جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

طلوع لیستهای انحصاری حزبی!


طلوع لیستهای انحصاری حزبی!
حسین کنعانی مقدم، عضو شورای مرکزی ائتلاف فراگیر اصولگرایان، هفته پیش در واکنش به مصوبه جبهه متحد اصولگرایی گفت: «این تنگ نظری را ما نباید داشته باشیم که اگر در لیست ما باشید با ما هستید و گرنه بر ما هستید. این همانند شعار آمریکا است که یا با ما هستید یا علیه ما.»
سخنان کنعانی در اعتراض به مصوبه اخیر شورای مرکزی ۶+۵ بود که دکتر شهاب الدین صدر آن را در چهارمین نشست خبری جبهه متحد اصولگرایی اعلام کرد. صدر گفت: «در شورای مرکزی جبهه‌ متحد اصولگرایان تصویب شده که اساسا نامزدهای جبهه‌ متحد اصولگرایان نباید در فهرست دیگر گروه‌هایی که به نام اصولگرا لیست منتشر می‌کنند و لیست موازی جبهه هستند حضور داشته باشند؛ چراکه این امر باعث ایجاد ابهام در جامعه می‌شود و باید لیست جبهه‌ متحد اصولگرایان لیست مشخصی باشد.»
اعلام مصوبه شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایی آن چیزی را آشکار ساخت که از چند ماه پیش گفته می شد. علاوه بر این، مصوبه شورای مرکزی به وضوح مهر باطلی بود بر ادعاهای سران این جبهه مبنی بر عدم انشعاب در جریان اصولگرایی که در همین نشست هم تکرار شد.
از زمان نشست مشترک سران جریان اصولگرایی با آیت الله مهدوی کنی تا کنون، اختلاف نظر مبنایی در این جریان روشن بود اما مسئولین و وابستگان به جبهه متحد اصولگرایی مدام آن را تکذیب می کردند. ائتلاف فراگیر اصولگرایی اندک اندک پا گرفت و با طرح موضوع گسترش چتر اصولگرایی توانست منطق و توجیه مناسب فعالیت انتخاباتی خود را بیابد.
هر چند که مسئولین جبهه متحد به گونه ای وانمود می کردند که گویا اختلاف و انشعابی در کار نیست و در مورد ائتلاف فراگیر خود را به کوچه علی چپ می زدند، اما کار این ائتلاف بالا گرفت و کم کم انسجام خود را به دست آورد. البته تحمل جبهه متحد به رقیب خانه زاد هم تا حدی بود و لیست انتخاباتی مرز این تحمل را نشان داد.
با اعلام لیست انتخاباتی ائتلاف فراگیر کار از حد تحمل جبهه متحد گذشت و کاسه صبر آن لبریز شد. در واقع، ائتلاف فراگیر پا را از حد مجازش فراتر گذاشته بود و سوای آن که جرأت به خرج داده و لیست انتخاباتی در برابر جبهه متحد و به نام اصولگرایی منتشر کرد، به خود این اجازه را داد که هم نیمی از اسامی لیست جبهه متحد را در فهرست خود بگنجاند و نام حداد عادل را هم سرلیست خود قرار داد.
آنچه ائتلاف فراگیر با ارائه چنین لیستی انجام داد فراتر از حد شعار و سخن پراکنی بود. در واقع، ائتلاف با این کار وارد گود شده بود و به اقدام عملی دست زده بود و در اینجا بود که جبهه متحد مجبور به واکنش شد. پیام جبهه متحد روشن و آشکار است؛ «اساسا نامزدهای جبهه‌ متحد اصولگرایان نباید در فهرست دیگر گروه‌هایی که به نام اصولگرا لیست منتشر می ‌کنند و لیست موازی جبهه هستند حضور داشته باشند».
باید دید چرا جبهه متحد به این شدت و حدت چنین مصوبه ای را تصویب و اعلام کرده و چه انگیزه ای از آن دارد؟ در سخنان شهاب الدین صدر دو نکته در خور توجه وجود دارد که پاسخ این پرسش را روشن می کند.
الف) شهاب الدین صدر به «فهرست دیگر گروههایی» اشاره کرده که «به نام اصولگرایی لیست منتشر می کنند». صدر از لیست دیگر گروههای اصولگرا یاد نکرد بلکه به گروههایی اشاره کرد که «به نام اصولگرایی» فهرست انتخاباتی اعلام می کنند. از کلام صدر پیدا است که اساسا جبهه متحد و دبیر اجرایی آن گروه دیگری را به عنوان یک گروه اصولگرا قبول ندارند و تنها نماینده جریان اصولگرایی را تشکیلات خود می دانند.
آقای شهاب الدین صدر در گفته های خود حکم پزشکی را پیدا کرده که در معالجه یک بیمار، تشخیص خود را تنها تشخیص درست بداند و حتی این حق را برای بیمار قائل نباشد که به پزشک دیگری رجوع کند. مگر نه آن است که مردم با انتخاب نماینده کسی را برای علاج مشکلات و گرفتاریهای خود انتخاب می کنند و همچون آن بیماری هستند که برای علاج درد خود به سراغ پزشک می روند؟
آیا آقای شهاب الدین صدر به عنوان رییس سازمان نظام پزشکی رجوع به دیگر پزشکان را برای بیماران جایز می داند؟ و اگر چنین چیزی را قبول دارد که فرض هم بر این است، پس چگونه است که تشخیص جبهه متحد را تنها تشخیص جریان اصولگرایی می داند و اصولا تشخیص دیگری را در جریان اصولگرایی به رسمیت نمی شناسد؟
شاید کسی چیزی را در حرفه خود بدیهی بداند که در سیاست محال، اما بهتر آن نبود که در همان حرفه اش می ماند تا حداقل بدیهیات سیاست را نفی نمی کرد؟ در حقیقت، موضوع تنها به تلقی شخصی آقای صدر و امثال او برنمی گردد، بلکه این تلقی عمومی جبهه متحد اصولگرایی است که خود را تنها وارث حفظ ارزشهای دینی-انقلابی می داند.
این تلقی در سخنان آقای علی زاکانی، عضو شورای مرکزی جبهه متحد، نیز دیده می شود که در همین نشست خبری، هر گونه انشقاقی را در میان جریان‌های اصول‌گرا منکر شد و اصولگرایی را منحصرا جریانی در رقابت با اصلاح طلبی دانست بدون «دعوا»ی داخلی. معلوم است که آقای زاکانی آگاهانه چشم بر دعوای داخلی بسته، اما مدتی است که دعوا به پا شده و همان نشست هم یک گوشه همین دعوا است.
ب) اما نفی و انکارها سر چیست و چه انگیزه ای در کار است؟ شهاب الدین صدر انگیزه خود و جبهه متحدش را به صورت کاملا صادقانه بیان کرده؛ «این امر (لیست های موازی) باعث ایجاد ابهام در جامعه می‌شود و باید لیست جبهه‌ متحد اصولگرایان لیست مشخصی باشد.»
با توجه به عبارت «ابهام در جامعه» و «باید» بعد از آن دغدغه اصلی و اساسی معلوم می شود. این عبارت نشان می دهد، آن قدر که مسئولان جبهه مدعی یگانگی اصولگرایی با جبهه متحد هستند به آن اعتقادی ندارند و باور دارند که نه تنها گروههایی در خارج از جبهه نماینده اصولگرایی هستند، بلکه آنچنان قدرت دارند که می توانند باعث «ابهام در جامعه» شوند.
مصوبه شورای مرکزی جبهه متحد بر انحصاری کردن نامزدها در یک لیست همان امری است که قبل از این، برخی از شخصیتهای اصولگرا از قبیل لاریجانی، قالیباف و رضایی هشدار آن را داده بودند. اکنون، نگرانی از وجود تنگ نظریها و سهم خواهی ها در جبهه متحد با این مصوبه تایید شده است.
کنعانی در قبال عملکرد جبهه و مصوبه اش وجود انحصارطلبی را علت آن دانست و گفت؛ «وقتی که دایره اصولگرایی را تنگ می گیرند و یک نوع انحصار طلبی را در اصولگرایی ترسیم می کنند، مجموعه نیروهای اصولگرایی را که بسیار وسیع هستند از دایره خارج می شوند.»
بر خلاف امید کنعانی که چنین تصمیمی خارج از شأن «عقلای جبهه متحد» و تنها مواضع شخصی آقای صدر باشد، باید به یاد داشت که آقای صدر تنها مصوبه شورای مرکزی را اعلام کرد و دو فرد دیگر از مسئولین جبهه نیز آن را رد نکردند و در نتیجه این مصوبه دست پخت «عقلای جبهه متحد» است.
اما انصاف این است که سوای مطالب فوق، گویا اتفاقی در فضای سیاسی انتخابات در حال به وجود آمدن است که مهم و درخور توجه است. در حقیقت، می توان موضوع را از زاویه دیگری نیز نگریست که برای رشد و بلوغ و انضباط احزاب و گروههای سیاسی ضروری و لازم است.
موضوع رامی توان با این پرسشها مطرح کرد. اگر حزبی در رقابتهای انتخاباتی شرکت می کند به معنای داشتن انگیزه، مشی و هدف خاصی نیست و در صورت موفقیت، به دنبال اجرای آنها در صحنه سیاسی نیست؟ اگر حزبی لیستی را معرفی می کند، آیا آن لیست معرف عملی همان شیوه حزبی خاص نیست؟ همچنین، آیا افراده نامبرده در آن لیست نمایندگان آن مشی خاص نیستند که اگر موفق شوند موظف به اجرای آن باشند؟ پاسخهای مثبت به این پرسشها اصول موضوعه و اولیه انتخابات درست و واقعی را تشکیل می دهند.
اکنون این پرسش پررنگ می شود؛ چرا احزاب و گروههای سیاسی در ایران لیستهایی با اسامی مشترک ارائه می دهند، و حتی برخی مواقع بیش از پنجاه درصد لیست از همین اسامی مشترک تشکیل شده است؟ اگر کاندیدایی نامش در لیست دو حزب باشد به چه معنا می تواند باشد؛ او به خط مشی هر دو حزب پایبند است یا به یکی پایبند و دیگری نه یا اساسا به هیچکدام پایبند نیست؟ آن دو حزب دو خط مشی متفاوت ندارند و در نتیجه دو حزب نیستند و در واقع یک حزب اند؟ اساسا هیچ خط مشی سیاسی در کار نیست و تنها موضوع مهم اخذ رأی و بالا بردن شانس بردن است؟
هر جوابی که به پرسشهای فوق دهیم یک نکته واضح و روشن باقی می ماند و آن فقدان بلوغ سیاسی در عرصه رقابت انتخاباتی و اصل انتخابات است. در حقیقت، هنگامی انتخابات به معنای رقابت احزاب با یکدیگر است که هر یک از احزاب دارای انضباط و مشی سیاسی مشخص و متمایز از دیگری باشد. درصورت فقدان چنین امری، موضوع وجود چنین حزبی مسأله دار خواهد بود و معنا ندارد دو حزب با خط مشی مشابه و بدون تمایز، به عنوان دو حزب بقا داشته باشند.
یکی از نشانهای اساسی تشخص و انضباط سیاسی یک حزب، داشتن نمایندگانی است که خط مشی آن حزب را دنبال می کنند و این امر ممکن نیست مگر آن که حزب در کارزار انتخابات با نمایندگان خاص خود وارد شود. اگر حزبی فهرستی را برای انتخابات ارائه دهد که برخی اسامی آن با دیگر احزاب مشترک باشد به معنای فقدان تشخص و انظباط سیاسی آن حزب است که نتوانسته افرادی را بپروراند که نماینده خط مشی آن باشند.
برخلاف گفته آقای کنعانی، ارائه لیست انحصاری از سوی یک حزب اساسا؛ نه به معنای انحصارطلبی و تنگ نظری و پیروی از شعار «یا با من هستی یا مخالف من» و نه به معنی «توهین به نمایندگان انتخاباتی» و بستن دستن آنها است. چنین امری به معنی بلوغ سیاسی احزاب است که می دانند چرا به وجود آمده اند و برای چه محق به شرکت در انتخابات و سهیم شدن در قدرت هستند.
شاید بتوان گفت مصوبه جبهه متحد از سر بستن دست رقیب خانگی اتخاذ شده، اما اصل وجود لیستهای انحصاری حزبی اصلی است که باید بالاخره در حیات سیاسی ایران به وجود بیاید تا احزاب بتوانند واقعیت حزبی پیدا کنند و از زیر سایه شبه حزب خارج شوند. امید می رود که قدم ناقص و ناخودآگاه جبهه متحد، اولین گامی به سوی تحقق احزاب به معنای واقعی و درست حزب سیاسی باشد.
دکتر محمد تقی انوار
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو


همچنین مشاهده کنید