرت های کوتاه مدت به ایران خواهد داشت و تنها در زمان مسابقات کنار تیم خواهد بود و روی نیمکت می نشیند اما به نظر می رسد در ۲۸ ساعت مذاکره ای که شفق مدعی انجام آن است به بحث نحوه حضور این مربی کنار تیم ملی به عنوان یکی از محورهای اصلی گفتگو پرداخته نشده و همه این دقایق صرف ایجاد تفاهم مالی شده که نهایتاً به سود چهره محبوب باسکی‌های اسپانیا تمام شده است و مذاکره کنندگان از این مسئله چشم پوشی کرده اند چرا که تصور می‌کردند تنها دغدغه فدراسیون رقم قرارداد این مربی خواهد بود!
پس از اینکه مسئولین فدراسیون فوتبال خواستار حضور دائم کلمنته در ایران شدند، وی با اصرار بر اینکه تنها دو هفته قبل از هر بازی وارد ایران شده و غیر از موارد ضروری در خاک ایران نخوهد بود، خواستار عقد قرارداد با حفظ این بند شد تا رئیس سازمان تربیت بدنی که کفاشیان روی حرفش هیچ حرفی نمی‌زند، موضع گیری جدی تری را اتخاذ کند و در حاشیه نشست هیئت دولت در پاسخ به سوال یکی از خبرگزاری ها گفت: ما مربی نمی خواهیم که ۴ الی ۵ روز مانده به بازی ایران بیاید و برود. اعتقاد ما و فدراسیون فوتبال این است که تیم ملی مربی پروازی نمی‌خواهد که دولت نیز به این موضوع معتقد است. به نوع ارزیابی اولیه فدراسیون فوتبال نسبت به این مربی باز می‌گردیم که نشان از مذاکراتی ناقص و فاقد اصول دارد.
در این شرایط که می رود تا تیم ملی با بحران مواجه شود و این بار به سادگی حضور در جام جهانی ۲۰۱۰ را با شکست برابر حریفان نه چندان مدعی در دور مقدماتی از دست بدهیم و شاهد آن باشیم که فوتبال همچنان اسیر فرصت سوزی شود.
در این میان این موضوع نیز مطرح است که آیا مربی که در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه با اسپانیای پرستاره نتوانست از دور اول صعود کند و یا در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان در همان دور اول با هدایت ضعیف تیم ملی فوتبال صربستان باعث حذف زودهنگام این تیم شد، کعبه آمال فوتبال ایران است و یا تنها ماموریت تعریف شده برای این مربی صعود تیم ملی ایران به جام جهانی ۲۰۱۰ و حذف آبرومندانه در همان دور نخست است که جزو تخصص هایش به شمار می‌رود.
آیا می بایست به مربی که سال های ۸۳ و ۸۴ و یا به عبارت ساده تر بیش از ۲۰ سال قبل با تیم آتلتیکوبیلبائو قهرمان لالیگا شده و از آن پس طعم ناکامی را به صورت پیاپی چشیده، اعتماد کنیم و یک میلیون و هشتصدهزار یورور برایش آرزش گذاری کنیم؟!
امیداورایم طی روزهای آتی تکلیف مربی تیم ملی فوتبال ایران مشخص شود و کلمنته یا چهره ای قابل دفاع با شرایطی منطقی هدایت تیم ملی فوتبال را برعهده بگیرد چرا که در غیر این صورت می‌بایست شاهد کاهش لحظه به لحظه بخت ایران برای حضور در جام جهانی ۲۰۱۰ باشیم.

مهدی خرم دل