جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


سیطره آمریکا بر اقتصاد عراق


سیطره آمریکا بر اقتصاد عراق
آمریکا، بازسازی اقتصاد عراق، را از اولویت های مهم خود اعلام کرده است.
عراق در دوره صدام حسین منطقه نفوذ شرکت های اقتصادی فرانسه، روسیه، چین و کشورهای اروپای شرقی بود اگر چه بعد از جنگ نفت، باوجود تحریم های اعمال شده علیه عراق، رابطه و تعامل فوق در سطوح پایین تری جریان داشت ولی کماکان شرکت های وابسته به این نوع کشورها، بیش تر از شرکت های وابسته به آمریکا و انگلیس با اقتصاد عراق تعامل داشتند.
اما حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سقوط صدام به معنای تنگ شدن و محدودیت فضا برای شرکت های وابسته به روسیه، فرانسه، آلمان و چین به عنوان مخالفان حمله آمریکا به عراق بود.
پیشنهاد تشکیل «صندوق یاری به عراق» در قطعنامه پیشنهادی اولیه آمریکا و انگلیس به شورای امنیت، کنترل درآمدهای نفتی عراق و هزینه کردن آن ها در چارچوب طرح های مورد تایید آمریکا، امکان کنترل نظام اقتصادی عراق از طریق صادرات و واردات باعث شد که واشنگتن و لندن نبض اقتصاد عراق را در دوران پس از صدام به دست گیرند.
طبق فضای موجود، اداره نهادهای اقتصادی عمده عراق نظیر بانک مرکزی و سیستم بانکی، وزارت نفت، وزارت کشاورزی، وزارت اقتصاد، پالایشگاه ها، آب و برق و... در کنترل مستقیم کارشناسان و نخبگان اقتصادی و مستشاران آمریکایی قرار گرفت و ساختار اقتصادی عراق جدید بر اساس محور «همسویی با اقتصاد و منافع آمریکا» تجدید سازمان و احیا شد.
تولید و استخراج نفت عراق نیز به عنوان منبع اصلی درآمد ملی عراق، طبق سیاست های تدوین شده از جانب آمریکا از سرگرفته شد. درآمدهای نفتی عراق نیز در حوزه دریافت و پرداخت تحت کنترل مستقیم آمریکا قرار گرفت و هزینه بازسازی عراق نیز از صندوق درآمدهای نفتی عراق و دارایی های مسدود شده عراق پرداخت شد. شرکت های طرف قرارداد در بازسازی نیز با انتخاب آمریکا، برگزیده شدند.
شرایط فوق، ساختار اقتصادی فروپاشیده عراق را بر اساس ایفای نقش در چارچوب سیاست های منطقه ای و اهداف آمریکا نشان می دهد.
● گام های اولیه آمریکا برای کنترل و مدیریت نظام اقتصادی عراق
آمریکایی ها در ماه های اول سرنگونی صدام رسیدگی به برخی امور فوری و جاری را مورد توجه بیش تری قرار دادند که مهم ترین آن ها عبارت بودند از:
۱) تشکیل مرکز تجاری و اطلاع رسانی اقتصاد عراق در بغداد به عنوان مرکز شناسایی و برآورد اولویت ها در بازسازی عراق
۲) کمک به اشغال حداکثر ظرفیت های بازسازی عراق توسط شرکت های آمریکایی
۳) ایجاد نظام فیلترینگ برای تایید شرکت ها و کشورهای دارای صلاحیت ورود به حوزه بازسازی عراق از طریق اعمال نظارت مستقیم بر تمامی بخش های ارتباطی اقتصاد عراق با جهان
۴) ادامه نظارت بر «درآمدهای عراق» و «نحوه هزینه کردن درآمدها» از طریق نظارت بر صنعت نفت و سایر منابع درآمدی عراق و ادامه این نظارت در مرحله نحوه برداشت از دارایی ها و سرمایه های به جای مانده از دولت صدام و نیز درآمدهای جدید حاصل از فروش نفت
۵) تلاش برای قبضه کردن یا تسلط و برتری در حوزه ارتباطی (حمل و نقل) عراق جدید با جهان خارج به منظور به دست گرفتن ابتکار عمل در نظام صادرات و واردات عراق (شش شرکت بزرگ هواپیمایی آمریکا، اقدام به کسب مجوز برای پرواز به فرودگاه های عراق را به دست آوردند.)
۶) ایفای نقش واسط بین عراق و سایر کشورها از طریق ارجاع قراردادهای اصلی و بزرگ به شرکت های آمریکایی و تشویق شرکت های سایر کشورها به فعالیت در چارچوب پروژه های کلان تحت مدیریت آمریکایی ها (به عنوان مثال ۱۸۰۰ شرکت آمریکایی و خارجی خواستار مشارکت در قرارداد بازسازی عراق که شرکت سهامی عام بچل امتیاز آن را به دست آورده بود، شدند. شرکت بچل اعلام کرد اجرای حدود ۹۰ درصد کارهای این قرارداد که ارزشی بیش از ۶۸۰ میلیون دلار دارد را به شرکت های فرعی واگذار می کند.) این شرکت قرار بود از بین متقاضیان، ۱۰۰۰ شرکت را انتخاب کند و میانگین ارزش قراردادهای ثانوی با آن ها در حدود ۵۰۰ هزار دلار بود.)
۷) لغو تحریم های اقتصادی علیه عراق به منظور باز کردن راه برای ورود شرکت های برتر آمریکایی به عراق
● اهداف اقتصادی کلان آمریکا در عراق
پس از انجام اقدامات اقتصادی فوق و تحکیم پایه های اولیه حضور آمریکا در حوزه های اقتصادی عراق، آمریکایی ها به تدریج اقدام به تعریف نظام اقتصادی مورد نظر خود در عراق کردند. نظامی که دربردارنده اهداف و منافع اقتصادی آمریکا در عراق و منطقه خاورمیانه باشد. در چارچوب چنین نگرشی، آن ها اجرای راهبرد های ذیل را در دستور کار قرار دادند:
۱) آماده سازی ساختار اقتصادی عراق برای حضور برتر شرکت های تجاری، صنعتی و خدماتی آمریکا به عنوان یک بازار بکر و در حال بازسازی
۲) به کارگیری عراق جدید در معادلات اقتصادی به ویژه نفت با هدف کاهش نقش کشورهایی نظیر عربستان و ایران در معادلات نفتی اوپک و جهان
۳) تبدیل عراق به ویژه مناطقی چون ام قصر و بصره به یک مرکز تجاری- صنعتی رقیب در مقابل بازیگران غیرهمسو یا دارای همسویی کم تر با آمریکا در منطقه
۴) به کارگیری عراق جدید، همراه با اردن، ترکیه و قطر به منظور کمک به عادی سازی حضور اقتصادی اسراییل در بازارهای منطقه از جمله در خلیج فارس
۵) خارج ساختن عراق از حوزه نفوذ بازیگران رقیب آمریکا و به کارگیری عراق در معادلات اقتصادی جهانی و فرامنطقه ای در مقابل بازیگرانی نظیر اتحادیه اروپا، ژاپن و چین
۶) دسترسی به نفت مطمئن و ارزان قیمت خلیج فارس برای افزایش اهرم های آمریکا در تثبیت بازار نفت و قیمت های آن
۷) گشودن بازار واردات و بازسازی عراق روی شرکت های تجاری و صنعتی و خدماتی آمریکا (شبیه سازی وضعیت کویت ۱۹۹۱ به بعد و افغانستان بعد از جنگ ۲۰۰۱)
۸) جلوگیری از احیای نفوذ اقتصادی روسیه و فرانسه در عراق بعد از صدام
اکنون پس از گذشت پنج سال از حمله آمریکا به عراق و سرنگونی حکومت بعث، اگرچه آمریکا در حوزه سیاسی موفق به استقرار حکومت مطلوب خود نشده است و دولت و پارلمان کنونی زیر نفوذ شیعیان مذهبی است و از سوی دیگر نیز در حوزه امنیتی و ثبات سازی آمریکا هنوز با چالش های بسیاری روبه روست اما در حوزه اقتصادی میزان نفوذ آمریکایی ها نسبت به دوران صدام بسیار بیش تر شده است و این شرکت های بزرگ آمریکایی و انگلیسی هستند که قرارداد های بزرگ اقتصادی عراق را به دست می آورند.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید