پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


اسکار طبع های خاص


اسکار طبع های خاص
۱) حالا و بعد از جایزه بهترین فیلم پارسال که به «مرحوم» مارتین اسکورسیزی دادند، توجه تمام و کمال اسکار به حماسه جنایی برادران کوئن «جایی برای پیرمردها نیست»، نشان از یک جور پذیرفتن سمت تاریک دنیا از سوی این مراسم باشکوه است. حالا دیگر بدبینی مطلق و خشونت، خط قرمز داوران آکادمی اسکار نیست. اگر «مرحوم» درباره از کف رفتن آخرین نشانه های تعلق و هویت در این دنیا بود، فیلم برادران کوئن، درباره شکاف های پرنشدنی تمدن بشری است. اگر اسکورسیزی بحران هویت را در یک فیلم گنگستری مدرن مربوط به این دنیا مطرح می کرد، کوئن ها اما فرجام دهشتناک بشر را بی هیچ راه فراری نشان می دهند. چاره یی جز افتادن به قعر یک چاه تاریک نیست و عجیب است که آکادمی روشن بین اسکار هم این را پذیرفته است. راستش این پذیرش و کوتاه آمدن پس از سال ها، از مضمون تیره فیلم های اسکورسیزی و برادران کوئن هم بیشتر ته دل آدم را خالی می کند.
۲) همه اینها در شرایطی اتفاق می افتد که مراسم اهدای جوایز از همیشه بی مزه تر و بی خلاقیت تر برگزار شد. کمتر ایده یی بود که یک «وای» تر و تمیز از دهان تماشاگرش بیرون بکشد. کلیپ های جذاب معمول مراسم از تکه فیلم های تاریخ سینما، امسال محدود شده بود به تصاویر آرشیوی بی ربط و باربطی از مراسم و برنده های سال های قبل. حتی اسکار افتخاری امسال هم بر خلاف معمول به یک غول فیلمساز اهدا نشد. یکی دو موردی هم که می توانست در مقیاس اسکار یک حادثه تلقی شود، مثل جایزه بردن جولی کریستی بزرگ، اتفاق نیفتاد. مقایسه کنید با اختتامیه جشنواره پارسال، وقتی کاپولا، اسپیلبرگ و لوکاس، به احترام اسکورسیزی بزرگ روی صحنه مراسم حاضر شدند. امسال بیشتر آدم های حاشیه یی روی سن حاضر شدند و گرفتند. آنهایی که انتظار نداشتیم. وقتی خواننده گمنام ایرلندی جای آلن منکن مشهور صاحب هشت مجسمه طلایی آکادمی (که همین امسال برای سه ترانه نامزد بود،) جایزه گرفت و دزدان دریایی کارائیب، هیچ جایزه یی در رشته های فنی نبرد.
۳) به هر حال این تنها اسکار تاریخ (به جز مراسم ۱۹۶۴) است که چهار جایزه بازیگری را اروپایی ها بردند و یک دانه اش هم به امریکایی ها نرسید. بعضی جایزه ها را که اصلاً خود دریافت کننده ها هم خبرش را باور نمی کردند. از جمله وقتی تیلدا سوئنتین برای مایکل کلایتن و مارین کوتیار برای بازی در نقش ادیت پیاف جایزه بردند. امسال هیچ کدام از نامزدهای جایزه بهترین فیلم، محصول جریان اصلی و تولید مستقیم یک کمپانی بزرگ به حساب نمی آمدند. سینمای امریکا هر وقت نیاز به پوست اندازی را کنار گوش اش احساس می کند، سراغ این جور تغییر مسیرها می رود.
۴) در چنین مراسم و حال و هوایی بود که جوئل کوئن توانست لحن خاص و مسیر فیلمسازی غریب شان را به رخ سینمای امریکا بکشد. او تشکر کرد از داورهایی که به او و برادرش در شرایطی جایزه داده اند که به هیچ وجه حال و هوایشان را نسبت به سال های نوجوانی، وقتی با دوربین سوپر ۸ فیلم کوتاهی درباره هنری کیسینجر ساختند، تغییر نداده اند. دو برادر تا جایی که توانستند پز مستقل بودن شان را به حاضران در مراسم و باقی مخاطب هایشان دادند. در این بیست سال آنها مسیرشان را تغییر نداده بودند ولی داوران آکادمی اسکار چرا. اگر کوئن ها جایزه بهترین تدوین را هم می گرفتند، آن وقت اولین فیلمسازانی می شدند که به خاطر یک فیلم در یک دوره از مراسم، چهار بار روی سن رفته اند. اما حالا در کنار جیمز کامرون برای «تایتانیک»، بیلی وایلدر برای «آپارتمان» و فرانسیس فورد کاپولا برای «پدر خوانده؛ قسمت دوم» تنها فیلمسازانی اند که برای یک فیلم در یک دوره، سه جایزه برده اند.
۵) گفتم کاپولا و یاد بخشی افتادم که جک نیکلسن (محبوب همیشگی مراسم اسکار) آمد روی صحنه و فهرست بهترین فیلم های تاریخ مراسم را ارائه کرد. بخش هایی از فیلم های برگزیده آکادمی در طول سال ها پخش شدند و باز فاصله نجومی دهه جادویی ۱۹۷۰ با باقی سال ها به یادمان آمد. این روزها خیلی از انتخاب های آکادمی از مد افتاده و مسخره به نظر می رسند، اما گوهرهای دهه هفتادش نه؛ ارتباط فرانسوی، نیش، دیوانه از قفس پرید، کرایمر علیه کرایمر، پدرخوانده؛ قسمت دوم و... در مراسم دیروز اگر وجدی در کار بود، باز از همان سال ها می آمد. چه وقتی نیکلسن روی صحنه آمد و چه وقتی استاد اسکورسیزی ظاهر شد تا جایزه بهترین کارگردانی را به کوئن ها بدهد؛ با تواضعی که همیشه در وجودش نسبت به تاریخ سینما وجود دارد و برادران کوئن که حالا جزیی از همین تاریخ به حساب می آیند.
۶) جرج کلونی با هر حضورش (از جمله مراسم امسال) آدم را یاد ستارگان دوران کلاسیک سینما می اندازد. ولی این دلیل نمی شود که جای فیلمسازهای محبوب مان را در این مراسم خالی نکنیم. کوئن ها را که کنار بگذاریم، این تنها مایکل مان بزرگ بود که دو نشانه از دنیایش در مراسم امسال قابل ردیابی بود. یکی برنده اسکار بهترین بازیگر زن مارین کوتیار که در فیلم تازه استاد «دشمن ملت» نقش دارد و نشانه دوم هم که کالین فارل از جهان «میامی وایس» بود. یکی از رفقا می گفت فارل بعد از میامی وایس، حیفش می آمده به گریم اش دست بزند. ماه ها با همان مدل مو و سبیل می گشته و عشق اش را می رسیده است. ظاهر فارل در این مراسم هم یادگاری از همان فیلم را با خود داشت. به هر حال ظاهراً داورهای آکادمی دارند سر عقل می آیند. همین جور اگر بگذرد، بعید نیست چند سال بعد «زودیاک» و «خانواده سیمپسون» هم جایی در میان نامزدهای دریافت جایزه پیدا کنند. امسال که هیچ کدام از این دو فیلم محبوب ما، بگو یک جایزه، نامزد نبودند.
۷) معمولاً وقتی کلیپ مربوط به جوایز درگذشتگان پخش می شود، اولش هیچی یاد آدم نیست. امسال که آدم مهمی نمرده؛ و بعد اسم ها یکی یکی ردیف می شوند؛ از برگمان و آنتونیونی گرفته تا پیتر زینر تدوینگر پدرخوانده، جین وایمن (از همان هایی که آدم از خودش می پرسد، مگر نمرده بود؟) و بالاخره هیت لجر اوردوز کرده. (انتظار داشتیم کلیپ با برگمان تمام شود که با لجر تمام شد). همین جا بود که متوجه شدیم بدل استیو مک کوئین، همانی که جای استیو در آن نمای به یاد ماندنی در «فرار بزرگ»، با موتور از روی سیم خاردار پرید، زنده بوده و امسال از میان ما رفته است.
امیر قادری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید