سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


مردی با رویاهای دست‌نیافتنی


مردی با رویاهای دست‌نیافتنی
بسیاری از هنرمندان سعی می‌کنند نامتعارف و منحصربه‌فرد باشند، اتفاقی که برای «تام ‌ویتس» (Tom Waits) به‌صورت طبیعی رخ داده‌است.او به ‌عنوان یک موسیقی‌دان، در لیگی متعلق به خودش بازی می‌کند. نواختن آهنگ‌هایش هنوز هم خیلی عجیب و نامتعارف به نظر می‌رسد، در حالی‌که صدای خش‌دارش اثر مطلوبی در آهنگ‌هایی که دارای لایه‌ای مخفی از غم هستند گذاشته‌است.
وی به‌عنوان یک هنرپیشه، کاراکتری از زندگی واقعی‌اش ارایه می‌کند. او یک شورشی است، یک بی‌خانمان خسته و سرگردان با جذبه‌ای خاص. چه کسی می‌تواند «Down by Law» ساخته‌ی «جیم جارموش» (Jim Jarmusch) و«Short Cuts» اثر «رابرت آلتمن» (Robert Altman) را بدون او تصور کند؟
او که در اواخر پنجاهمین دهه‌ی عمر خود به سر می‌برد تبدیل به اسطوره‌ای شده‌است که به ما زیبایی نا‌متعارف اما جذابِ تلفیق سازها و صداهای عجیب را می‌قبولاند. شخصیت عجیب ویتس پس از سال‌ها شهرتی به اندازه‌ی ترانه‌های «شخصی‌‌اش» به‌دست آورده است.
او از جواب‌دادن به سوالاتی که خصوصی می‌نامدشان سرباز می‌زند و جالب است بدانید که حیطه‌ی این سوالات شخصی بسیار وسیع است. شما می‌توانید قبول کنید که سوال‌کردن در مورد خانواده یا محل زندگی‌اش، وارد شدن به حریم خصوصی اوست.
اما این‌که چرا بین آلبوم «Mule variations» و آلبوم‌های قبلی‌اش شش سال فاصله افتاد نیز از همان سوال‌های شخصی محسوب می‌شود و بی‌جواب می‌ماند. این سوال معمولاً زیاد پرسیده می‌شود زیرا «Mule variations» از لحاظ تجاری تبدیل به موفق‌ترین کار تام ویتس شد. آلبومی که شامل تعدادی از آهنگ‌های بسیار شخصی و تاثیرگذار او در این سه دهه‌ی کاری است.
این مجموعه در جدول برترین‌های آمریکا مقام سی‌ام را به‌دست آورد و در بسیاری از کشورهای اروپایی جزو ده آلبوم پرفروش شناخته شد. به سختی می‌توان گفت که تام ویتس ۵۷ ساله به این دلیل از پاسخ دادن به برخی سوالات خودداری می‌کند که واقعاً آنها را شخصی می‌داند یا می‌خواهد تبدیل به هنرمندی شود که زندگی معما گونه‌ای دارد.
دوران ترقی ویتس از سال ۱۹۷۴ با آلبوم «The Hearth of Saturday Night» آغاز شد و بعد از آن در ۱۹۷۶ و با آلبوم «Small Change» ادامه یافت. او آهنگ‌هایی خاطره‌انگیز و زیبا ساخت که بیشتر در مورد بازنده‌هایی با رویاهای بزرگ و رویاپردازانی با رویاهای دست‌نیافتنی بودند.
شعرهایش که تقریباً بزرگ‌ترین عامل در فروش آهنگ‌هایش به حساب می‌آمدند، باعث شدند که پس از آن چندین گروه و شخصیت پاپ- راک از جمله «ایگلز» (Eagles) و «بروس اسپرینگستین» (Bruce Springsteen) در طول زمان به ضبط و ارایه‌ی آثارش بپردازند.
او بیشتر از این که خود را پایبند به قوانین تجاری خواننده- نویسنده کند، شروع به تجربه در نوشتن مونولوگ‌های غم‌انگیز با زبانی نا‌متعارف کرد. ویتس دست‌آوردهای خود در این زمینه را منسوب به بخشی از آثار ۲ نویسنده و فیلمنامه نویس، یعنی «دیمون رانیون» (Damon Runyon) و «میکی اسپیلین» (Mickey Spillane) می‌داند. خش صدای او نیز باعث شد تا در طول سال‌ها از جانب منتقدان به خواننده‌ای با «صدای گوش خراش» یا حتی «پارس سگ» ملقب شود.
ویتس همچنین وارد عرصه‌ی سینما و خصوصاً بازیگری شد. بازی‌های او در فیلم‌هایی مانند Down by Law ساخته‌ی جیم جارموش، «Bram Stokers Dracula» ساخته‌ی «فرانسیس فورد کاپولا» (Francis Ford Coppola) و در نقش یک دیوانه در فیلم «Ironweed» ساخته‌ی «هلکتور بابنکو» (Helector Babenco) باعث شد تا کشیدن خطی مشخص بین ویتس و تصویر او سخت و سخت‌تر شود. او همچنین به ساخت موسیقی چند فیلم پرداخت که از برجسته‌ترین آنها می‌توان به «One From the Heart» ساخته‌ی کاپولا اشاره کرد.
تام ویتس در هفتم دسامبر ۱۹۴۹ در شهری به نام «پومونا» (Pomona) در صندلی عقب یک تاکسی به‌دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو معلم بودند و زمانی که تام ۱۲ سال داشت همگی به «سن دیگو» (San Diego) نقل مکان کردند. او می‌گوید که همیشه موسیقی را دوست داشته و حتی در دوران دبیرستان در گروه موسیقی مدرسه ترومپت می‌نواخته است.
یکی از تجربه‌های تاثیرگذار در زندگی ویتس به عنوان یک نوجوان دیدن «جیمز براون» (James Brown) در کنسرت بود. خاطره‌ی این کنسرت باعث شد که هم هیجان‌زده شود و هم وحشت‌زده، اما بعد از دیدن کنسرت‌های «لایتنین هاپکینز» (Lightnin Hopkins) و«باب دیلن» (Bob Dylan) بود که تام ویتس جایی برای خود در آن میان دید. علاقه‌ی شدید به دیلن باعث شد تا در و دیوار اتاقش را پر از اشعار او کند. از همان دوران بود که شروع به نوشتن چیزهایی کرد که قرار بود شعر باشند.
همیشه کاغذ و مدادی کنار تخت‌خوابش می‌گذاشت تا هرچیزی که نیمه‌های شب به ذهنش می‌رسید را یادداشت کند. ویتس می‌گوید: «به همه نوع موسیقی گوش می‌دادم. از راک و جز گرفته تا فولک و هرچیزی که نواخته می‌شد. یک شب یکی از افراد محلی را دیدم که روی صحنه آهنگ‌های خودش را اجرا می‌کرد. نمی‌دانم چرا، اما از همان‌موقع می‌دانستم که می‌خواهم با قدرت موسیقی خود زنده باشم یا بمیرم. بعد از آن شروع به نوشتن صحبت‌های مردم پشت میزها کردم و وقتی آنها را پشت سر هم می‌گذاشتم همیشه نوای پشت آنها را پیدا می‌کردم.».
بسیاری از هنرمندان سعی می‌کنند نامتعارف و منحصربه‌فرد باشند، اتفاقی که برای «تام ‌ویتس» به‌صورت طبیعی رخ داده‌، شخصیت عجیب ویتس پس از سال‌ها شهرتی به اندازه‌ی ترانه‌هایش به‌دست آورده است
بعد از دبیرستان ویتس به اشکال مختلفی مشغول به کار شد. از نگهبانی «کلوپ موسیقی سان‌دیگو» گرفته تا کارگری در پیتزافروشی. اما در این میان نیز هر هفته به لس‌آنجلس می‌رفت و ساعت‌ها در صف منتظر می‌شد تا چند آهنگ خود را در «Troubadour» مکانی که به کشف استعدادهای جدید معروف شده‌بود- اجرا کند.
در میان تماشاگران این محل فردی به نام «هرب کوهن» (Herb Cohen) بود که تحت‌تاثیر ویتس قرار‌گرفت و با او که در آن زمان شب‌ها در ماشین خود می‌خوابید- قرار همکاری گذاشت.
پس از آن در سن ۲۲ سالگی ویتس موفق شد با شرکتی به نام «Asylum Records» قرارداد ببندد تا آلبومش با نام «Closing Time» در سال ۱۹۷۳ منتشر شود. این آلبوم نتوانست به جدول پرفروش‌ها راهی پیدا کند، اما توانست نظر مثبت برخی از منتقدان را به خود جلب کند.
پس از آن‌که ایگلز ترانه‌ی «۵۵/۰۱» او را برای آلبوم «On the Border» ضبط کرد، ویتس تصمیم گرفت از نوشتن به گفته‌ی خودش «هتل کالیفرنیاها» دست بکشد و از آن رابطه‌ی تجاری خواننده- ترانه نویس مرسوم بیرون بیاید.
او که از سیر نسبتاً صعودی اما بی‌فراز و نشیب آلبوم‌های اخیر خود در Asylum خسته شده‌بود ـ یا این که فکر می‌کرد این کار به اندازه‌ی کافی سخت نیست، شروع به تغییر دادن خود از یک ترانه‌نویس به یک نویسنده کرد و به موسیقی‌اش مخلوطی از جز، بلوز و حتی کانتری افزود.
ویتس درباره‌ی این دوران می‌گوید: «زمانی بود که می‌توانستم ببینم همه‌ی ما به سمت یک پایان بی‌سر و صدا کشیده می‌شویم، مگر این‌که دست به کاری یگانه بزنیم و این کار به رویایی برای من تبدیل شد و متوجه شدم که باید سعی کنم که چیزی نو و بی‌مانند خلق کنم، چیزی که دیگران خواهان نگه‌داشتن آن باشند، نه این‌که فقط مدتی کوتاه به آن توجه کنند. مانند این نبود که یک روز بنشینیم و تصمیم بگیریم، به این آسانی‌ها نبود. این فکر نتیجه‌ی صدها تصمیم کوچک در طول سال‌ها بود.».
در همان دورانی که به نظر می‌رسید ویتس در حال کشمکش با خود است، دو اتفاق خوب برایش رخ داد. اولین اتفاق همکاری او با فرانیس فوردکاپولا بود. او آهنگ فیلم One From the Heart را نوشت، فیلمی که بخش عمده‌ی داستانش به کمک موسیقی روایت می‌شد. این کار باعث شد که او در موقعیت بهتری از لحاظ کاری و روحی قرار گیرد.
دومین اتفاق، آشنایی او با «کاتلین برنان» (Kathleen Brennan) بود که در‌نهایت به ازدواج آنها در سال ۱۹۸۰ منتهی شد. کاتلین که ویرایشگر فیلم‌نامه‌های هالیوود بود، در نوشتن بسیاری از ترانه‌ها ویتس را یاری کرد و همیشه معشوق و حامی او در ابداع‌ها و نوآوری‌هایش بود.
حتی اگر ویتس از بیان کردن مسایل خصوصی زندگی‌اش که باعث ترک زندگی شبانه‌ی لس‌آنجلس در اوایل دهه‌ی ۸۰ شد، ناراضی باشد، باز هم درمورد نتایج تغییراتی که در آلبوم Mule Variations به‌دست آمد در مصاحبه‌هایش صحبت می‌کند. اگرچه در این آلبوم بلوز و صدای خش‌دار او اندکی خاموش به گوش می‌رسد، اما قلب این مجموعه از تعدادی ترانه‌ی عمیق و تاثیرگذار تشکیل شده که بسیاری از آنها یاد‌آور احساسات نهفته در ترانه‌های «The Hearth of Saturday Night» و «Innocent When You Dream» است.
درمورد نواهای آرام، سنگین و باز بعضی از آهنگ‌های این مجموعه، ویتس معتقد است: «من فکر می‌کنم که این آهنگ‌ها مقداری آسیب‌پذیر هستند. نمی‌‌دانم، شاید حالا بیشتر احساس آرامش می‌کنم و توانایی‌ام در مورد صحبت‌کردن در مورد آنها بدون ترس از قضاوت مردم بالا رفته است. شاید پیش از این بیش از حد ضعیف و آسیب‌پذیر بوده‌ام... با همه‌ی این‌ها نمی‌دانم به کجا می‌رویم. این‌ها چیزهایی هستند که من راجع به زمان حال نوشته‌ام، نه گذشته و نه آینده... فقط زمان حال.».
شیوا فرزین
منابع:
-LA Times
-www.officialtomwaits.com
-Rollingstone, ۱۹۷۶, David McGee
-Mojo, Aprill ۱۹۹۹
منبع : فرهنگ و آهنگ


همچنین مشاهده کنید