پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


بنزین آزاد؛ لیتری چند؟


بنزین آزاد؛ لیتری چند؟
ترافیک مربوط به صف‌های طولانی اتومبیل‌هاست که گاه تا چند ۱۰ کیلومتری پمپ‌های بنزین به موازات خیابان امتداد می‌یابد همه چیز آرام است مدت‌هاست که همه عادت کرده‌اند.
جایگاه داران به تماشای ترافیک، رانندگان به گازسوز کردن اجباری و ناگهانی اتومبیل‌های خود و مردم به بالا رفتن کرایه‌ها و ایستادن در صف‌های بلند انتظار.
نرسیده به پمپ بنزین‌ها صحنه‌ای است که تقاطع بزرگراه‌ها و سر چهارراه‌های شهر را تداعی می‌کند و یادآور تصویر کودکانی است که دسته گل‌های نرگس و رز را به شیشه اتومبیل‌ها می‌زنند.
به شیشه اتومبیل‌های متوقف شده پشت چراغ قرمز. این بار اما به جای تقاطع بزرگراه‌ها خیابان‌های اطراف پمپ بنزین شلوغند و فروشندگان بنزین آزاد، از پشت شیشه اتومبیل‌ها با رانندگان چانه می‌زنند.
کودکان قد و نیم قد جای خود را به مردان جوانی داده‌اند که جلوی حرکت اتومبیل‌ها را نرسیده به پمپ بنزین می‌گیرند سه چهار نفری و حرفشان بر سر قیمت بنزین آزاد یکی است.
فروشندگان سمج و یک دنده‌ای که دست‌هایشان به جای نرگس و یاس بوی بنزین می‌دهد و در صندوق عقب اتومبیل‌های خود دبه‌های بنزین را لیتری ۳۰۰ تا ۵۵۰ تومان به فروش می‌گذارند.
۳۰۰ یا ۵۵۰ تومان بستگی به آب و هوا دارد و تعداد متقاضیان.
این را حمید عزیزی می‌گوید. راننده نیسانی که از ۶۰۰ لیتر سهمیه بنزین این دوره، بیش از ۲۰۰ لیتر را به صورت آزاد فروخته. اگرچه هر چه عایدش شده بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان نبوده است.
شب‌ها فقط دو ساعت کنار پمپ بنزین گلشهر می‌ایستد و بیشتر مواقع به فروش بنزین کمتر از لیتری ۵۵۰ تومان راضی نمی‌شود. می‌گوید: «کسی که توانایی خرید بنزین آزاد را دارد برایش ۳۰۰ یا ۵۰۰ تومان تفاوت چندانی نمی‌کند. اما برای من ۵۰ تومان هم ۵۰ تومان است».
چهار ساعتی می‌شود که به همراه دو نفر دیگر شب‌ها و درست در ساعت‌های شلوغی پمپ‌ها ماشین خود را در یکی از کوچه پس کوچه‌های اطراف می‌گذارد و خودش مقابل پمپ بنزین می‌ایستد.
این سه نفر هماهنگ با هم عمل می‌کنند و به گفته عزیزی، مشتری یکدیگر را از آن خود نمی‌کنند.
دو ساعتی که هر شب به فروش بنزین آزاد اختصاص داده برای آنها دو ساعت آرام است.
صادقی، فروشنده دیگر می‌گوید: «عادت کرده‌ایم. انگار شغل دوم ما شده بنزین فروشی».
گاه دو یا سه نفری با رانندگان متقاضی بنزین آزاد چانه می‌زنند. گاهی هم که یکی از آنها سر لج بیفتد مشتری را رد می‌کنند.
صادقی می‌گوید: «اگر می‌خواستیم سر قیمت چانه بزنیم که بنزین را همان لیتری ۳۵۰ تومان به مشتری می‌فروختیم. دو، سه ساعت در سرما ایستادن خودش به اندازه کافی سخت هست. دیگر حوصله قیمت خیلی پایین ندارم».
برای آنها اتفاق مهمی نیفتاده جز اینکه کارت‌های سوختشان دست به دست می‌چرخد و از سهمیه بنزین اتومبیل آنها، موتور بسیاری از اتومبیل‌های دیگر روشن می‌شود.
برای آنها اتفاق مهمی نیفتاد جز اینکه گاه تا چند متر حتی درست تا رو‌به‌روی جایگاه بنزین دنبال اتومبیل‌ها می‌دوند تا وقتی که یکی از آنها خطاب به بقیه می‌گوید: «ولش کنید بگذارید برود. اگر بنزین با قیمت کمتر از این پیدا کرد بخرد».
● دو راهی انتخاب میانفروشندگان غریبه و آشنا
همه طوری به اوضاع عادت کرده‌اند که بنزین آزاد را حتی لیتری کمتر از ۵۵۰ تومان هم پیدا می‌کنند. بدون جست‌و‌جوی زیاد و معطلی فراوان همیشه یک دوست، یا همکاری هست که جای فروشندگان یکدنده سر پمپ بنزین‌ها را بگیرد. همیشه یک آشنا هست که نیمی از سهمیه بنزین اتومبیلش را بدون اینکه دنبال اتومبیل‌های دیگر تا چند متر برود و به شیشه آنها بزند با کمی قیمت بالا و پایین به متقاضیان بنزین آزاد بفروشد.
بیشتر مردم هم ترجیح می‌دهند از دوستان و آشنایان بنزین بخرند و مثل وقتی که سر چهارراه‌ها، پشت چراغ قرمز توقف کرده‌اند و شیشه اتومبیل خود را برای فرار از دست بچه‌های گل فروش بالا می‌کشند، هنگام عبور از پمپ‌ها هم شیشه‌های ماشین را بالا می‌کشند تا صدای فروشندگان بنزین آزاد را نشنوند.
حسین عباسی یکی از همین مردم است که می‌گوید: «هیچ وقت از فروشندگان غریبه، بنزین نخریده‌ام.
همیشه بنزین مورد نیازم را از آشنا می‌خرم. هم ارزان‌تر می‌فروشد و هم می‌دانم که خیلی به پول آن احتیاج دارد». محمود پناهی اما به عنوان یک روانشناس اجتماعی، اینگونه رفتارها را ناشی از مکانیزم بیمار خرید و فروش می‌داند، شرایطی که نمی‌توان گفت مردم به آن عادت کرده‌اند بلکه از سر اجبار در این شرایط به دنبال راهکار می‌گردند.
به اعتقاد او عملکرد فروشندگان بنزین آزاد را نه می‌توان نوعی سوءاستفاده تلقی کرد و نه عملکردی قابل قبول است.
او می‌گوید: «این شرایط درست شبیه وقتی است که در مسافرت برای اجاره اتاق با افراد ایستاده در جاده‌ها مواجه می‌شویم.
آنها هم بخشی از حق و سهم خود را در ایام تعطیلی در اختیار مسافران قرار می‌دهند در حالی که به همین شیوه دو یا سه نفری خانه‌ها و اتاق‌ها را با قیمت‌های نه چندان متفاوت به مسافران عرضه می‌کنند».
به اعتقاد پناهی این تعامل میان مسافران و اجاره‌دهندگان اتاق در تعطیلات و در فاصله‌های زمانی کوتاه یک رفتار عادی است اما چنین شیوه‌ای برای فروش بنزین، تعاملی است که از یک روند اقتصادی نادرست ناشی می‌شود و لازم است که مسوولان در این باره چاره ای بیندیشند.
اگرچه نمی‌توان هیچ کس را به قصور و اشتباه متهم کرد و به اعتقاد این کارشناس چه فروشندگان و چه خریداران بنزین آزاد متاسفانه به نوعی با شرایط سازگار شده‌اند.
حتی اگر این سازگاری، ترافیک بسیاری مقابل برخی از پمپ‌های بنزین به وجود بیاورد، حتی اگر این تعامل، این توقف‌ها و این چانه‌زدن‌ها ازدحام اتومبیل و آدم را در خیابان‌های اطراف پمپ بنزین بالا ببرد.
حتی اگر هر کسی که این صحنه را می‌بیند به یاد کودکان سر چهار راه‌ها بیفتد که سه چهار نفری به دنبال اتومبیل‌ها می‌دوندتا دسته‌های گل را با قیمت‌های یکسان و مشابه بفروشند.
اما در خیابان‌های نزدیکی پمپ‌های بنزین،‌بوی گل نپیچیده، تنها بوی بنزین است و فروشندگان جوان جای کودکان قد و نیم قد را گرفته‌اند و کارت‌های سوختی که دست به دست می‌شوند.
منبع : خودرو نیوز


همچنین مشاهده کنید