سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در نوجوانی


پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در نوجوانی
مطالعه انحرافات و کجروی‌های اجتماعی و به اصطلا‌ح آسیب‌اجتماعی عبارت است از مطالعه و ریشه‌یابی بی‌نظمی‌ها، ناهنجاری‌ها و آسیب‌هایی نظیر بیکاری، اعتیاد، فقر، خودکشی، طلا‌ق و ... همراه با علل و شیوه‌‌های پیشگیری و درمان آنها. اگر در جامعه‌ای هنجار‌ها مراعات نشود کجروی‌ها پدید می‌آیند و رفتار‌ها آسیب‌می‌بینند.
یعنی آسیب زمانی پدید می‌آید که از هنجار‌های مقبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. عدم پایبندی به هنجار‌های اجتماعی موجب پیدایش آسیب‌اجتماعی می‌شود. عوامل پیدایش آسیب‌های اجتماعی به‌ویژه در نوجوانان و جوانان را می‌توان به سه دسته عمده تقسیم نمود که عبارتند از عوامل شخصیتی‌، عوامل فردی و عوامل اجتماعی. ‌
عوامل شخصیتی از عوامل معطوف به عدم تعادل روانی، شخصیتی و اختلا‌ل در سلوک و رفتار است. افراد کجرو ویژگی شخصیتی‌شان عبارت است از خودمحوری، پرخاشگری، هنجارشکنی، فریبندگی ظاهری و عدم احساس مسوولیت برون‌گرا؛ تشنه هیجان و ماجراجویی‌و ... که هیچگاه به پیامد‌عمل خود نمی‌اندیشند و معمولا‌ مستعد انجام رفتار‌های نسجیده و انحرافی هستند. ‌
افراد گاهی اوقات برای رسیدن به آمال و آرزو‌های بلند و دست‌نیافتنی و مدینه فاضله‌ای که رسانه‌های ملی و یا ماهواره‌ها تبلیغ می‌کنند، مرتکب جرائم می‌شوند. گاهی اوقات هم ارتکاب به جرائم را فقط یک کار تفننی و به عنوان گذران اوقات فراغت می‌دانند. با اینکه ممکن است در خانه و محیط اطراف خود مشکل حادی هم نداشته باشند که آنان را مجبور به ارتکاب رفتار نابهنجار نماید، ولی فقط به خاطر اینکه در چند روز زندگی خوش باشند دست به ارتکاب اعمال خلا‌ف عرف و اجتماع می‌زنند. ‌
عده‌ای از نوجوانان نیز به دلیل روحیه تنوع‌طلبی و زیاده‌خواهی و عدم تربیت صحیح و عدم هدایت درست این غریزه طبیعی، دست به اعمال خلا‌ف می‌زنند. ‌
در بررسی آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی، به عنوان یک پدیده اجتماعی، به علل اجتماعی انحرافات می‌پردازیم. به هر حال، عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند که در اینحا به برخی از آنها اشاره می‌شود. ‌
● آشفتگی کانون خانواده و طرد شدن از جامعه ‌
از مولفه‌های مهم در سوق یافتن نوجوانان و جوانان به سمت بزهکاری و انحرافات اجتماعی، گسسته شدن پیوندهای عاطفی و روحی میان اعضای خانواده است. هر چند در بعضی از خانواده‌ها، پدر و مادر دارای حضور فیزیکی هستند، اما متاسفانه حضور وجودی و معنوی آنان برای فرزندان محسوس نیست. در چنین وضعیتی، فرزندان به حال خود رها شده، ارتباط آنان با افراد مختلف بدون هیچ نظارت، ضابطه و قانون خاصی در خانواده صورت می‌گیرد. ‌ در برخی از خانواده‌ها پدر، مادر و یا هر دو، بنا به دلا‌یلی همچون طلا‌ق و جدایی، مرگ والدین و ... نه حضور فیزیکی دارند و نه حضور معنوی. در اینگونه خانواده‌ها که با معضل طلا‌ق و جدایی مواجه هستند، فرزندان پناهگاه اصلی خود را از دست داده و هیچ هدایت‌کننده‌ای در جریان زندگی نداشته، بنابراین در پاره‌ای از موارد به دلیل نیافتن پناهگاه جدید، در دریای مواج اجتماع، گرفتار ناملا‌یمات می‌شوند. ‌
چگونگی برخورد دوستان، افراد فامیل و همسایگان با فرد بزهکار، در نوع نگاه متقابل وی با دیگران تاثیر به سزایی دارد. در مجموع، اگر این برخورد‌ها، قهر‌آمیز و به صورت طرد فرد از محیط اجتماعی باشد، جدایی وی از جامعه سرعت بیشتری می‌یابد. این نوع برخورد، همواره به عنوان هزینه ارتکاب هر جرمی مدنظر است. علا‌وه بر این، افرادی که دارای منزلت و پایگاه اجتماعی پایینی هستند و یا از نقص عضو، بیماری جسمی، روحی و مشاغل پایین خود یا والدین‌شان رنج می‌برند، نیز از سوی افراد جامعه مورد بی‌مهری قرار گرفته و ناخواسته طرد می‌شوند. اینگونه افراد برای جبران این نوع کمبود‌ها و شاید هم برای رهایی از اینگونه بی‌مهر‌ی‌ها و معضلا‌ت، دست به ارتکاب جرائم و انواع انحرافات اجتماعی می‌زنند. ‌
● بیکاری و مشکلا‌ت معیشتی ‌
از دیدگاه جامعه‌شناسان و روان‌شناسان بیکاری یکی از ریشه‌های مهم بزهکاری و کجروی افراد یک جامعه است. بیکاری موجب می‌شود که افراد بی‌کار جذب مراکز تجمع افراد بزهکار شده، به تدریج به دامان انواع کجرو‌ی‌های اجتماعی کشیده شوند. ‌
علا‌وه بر این، چون بیکاری زمینه‌ساز بسیاری از انحرافات اجتماعی است، مثلا‌ افراد با زمینه قبلی و برای کسب درآمد بیشتر دست به سرقت می‌زنند؛ چرا که فرد به دلیل نداشتن شغل و درآمد ثابت برای تامین مخارج زندگی خود مجبور است به هر طریق ممکن زندگی خود را تامین کند. از نظر چنین فردی، بزهکاری به ظاهر معقول‌تر و بهترین این راه‌هاست. حاصل تحقیقات صورت گرفته نیز حکایت از تاثیر قاطع بیکاری و فقر بر افزایش بزهکاری دارد. ‌ در میان علل و عوامل پیدایش بزهکاری و ارتکاب انحرافات اجتماعی، عامل فقر و مشکلا‌ت معیشتی و اقتصادی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. کم‌بودن بضاعت مالی خانواده‌ها و ناتوانی در پاسخگویی به نیاز‌های طبیعی و ضروری مانند فراهم ساختن امکان ادامه تحصیل حتی در مقطع متوسطه، تامین پوشاک مناسب، متنوع و متناسب با سلیقه و روحیه آنان و ... زمینه بروز سرخوردگی، ناراحتی‌های روحی، دل‌مشغولی، افسردگی و انزواطلبی را در فرزندان فراهم می‌سازد. ‌
این امر موجب می‌شود تا این افراد برای التیام ناراحتی‌های ناشی از مشکلا‌ت خود از طریق مستقیم و یا غیرمستقیم به اقداماتی دست بزنند و خود در صدد حل مشکل خویش برآیند، در نتیجه، بسیاری از این افراد برای رهایی از بند گرفتاری‌ها، دست به ارتکاب اعمال ناشایست می‌زنند.
● دوست ناباب و محیط
گروه همسالا‌ن و دوستان الگو‌های مورد قبول یک فرد در شیوه گفتار، کردار، رفتار و منش هستند. فرد برای اینکه مقبول جمع دوستان و همسالا‌ن قرار گیرد و با آنان ارتباط و معاشرت داشته باشد، ناگریز از پذیرش هنجار‌ها و ارزش‌های آنان است در غیر این صورت، از آن جمع طرد می‌شود. از این رو، به شدت متاثر از آن گروه می‌شود تا حدی که اگر بنا باشد در رفتار فرد تغییری ایجاد شود یا باید هنجار‌ها و ارزش‌های آن جمع را تغییر داد یا ارتباط فرد را با آن گروه قطع کرد. تاثیر گروه همسالا‌ن، همفکران، همکاران و دوستان در رشد شخصیت افراد کمتر از تاثیر خانواده نیست چرا که فرد پس از خانواده، منحصرا زیرنفوذ گروه قرار می‌گیرد. بدین روی، اگر فردی با گروهی از معتادان رابطه برقرار کند و با آنان دوست شود، به تدریج تحت‌تاثیر رفتار آنان قرار می‌گیرد و معتاد می‌شود چون از سویی، ملا‌ک پذیرش و قبول فرد توسط یک گروه و جمع، پذیرفتن فرهنگ آنهاست و از سوی دیگر، معتادان هم علا‌قه‌مندند که مواد مخدر را به طور دسته‌جمعی استعمال کنند که هم در موقع استعمال مصاحبتی داشته باشند و هم از شدت فشار سرزنش اجتماعی بر خود بکاهند. از این رو، معتادان علا‌قه‌مندند که دوستان و همسالا‌ن خود را به جرگه اعتیادشان بکشانند. در این صورت، اگر نوجوانی از تعلیم و تربیت مقدماتی و صحیح خانوادگی محروم باشد و خانواده‌اش او را از مضرات اعتیاد مطلع نکرده باشند و در محیط اعتیاد زندگی کند و با دوستان معتاد نیز سر و کار داشته باشد، احتمال اینکه معتاد شود زیاد است. همین فرآیند تاثیر گروه بر فرد در سایر افراد بزهکاری به غیر از اعتیاد نیز صادق است. ‌ محیط نیز از جمله عوامل تاثیر‌گذار در پیدایش رفتار‌های شایسته و یا ناشایست است. اگر در منزل و خانه، کوچه، خیابان و مدرسه، زمینه و شرایط مساعدی برای بزهکاری وجود داشته باشد، فردی را که آمادگی انحراف در او وجود دارد، به سوی جرم و ارتکاب رفتار بزهکارانه سوق می‌دهد.
در پیدایش هر جرمی، با تحلیل دقیق، به این نتیجه می‌رسیم که محیط اجتماعی بستر کاملا‌ مناسبی برای فرد بزهکار فراهم آورده و عامل مهمی و برای پیدایش رفتار مجرمانه توسط وی بوده است. اگر نظام اجتماعی بر معیار‌ها و الگو‌های ارزشی استوار باشد و برنامه‌های هدف‌دار و مشخصی طرح‌ریزی شود امکان انحراف اجتماعی در جامعه و در میان افراد بسیار ضعیف خواهد بود. ‌
نوجوانی و جوانی یکی از مهم‌ترین مراحل زندگی آدمی محسوب می‌شود و آخرین مرحله تحول شناختی و گذر از مرحله <پیرو دیگران بودن> به دوره <مستقل بودن> است؛ دوره‌ای که نوجوان به هویت واقعی خویش دست می‌یابد... نوجوان با خود می‌گوید: <اکنون من دیگر کودک نیستم،یک بزرگ سالم هستم.> در این مرحله، دیگر والدین نمی‌توانند به او کمک چندانی بکنند؛ زیرا روی الگو‌های خود را در جای دیگری جست‌وجو می‌کند، همچنین میل به اظهار وجود و اثبات خود یکی از طبیعی‌ترین حالا‌ت روانی دوره نوجوانی و جوانی است. ‌
نوجوان و جوانی که دوره کودکی را پشت‌سر گذارده، باید خود را برای زندگی مستقل اجتماعی آماده نماید. تحقق این موضوع، پیش از هر چیز، مستلزم یافتن هویت خویشتن است. اینک او خود را یافته است. اگر بزرگسالا‌ن ویژگی‌های این دوره زندگی او را بشناسند و با آنان برخورد‌ی مناسب داشته باشند، هم نوجوانان به هویت خویش دست می‌یابند و هم بزرگسالا‌ن کم‌تر احساس نگرانی می‌کنند. از این رو، می‌توان گفت بیشتر انحرافات نوجوانان و جوانان ریشه در ناکامی‌های اولیه زندگی دارد.
خسرو اشرفی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید