چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

مصرف علف کش ها


مصرف علف کش ها
در اواخر قرن نوزدهم با افزایش مشکلات تهیه نیروی کارگر، نیار به استفاده از روشهای شیمیایی جهت کنترل علفهای هرز آشکار گردید. در دهه ۱۸۹۰ میلادی در فرانسه برای اولین بار استفاده از اسیدسولفرویک در مورد مبارزه شمیایی با علفهای هرز در مزارع چغندرقند، گزارش شد (گودون۱۹۲۸). ون آنورت (۱۸۹۹) از موفقیت کاربرد سولفات آهن در مبارزه با علفهای هرز در سلزی خبرداد، هر چند که شولتز (۱۸۹۹) اظهار نمود که اعمال این روش باعث ایجاد آسیب شیمیایی روی چغندرقند گردید، در سالیان متمادی گزارش‌های فراوانی در رابطه با استفاده از مواد معدنی در کنترل علفهای هرز چغندرقند ارائه شده است، با این وجود برخی از این مواد مانند سولفات آهن چندان موفقیت آمیز نبوده اند. از سیانامیدکلسیم به عنوان علف‌کش قبل از کاشت برای کنترل علفهای هرز استفاده شد. (مارکوس، ۱۹۴۰). کاربد علف‌کش‌های آلی به صورت خلاصه و به عنوان یک راهنمای عملی در اواخر دهه ۱۹۳۰ ارائه شده است. پنتا کلورفیل (۱۹۳۷)، پروفام (۱۹۴۶)، اندوتال (۱۹۵۱) و دالاپون (۱۹۵۴) اولین مواد شیمیایی آلی مورد استفاده جهت کنترل علفهای هرز قبل از سبز شدن چغندرقند بودند.
چند علف‌کش جدید که در دهه ۱۹۶۰ برای کنترل علفهای هرز مزارع چغندرقند مورد ارزیابی قرار گرفتند عبارت بودند از: کلریدازون (پیرازون)، کلرپروفام، سکلیوان، دسمدیفام، دی آلات ای پی تی سی، پبولیت،
فن مدیفام، پروفام، تی سی آ و تریفلورالین در دهه ۱۹۷۰ علف‌کش‌های دیکلوفوپ، دی اتاتیل، اتوفومسات و متامیترون در دسترس بودند. طی دهه ۱۹۸۰ اکثر علف‌کش‌های جدید چغندرقند گرامینه‌کش بودند.
علف‌کش‌های یاد شده توسطBSI مصرف می‌شوند و هر جا که اسامی‌ آنها با WSSA متفاوت باشند در پرانتز آمده اند. کلیه علف‌کش‌ها و توصیه‌های ذکر شده در کشورهای تولید کننده چغندرقند قابل تهیه یا اجزاء نمی‌باشند و اکثر به صورت مخلوط با سایر علف‌کش‌ها فهرست شده به کار می‌روند.
● شیوه مصرف
در اوایل کار، علف‌کش‌ها، بندرت می‌توانستند تمامی‌ علفهای هرز سبز شده را کنترل کنند. به همین جهت استفاده از کارگر و هرس تراکتوری جهت مبارزه کامل ضروری بود. به مرور با ورود علف‌کش‌ها‌ی بیشتر و قیمت بالای آنها، استفاده از کارگر و هرس به عنوان وسایل مکمل معمول شد. در خلاصه دهه ۱۹۶۰، سمپاشی ردیفی با پاشیدن سم روی ردیف‌های چغندرقند، نقش مهمی در کاهش هزینه مصرف مواد شیمیایی بازی نمود، در خالیکه علف‌های هرز بین خطوط بوسیله عملیات زراعی کنترل می‌شدند. نتیجتاً تا اوائل دهه ۱۹۸۰ سمپاشی ردیفی، در بیشتر کشورها بمنظور پائین نگه داشتن علف‌کشی در سطح وسیع مورد استفاده قرار گرفت.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ در بعضی کشورهای شمال اروپا، جهت مبارزه با علف‌های هرز پهن برگ استفاده از علف‌کش‌ها با حجم و مقدار پائین در مراحل بعد از رویش رایج گردید. استفاده از این تکنیک موجب کاهش مصرف علف‌کش‌های رایج به میزان ۳/۲ در انگلستان و بعضی کشورهای شمال اروپا گردید (به عنوان مثال ۴/۰ کیلوگرم مادة موثر فن مدیفام در هکتار با مقایسة با ۱۴/۱ کیلوگرم ماده موثر در هکتار). در انگلستان مقدار کمی از علف‌کش‌ها با رعایت زمان مناسب طوری مصرف گردید که نتیجه مطلوب (و نیز زمان مناسب سمپاشی) حاصل درآمد و چنین به نظر می‌رسید که باید مقدار ایزوفون را که در فرآورده‌های فن مدیفام مصرف دارد در حد مطلوبی نگه داشت تا مانع از تبلور ماده موثر (فن مدیفام) شود. در این آزمایش جهت کسب نتیجه مطمئن از نازلهای خوبی استفاده شد.
مقدام سم معمول مورد استفاده از کشوری به کشور دیگر فرق می‌کند (برای مثال ۸۰ و ۱۸۰ لیتر در هکتار به ترتیب در کشورهای انگلستان و دانمارک) یکی از مزایای مهم این روش امکان مبارزه تقریباً کامل و مقرون به صرف علفهای هرز می‌باشد. نکته اساسی در این تکنیک، مصرف علف‌کش در مرحله ای است که علف هرز برگ‌های لپه ای خود را دارا می‌باشد، هر چند که میزان علف‌کش مورد استفاده از کشوری به کشور دیگر متفاوت است لیکن جهت پوشش کامل گیاهچه‌های علف هرز به نازلهای ظریف نیاز می‌باشد. در آغاز از فشار اسپری بالا (پنج اتمسفر) در انگلستان وفرانسه برای تهیه ذرات ریز سم استفاده می‌شد. اما بعداً معلوم گردید در صورت استفاده از نازلهائی با سوراخهای ریز، به فشارهای بالا نیاز نمی‌باشد و فشار معمول مورد استفاده ۲ و ۴ اتمسفر است. امکان پوشش کامل سطح علف هرز در مرحله برگ لپه ای به علف‌کش نکته مهمی است. سمپاشی مجدد مزرعه با هر بار سبز شدن علف هرز از معایب این روش می‌باشد.
با ورود سمپاش‌های نواری خودگردان مقدار علف‌کش مورد نیاز در روش سمپاشی با حجم کم و مقدار پائین کم است. مک کلین و می (۱۹۸۶) عنوان نمودند که استفاده از روش سمپاشی نواری با مقدار پائین هزینه را تا حدود ۴۰ درصد کاهش می‌دهد، هر چند که زمان کار نیروی کارگر نسبت به سمپاشی سراسری سه برابر زیادتر می‌شود. لیکن مقایسه یک سمپاشی با عرض ۱۲ متر (۲۴ ردیف) و یک سمپاش ۶ متری (۱۲ ردیف) و یک هرس تراکتوری نشان داده که سمپاش بزرگتر و هرس تراکتوری مدت زمان کمتری لازم دارند ولی در عوض سرمایه لازم جهت تهیه ماشین آلات آنها بیشتر می‌شود. در دهه ۱۹۸۰ برای بعضی از زراعین کاهش هزینه‌های آینده ضروری بود، در نتیجه تعداد زیادی از کارگران مزارع کم کردند. از آنجائیکه سم پاشی نواری با حجم و غلظت پائین به کارگر اضافی، ادوات مخصوص و همچنین زمان مناسب و به موقع نیازمند بود، لذ این روش در سطح وسیع مورد استفاده قرار نگرفت.
بعضی زارعین استفاده از سیستم نازل دوتایی سمپاشی نواری را ترجیح می‌دهند، در این سیستم یک نازل در در هر طرف از ردیف کاشت به صورت مایل و رو به ردیف چغندر قرار محصول یگیرد. این سیستم خصوصاً هنگام چهار یا پنج برگه شدن چغندرقند مفید است. ولی به مقدار بیشتری علف‌کش نیاز دارد. زراعین معمولاً تمایل با استفاده از روش سمپاشی با حجم بالا دارند (زیرا این کار خطر گرفتگی نازل‌ها را کاهش می‌دهد)، ولی باید اطمینان حاصل نمود که تولیدات فن مدیفام در تانک متبلور نمی‌شوند.
علف هرزهایی که روی چغندرقند سایه می‌اندازند موجب افت شدید عملکرد می‌شوند. سمپاشی انتخابی مختلفی جهت کار در ارتفاع‌های متغیر علفهای هرز، چغندر علفی و بساقه رفته و محصول اصلی در حال رشد ساخته شده اند، علفهای هرز به طور معمول تا ارتفاع یک متری رشد می‌کنند، حال آنکه ارتفاع معمول چغندرقند ۶۰ سانتی متری است. انواع سمپاش‌ها شامل باز چرخشی (مک‌هوتر۱۹۷۰)، متحرک (ویز و هیستریت ۱۹۷۷) و (دیل۱۹۷۹)، در هنگام سمپاشی بالاتر از تاج محصول قرار گرفته و علف‌کش را روی علفهای هرز پخش می‌کننند. هنگام کار با سمپاشهای اختصاصی جهت ممبارزه با انواع علفهای هرز، چغندرعلفی یا چغندر به ساقه رفته از علف‌کش گلایفوسیت استفاده می‌شود. در آمریکا استفاده از این سم برای منظور، به خاطر خسارت شدید به چغندرقند مرسوم نیست. این خطر به جهت ریزش قطرات سم روی بوته اصلی نیست، بلکه احتمالاً مربوط به تبادلات زیرزمینی میان ریشه علف هرز و چغندرقند می‌باشد (ایوانز و دکستر ۱۹۸۱) مشابه این مشکل در انگلستان ثبت نشده است.
اولین سمپاش متحرک نسبتاً گران و شعاع کارش نیز محدود بود به طوریکه خیلی زود جایش را به نوع روب‌ویک داد. این سری ماشین‌ها و به طرز باور نکردنی ساده بودند. اما مهارت و حوصله زیادی جهت سوار کردن صحیح و به جریان انداختن مقدار کافی گلایوفوسیت در لوله دستگاه برای کنترل علفهای هرز لازم بود، با این وجود ریزش قطره قطره در حدی نبود که به چغندرقندهای حساس آسیب برساند و آنها را از بین ببرد. از آنجائیکه جریان مواد شیمیایی تابع دما و رطوبت است، بنابراین دستگاه جهت برقراری فشار مناسب و تغییر شدت جریان مواد شیمیایی، بسته به تغییرات روزانه آب و هوایی، به تنظیم مستمر نیاز داشت. معرفی یک سمپاش از نوع شلنگ متحرک باعث کاهش مکشلات تنظیم دستگاهها شد، اما این ادوات نسبتاً گران بوده و با توجه به میزان استفاده محدود از آنها در مزارع متوسط اروپایی بکار می‌روند.
اکثر علف‌کش‌ها توسط سمپاش‌های هیدرولیک موسوم پاشیده می‌شوند، لیکن مصرف آنها به صورت نواری یا گسترده به هزینه‌های نسبی، دسترسی به مواد شیمیایی، کارگر و نیز وضع هوا بستگی دارد. در فصول مرطوب یا روزهای محدود مناسب برای سمپاشی، ممکن است که زراعین اقدام به سمپاشی گسترده و بموقع نمایند. در ایام خشکی به علت وجود موم بیشتر روی سطح برگ علفهای هرز، از بین بردن آنها مشکل تر است. به همین جهت،‌استفاده از سمپاش نواری و هرس تراکتوری جهت کنترل علفهای هرز بین ردیف‌ها ارجحیت دارد. همچنین استفاده از هرس تراکتوری در شرایط خشکی هوا به خاطر آنکه ریشه دوانی علفهای هرز کمتر صورت می‌گیرند، ترجیح داده می‌شوند.
کاوه مهدیزاده
http://center.royablog.ir


همچنین مشاهده کنید