چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

بکهام از تیم ملی انگلستان دور می شود


بکهام از تیم ملی انگلستان دور می شود
بکهام سال ۲۰۰۳ لیگ انگلستان را ترک کرد و به رئال مادرید پیوست. پس از آنکه فابیو کاپلو سرمربی جدید تیم ملی انگلستان، برای اولین بار ترکیب تیم خود را (برای بازی دوستانه مقابل سوئیس) اعلام کرد و نام دیوید بکهام، بازیکن سرشناسی که با بازی در منچستریونایتد به شهرت رسید را در فهرست بازیکنان قرار نداد، اندک سرو صداهایی در رسانه های بریتانیایی شنیده شد، هرچند این اعتراض ها و شکایات به اندازه زمانی که استیو مک کلارن، مربی پیشین انگلستان بکهام را از ترکیب تیم ملی دور نگه داشت نبود.با این حال هیو مک ایلونی، ورزشی نویس شناخته شده روزنامه تایمز که تنها ورزشی نویسی است که عنوان بهترین روزنامه نگار سال بریتانیا را کسب کرده، در مطلبی در هفته نامه ساندی تایمز، فرا نخواندن بکهام را کاری صحیح دانسته است.
این مقاله از آن جهت اهمیت دارد که شرایط توصیف شده در آن لزوماً به دیوید بکهام، تیم ملی انگلستان و فابیو کاپلو محدود نمی شود و شرایطی مشابه در تیم ها و کشورهای دیگر، در گذشته و حال دیده شده است و دیده می شود.هیو مک ایلونی می نویسد: تصمیم فابیو کاپلو یادآور آن است که حق بازی کردن برای انگلستان، باید بر اساس چیزی بیش از اظهاراتی میهن پرستانه تعیین شود. مک ایلونی ادامه می دهد: «به نظر می رسد حضور فعال در فوتبال حرفه ای را بتوان یک پیش شرط معقول در این زمینه دانست که بکهام مدتی طولانی است با چنین شرایطی فاصله داشته است.» این نویسنده معتقد است هرچند صداهایی احساساتی می گفتند که انگلستان به بکهام مدیون است و باید او را برای صدمین بار همراه با این تیم به زمین بفرستد اما تصمیم کاپلو برای مد نظر قرار دادن فوتبال، یک پیروزی برای اولویت های عاقلانه بود. اگر او اجازه می داد فشار لابی دیگران باعث تغییر اصول او شوند، خشت اول را در رابطه خود با فدراسیون فوتبال انگلستان کج نهاده بود.
● آگاه از عواقب تصمیم
ساندی تایمز معتقد است تصمیم کاپلو برای کنار گذاشتن بکهام، کاملاً حساب شده بوده است و ابراز تمایل او برای ارائه توضیح به بکهام در مورد دلایل این مسأله، نشان می دهد که فابیو کاپلو به عواقب تصمیم خود کاملاً آگاهی داشته است. هرچند نویسنده تایمز می نویسد توضیحات او به بکهام «ظاهراً درباره ناآمادگی جسمی بکهام و نداشتن آمادگی روحی برای مسابقه» بوده است.
هیو مک ایلونی معتقد است می توان این تصمیم را همچنین پیامی صریح و آشکار در مخالفت با اصل تن در دادن به خواسته های برآمده از غرور بازیکنان دانست که در سال های اخیر نهادینه شده و مربیگری تیم ملی را دچار مشکل ساخته است. این نویسنده سرشناس در مخالفت با «اطرافیان بکهام» که نرسیدن این بازیکن به مرز ۱۰۰ بازی ملی را «رسوایی» خوانده بودند می پرسد: آیا باید پذیرفت که دستیابی به رکورد ۹۹ بازی ملی، تضمین کننده حضور در بازی صدم است؟ و آیا در این شرایط نباید توانایی و قابلیت های یک بازیکن را در نظر گرفت؟
● شایسته سالاری
دیوید بکهام در اوایل ژانویه سال ۲۰۰۷ به لس آنجلس گالکسی پیوست اما به خاطر مصدومیت، نتوانست بیش از چند بازی در ترکیب این تیم حضور داشته باشد. نویسنده ساندی تایمز یادآور می شود که بسیاری ورزش را جایگاه «شایسته سالاری» می دانند، نه جای اعمال موازین یک سیستم متکی به القاب و عناوین. او می پرسد: «آیا خود بکهام نباید احساس کند که اگر بازی صدم به شکل یک هدیه به دست آید، اعتبار ۱۰۰ بازی ملی معادل ۹۹ بازی خواهد بود؟» هیو مک ایلونی با ذکر نام بزرگان گذشته فوتبال انگلستان مانند سر استنلی متیووس، سر تام فینی و جیمی گریوز می نویسد این بازیکنان همه کمتر از ۷۷ بازی ملی در کارنامه خود داشتند اما در طبقه بندی بازیکنان تاریخ انگلستان، مطمئناً استعداد و توانایی بکهام بسیار پایین تر از آنها ارزیابی خواهد شد.
● لیگ بی حاصل آمریکا
ساندی تایمز در نهایت می نویسد احتمالاً تضمین کاپلو، مبنی بر اینکه اگر بکهام خود را دوباره آماده کند در ترکیب جای خواهد گرفت، با این دید مطرح شده است که این مربی انتظار ندارد بکهام به این چالش پاسخ دهد. مک ایلونی که لیگ فوتبال حرفه ای ایالات متحده را «زمینی بی حاصل» خوانده است، می نویسد هرچند این بازیکن ۳۲ ساله در گذشته چندین بار خود را به شرایط آرمانی نزدیک کرده اما بازگشت از لیگ آمریکا به درخشش در عرصه جهانی حتی برای بکهام هم کاری بزرگتر از توان است. این نویسنده ادامه می دهد: «زندگی بکهام به عنوان یکی از سرشناس ترین شخصیت های فوتبال، آنچنان به یک مجموعه تلویزیونی شباهت داشته که همواره [مانند این مجموعه ها] به طور طبیعی دستخوش کلیشه و ابتذال گشته است.
وقتی او قرارداد چندین میلیون پوندی خود را در آمریکا امضاء کرد و قول داد که کماکان نقطه اتکای انگلستان باقی بماند، در واقع منظورش این بود که می تواند هر وقت که بخواهد برای تیم ملی انگلستان بازی کند. «اما حقیقت تأسف بار این است که او خربزه را خورده و باید پای لرزش هم بنشیند.»
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید