سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

اصلاح طلبان و آینده مبهم


اصلاح طلبان و آینده مبهم
تحولات عرصه سیاست داخلی ایران از دیرباز تاکنون ناشی از رقابت و کنش متقابل دو جریان اصلی سیاسی در کشور بوده است. در دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ رقابت میان دو جریان چپ و راست این تحولات را رقم می زد و از نیمه دوم دهه ۷۰ به این سو با تغییرات پدید آمده در آرایش نیروهای سیاسی رقابت دو جریان اصلاح طلب و محافظه کار تحولات سیاسی کشور را صورت بندی می کرد. امام(ره) به عنوان یک مشی و روش ثابت نه تنها از این رقابت استقبال می کرد بلکه حتی آنجا که می رفت این ساختار رقابتی آسیب ببیند به تقویت آن می پرداخت.
موافقت و بلکه دفاع امام از انشعاب مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشکل روحانی دارای گرایش چپ اسلامی در برابر مجمع روحانیت مبارز دارای گرایش محافظه کار در این چارچوب قابل تحلیل است. در دوره پس از امام اگرچه در عرصه قدرت رسمی به علت پاره یی حمایت ها موازنه قوا به نحو آشکاری به نفع جناح راست تغییر یافت، اما با پیروی از مشی امام حضور دو جناح به عنوان عامل شکل دهنده به تحولات عرصه سیاسی پذیرفته شده بود. تا آنجا که مقام رهبری از دو جناح به عنوان «دو بال نظام» یاد کردند.
اگرچه طی این سال ها هرگز شاهد رفتاری متناسب با این تعبیر نبوده ایم، به هر حال این امر کاملاً پذیرفته شده بود. تا آنجا که به اصلاح طلبان مربوط است، چنان که بارها اعلام کرده اند باز کردن فضای سیاسی کشور اجتناب از منطق خودی و غیرخودی در تعامل حاکمیت با جامعه و به رسمیت شناختن حضور و فعالیت تمامی جریان های سیاسی ملتزم به قانون اساسی به نفع کشور و موجب استواری و استحکام نظام است. اما جریان محافظه کار و اصولگرا دست کم تا پیش از این دو جناح سیاسی را به عنوان یک سنت سیاسی به رسمیت شناخته بودند.
با اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها در هیات های اجرایی و سپس هیات های نظارت، عرصه رقابت سیاسی کشور با واقعیت جدیدی مواجه شده است. بخش وسیعی از کاندیداهای اصلاح طلب در هیات های مذکور قلع وقمع شده اند، به طوری که اصلاح طلبان در سراسر کشور به جز حوزه انتخابیه تهران با اغماض و تسامح کامل تنها قادر به حمایت از ۲۳ تن از داوطلبان هستند و در تهران این قلع وقمع چنان شدید است که امکان ارائه یک فهرست انتخاباتی کامل از ایشان سلب شده است.
این واقعیت اکنون سوال مهمی را در برابر فعالان سیاسی کشور قرار داده است و آن اینکه آیا تجدید نظری در سنت سیاسی ایران صورت پذیرفته و قرار است یکی از دو جریان عمده و تاثیرگذار سیاسی کشور از عرصه سیاسی حذف شود؟ آیا قرار است از این پس رقابت میان بخش های مختلف اقتدارگرایان که دارای سلایق متفاوت هستند تعیین کننده تحولات سیاسی کشور باشد؟
و آیا قرار است از این پس اختلاف نظر هایی نظیر پیش و پس کشیدن ساعات کار یا اجرا یا عدم اجرای فلان مصوبه مجلس توسط دولت سطح رقابت های سیاسی کشور را صورت بندی کرده و نشانه وجود دموکراسی و مردمسالاری در کشور باشد و نهایتاً آیا تبدیل عرصه رقابت سیاسی به عرصه یی تک ساختاری نشانه عزم و تصمیم برای عبور از «جمهوری اسلامی» به سوی «حکومت اسلامی» است که طی سال های اخیر از سوی برخی از اقتدارگرایان مورد تاکید قرار گرفته است؟ تحولات آینده و چگونگی برگزاری انتخابات پاسخ این سوال ها را روشن خواهد ساخت.
محسن آرمین
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید